انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز ميّت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
(مسأله 594) نماز خواندن بر میّت مسلمان، اگر چه بچه باشد واجب است، ولی باید پدر و مادر آن بچه1 یا یکی از آنان مسلمان باشد و شش سال بچه تمام شده باشد.
1- فاضل: پدر و مادر و جد و جدّۀ آن بچه ...
*****
خوئی، تبریزی 600، سیستانی 582، زنجانی 685، وحید 599 : مسأله- نماز خواندن بر میّت مسلمان یا بچه ای که محکوم به اسلام و شش سال او تمام شده باشد واجب است.
امام خامنه ای رساله آموزشی ص ۱۱۵. بچه‌ ای که شش سال تمام داشته باشد و حداقل یکی از والدینش مسلمان باشند، در حکم شخص بالغ است و بر میت او باید نماز خوانده شود.
مکارم: مسأله 560 - واجب است برهر میّت مسلمان و بالغ نماز بخوانند و بر بچه نابالغ اگر کمتر از شش سال نداشته باشد نیز احتیاط واجب آن است که نماز بخوانند.
بهجت: مسأله 514- نماز خواندن بر میّت شیعه اثنا عشری واجب است، بلکه بر هر مسلمان که شهادتین می گوید تا وقتی که چیزی که منافات با شهادتین دارد از او صادر نشده باشد بنابراقوی واجب است. و خواندن نماز میّت بر کسانی که محکوم به کفر هستند مثل غلاة و خوارج و نواصب جایز نیست. نماز میّت بر بچه اگر شش سالش تمام شده باشد واجب است، بلکه بنابر احتیاط اگر عارف به نماز باشد و کمتر از شش سال هم داشته باشد باید بر او نماز بخوانند، ولی باید پدر ومادر آن بچه یا یکی از آنان مسلمان باشند و اگر عارف به نماز نیست باید شش سالش تمام شده باشد.
مسائل اختصاصی
خوئی، گلپایگانی، تبریزی، صافی، وحید600، زنجانی: 686 - نماز خواندن بر بچه ای که شش سال او تمام نشده، رجاءً مانعی ندارد. ولی نماز خواندن بر بچه ای که مرده به دنیا آمده، مستحبّ نیست*.
. گلپایگانی، صافی: مستحبّ است...
* وحید: مشروع نیست.
بهجت: مسأله 515- جوادی آملی: مسأله 622- نماز بر میّت دیوانه ای که پدر یا مادرش مسلمان هستند واجب است؛ و همچنین است نماز بر مرده ای که در بلاد اسلامی پیدا شود و همینطور است مرده ای که در بلاد کفر پیدا شود و در آنجا مسلمانان هم زندگی کنند و احتمال برود که این میّت مسلمان باشد و یا از مسلمان متولد شده باشد.
بهجت: مسأله 516- جوادی آملی: مسأله 623- نماز میّت واجب کفائی است که با خواندن یک نفر از دیگران ساقط می شود به شرط آنکه نمازگزار شیعه اثناعشری و بنابراحوط بالغ باشد.
سیستانی: مسأله 584- بنابراحتیاط واجب نمازخواندن بر بچه ای که شش سال او تمام نشده ولی نماز را می فهمیده، لازم است و اگر نمی فهمیده خواندن نماز بر او رجاءً مانعی ندارد؛ و امّا نماز خواندن بر بچه ای که مرده به دنیا آمده مستحبّ نیست.
(مسأله 595) نماز میّت باید بعد از غسل1 و حنوط و کفن کردن او خوانده شود2 و اگر پیش از اینها، یا در بین اینها بخوانند3، اگر چه از روی فراموشی یا ندانستن مسأله باشد کافی نیست.
1- زنجانی: یا تیمّم...
2- بهجت: و اگر وظیفه غیر از غسل و حنوط و کفن است، آنچه وظیفه است انجام بگیرد و بعد از آن نماز خوانده شود...
3- صافی: اگر پیش از اینها بخوانند ...
مکارم: باطل است، هرچند از روی فراموشی یا ندانستن مسأله باشد.
*****
امام خامنه ای رساله آموزشی ص ۱۱۵. پس از غسل و حنوط و تکفین، واجب است بر میت مسلمان ـ به ترتیبی که گفته خواهد شد ـ نماز بخوانند.
(مسأله 596) کسی که می خواهد نماز میّت بخواند، لازم نیست با وضو یا غسل یا تیمّم باشد و بدن و لباسش پاک باشد1 (و اگر لباس او غصبی هم باشد اشکال ندارد2) اگر چه احتیاط مستحبّ3 آن است که تمام چیزهایی را که در نمازهای دیگر لازم است رعایت کند.
1- سیستانی: و اگر لباس او غصبی باشد هم نماز صحیح است، اگرچه بهتر آن است که تمام چیزهایی را که در نمازهای دیگر معتبر است رعایت کند. بله، از هر کاری که صورت نماز میت را به هم می‌زند باید دوری کند بلکه ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید از صحبت کردن، قهقهه زدن، و پشت کردن به قبله به طور کلی پرهیز کند.
2- گلپایگانی، صافی: ولی احتیاط لازم آن است که تکلّم و خنده و پشت به قبله کردن و کارهایی را که مانند اینها نماز را باطل می کند ترک نماید.
بهجت: ولی احتیاط در این است که اگر غسل بر او واجب است بدون غسل و اگر وظیفه اش تیمّم بدل از غسل است بدون تیمّم نماز نخواند.
وحید: و احتیاط مستحبّ آن است که تمام چیزهایی را که در نمازهای دیگر لازم است رعایت نماید، ولی – بنابراحتیاط واجب – از آنچه بر خلاف معهود بین متشرّعه در کیفیّت نماز میّت است، اجتناب شود.
سبحانی: اگر چه احتیاط لازم آن است که از سخن گفتن و یا خندیدن و پشت به قبله کردن در نماز خودداری کند.
[قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: زنجانی و مکارم نیست]
3- خوئی، تبریزی: اگر چه بهتر...
امام خامنه ای رساله آموزشی ص ۱۱۶. برای خواندن نماز میّت وضو، غسل، پاک بودن بدن و لباس، همچنین غصبی نبودن لباس، لازم نیست، هر چند رعایت آنها مستحب است.
رساله آموزشی ص ۱۱۶. شرایطی که در جماعت و امامت جماعت در سایر نماز‌ها معتبر است در نماز میت شرط نیست، هر چند احوط (استحبابی) این است که آن شرایط در نماز میت هم رعایت شود.
مسأله اختصاصی
بهجت: مسأله 519- نماز خواندن زن بر میّت با شرائطش، مجزی است و از دیگران ساقط می شود.
(مسأله 597) کسی که به میّت نماز می خواند، باید رو به قبله باشد و نیز واجب است1 میّت را مقابل او به پشت بخوابانند به طوری که سر او به طرف راست نمازگزار و پای او به طرف چپ نمازگزار باشد.
1- مکارم: احتیاط واجب است...
*****
امام خامنه ای رساله آموزشی ص ۱۱۶. کسی که نماز میت می‌خواند باید ایستاده و رو به قبله باشد و واجب است میت را در برابر او به پشت بخوابانند به طوری که سر او به طرف راست نمازگزار و پای او به طرف چپ نمازگزار باشد.
(مسأله 598) مکان نمازگزار باید1 از جای میّت پست تر یا بلند تر نباشد ولی پستی و بلندی مختصر اشکال ندارد2.
1- گلپایگانی، صافی: مکان نمازگزار باید غصبی نباشد و نیز باید ...
خوئی، تبریزی: بنابر احتیاط مکان نمازگزار باید غصبی نباشد و نیز باید ...
2- سیستانی: و احتیاط مستحبّ آن است که مکان نمازگزار غصبی نباشد.
*****
بهجت: مسأله 521- مکان نمازگزار نباید از جای میّت به قدری پست تر یا بلندتر باشد که عرفاً نماز بر این میّت صدق نکند، ولی پستی و بلندی مختصر اشکال ندارد.
زنجانی: مسأله 690- از شرایط مکان کسی که بر میّت نماز می‌خواند بنابر احتیاط آن است که غصبی نباشد و باید از جای میّت پست‌تر یا بلندتر نباشد، ولی پستی و بلندی مختصر اشکال ندارد.
وحید: مسأله 604- احتیاط مستحبّ آن است که مکان نمازگزار غصبی نباشد، ولی باید از جای میّت زیاد پست تر یا بلند تر نباشد، و اگر پستی و بلندی زیاد نباشد اشکال ندارد.
مسأله ۵۹۹- نمازگزار باید از میّت دور نباشد1، ولی کسی که نماز میّت را به جماعت می خواند اگر از میّت دور باشد، چنانچه صفها به یکدیگر متصل باشند اشکال ندارد.
1-  بهجت: نمازگزار نباید به قدری از میّت دور باشد که عرفاً نماز براین میّت صدق نکند...
*****
مظاهری: مسأله 497- نمازگزار نباید از میّت دور باشد، ولی اگرکسی به واسطه صفهای نماز جماعت از میّت دور باشد، اشکال ندارد، گرچه بخواهد فرادی نماز بخواند.
(مسأله 600) نمازگزار باید مقابل میّت بایستد1 ولی اگر نماز به جماعت خوانده شود و صف جماعت از دو طرف میّت بگذرد نماز کسانی که مقابل میّت نیستند اشکال ندارد.
1- مکارم: [پایان مسأله].
سیستانی: ولی در جماعت، نماز کسانی که مقابل میّت نیستند اشکال ندارد.
مسأله اختصاصی
بهجت: مسأله 524- اگر کسی موقعی به نماز جماعت میّت رسید که بعضی از تکبیرات آن خوانده شده، می تواند اقتداء کند ولی باید در هر تکبیر به وظیفه خود عمل کند، یعنی دعای مربوط به همان تکبیر را خودش بخواند و بعد از فراغ امام بقیه تکبیرات را تمام کند.
(مسأله 601) بین میّت و نمازگزار باید 1 پرده و دیوار یا چیزی مانند اینها نباشد2 ولی اگر میّت در تابوت و مانند آن باشد اشکال ندارد.
1- خوئی، تبریزی، زنجانی: بنابراحتیاط...
2- بهجت: بین میّت و نمازگزار نباید پرده و دیوار یا چیزی مانند اینها باشد، به طوری که نماز بر آن میّت عرفاً صدق نکند...
*****
امام خامنه ای رساله آموزشی ص ۱۱۶. میان میت و نمازگزار باید حایلی، مانند دیوار و پرده نباشد، ولی اگر میت در تابوت و مانند آن باشد اشکال ندارد.
(مسأله 602) در وقت خواندن نماز، باید عورت میّت پوشیده باشد و اگر کفن کردن او ممکن نیست باید1، عورتش را اگر چه با تخته و آجر و مانند اینها باشد بپوشانند.
این مسأله در رساله آیات عظام مکارم و سبحانی نیست.
1- خوئی، تبریزی: بنابر احتیاط...
(مسأله 603) نماز میّت را باید ایستاده و با قصد قربت بخواند. و در موقع نیّت، میّت را معین کند، مثلاً نیّت کند نماز می خوانم بر این میّت قربة إلی الله1.
1- سیستانی: و احتیاط واجب آن است که استقراری که در قیام نماز یومیه معتبر است رعایت شود.
*****
وحید: مسأله 609 - کسی که نماز میّت را می خواند باید مؤمن باشد. و نماز غیر بالغ، هرچند صحیح است، ولی مجزی از نماز بالغین نیست. و باید ایستاده و با قصد قربت و اخلاص بخواند، و در موقع نیت میّت را معین کند ، مثلاً نیت کند: نماز می خوانم براین میّت قربة الی الله.
(مسأله 604) اگر کسی نباشد که بتواند نماز میّت را ایستاده بخواند1 می شود نشسته بر او نماز خواند2.
1- فاضل: و امکان انتظار هم نباشد یا مأیوس باشند که کسی بیاید و بتواند ایستاده نماز بخواند...
2- بهجت: و چنانچه بعد از خواندن تمام نماز و یا قسمتی از آن به طور نشسته، شخصی که قادر بر نماز خواندن به طور ایستاده است پیدا شود، بنابراحتیاط واجب باید نماز اعاده شود.
زنجانی، فاضل: و اگر بعد از خواندن نماز نشسته، پیش از دفن، کسی پیدا شود که بتواند نماز میّت را ایستاده بخواند (زنجانی: اعاده) نماز میّت واجب است.
(مسأله 605) اگر میّت وصیت کرده باشد که شخص معینی بر او نماز بخواند، احتیاط واجب آن است که آن شخص از ولیّ میّت اجازه بگیرد1 و بر ولیّ هم بنابر احتیاط واجب واجب است که اجازه بدهد2.
1- خوئی، تبریزی، نوری: احتیاط مستحبّ آن است که آن شخص از ولیّ میّت اجازه بگیرد.[پایان مسأله]
وحید: احتیاط مستحبّ آن است که آن شخص از ولیّ میّت اجازه بگیرد و ولیّ میّت هم اجازه بدهد.
سیستانی، مظاهری: لازم نیست آن شخص از ولیّ میّت اجازه بگیرد (سیستانی: گرچه بهتر است).
زنجانی: بنابر احتیاط آن شخص از ولیّ میّت اجازه بگیرد و ولیّ میّت هم اجازه بدهد.
مکارم: عمل به وصیّت او واجب است و لازم نیست از ولیّ اجازه بگیرد هر چند احتیاط مستحبّ آن است که اجازه بگیرد.
صافی: احتیاط آن است که آن شخص از ولیّ میّت اجازه بگیرد...
سبحانی: احتیاط مستحبّ آن است که آن شخص از ولیّ میّت اجازه بگیردو بر ولیّ هم واجب است اجازه بدهد.
2- اراکی، گلپایگانی: بر ولیّ هم واجب است که اجازه بدهد.
صافی: ولیّ هم اجازه بدهد.
بهجت: رجوع کنید به ذیل مسأله 549.
(مسأله 606) مکروه است بر میّت چند مرتبه نماز بخوانند، ولی اگر میّت اهل علم و تقوا باشد مکروه نیست.
*****
بهجت: مسأله 530- مکروه است بر میّت چند مرتبه نماز بخوانند در صورتی که هر دو نماز از هر نظر مثل هم باشند ولی اگر میّت صاحب فضیلت ایمانی مانند حضرت حمزه و فاطمه بنت اسد و سهل بن حنیف باشد مکروه نیست.
سیستانی: مسأله 595- به نظر بعضی از فقها مکروه است بر میّت چند مرتبه نماز بخوانند، ولی این مطلب ثابت نیست و اگر میّت اهل علم و تقوا باشد بدون اشکال مکروه نیست.
مکارم: مسأله 568 - مکروه است بر میّت چند مرتبه نماز بخوانند، بلکه اگر یک نفر چند مرتبه بخواند محلّ اشکال است؛ ولی اگر میّت اهل علم و فضل و تقوا باشد مکروه نیست.
وحید: مسأله 612- جایز است بر میّت چند مرتبه نماز بخوانند.
مسائل اختصاصی
بهجت: مسأله 529- جوادی آملی: مسأله 636- اگر چند میّت با هم حاضر بودند، می تواند برای همه یک نماز بخواند، ولی در دعاهایی که بعد از تکبیر چهارم خوانده می شود، باید ضمایر به صورت جمع گفته شود. و می تواند برای هر کدام یک نماز بخواند.
بهجت: مسأله 532- جوادی آملی: مسأله 637- در صورت مزاحمت نماز فریضه با نماز میّت؛ هرکدام که وقتش تنگ است مقدم است، و اگر وقت هر دو وسعت دارد مخیّر است. و  درصورتی که وقت هر دو تنگ شده باشد، به طوری که در تأخیر دفن، خوف برمیّت وجود دارد، اظهر تقدیم فریضه و نماز خواندن بر قبر میّت بعد از دفن او است.
مظاهری: مسأله 493- بر چند میّت می شود یک نماز خواند گرچه بعضی مرد و بعضی زن باشند.
(مسأله 607) اگر میّت را عمداً یا از روی فراموشی یا به جهت عذری بدون نماز دفن کنند، (یا بعد از دفن معلوم شود، نمازی که بر او خوانده شده باطل بوده است1) تا وقتی جسد او از هم نپاشیده، واجب است  با شرطهایی که برای نماز میّت گفته شد به قبرش نماز بخوانند2.
1- مکارم: واجب است با همان ترتیب به قبرش نماز بخوانند. [پایان مسأله]
[قسمت داخل پرانتز دررساله آیت الله وحید نیست]
سیستانی: جایز نیست برای نماز خواندن بر او قبرش را نبش کنند ولی مانعی ندارد که تا وقتی جسد او از هم نپاشیده، رجاءً با شرطهایی که برای نماز میّت گفته شد بر قبرش نماز بخوانند.
بهجت: اگر خارج کردن میّت از قبر ممکن نیست یا موجب بی احترامی به او می شود واجب است به قبر او نماز بخوانند وگرنه احتمال دارد مثل غسل دادن و کفن کردن میّت بیرون آوردن میّت و خواندن نماز بر بدن او واجب باشد و امّا اگر بعد از نماز خواندن به قبر میّت بدن او به سببی مثل سیل و نظیر آن خارج شد، بنابر احتیاط واجب این نماز اعاده شود.
2- وحید: و همچنین در صورتی که نمازی بر او خوانده شده باطل بوده است.
*****
امام خامنه ای رساله آموزشی ص ۱۱۶. اگر میت را عمداً یا از روی فراموشی یا به جهت عذری بدون نماز میت دفن کنند یا بعد از دفن معلوم شود نمازی که بر او خوانده شده باطل بوده است تا وقتی جسد او متلاشی نشده باید بر قبر او نماز خوانده شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -