انهار
انهار
مطالب خواندنی

خاتمه: فتاوای امام خمینی با حواشی آیت الله نوری همدانی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

(مسأله 2887) گوسفند يا حيوانات ديگر را اگر ذبح كنند با كارخانه ها و مكينه هايي كه اخيراً در بعض بلاد متعارف شده است، حرام و نجس و مردار است و فروش و خريد آنها جايز نيست و فروشنده ضامن پول خريدار است چه كليد برق را مسلمان بزند و تسميه بگويد و رو به قبله باشد و از حلقوم ببرد و يا نه چه برسد به آن كه اين امور نيز مراعات نشود1. ولی گوشت هایی که در بازار مسلمانان فروش می رود و احتمال داده می شود  که به طور شرعی  ذبح شده باشد ، حلال  و خرید و فروش آن جایز است.

1- نوري:اگر تمام شرايط معتبر در ذبح شرعي مراعات شود پاك و حلال است.

 (مسأله 2888) گوشتها يا مرغهاي سر بريده اي كه از بلاد كفر مي آورند، محكوم به نجاست و حرمت مردار بودن است، مگر آن كه ثابت شود ذبح شرعي آنها.

(مسأله 2889) راديو و تلوزيون داراي منافع حلال عقلايي و منافع حرام است از نظر اسلام و جايز است انتفاع بردن از آنها به نحو حلال، از قبيل اخبار و مواعظ از راديو و نشان دادن چيزهاي حلال براي تعليم و تربيت صحيح ، يا نشان دادن كالاها و عجايب خلقت از برّ و بحر و تلویزیون و اما چيزهاي حرام از قبيل پخش غنا و موسيقي مطرب و اشاعه منكرات از قبيل پخس قوانين خلاف اسلام و مدح خائن و ظالم و ترويج باطل و ارائه چيزهايي كه اخلاق جامعه را فاسد و عقايد آنها را متزلزل مي كند، حرام و معصيت است.

(مسأله 2890) در جايي كه استعمال اين آلات [راديو و تلوزيون] در وجه حرام شايع و رايج است بطوري كه استعمال حلال آن تقريباً غير مقصود باشد اجازه نمي دهم فروش و خريد آنها را مگر براي اشخاصي كه هيچ استعمال غير مشروع با آنها نكنند، و نگذارند ديگري هم استعمال غير مشروع كند.

(مسأله 2891) اگر كسي بخواهد پولي قرض بگيرد و ربا بدهد يا قرض بدهد و ربا بگيرد و به يكي از راههايي كه در بعض رساله هاي عمليه ذكر شده بخواهد از ربا فرار كند جايز نيست و زياده اي كه مي گيرد بر او حلال نمي شود، پس رباي قرضي به وجهي از وجوه حلال نيست.

(مسأله 2892) قرضي كه در آن قرار رباست صحيح است1، لكن شرط و قرار باطل مي باشد و شرط زياده علاوه بر بطلانش، نيز حرام است.

1- نوري:گفتهشد كه قرض مشتمل بر زيادت ، حرام و باطل است.

(مسأله 2893) كساني كه مي خواهند از بانكها يا غير آنها قرض بگيرند و دهنده بدون ربا قرض نمي دهد، جايز است اصل قرض را قبول كنند و شرط را در واقع و به طور جد قبول نكنند و در اين صورت اگر اظهار قبول كنند بدون جد و قصد حقيقي، اين قرار صوري حرام نيست1، بنابراين اصل قرض صحيح است و شرط باطل، و مرتكب حرام هم نشده اند.

1- نوري: قبلاً گفتيم قرض مشتمل بر شرط زيادت، حرام و باطل است.

(مسأله 2894) اگر پولي به بانك يا غير آن بدهند و بانك به آنها ربا بدهد جايز نيست بگيرند، اگر چه قرار هم نگذاشته باشند، ولي اگر قرض گيرنده مجاناً چيزي بدهد حرام نيست و جايز است گرفتن آن.

(مسأله 2895) در بيع مثل به مثل اگر قيمتها با هم اختلاف داشته باشد و بخواهند از بيع مثل به مثل فرار كنند –نه از زيادي- جايز است حيله، مثلاً اگر يك كيلو گندم خوب به دو كيلو گندم بد ارزش دارد و مي خواهند يك كيلو خو بدهند و دو كيلو بد بگيرند در اين مورد اگر چيزي ضميمه كنند كه از بيع مثل به مثل فرار كنند جايز است.

(مسأله 2896) اگر بخواهند مثل به مثل را مبادله كنند و ربا بگيرند با حيله جايز نيست، مثلاً يك خروار گندم را كه ازرش آن نصف دو خروار است اگر بخواهند مبادله كنند كه يك خروار بدهند و بعد ازشش ماه دو خروار بگيرند زيادي رباست و با ضمّ چيزي صحيح نمي شود و علاوه بر آن كه معامله حرام است باطل هم مي باشد و مثل باب قرض نيست كه قرض صحيح باشد  شرط باطل1، بلكه اصل معامله باطل است.

1- نوري:قبلاً گفته شد قرض مبني بر شرط زيادت، حرام و باطل است.

(مسأله 2897) از مسأله قبل ظاهر شد كه حيله درموردي است كه بخواهند از معامله مثل به مثل فرار كنند بدون آن كه زياده قيمت و ربا در كار باشد و اما موردي كه مي خواهند ربا بگيرند حيله جايز نيست و اگر در بعضي رساله هاي عمليه اين جانب چيزي برخلاف آن ذكر شده است صحيح نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -