انهار
انهار
مطالب خواندنی

آداب شیر دادن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

(مسأله 2487) براي شير دادن بچه بهتر از هر كس مادر او است و سزاوار است كه مادر براي شير دادن از شوهر خود مزد نگيرد و خوب است كه شوهر مزد بدهد1. و اگر مادر بخواهد بيشتر از دايه مزد بگيرد، شوهر مي تواند بچه را از او گرفته و به دايه بدهد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- فاضل: و مادر مي تواند براي شير دادن بچه خود از شوهر طلب مزد كند و اگر زن ديگري-كه راضي باشد به كمتر از آن مبلغ به كودك شير دهد- نباشد، شوهر بايد مزد مادر را بدهد تا كودك خود را شير بدهد.

مكارم: هيچ كس براي شير دادن فرزند، بهتر از مادر و سزاوارتر از او نيست و بهتر است در برابر شيردادن مزدي از شوهر خود نگيرد، ولي حقّ دارد بگيرد...

*****

سيستاني: م 2505- شير دادن بچه ابتداءً حقّ مادر اوست، و پدر حقّ ندارد به ديگري واگذار كند مگر اينكه مادر مزد بخواهد و پدر دايه اي پيدا كند كه مجّاني است يا مزد كمتري مي گيرد، كه در اين صورت پدر مي تواند به دايه بسپارد و پس از آن، اگر مادر نپذيرفت و خواست خود شير بدهد، حق مطالبه مزد ندارد.

زنجانی: م 2496- برای شیر دادن بچه بهتر از هر کس مادر اوست  و در روایتی از وجود مبارک حضرت امیرالمومنین علیه السلام آمده است که : «برکتی که در شیر مادر است در شیر هیچکس نیست» و این شیر دادن حق مادر اوست. و می تواند برا ان از پدر بچه مزد بگیرد و پدر حق ندارد  شیر دادن کودک را به دیگری واگذار کند مگر آنکاه مادرش بخواهد بیشتر از دایه مزد بگیرد و مادر می تواند بابت شیرهایی که به درخواست شوهرش قبلا به کودک داده از پدر بچه مزد بگیرد مگر در چهار صورت:

1- در وقت شیر دادن  با آگاهی از استحقاق مزد قصد مجانیت کرده باشد .

2- از استحقاق مزد  مطلع نبوده ولی به طور مطلق قصد مجانیت کرده باشد (یعنی قصد داشته به طور مجانی شیر بدهد خواه حق مزد گرفتن داشته باشد یا خیر)؛

3-  بعداز شیر دادن حق مزد خود را اسقاط کرده باشد ؛

4- پدر کودک قصد مجانی بودن داشته و درخواست وی ظاهر در این معنا باشد.

مظاهری: مسأله ۲۰۶۰- براى شير دادن بچه، بهتر از هر كس مادر اوست و مستحب است بچّه را دو سال تمام شير بدهد.

(مسأله 2488) مستحبّ است دايه اي كه براي طفل مي گيرد، (دوازده امامي و1) داراي عقل و عفت و صورت نيكو باشد و مكروه است كم عقل (يا غير دوازده امامي2) يا بد صورت، يا بدخلق، يا زنا زاده باشد و نيز مكروه است دايه اي بگيرد كه بچه اي كه دارد از زنا به دنيا آمده باشد3.

1- [قسمت داخل پرانتز در رساله آيات عظام:  نوري و سبحانی نيست]

2-  [قسمت داخل پرانتز در رساله آيات عظام: وحید،  نوري و سبحانی نيست]

3- گلپايگاني، خوئي، تبريزي، صافي: مكروه است دايه اي بگيرند كه شيرش از بچه اي است كه از زنا به دنيا آمده باشد.

فاضل: مكروه است دايه اي بگيرند كه از زنا بچه دار شده و شير او از زنا است.

*****

مكارم: مسأله 2127 - در روايات آمده است دايه اي را بايد براي طفل انتخاب كرد كه داراي عقل و ايمان و عفت و صورت نيكو باشد و از گرفتن دايه كم عقل يا غير مؤمنه يا بد صورت و كج خلق يا زنا زاده خودداري شود و همچنين از انتخاب دايه اي كه بچه او از زنا به دنيا آمده و شيرش شير زنا زاده است پرهيز شود.(وسائل الشیعه، ج15، ص184 به بعد، بابهای 75 - 79)

سيستاني: م 2506- مستحبّ است دايه اي كه براي طفل مي گيرند، مسلمان عاقل و داراي صفات پسنديده از نظر جمسي و رواني و اخلاقي باشد و سزاوار نيست دايه اي بگيرند كه كافر يا كم عقل يا بزرگسال يا زشت رو باشد، و مكروه است دايه اي بگيرند كه زنا زاده است يا شيرش از بچه اي است كه از زنا به دنيا آمده است.

زنجانی: م 2497-  مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند دوازده امامی و دارای اخلاق و رفتار پسندیده و واجد  ویژگی های یک همسر خوب باشد و گرفتن  دایه کم عقل یا ناصبی یا کافر یا زنازاده مکروه است . ونیز مکروه است شیر دایه از زنا باشد یا دایه از غذای حرام (مانند شراب و گوشت خوک و میته و مال غصبی) تغذیه کند.

مظاهری: مسأله ۲۰۶۱- مستحب است دايه ‏اى كه براى طفل مى‏گيرند شيعه و مؤمن و داراى عقل و عفّت و صورت نيكو باشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -