انهار
انهار
مطالب خواندنی

۲- معدن

بزرگ نمایی کوچک نمایی
(مسأله 1798)اگر از معدن طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، زغال سنگ، فيروزه، عقيق، زاج، نمك و معدنهاي ديگر1، چيزي بدست آورد در صورتي كه به مقدار نصاب باشد، بايد خمس آن را بدهد2.
1- فاضل: نمك و هر چيزي كه بر آن عنوان معدن صدق كند...
2- بهجت: بنابرأقوي بايد خمس آن را بدهد؛ و بر خلاف منفعت كسب، خمس معدن را نمي تواند تا سر سال به تأخير بيندازد.
*****
سيستاني: مسأله 1815- معدن مثل طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، زغال سنگ، فيروزه، عقيق، زاج، نمك و معدنهاي ديگر از انفال است، يعني مال امام عليه السلام مي باشد، ولي اگر كسي چيزي از آن استخراج نمايد، در صورتي كه شرعاً مانعي نباشد، مي تواند آن را براي خود تملّك كند، و چنانچه به مقدار نصاب باشد، بايد خمس آن را بدهد.
امام خامنه ای: رساله آموزشی ص ۳۴۸- معادنی که توسط شخص خاصی یا با مشارکت اشخاص با یکدیگر استخراج می‌شود خمس در آن واجب است، مشروط بر این که آنچه آن شخص استخراج کرده و یا سهم هر یک از اشخاص که با مشارکت با یکدیگر اقدام به استخراج کرده‌اند بعد از کم کردن هزینه‌های استخراج و تصفیه، به مقدار بهای ۱۵ مثقال {*} طلا باشد و اگر ارزش آن کمتر از این مقدار باشد، خمس ندارد.
{*} معادل ۱۲/۶۹ گرم طلا
امام خامنه ای: رساله آموزشی ص ۳۴۸- از شرایط وجوب خمس در معادن این است که شخص یا اشخاصی با مشارکت با یکدیگر آن را استخراج کنند، مشروط بر این که سهم هر یک به حد نصاب برسد و آنچه استخراج شده، ملک آنها شود، و خمس معدن در صورتی واجب است که استخراج کننده مالک آن باشد لذا معادنی که دولت استخراج می‌کند، نظر به این که ملک خاص شخص یا اشخاص نیست، بلکه ملک جهت است لذا شرط وجوب خمس را دارا نیست و در نتیجه جایی برای وجوب خمس بر دولت و حکومت باقی نمی‌ماند.
زنجانی: مسأله 1807- اگر از معدن، طلا یا نقره به دست آورد، در صورتی که به مقدار نصاب باشد، باید خمس آن را بدهد ولی اگر از معدن .سرب، مس، آهن، نفت، زغال سنگ، فیروزه، عقیق، زاج، نمک، یا چیزهای دیگر به دست آورد باید بعد از کسر کردن مخارجی که کرده خمس آن را بدهد و رسیدن به نصاب در آن شرط نیست.
مكارم: مسأله 1526- واجب است خمس چيزي را كه از معادن طلا، نقره، سرب، آهن، مس، زغال سنگ، نفت، گوگرد، فيروزه، نمك و معدنهاي ديگر و انواع فلزات به دست مي آورند بدهند.
مظاهری: مسأله 1387- اگر از معدن طلا، نقره، آهن، نفت، نمك، گچ، آهك، انواع سنگها و معدنهاى ديگر چيزى به دست آورد و قيمت آن بعد از كم كردن مخارجى كه براى به دست آوردن آن مصرف كرده است به 15 مثقال طلاى معمولى برسد بايد خمس آن را بدهد.
جوادی آملی: معدن یكی از موارد وجوب خمس است.
جوادی آملی: مسأله 1874. موادّی كه در مكانی وجود دارد و قابل استخراج باشد، چه روی زمین باشد و چه در زیر زمین، خواه جامد باشد، مانند طلا، نقره و سنگ‌های قیمتی، خواه مایع باشد، مانند نفت و گاز ـ به تفصیلی كه میآید ـ همهٔ این‌ها معدن هستند و متعلق خمس‌اند.
مسائل اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1878. در واجب شدن خمس بر معدن، لازم نیست خود شخص مباشر در استخراج باشد، بلكه اگر كسی مباشرتاً یا تسبیباً معدنی را استخراج كند،یا مواد معدنی به علل طبیعی یا غیر طبیعی روی زمین ریخته باشد و شخصی آن را به قصد تملّک جمع كند، در تمام این موارد، خمس بر او واجب میشود.
جوادی آملی: مسأله 1879. كافری كه معدنی را استخراج كرده و پس از آن مسلمان شده است، هر اندازه از معدن را كه قبل از اسلام آوردن مصرف كرده، خمس ندارد و فقط مقداری از مواد معدنی كه مانده است، خمس دارد.
جوادی آملی: مسأله 1880. كافری كه حقوق مالی ـ مانند زكات و كفّارات ـ بر عهده دارد، پس از مسلمان شدن، بر او واجب نیست كه حقوق گذشته را پرداخت كند و همچنین است حقوق غیر مالی ـ مانند نماز و روزه ـ كه پس از مسلمان شدن قضای آن‌ها واجب نیست؛ ولی بدهكاریهایی كه حق الناس است و شارع مقدّس هم آن را امضاء كرده، اگر در حال كفر بر عهدهٔ او بوده است، پس از تشرف به اسلام، باید آن‌ها را بپردازد.
(مسأله 1799)نصاب معدن بنابراحتياط 105 مثقال معمولي نقره1يا 15 مثقال معمولي طلاست2، يعني اگر قيمت چيزي را كه از معدن بيرون آورده، بعد از كم كردن مخارجي كه براي آن كرده به 105 مثقال نقره3يا 15 مثقال طلا4برسد5، بنابراحتياط واجب بايد خمس آن را بدهد.
1- نوري، سبحانی: نقره سكّه  دار...
2- نوري، سبحانی: طلاي سكّه  دار است...
3- نوري، سبحانی: نقره سكّه  دار...
4- نوري، سبحانی: طلاي سكّه  دار...
امام خامنه ای: مظاهری:رجوع کنید به ذیل مساله 1798.
*****
اراكي: 1830، بهجت: مسأله1417- نصاب معدن 15 مثقال معمولي طلا (بهجت: طلاي سكّه  دار) است، يعني اگرقيمت چيزي را كه از معدن بيرون آورده، بعد از كم كردن مخارجي كه براي آن كرده به 15 مثقال طلا (بهجت: طلاي سكّه  دار) برسد، بايد خمس آن را بدهد.
گلپايگاني، صافي: مسأله 1808- نصاب معدن 15 مثقال معمولي طلاي سكّه  دار است، كه مساوي است با بيست مثقال شرعي است، يعني اگر قيمت چيزي را كه از معدن بيرون آورده (گلپايگاني: بعد از كم كردن مخارجي كه براي بدست آوردن آن مصرف كرده) به 15 مثقال طلا برسد، بايد خمس آن را بدهد. (صافي: و احتياط آن است كه مخارجي را كه براي بدست آوردن، مصرف كرده، در مقام احتساب نصاب كم نكند و در مقام اداي خمس آنچه را پس از كم كردن اين مخارج باقي مي ماند، بدهد).
خوئي، تبريزي: 1808، وحید1818: سیستانی: 1816- نصاب معدن 15 مثقال معمولي طلاي مسكوك است، يعني اگر قيمت چيزي را كه از معدن بيرون آورده.، به 15 مثقال طلاي مسكوك برسد، بايد خمس آنچه را كه پس از كم كردن مخارجي كه كرده است باقي مي ماند، بدهد.
. سيستاني: پس از كم كردن هزينه آوردن، به 15 مثقال معمولي طلاي مسكوك برسد، مخارج بعدي آن ازقبيل هزينه خالص سازي، ازآن كسر مي شود و خمس باقي را بدهد.
فاضل: مسأله 1845- نصاب معدن (15) مثقال طلا مي باشد؛ اگر مقدار معدن استخراج شده به مقدار مذكور برسد مستحبّ است خمس آن را بدهد هر چند اگر مخارج آن را كسر كند از حد نصاب كمتر شود. و اگر مقدار معدن استخراج شده بعد از كسر مخارجي كه صرف آن شده به حد نصاب مذكور برسد واجب است خمس آن را بدهد.
زنجانی: مسأله 1808- نصاب طلا بیست دینار شرعی و نصاب نقره، دویست درهم است، یعنی اگر قیمت طلا یا نقره‌ای که از معدن بیرون آورده، بعد از کم کردن مخارجی که برای آن کرده به مقدار گفته شده برسد، باید خمس آن را بدهد، در تبدیل دینار شرعی به اوزان کنونی آرای چندی ارائه شده است: مشهور، دینار شرعی را سه چهارم مثقال معمولی طلا دانسته، در نتیجه نصاب معدن 15 مثقال معمولی طلا یعنی تقریباً 1/69 گرم خواهد بود، ولی هم‌چنان که در مسألۀ {1896} خواهد آمد، دینار شرعی ظاهراً بیش از این مقدار بوده، لذا نصاب معدن از مقدار فوق بیشتر است، نصاب معدن بنابر یک نظر، تقریباً 7/84 گرم طلا و بنابر نظر دیگر، تقریباً 3/89 گرم طلا می‌باشد، ولی بهتر است بر طبق قول مشهور عمل شود.
مکارم: مسأله1526- احتیاط واجب آن است که نصاب معیّنی در [معدن] نیست یعنی آنچه را از معدن استخراج می کنند کم باشد یا زیاد خمس دارد .
مخارج و هزینه استخراج معدن و تصفیه آن (در صورتی که احتیاج به تصفیه دارد) و همچنین اجاره ای را که جهت معدن می پردازد از آن کم می شود و باقیمانده خمس دارد. ولی مخارج سال از درآمد معدن کسر نمی شود.
جوادی آملی: مسأله 1881. مقدار نصاب معدن، بیست دینار طلا، یا معادل قیمت آن است، همان‌گونه كه فقها به آن فتوا داده‌اند.
جوادی آملی: مسأله 1882. قبل از پرداخت خمسِ مواد معدنی باید هزینه‌های استخراج ـ مانند حفّاری و ماشین آلات و حقوق كارگران و غیره ـ كسر شود و پس از كسر هزینه‌ها، اگر به مقدار نصاب رسیده است، باید خمس باقیمانده را بپردازد؛ اما هزینه‌های شخصی صاحب معدن و مخارج اهل و عیال او كسر و محاسبه نمیشود.
(مسأله 1800)استفاده اي كه از معدن برده1، اگر قيمت آن به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا نرسد2، خمس آن در صورتي لازم است كه به تنهايي يا با منفعت هاي ديگر كسب او از مخارج سالش زياد بيايد.
این مسأله در رساله آیات عظام: جوادی آملی و مظاهری نیست.
1- بهجت: سودي كه از معدن برده...
2- اراكي، گلپايگاني، صافي: اگر قيمت آن به 15 مثقال طلا نرسد...
خوئي، وحید: چنانچه قيمت چيزي كه از معدن بيرون آورده، به 15 مثقال طلاي مسكوك نرسد...
تبريزي: استفاده اي كه از معدن برده چنانچه قيمت چيزي كه از معدن بيرون آورده، به 15 مثقال طلاي مسكوك نرسد...
نوري، سبحانی: اگر قيمت آن به 105 مثقال نقره سكّه  دار يا 15 مثقال طلاي سكّه  دار نرسد...
بهجت: اگر قيمت آن به 15 مثقال طلاي سكّه  دار نرسد، بنابرأقوي...
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1799.
*****
فاضل: مسأله 1846- آنچه را كه از معدن استفاده شده است چنانچه به حدّ نصاب نرسد در صورتي كه از مخارج ساليانه زياد بيايد خمس آن واجب است.
سیستانی: مسأله 1817- چیزی که از معدن بیرون آورده، چنانچه قیمت آن به «15» مثقال طلای مسکوک نرسد، خمس آن در صورتی لازم است که به تنهایی، یا با منفعت‌های دیگر او از مخارج سالش زیاد بیاید..
زنجانی: مسأله 1809- درآمدی که از معدن طلا یا نقره داشته، اگر قیمت آن به نصاب مذکور نرسد، خمس آن در صورتی لازم است که به تنهایی یا با منفعت‌های دیگر او از مخارج سالش زیاد بیاید همان طور که در مسائل منفعت کسب ( مسألۀ {1752} به بعد) گذشت.
(مسأله 1801) گچ و آهك و گل سرشور و گل سرخ، بنابراحتياط واجب از معدن محسوب است و خمس دارد.
این مسأله در رساله آیات عظام: جوادی آملی و بهجت نیست.
مظاهری:رجوع کنید به ذیل مسأله 1798.
*****
گلپايگاني، صافي: مسأله 1810- احتياط لازم در گل سرشور و گچ و آهك و گل سرخ اگر به حدّ نصاب برسد دادن خمس است پيش از خارج كردن مؤونه سال و اگر كمتر از نصاب باشد حكم ساير منافع سال را دارد.
اراكي: 1831، خوئي، تبريزي: 1810،وحید1819: مسأله- گچ و آهك و گل سرشور و گل سرخ از چيزهاي معدني نيست* و كسي كه اينها را بيرون مي آورد، درصورتي بايد خمس بدهد كه آنچه را بيرون آورده، به تنهايي يا با منافع ديگر كسبش از مخارج سال او زياد بيايد.
* وحید: بر گچ ، آهك ، گل سر شور و گل سرخ ، حكم معدن جارى نیست ...
سيستاني: مسأله 1818- بر گچ و آهک ـ بنا بر احتیاط لازم ـ حکم معدن جاری است، پس اگر به حد نصاب برسند، باید خمس آنها را بدون اخراج مؤونه سال بدهد.
زنجانی: مسأله 1810- گچ و آهک و هر گونه سنگ یا خاکی که عرفا معدن به شمار می رود خمس دارد .
نوري: مسأله 1797- در گچ و آهك و گل سرشور و گل سرخ احتياط واجب آن است كه مانند معادن در نظر گرفته شود و اگر قيمت هر يك از آنها به حد نصاب رسيد خمس آن را بدهد و اگر نرسد حكم منافع كسب را دارد.
مكارم: مسأله 1527- گچ و آهك و گل سرخ و مانند آن اگر به آنها معدن گفته شود بايد خمس آن را بدهد، همچنين انواع سنگها.
سبحانی: مسأله 1499- گچ و آهک و گل سرشور و گل سرخ و سنگ، اگر معدن به آن گفته شود باید خمس آن را بدهد.
(مسأله 1802) كسي كه از معدن چيزي به دست مي آورد، بايد خمس آن را بدهد چه معدن روي زمين باشد، يا زير آن، در زميني باشد كه ملك است1، يا در جايي باشد كه مالك ندارد2.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- سيستاني: كه ملك اوست...
2- مكارم: استخراج كننده آن مسلمان باشد يا غيرمسلمان، بالغ باشد يا غير بالغ؛ در تمام اين صورتها بايد خمس آن پرداخته شود و در صورتي كه كودك باشد وليّ او مي پردازد.
جوادی آملی: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1798.
*****
مظاهری: مسأله 1388- معدن خواه روى زمين باشد يا در زير زمين، در زمين ملكى باشد يا در جايى كه مالك ندارد، استخراج كننده مسلمان باشد يا كافر، شخص باشد يا افراد، شركت و مؤسّسه باشد(شخصيت حقوقى) يا فرد معين، بايد خمس آن پرداخته شود.
(مسأله 1803)اگر نداند چيزي را كه از معدن بيرون آورده به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا1مي رسد يا نه، بنابراحتياط واجب 2بايد به وزن كردن يا از راه ديگر، قيمت آن را معلوم كند.
این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مکارم نیست.
1- اراكي، گلپايگاني، صافي: به 15 مثقال طلا...
نوري، سبحانی: به 105 مثقال نقره سكّه  دار يا 15 مثقال طلاي سكّه  دار...
2- [عبارت «بنابراحتياط واجب» در رساله آيات عظام: گلپايگاني و صافي نيست]
*****
خوئي، تبريزي: 1812، سیستانی: 1820، وحید1821: مسأله- اگر نداند قيمت چيزي را كه از معدن بيرون آورده به 15 مثقال طلاي مسكوك مي رسد يا نه.خمس ندارد و لازم نيست به وزن كردن يا از راه ديگر قيمت آن را معلوم كند.
.سيستاني: احتياط لازم آن است كه چنانچه ممكن است به وزن كردن يا از راه ديگر، قيمت آن را معلوم كند و اگر ممكن نبود، خمس بر او واجب نيست.
وحید: بنابر احتیاط در صورت امكان باید به وزن كردن یا از راه دیگر قیمت آن را معلوم كند ، و در صورت عدم امكان خمس ندارد.
فاضل: مسأله 1849- اگر شک کند که آنچه را خارج نموده است به حد نصاب رسیده است یا خیر احتیاط واجب آن است که امتحان نماید یعنی از راه وزن کردن یا راههای دیگر قیمت آن را معلوم کند.
زنجانی:مسأله 1812- اگر نداند قیمت طلا یا نقره ای را که از معدن بیرون آورده به نصاب مذکور می رسد یا نه خمس ندارد هر چند احتیاط مستحب آن است که به وزن کردن یا از راه دیگر قیمت آن را معلوم کند.
جوادی آملی: مسأله 1897. اگر كسی شک كند كه آیا مواد معدنی استخراج شده به مقدار نصاب رسیده است یا نه، در صورتی كه با جستجوی مختصر میتواند یقین پیدا كند، باید جستجو كند، چنانچه شک مستقر شد و نیازمند جستجوی مفصّل است، لازم نیست جستجو كند، هرچند موافق احتیاط است.
مظاهری: مسأله 1389- اگر نداند قیمت چیزی را که از معدن بیرون اورده به 15 مثقال طلا می رسد یا نه باید قیمت آن را به دست آورد.
(مسأله 1804)اگر چند نفر چيزي از معدن بيرون آورند1، چنانچه بعد از كم كردن مخارجي كه براي آن كرده اند، اگر سهم هر كدام آنها به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا برسد2، بايد خمس آن را بدهند.
1- فاضل: چنانچه سهم هر كدام آنها به 15 مثقال طلا برسد بايد خمس آن را بدهد.
2- اراكي: به 15 مثقال طلا برسد...
سبحانی، نوري: به 105 مثقال نقره سكّه  دار يا 15 مثقال طلاي سكّه  دار برسد...
امام خامنه ای: رجوع کنید به ذیل مساله ۱۷۹۸.
*****
گلپايگاني، صافي: مسأله 1813- اگر چند نفر چيزي از معدن بيرون آورند، چنانچه (گلپايگاني: بعد از كم كردن مخارجي كه براي بدست آوردن آن مصرف كرده اند) قيمت آن به 15 مثقال طلا برسد .اگر چه سهم هر كدام آنها اين مقدار نباشد بنابراحتیاط مستحب * بايد خمس آن را بدهند.
. صافی: چنانچه قیمت آن به 15 مثقال طلا برسد...
* صافی: بنابراحتیاط واجب ...
خوئي: 1813، سیستانی: 1821، وحید1822: مسأله- اگر چند نفر چيزي بيرون آورند، چنانچه قيمت آن به 15 مثقال طلاي مسكوك برسد.، اگر چه سهم هر كدام آنها اين مقدار نباشد بايد خمس آن را بدهند.*
.سيستاني: ولي سهم هر كدام آنها کمتر اين مقدار باشد، خمس ندارد.
*وحید: بعد از كم كردن مخارجى كه كرده اند ، بنابر احتیاط باید خمس آن را بدهند.
بهجت: مسأله 1420- اگر چند نفر با شراكت، معدن را استخراج كنند، چنانچه بعد از كسر هزينه استخراج، نصيب هر كدام به حدّ نصاب برسد بايد خمس آن را بدهند، و بنابراحتياط واجب، اگر نصيب مجموع همه به حدّ نصاب برسد، بايد هر كدام خمس نصيب خود را بدهد.
زنجانی: مسأله 1813- اگر چند نفر طلا یا نقره از معدن بیرون آورند بعد از کم کردن مخارجی که برای آن کرده اند سهم هر کدام آنها که به نصاب مذکور برسد باید خمس آن را بدهد.
مكارم: مسأله 1530- اگر چند نفر چيزي را از معدن استخراج كنند بايد بعد از كم كردن مخارج خمس آن را بدهند، خواه كم باشد يا زياد (بنابراحتياط واجب).
تبريزي: مسأله 1813- اگر چند نفر چيزي از معدن بيرون آورند چنانچه قيمت سهم هر كدام به 15 مثقال طلاي مسكوك برسد بايد خمس آن را بدهند و در غير اين صورت سهم هر كدام از منافع كسب حساب مي شود.
مظاهری: مسأله 1390- اگر چند نفر از معدن چيزى به دست آوردند چنانچه قيمت آن به 15 مثقال طلا برسد گرچه سهم هر كدام آنها اين مقدار نباشد بايد خمس آن را بدهند.
جوادی آملی: مسأله 1884. اگر چند نفر به صورت مشاركت، معدنی را استخراج كنند و پس از كسر هزینه‌های استخراج و تصفیه ماده معدنی، چنانچه مجموع سهام استخراج شده به حد نصاب برسد، ولی سهم هیچ‌كدام به تنهایی به نصاب نرسد، پرداختن خمس آن واجب نیست.
(مسأله 1805)اگر معدني را كه در ملك ديگري است بيرون آورد1، آنچه از آن به دست مي آيد، مال صاحب ملك است و 2چون صاحب ملك براي بيرون آوردن آن خرجي نكرده، بايد خمس تمام آنچه را كه از معدن بيرون آمده بدهد3.
این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت، جوادی آملی، نوری و مظاهری نیست.
1- گلپايگاني، صافي، زنجانی: بدون اجازه او بيرون آورد...
فاضل: اگر معدني را كه در ملك ديگري است بدون اذن صاحب آن استخراج كنند...
2- خوئي، تبريزي: و در صورتي كه به مقدار نصاب برسد...
3- مكارم: ولي اگر اين كار به دستور او انجام گرفته هزينه آن بر عهده اوست و از درآمد معدن كم مي شود.
صافی: اگر به حد نصاب برسد، بايد خمس تمام آنچه را كه از معدن بيرون آمده بدهد.
سبحانی: در صورتی که به حد نصاب برسد، ولی اگر این کار به دستور او انجام گرفته هزینه آن بر عهده او است و از درآمد معدن کم می شود.
*****
سيستاني: مسأله 1822- اگر معدني را كه در زير زمين ديگري است بدون اجازه، با كندن زمين او بيرون آورد، مشهور فرموده اند كه آنچه از آن به دست مي آيد، مال صاحب ملك است، ولي اين مطلب خالي از اشكال نيست و احتياط آن است كه با هم مصالحه كنند، و چنانچه به مصالحه راضي نشوند به حاكم شرع مراجعه نمايند تا نزاع را فيصله دهد.
وحید: مسأله 1823- اگر معدنى را كه در ملك دیگرى است ، بدون اذن مالك استخراج كند ، آنچه از آن به دست مى آید مال صاحب ملك است ، و چنانچه به مقدار نصاب برسد ، مالك باید خمس تمام آنچه را كه از معدن بیرون آمده بدهد.
مسائل اختصاصي
بهجت: مسأله 1419- لازم نيست كه معدن را يك دفعه اخراج كند بلكه اگر مدّتي اعراض كند و دوباره مشغول شود نيز كافي است.
بهجت: مسأله 1421- لازم نيست كه معدن يكي باشد بلكه اگر متعدد هم باشد و در آمد مجموع بعد از كسر هزينه به حدّ نصاب برسد خمس دارد و همچنين لازم نيست كه معدن از يك نوع باشد، بلكه اگر از چند نوع هم باشد، خمس واجب است.
مكارم: مسأله 1532- هرگاه معدن از معادن عظيمه و در اراضي مباح يا ملكي باشد حاكم شرع (مجتهد عادل) حقّ دارد بر اخراج و صرف آن در مصارف مسلمين نظارت كند، در اين صورت استخراج كنندگان بايد نظر حاكم شرع را رعايت كنند.
نوري: مسأله1801- معادن به طور كلي جزء انفال است و استخراج آنها در زمان كنوني ما بدون اجازه فقيه جامع الشرائط و برنامه اي كه از طرف وي مقرر مي گردد جايزنيست و لازم است در اين مورد با نظر او برنامه اي تنظيم و بر اساس آن عمل شود.
مظاهری: مسأله 1391- معدن چه از معادن بزرگ نظير معدن نفت و چه از معادن كوچك و چه در اراضى ملكى يا غير اراضى ملكى باشد از انفال است و ملك حكومت اسلامى است و استخراج آن بايد به اذن حكومت اسلامى باشد.
مكارم: مسأله 1533- سبحانی:مسأله1504- اگر حكومت اسلامي معدني را استخراج كند خمس به آن تعلق نمي گيرد.
فاضل: مسأله 1852- اجير گرفتن براي اخراج معدن جايز است و اجاره كننده، مالك معدن مي شود در صورتي كه اجير به نحو خاص باشد يعني جميع منافع او يا منفعت مخصوصه خارج كردن، براي اجاره كننده باشد اما اگر اجير به نحو مطلق باشد، در صورتي كه خودش قصد تملّك كند، مالك مي شود.
فاضل: مسأله 1853- اگر معدن در زمين آبادي باشد كه مسلمين آن را به زور و غلبه به دست آورده اند مانند اكثر اراضي ايران و عراق، چنانچه مسلماني آن معدن را اخراج كند، مالك مي شود و احتياط واجب اين است كه به اذن ولي امر باشد، و بايد خمس آن را بپردازد، و اگر غير مسلمان اخراج كند مالك نمي شود. و اگر كافر معدني را از زميني كه در حال فتح مسلمين، موات است اخراج كند مالك مي شود.
جوادی آملی: مسأله 1883. اگر مواد معدنی در چند نوبت با فاصله‌ای اندک استخراج شود، در نصاب‌سنجی برای خمس، تمام آن‌ها یكجا محاسبه میشود و اگر همه آن موارد به حدّ نصاب رسید، خمس دارد. اگر فاصله بین دفعات استخراج، زیاد باشد؛ مثلاً پس از چند سال استخراج شود، در این صورت، برای هر دفعه، جداگانه محاسبه میشود؛ هر دفعه كه به حدّ نصاب رسیده باشد، خمس دارد.
جوادی آملی: مسأله 1885. اگر یک نهاد حقوقی مالک معدن باشد، نه اشخاص و چند نفر به اشتراک به آن نهاد حقوقی خدمت دهند، بدون آنكه سهمی در مالكیت آن داشته باشند و معدن استخراج شده پس از كسر هزینه به مقدار نصاب برسد، ادای خمس آن بر مسئول آن نهاد واجب است.
حكم چند نوع مواد معدنی از يک معدن
جوادی آملی: مسأله 1886. اگر از یک زمین كه ظاهراً دارای یک معدن است، مواد معدنی مختلفی استخراج شود؛ مثلاً از یک معدن هم طلا، هم نقره استخراج شود، در این صورت، نصاب هركدام جداگانه محاسبه نمیشود؛ چنانچه مجموع آن‌ها به مقدار نصاب رسید، خمس دارد.
جوادی آملی: مسأله 1887. اگر كسی از چند معدن یک نوع مواد معدنی یا انواع گوناگون آن را استخراج كند، بنا بر احتیاط واجب باید مجموع مواد استخراج شده را ضمیمه كرد و نصاب آن را سنجید؛ چنانچه مجموع به مقدار نصاب رسید، خمس دارد.
جوادی آملی: مسأله1888. اگر از معدنی فقط به مقدار نصاب، استخراج شده و مواد معدنی آن تمام شده باشد، پرداختن خمس آن واجب است.
صورت‌هاي معادن خالص طلا
جوادی آملی: مسأله 1889. در معدن، خمس به مواد معدنیِ استخراج شده (ناخالص) تعلّق میگیرد، گرچه برای نصاب‌سنجی آن، جنس خالص مواد معدنی مورد محاسبه قرار میگیرد و اگر بخواهند یک پنجم مواد معدنی را ـ مانند طلا یا نقرهٔ ناخالص ـ به عنوان خمس بپردازند، چهار صورت دارد:
یكم: درصد طلا یا نقره در این یک پنجم مواد معدنی، از درصد طلا یا نقره در چهار پنجم دیگر آن، بیشتر است.
دوم: درصد طلا یا نقره در این یک پنجم، با چهار پنجم دیگر مساوی است، در این دو صورت، پرداختن خمس از جنس ناخالص مواد معدنی، كافی است.
سوم: درصد طلا یا نقره یک پنجم، كمتر از بقیه باشد.
چهارم: مساوی بودن یا بیشتر و كمتر بودن درصد طلا یا نقره یک پنجم نسبت به بقیه، مشكوک باشد؛ در این دو صورت، پرداخت یک پنجم مواد ناخالص به عنوان خمس كفایت نمیكند.
انفال بودن معادن
جوادی آملی: مسأله 1890. اگر كسی در ملک شخصی خود یا در ملک عمومی ـ مانند زمین‌های مفتوح العنوه ـ یا در زمین انفال كه ملک امام و دولت اسلامی است، معدنی را استخراج كند، مالک نخواهد شد، مگر به اذن امام معصوم یا نایبش كه هر مقدار اجازه داده‌اند، مالک خواهد شد.
جوادی آملی: مسأله 1891. معادنی كه در اعماق هزاران متری زمین وجود دارد ـ مانند معادن نفت، گاز و مواد معدنی دیگر ـ جزء موات است و موات، جزء انفال است و استخراج آن‌ها منوط به اذن امام معصوم یا ولیّ فقیه است.
جوادی آملی: مسأله 1892. اگر كسی غاصبانه و بیاجازه امام؛ یا ولیّ مسلمین، معدنی را استخراج كند، تمام مواد استخراج شده متعلق به امام است و چون غاصبانه حفاری كرد، هزینه‌های حفاری و استخراج را مستحق نمیشود.
جوادی آملی: مسأله 1893. كسی كه از امام معصوم یا نایب او اجازه استخراج معدن را گرفت، حقّ استخراج را نمیتواند به دیگری بدهد؛ ولی برای استخراج آن میتواند افرادی را اجیر كند.
اگر اجیر برای خودش استخراج كند، مالک آن نخواهد شد و مواد معدنی استخراج شده، متعلق به اجیر كننده است.
جوادی آملی: مسأله 1894. اگر كسی پیش از پرداختن خمسِ مواد معدنی استخراج شده، صنعت یا كاری روی آن انجام دهد كه موجب افزایش قیمت آن شود، مثلاً طلا یا نقره استخراج شده را ـ قبل از تخمیس ـ به صورت زیورآلات بسازد، در این صورت، فقط باید خمس اصل مواد معدنی را بپردازد و ارزش افزوده، به عنوان معدن متعلق خمس نیست.
جوادی آملی: مسأله 1895. اگر كسی معدنی را استخراج كرده و پیش از پرداختن خمس، آن را بفروشد یا با آن تجارت كند و سود برد، چنانچه به اذن ولیّ مسلمین بفروشد و خمس این مواد معدنی را به ذمّه پذیرد، فقط اصل مواد معدنی متعلق خمس است و سود حاصل از فروش و تجارت، متعلق به اوست و خمس ندارد.
جوادی آملی: مسأله 1896. اگر كسی مواد معدنی را قبل از آنكه خمس آن را پرداخت كند یا به ذمّه بگیرد، بفروشد و سود ببرد، در این صورت، معامله نسبت به یک پنجم (خمس) فضولی است، چون خمس به عین مال تعلق میگیرد، اگر اولیای خمس (امام معصوم و ولیّ امر مسلمین) آن را امضاء كند، معامله صحیح و منجّز خواهد شد و سود خمس به اولیای آن برمیگردد و اگر استخراج كننده معدن، خمس آن را پیش از داد و ستد از مال دیگر خود پرداخت نماید، تمام این مواد معدنی مِلک او میشود و معامله او صحیح و همه سود آن، متعلق به او خواهد بود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -