انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۵) پیشینه اعتکاف

بزرگ نمایی کوچک نمایی
اعتکاف عبادتی است که در ادیان دیگر نیز وجود دارد. اما آیا اعتکاف در آن ادیان، همانند اعتکاف در اسلام است یا کیفیت و شرایط اعتکاف در آنها فرق می کند؟
به درستی معلوم نیست که اعتکاف در ادیان دیگر، دارای چه شرایطی بوده، به ویژه اینکه با تحریف ادیان آسمانی قبل از اسلام، بسیاری از عبادات آنها، به فراموشی سپرده شده و جز صورتی بی روح از آنها باقی نمانده است.
آنچه از قرآن به صراحت دریافت می شود اصل وجود عبادتی به نام اعتکاف است که در بسیاری از ادیان الهی، از جمله اسلام، وجود داشته است و اما چه کیفیتی و چه شرایطی، اطلاعی در دست نیست.
آیا رهبانیت در مسیحیت همان اعتکاف است؟ رهبانیت به معنی خلوت نشینی، گوشه گیری و پرهیز از دنیا و پرداختن به عبادت . اموری همچون خدمت به بیماران صعب العلاج و امثال آن، یکی از رایجترین آداب و مناسک آیین مسیحیت به شمار می رود که در ظاهر شباهتهایی با اعتکاف دارد.
قرآن کریم به وجود این عمل در میان مسیحیان اشاره نموده و به طور ضمنی آن را تأئید می نماید. "وَ جَعَلنا فِی قُلوبِ الذّینَ اتَّبَعُوهُ رَأفَةً وَ رَحمَةً وَ رَهبانِیةً اِبتَدَعوُها ما کَتََبناها عَلَیهِم و در قلبهای کسانی که از مسیح پیروی می کنند، رأفت و رحمت و رهبانیت قرار دادیم، عملی که خود بدان دست زدند و ما آن را بر آنان واجب ننمودیم (حدید: 27)."
با توجه به معنای آیه معلوم می شود که رهبانیت عبادتی است که پایه گذاری و جعل آن از سوی مسیحیان بوده که برای قرب بیشتر به خداوند به آن عمل می کردند و حال آنکه اعتکاف یک عبادت شرعی در ادیان سابق بوده است.
با دقت در حوادث تاریخی، در می یابیم که مسیحیان مؤمن برای پرستش خداوند و در امان ماندن از آزار یهودیان و بت پرستان، گوشه های خلوت را انتخاب و به راز و نیاز با پروردگار مشغول می شدند. جریان اصحاب کهف نیز از این قرار است. این گروه همان یکتا پرستانی بودند که در فضای شرک آلود و پر از گناه جامعه، راه حق را تشخیص دادند و از مردم زمان خویش کناره گرفته و خلوت عبادت را بر شرک و بت پرستی ترجیح دادند.
خداوند متعال (سوره کهف16) می فرماید:
«و(به آنها گفتیم) هنگامی که از آنان و آنچه جز خدا می پرستید کناره گیری کردید، به غار پناه بردید، که پروردگارتان (سایه) رحمتش را بر شما می گستراند و در این امر آرامشی برای شما فراهم می سازد.»
اما کسی به درستی نمی داند که این عبادت، از چه زمانی آغاز و کیفیت اجزا و شرایط آن در بدو شکل گیری چه چیزهایی بوده است. همانقدر می دانیم که خداوند در قرآن به پیامبر بزرگ خود ابراهیم خلیل الله و پسرش اسماعیل علیه السلام  دستور می دهد که خانه مرا پاک کنید از برای طواف کنندگان و معتکفان و نمازگزاران. پس یقیناً این عبادت در آن زمان وجود داشته و مورد رضایت خداوند نیز بوده است.
 با توجه به آیه 125 سوره بقره، نتیجه می گیریم که اعتکاف عملی بوده که در شریعت ابراهیم از مناسک و عبادات الهی محسوب می شده. البته کیفیت و چگونگی مناسک آن معلوم نیست – و پیروان ایشان به این عمل مبادرت می ورزیدند و لذا ابراهیم و اسماعیل علیه السلام  از طرف خداوند موظف شده بودند تا محیط لازم را برای برپایی این مراسم مهیا سازند. واگذاری این مسؤولیت خطیر به آنها، گواه بزرگی بر اهمیت عباداتی چون حج، اعتکاف و نماز در پیشگاه خداوند است.
علامه مجلسی به نقل از مرحوم طبرسی می نویسد: سلیمان علیه السلام  در مسجد بیت المقدس اعتکاف می کرد. آب و خوراک برای آن حضرت فراهم می شد و او در آن جا به عبادت می پرداخت.
حضرت موسی علیه السلام  با آن که مسؤولیت سنگین رهبری و هدایت امت را به دوش داشت، برای مدت زمانی آنان را ترک و برای خلوت با محبوب خویش به خلوتگاه کوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش خداوند که فرمود: چرا قوم خود را رها کردی و با عجله به سوی ما شتافتی؟ عرض کرد: پروردگارا! به سوی تو آمدم تا از من راضی شوی (طه :83و84).
بیت المقدس از مکانهایی بود که همواره عده زیادی از انسانها، برای اعتکاف در آن گرد می آمدند و به راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول می شدند. بزرگ این گروه، حضرت زکریا علیه السلام  بود و از جمله کسانی که در امر اعتکاف سرپرستی می نمود حضرت مریم علیه السلام  است. قرآن در این باره می فرماید: "وَ کَفّلَها زَکَریا کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَریا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقاً؛ کفالت او (مریم) را زکریا بر عهده گرفت و هر زمان که به محل عبادت او می رفت برای او غذایی مهیا می دید (عمران:37)."
از قرآن مجید (مریم:16و 17) استفاده می شود که حضرت مریم علیه السلام  آنگاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد از مردم بریده بود و در خلوت به سر می برد.
علامه طباطبایی در ذیل آیه شریفه (17 مریم) می نویسد:
کلمه حجاب به معنای هر چیزی است که چیزی را از غیر بپوشاند و از این کلمه چنین بر میآید که گویا مریم خود را از اهل خویش پوشیده داشت تا قلبش برای اعتکاف و عبادت فارغ تر باشد.
ایشان به نقل از تفسیر قمی می گوید:
وقتی مریم به حد بلوغ رسید به محراب رفت و پرده ای پیرامون خود افکند به طوری که احدی او را نمی دید و تنها زکریا نزد او می رفت . وقتی که زکریا بر او وارد می شد میوه های تابستانی را در زمستان و میوه های زمستانی را در تابستان نزد او می دید و می پرسید: این میوه ها از کجا برایت آمده؟ می فرمود: از ناحیه خدای متعال ، و او به هر کس که بخواهد روزی بی شمار می دهد. «اعتکاف ابرار به نقل از المیزان فی تفسیر القرآن، ج14، ص34»
پس این نتیجه را می توان گرفت که حضرت مریم علیها السلام برای عبادت خداوند متعال، جایی خلوت را برای خود بر می گزیده است و همین عبادتهای خالصانه بود که او را متوجه خداوند متعال قرار داد و به او فرزندی عنایت کرد که یکی از انبیای بزرگ الهی محسوب می شود.
حضرت یحیی علیه السلام نیز یکی از انبیاء الهی بود وی چنان خشیتی از دوزخ به دل داشت که حضرت زکزیا علیه السلام در حضور او سخن از عذاب جهنم به میان نمی آورد و همیشه مراعات حضرت یحیح علیه السلام را می کرد؛ اما روز ی در مجلس متوجه حضور او نبود و از کیفیت عذاب جهنمیان برای مردم سخن گفت. حضرت یحی علیه السلام که در آن مجلس عبایی به سر کشیده بود چون این سخنان را شنید فرمود: «وای از مستی توجه به دنیا!» و از مجلس بیرون آمد و مدتی در بیابان از خوف الهی گریان و به عبادت خداوند مشغول بود. مادرش بعد از جستجو او را در بیابان یافت و به منزل آورد...» اعتکاف ابرار به نقل از بحار الانوار،ج14،ص 166.
طبق روایات اهل سنت، در دوران جاهلیت هم عملی به عنوان اعتکاف در میان مردم رایج بوده است و مردم توسط این عمل به خدای خود تقرب می جسته اند.
اجداد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم  از پیروان دین حنیف به شمار می روند. اعتکاف در غارها و بیابانها و کوهها، به عده ای از این حنفاء نسبت داده شده است. آنان در جاهای خلوتی که از مردم دور بود به اعتکاف پرداخته و خود را در آن محبوس می کردند و جز برای نیازهای شدید و ضروری، از آن خارج نمی شدند و در آن اماکن به عبادت و تأمل و تفکر در هستی پرداخته و در جستجوی راستی و حقیقت بودند. آنها در آن اماکن خاموش و آرام مثل غار حراء، به عبادت مشغول می شدند.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم  نیز مانند خود بر دین حنیف یعنی دین حضرت ابراهیم علیه السلام  بود و عبادات متداول آن دین و از جمله اعتکاف را برپا می داشت.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -