انهار
انهار
مطالب خواندنی

مکان نمازگزار

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 200- در خانه‌ای که نسق زراعی بوده- زمین مربوط به اصلاحات ارضی رژیم سابق است که از زارع خریداری شده- میتوان ساکن شد و خواندن نماز در خانه مذکور صحیح است یا خیر؟

جواب:  اگر عرفاً محتمل باشد که ید شخصی که فعلًا زمین در ید او است ید مشروع و غیر غاصبانه باشد تصرف غیر ذی الید با اذن ذی الید در آن جایز است و اما شخص ذی الید که عالم بوضع زمین است باید طبق علم خود عمل کند.

سؤال 201- برای اجاره خانه مؤجر مبلغی وجه نقد بعنوان قرض الحسنه و مبلغی هم ماهیانه مال الاجاره از مستأجر دریافت میکند سکونت در آن خانه مجاز، و خواندن نماز درست است یا خیر؟

جواب:  اگر نحوه اجاره اینطور بوده که مؤجر خانه را به مستأجر به مال الاجاره معین و مدّت معلوم اجاره دهد و در ضمن عقد اجاره شرط کند که مستأجر مبلغ معیّنی هم به او قرض الحسنه بدهد صحیح است و در این صورت نماز خواندن در آنجا هم جایز است.

سؤال 202- نماز خواندن در محلّی که تار و موسیقی استعمال می‌کنند چه حکمی دارد؟

جواب:  اگر مجلس معصیت صدق کند مثلًا داخل یک اطاق باشد اشکال دارد ولی اگر در جائی نماز بخواند که صدای موسیقی شنیده میشود و نمازگزار خارج از مجلس موسیقی باشد و قصد گوش دادن نداشته باشد هرچند قهراً بشنود اشکال ندارد.

سؤال 203- زمینی را که سالهای قبل تحت تصرف افراد بهائی بوده و بوسیله سازمان زمین‌شهری مصادره شده است به مسجد تبدیل نموده‌اند آیا نماز خواندن در آن صحیح است یا نه؟

جواب:  در مورد سؤال چنانکه آن بهائی زمین مذکور را بعد از بهائی شدن مالک بوده و سپس توسط حکومت اسلامی مصادره شده تصرف و نماز خواندن در آن زمین اشکال ندارد.

سؤال 204- اگر بدانیم که مکانی از پول مجهول المالک توسط شخصی احداث شده و مجبور به ماندن در آن مکان هستیم حکم نماز خواندن و تصرفاتی که در این پول می‌شود چیست؟

جواب:  اگر منظور اینست که شخص مذکور، آن مکان را با پول مجهول المالک برای خودش احداث کرده و بعد تحت اختیار دیگران گذاشته در این صورت چنانچه زمین و مصالح را با معامله کلی و ذمّه‌ای تهیه نموده تصرف برای ساکنین در آن اشکال ندارد ولی اگر با معامله عین بعین تهیه کرده جواز تصرف منوط باجازه حاکم شرع جامع الشرائط است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -