انهار
انهار
مطالب خواندنی

راز غیبت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
شکی نیست که رهبری پیشوایان الهی به منظور هدایت مردم به سر منزل کمال مطلوب است و این امر در صورتی میسر است که انها آمادگی بهره برداری از این هدایت الهی را داشته باشند. اگر چنین زمینه مساعدی در مردم وجود نداشته باشد حضور پیشوایان آسمانی در بین مردم ثمری نخواهد داشت.
متاسفانه فشارها و تضییقانیی که بویژه از زمان امام جواد علیه السلام به بعد بر امامام وارد شد و محدودیت های فوق العاده ای که برقرار گردید به طوری که فعالیت های امام یازدهم و دوازدهم را به حداقل رسانید، نشان داد که زمینه مساعد جهت بهره مندی از هدایت ها و راهبریهای امامان در جامعه به حد نصاب لازم وجود ندارد از این رو حکمت الهی اقتضا کرد که پیشوای دوازدهم روی مصالح و حکمت هایی که به طور قطع عقول ما را از درک تمامی آنها عاجز می باشد غایب گردد.
البته ما توانایی درک همه اسرار غیبت و حقیقت و راز واقعی ان را نداریم و راز واقعی ان را نداریم و راز واقی آن به هنگام ظهور آن حضرت کشف خواهد شد.
در روایات شیعی در زمینه علل و اسباب غیبت به سه موضوع تکیه شده است:
الف) آزمایش مردم
ب) حفظ جان امام
ج) آزادی از یوغ بیعت طاغوتهای زمان
الف- یکی از سنت های ثابت خداوند جهان، آزمایش بندگان و انتخاب صالحان و گزینش پاکان است.
صحنه زندگی همواره صحنه آزمایش است تا بندگان از این راه در پرتو ایمان و صبر و شکیبایی و تسلیم خویش در پیروی از اوامر خداوند تربیت یافته و به کمال برساند و استعدادهای نهفته آنان شکوفا گردد.
در اثر غیبت حضرت مهدی علیه السلام مردم آزمایش می شوند گروهی که ایمان استواری ندارند باطنشان ظاهر می شود و دچار شک و تردید می گردند و کسانی که ایمان در اعماق قلبشان ریشه دوانده به سبب انتظار ظهور آن حضرت و ایستادگی در برابر شدائد پخته تر و شایسته تر می گردند و به درجات بلندی از اجر و پاداش نائل می گردند.
از سخنان پیشوایان اسلام بر می آید که آزمایش به وسیله غیبت حضرت ولی عصر از سخت ترین ازمایشهای الهی است و این سختی از دو جهت است:
1- از جهت اصل غیبت که چون بسیار طولانی می شود بسیاری از مردم دستخوش شک و تردید می گردند و برخی در اصل تولد و برخی دیگر در دوام عمر ان حضرت شک می کنند و جز افراد آزموده و مخلص و دارای شناخت عمیق کسی بر ایمان و عقیده به امامت آن حضرت باقی نمی ماند.
2- از جهت سختی ها و فشارها و پیشامدهای ناگوار که در دوران غیبت رخ می دهد و مردم را دگرگون می سازد به طوری که حفظ ایمان و استقامت در دین کاری سخت و دشوار می گردد و ایمان مردم در معرض مخاطرات شدید قرار می گیرد.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
برای او غیبتی است که در آن بر جان خود ترسناک است و او مورد انتظار است(یعنی انتظارش را می کشند) و امای است که در ولادتش شک و تردید می شود برخی می گویند به دنیا نیامده، برخی گویند دیده به جهان گشوده، بعضی گویند چند سال پیش از وفات پدرش چشم به جهان گشوده، جز اینکه خدا می خواهد بندگان خود را آزمایش نماید که گروه باطل در آن زمان به شک و تردید می گرایند.      
ب- خداوند به وسیله غیبت، امام مهدی علیه السلام را از قتل حفظ نموده است زیرا اگر ان حضرت از همان آغاز زندگی در میان مردم ظاهر می شد او را می کشتند. بر این اساس اگر پیش از موعد مناسب نیز ظاهر گردد باز جان او در خطر می افتدو به انجام ماموریت الهی و اهداف بلند اصلاحی خود موفق نمی گردد.
از هنگامی که حضرت نرجس خاتون به آن حجت خدا حامله بود دستگاه حاکمه ستمکار با تمام قدرت نیروهای خود ارا بسیج کرده بود که ان چراغ فروزان را خاموش کند حتی هنگامی که جعفر کذاب برادر حضرت عسکری از تولد ان بقیه الله آگاه شد آنچنان حیران و سرگردان شد که یادآور پیشگوییهای امامان معصوم در طول دو قرن اول اسلام است. او سراسیمه به نزد خلیفه رفت و از خلیفه می خواهد که خانه عسکری علیه السلام را محاصره و تفتیش کند آنگاه نزد ماموران رفته از هیچ گونه فتنه انگیزی و ماجراجویی دریغ نمی ورزد.
در اثر فتنه انگیزی(جعفر کذاب) خلیفه وقت خاندان امام را محاصره می کند و اعضاء این خانواده را به سیاه چالهای زندان روانه می سازد.
آنگاه برای تصاحب اموال غیر مشروع برادرش حضرت امام عسکری علیه السلام به خانه ان حضرت هجوم کرده زنها و خدمتگزاران خاندان امام را به ترس و وحشت انداخت. تحریکات جعفر کذاب خلیفه زمان را بر آن داشت که هم چون مراقبت فرعون از تولد موسی علیه السلام خاندان امام را همواره زیر نظر بگیرد جاسوسهای فراوانی بر اهل منزل بگمارد حتی گروهی از کنیزان را به احتمال حامله بودن به زندان بردند.
اگر ترس از کشته شدن نبود و حکمت های دیگری که پیشوایان معصوم اجازه افشای آنها را نداشتند و برای ما پوشیده مانده است نبود هرگز برای حضرت معدی علیه السلام روا نبود که در پشت پرده غیبت مخفی بماند و در روی زمین این چنین نافرمانی شود و بر او بود که ظهور کند و رنجهای طاقت فرسا را تحمل کند و حق را پیاده سازد و باطل را ریشه کن نماید.
ج- حضرت مهدی علیه السلام هیچ رژیمی را حتی از روی تقیه به رسمیت نشناخته و نمی شناسد او مامور به تقیه از هیچ حاکم و سلطانی نیست و در تحت حکومت و سلطنت هیچ ستمگری در نیامده و در نخواهد آمد. زیرا بر طبق وظیفه خود عمل می کند و دین خدا را به طور کامل و بی هیچ پرده پوشی و بیم و ملاحظه ای اجرا می کند.
بنابراین جای هیچ عهد و میثاق و بیعت با کسی و مراعات و ملاحظه ای نسبت به دیگران باقی نمی ماند.
از امام صادق علیه السلام روایت است:
«قائم ما در حالی ظهور می کند که گردن او برای احدی عهد و پیمان و بیعتی نباشد.»
خالی بودن گردن آن حضرت از بیعت طاغوتهای زمان مسأله بسیار مهمی است که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم و امامان معصوم علیهما السلام  بر آن تکیه نموده اند بیعت در اصطلاح معصومین پیمانی است که به موجب آن نتوان با ستمگران به نبرد برخاست که بعد از واقعه کربلا و شهادت سیدالشهدا هلیه السلام همه امامان به مقتضای حکمت الهی چنین پیمانی را به گردن گرفتند آنچه برای مهدی موعود علیه السلام مقدر است برای پدر بزرگوارش مقدر نبود برای آنها خروج در برابر ستمگران مقررنشده بود پس از ماجرای کربلا همه امامان بزرگوار موظف بودند که از رهگذر امر به معروف و نهی از منکر در احیای احکام نورانی شریعت نبوی صلی الله علیه و آله وسلم و شرح و تفسیر قرآن و سنت بکوشند و بیش از این تکلیفی نداشتند و در عین حال همواره از طرف طاغوتهای زمان خود مورد تعقیب و شکنجه و تبعید و زندان بودند و اگر شمشیر می کشیدند اوضاع دگرگون می شد و هیچ کدام را زنده نمی گذاشتند و فلسفه وجودی انها از بین می رفت.
بر این اساس حضرت بقیه الله علیه السلام که هم اکنون در بین ناست اگر ظاهر و آشکار گردد سکوتش به معنای رضا به حکومت ستمکاران و ترک نبرد با آنان بود در حالیکه او برای ریشه کن ساختن ستم و ستمگر آفریده شده است از این رهگذر حکمت الهی اقتضا نمود که او از دیده ها پنهان باشد تا جانش در امان بوده و در انتظار فراهم شدن شرائط و مساعد شدن اوضاع و اماده شدن زمینه قیام و فرارسیدن فرمان خدا دقیقه شماری نماید تا لحظه ای که ظاهر شود و هر ستس را نابود سازد و هر ستمگری را طعمه شمشیر برنده خود نماید.
امید است چنین روزی را شاهد باشیم که سنگرهای ظلم و استبداد در برابر سپاه کفر ستیز، ان کعبه مقصود و قبله موعود، یکی پس از دیگری فرو ریزد و آنانکه در صدد خاموش کردن ان مشعل هدایت برآیند خود در اتشی که برافروخته اند بسوزند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع: شناخت امام عصر، محمد جواد مولوی نیا

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -