انهار
انهار
مطالب خواندنی

جاهایی که قضای روزه واجب نیست

بزرگ نمایی کوچک نمایی
جاهایی که قضای روزه  واجب نیست
مسأله 1689- اگر غير از آب چيز ديگري در دهان ببرد و بي اختيار فرو رود يا آب داخل بيني كند و بي اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
اين مسأله دررساله آيات عظام:  بهجت، امام خامنه ای و سبحانی نيست.
*****
مکارم: مسأله 1424- در چند صورت قضای روزه لازم نیست: الف:  هر گاه  چیز دیگری غیر از مایعات را در دهان برد و به اختیار فرو رود یا آب داخل بینی کند و بی اختیار فرو رود .
ب: در ماه رمضان اگر بعد از تحقیق یقین کند  صبح نشده و چیز دیگری بخورد و بعد معلوم شود صبح بوده  است.
ج: اگر فراموش کرده  که روزه است و آب را فرو برد .
د: اگر برای وضو آب در دهان کند و بی اختیار فرو رود.
هـ:  کسی که با همسر خود بازی کند و اطمینان داشته باشد که با این کار منی خارج نمی شود و تصادفا خارج شود.
و: در صورتی که در شب ماه رمضان جنب باشد و بخوابد ولی در خواب اول بیدار نشود.
زنجانی: مسأله 1698- اگر غیر از آب چیز دیگری را در دهان یا بینی ببرد و بی‌اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
مسأله 1690- مضمضه زياد 1براي روزه دار مكروه است2 و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.
اين مسأله دررساله آيات عظام:  امام خامنه ای و مظاهری و سبحانی نيست.
1- وحید:  استنشاق و مضمضه زیاد...
2- مكارم: و بعد از مضمضه بايد آب خارجي را از دهان بيرون بريزد و بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيندازد.
*****
بهجت: مسأله 1346- مضمضه كردن، يعني آب در دهان گردانيدن براي روزه دار جايز است حتي اگر براي غير وضو ، مثل خنك شدن باشد، و بهتر است در غير وضو اين كار را انجام ندهد، و مستحب است بعد از مضمضه كردن سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد، ولي اگر آب براي غير وضوي واجب و غير مداوا مضمضه كند يا استنشاق كرد، و بدون اختيار آب در حلق او فرو رفت، بنابراحتياط واجب بايد قضاي اين روزه را بگيرد.
مسأله 1691- اگر انسان بداند 1 كه بواسطه مضمضه بي اختيار يا از روي فراموشي آب وارد گلويش مي شود نبايد مضمضه كند2.
اين مسأله دررساله آيات عظام:  سبحانی و مظاهری نيست.
1- گلپايگاني، صافي: يا ايمن نباشد...
2- سيستاني:  و اگر در اين صورت مضمضه كرد ولي آب فرو نرفت بنابراحتياط واجب قضا لازم است.
بهجت: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1690.
*****
وحید: مسأله 1699- اگر انسان بداند که بواسطه مضمضه یا استنشاق بی اختیار یا از روی فراموشی آب وارد گلویش می شود  نباید مضمضه یا استنشاق کند.
امام خامنه ای: مسأله ۹۱۱- اگر روزه دار میداند بر اثر مضمضه، آب بی اختیار یا از روی فراموشی فرو می رود، نباید مضمضه کند.
زنجانی: مسأله 1700- اگر انسان بداند که بواسطه استنشاق یا مضمضه بی اختیار یا از روی فراموشی آب وارد گلویش می شود  نباید اینکار را انجام دهد.
مكارم: مسأله 1425- اگر بداند بواسطه مضمضه بي اختيار آب وارد گلويش مي شود نبايد مضمضه كند.
جوادی آملی: مسأله 1753- اگر روزه‌دار علم دارد با مضمضه‌كردن آب در دهان، آب از حلقش فرو میرود، جایز نیست مضمضه كند؛ ولی چنانچه برای وضو مضمضه كند یا پس از كشیدن دندان و خونی شدن آن، دهان‌شویی كند، اشکالی ندارد و اگر در این حالْ مقداری از آب از حلق فرو رود، روزهٔ او باطل نمیشود.
مسائل اختصاصي
جوادی آملی: مسأله 1754 - اگر روزه‌دار سهواً یكی از کارهایی که روزه را باطل میکند، انجام دهد و در صحّت روزه مردّد شود، روزه‌اش باطل نمیشود.
امام خامنه ای: مسأله ۹۰۹- اگر به دلیلی باطل کردن روزه جایز یا واجب شود، مانند اینکه او را مجبور کنند کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، یا برای نجات جان غریق، خود را در آب بیندازد، در این صورت، کفاره بر او واجب نیست ولی باید قضای آن روز را بگیرد.
بهجت: مسأله 1347- اگر روزه دار براي درمان غير ضروري در بيني يا گوش دارو بريزد يا سرمه بكشد اگر نداند كه دارو به حلق مي رسد ولي اتّفاقاً از اين مجاري به حلق رسيد و پايين رفت بنابراحتياط واجب بايد قضاي روزه را بگيرد اما اگر بداند كه به حلق مي رسد، بنابرأظهر روزه باطل و قضاي آن واجب است.
بهجت: مسأله 1348- مسواك كردن براي روزه دار، مانند مضمضه جايز و بلكه مستحب است، ولي اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره در دهان وارد كند، نگذارد آب آن داخل حلق شود، ولي اگر آب مسواك به قدري كم باشد كه در آب دهان مستهلك شود مي شود، مانعي ندارد.
مسأله 1692- اگر در ماه رمضان ، بعد از تحقيق1 يقين كند2 كه صبح نشده3 و كاري كه روزه را باطل مي كند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده قضا لازم نيست4.
اين مسأله دررساله آيات عظام:  امام خامنه ای و مظاهری وسبحانی نيست.
1- تبريزي: بعد از نگاه به افق...
2- اراكي: يا گمان نمايد...
3- سيستاني: بعد از تحقيق (نگاه کردن به افق برای مشاهده فجر صادق) براي او معلوم نشود كه صبح شده...
4- تبريزي: و همچنين اگر نگاه كند و احراز نكند كه صبح شده، قضا لازم نيست.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1689.
*****
زنجانی: مسأله 1701- اگر در ماه رمضان، بعد از نگاه کردن به افق صاف مطمئن شود که صبح نشده و کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا لازم نیست ولی اگر از راهی دیگر (مانند نگاه به ساعت) تحقیق کرده باشد، بنابر احتیاط باید روزه را قضا کند. همچنین اگر اطمینان کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده قضا ندارد.
مسأله 1693- اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا نه، نمي تواند افطار كند1، ولي اگر شك كند كه صبح شده يا نه، پيش از  تحقیق هم می تواند كاري كه روزه را باطل مي كند انجام دهد2.
1- مكارم: و اگر افطار كند، هم قضادارد و هم كفّاره...
سبحانی: و همینطور اگر شک کند که صبح شده یا نه پیش از تحقیق نمی تواند کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد.
2- مکارم: و تحقیق کردن نیز واجب نیست.
مظاهری، جوادی آملی: رجوع کنید به ذیل مسأله ۱۶۸۸.
*****
زنجانی: مسأله ۱۷۰۲- روزه‌دار تا حجت شرعی مانند اطمینان یا بینه به مغرب پیدا نکند، نباید افطار کند، هر چند گمان به مغرب داشته باشد، ولی در هنگام سحر تا حجت شرعی به صبح شدن نداشته باشد جایز است کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد و لازم نیست تحقیق کند، ولی در صورتی که بدون تحقیق (بنا بر تفصیلی که در مسألۀ قبل گذشت) یا بدون حجت شرعی به استمرار شب، کاری که روزه را باطل می‌کند انجام دهد، بعد معلوم شود که صبح شده بوده، قضای روزه واجب است ولی کفاره واجب نیست.

امام خامنه ای: مسأله ۹۰۴- در سحر ماه رمضان تا وقتی یقین به طلوع فجر نکرده است، می تواند کارهایی را که موجب باطل شدن روزه است انجام دهد.

امام خامنه ای: مسأله ۹۰۶- در روز ماه رمضان تا وقتی یقین به مغرب نکرده است، نمی تواند افطار کند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -