انهار
انهار
مطالب خواندنی

وظیفه شیعیان در دوران غیبت حضرت مهدی علیه السلام

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بر این اساس مسلمانان و به ویژه شیعه منتظر است. منتظر است ظهور آن رهبری را که قرآن و روایات معتبر وعده ظهورش را داده اند تا آیین توحیدی اسلام را در شرق و غرب جهان گشترش دهد و امت واحد و حکومت واحد و قانون واحد و نظام واحد، تمام افراد بشر را متحد و همصدا و همقدم و بهم پیوسته سازد.
این انتظار گفتن نیست، لفظ نیست بلکه عمل است، حرکت است. نهضت و مبارزه و جهاد است.
شیعیان در عصر غیبت ولی عصر علیه السلام شایسته است به وظائفی اقدام نمایند:
*اولین اقدام شناخت صحیح آن حضرت و شناخت ویژگی های ان بزرگوار. * و اقدام بعدی ترغیب و تشویق نمودن مردم به سوی محبت او می باشد.
وقتی ولی عصر علیه السلام بعنوان امام معصوم و ولی خدا و آخرین حجت الهی که در وقت مقرر از جانب خداوند ظهور می کند و جامعه بشری را از قید و بندها و رنجها و مشقتها می رهاند مطرح گردد بدیهی است قلوب مردم به سوی او متوجه و محبوب دلها خواهد شد.
*وظیفه سوم در عصر غیبت انتظار فرج و گشایش است.امام صادق علیه السلام می فرماید:
«هر انکس که خواسته باشد از یاران قائم علیه السلام شود باید که منتظر باشد و با پرهیزکاری و عادات پسندیده عمل نماید و چنین شخصی منتظر است و هر گاه بمیرد و بعد از مردنش قائم بپا خیزد پاداش او هم چون کسی خواهد بود که دوران حکومت آن حضرت را درک کرده باشد.» [غیبت نعمانی،ص106]
*یادآوری فضایل و مناقب ولی عصر علیه السلام نیز یکی از وظائف مهم شیعیان است.
شرکت جستن در محافل یادآوری مناقب حضرت ولی عصر علیه السلام از نشانه های محبت به ائمه معصومین علیهماالسلام است و موجب بیداری دل ها و زنده شدن امر اهل بیت است و چنین مجالسی مورد توجه حضرات معصومین علیهماالسلام می باشد.
امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در این باره می فرماید:
«هر کس در مجلسی بنشیند که در ان مجلس امر ما زنده می گردد دلش نخواهد مرد روزی که دلها می میرند»
[مجالس شیخ صدوق، ح4]
*صدقه دادن به نیابت از آن حضرت نیز از نشانه های محبت و قبول ولایت ولی عصر می باشد که شیعیان نباید آن را فراموش کنند.
*و از امور بسیار مهم و قابل اهمیت در زمان غیبت آن حضرت این است که مردم یکدیگر را به صبر و شکیبایی و منحرف نشدن از صراط مستقیم هدایت، سفارش نمایند .
*امر مهم دیگر این است که باید خواسته آن حضرت را بر خواسته خود در عصر غیبت مقدم داری. هر گاه اراده کاری نمودی اندیشه کنید که آیا انجام این کار موافق رضای حضرت ولی عصر علیه السلام می باشد یا خیر.
*وظیفه دیگر عدم تعیین وقت برای ظهور و تکذیب وقت گذاران در عصر غیبت است. اراده الهی بر این تعلق گرفته است که زمان ظهور آن حضرت پیش از فرارسیدن زمان آن بر بندگانش مخفی بماند.
*اندوهگین بودن در فراق امام زمان علیه السلام و اظهار اشتیاق نسبت به دیدار ان حضرت در عصر غیبت، از وظائف دیگر شیعیان واقعی است.
امام رضا علیه السلام در این رابطه می فرمایند:
«چه بسیار زنان جگر سوخته مومنه و چه بسیار مردان مومن اسفناک جگر سوخته خواهند بود آنگاه که ماء معین مفقود و غائب گردد.» [کمال الدین شیخ صدوق، ج2،ص 371]
کلام آخر اینکه: نیمه شعبان عید انتظار و عید نور و عید نهضت و آماده شدن برای جهاد بیشتر و مقاومت های سخت تر و جشن و چراغانی آن و اعلان نشاط و آگاهی و روشنی ضمیر و توجه منتظران و نمایش شادمانیها و زوال تاریکی ها در جامعه جهانی اسلام است. این جشن ها و چراغانیها باید اعلان وفاداری به اسلام و تصمیم محکم به مقاومت در برابر نقشه های ضد اسلام و ابراز علاقه به قرآن و مطالبه حقوق اسلامی و هم صدایی و اتفاق و اتحاد باشد.
و اینک ای امام غائب از نظر! از خداوند می خواهیم که در فرج و ظهور تو تعجیل نماید و آن روز موعود را هر چه زودتر برساند زیرا فرج ما و فرج همه ستمدیدگان جهان به ظهور تو وابسته است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع:اقتباس و تلخیص از کتاب شناخت امام عصر علیه السلام، محمد جواد مولوی نیا

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -