انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۲) اعتکاف در سیره معصومین (علیهم السلام)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
الـــــسَّـــــلاَمُ عَـــــلَـــــى
مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّه
اعتکاف در سیره معصومین (علیهم السلام)
    
اعتکاف در سیره آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و اله وسلّم)
آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و اله وسلّم) هر از چند گاهی به دور از غوفای مکه و سر و صدای مردم و هیاهوی بت پرستان، خود را به غار حراء می رسانید و به پرستش معبود حقیقی مشغول می شد.
آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) در این باره می فرمایند:
«و لَقَد کان یُجاوِرُ فی کُلِّ سَنَةٍ بِحِراءَ فَأرَاهُ وَلا یَرَاهُ غَیری»؛
آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و اله وسلّم) در هر سال مدتی را در غار حرا می گذراند. پس تنها من او را مشاهده می کردم و کسی جز من او را نمی دید.»
اعتکاف ابرار به نقل از نهج البلاغه خطبه ۱۹۲.
در شبی از شبها در حالی که آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و اله وسلّم)  معتکف کوی دوست بود، صدایی شنید. آری جبرئیل از آسمانها جواب همه پرسشهای آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و اله وسلّم)  را در دفتری از نور به زمین آورده بود؛ دفتری که نسخه شفا بخش همه دردهای بشری بود.
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ.
برخی از ترجمه ها:
مرحوم آیةالله محمدمهدی الهی قمشه ای:
ای مردم عالم، به حقیقت نامه‌ای که همه پند و اندرز و شفای دلها و هدایت و رحمت بر مؤمنان است از جانب خدایتان آمد.
حجةالإسلام حسین انصاریان:
ای مردم! یقیناً از سوی پروردگارتان برای شما پند وموعظه ای آمده، و شفاست برای آنچه [ازبیماری های اعتقادی و اخلاقی] در سینه هاست، و سراسر هدایت و رحمتی است برای مؤمنان.
آیةالله مکارم شیرازی:
ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست؛ (درمانی برای دلهای شما؛) و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان!
سوره یونس آیه ۵۷.
پس از بعثت و بعد از هجرت، پیامبر فرصتی دوباره می یابد تا به اعتکاف روی آورد و خلوتی با خدای خود داشته باشد. این بار اعتکاف را در مسجد النبی پی می گیرد.
آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و اله وسلّم) افزون بر اهتمام عملى نسبت ‏به اعتکاف، با بیان فضایل و پاداش بزرگ آن، مؤمنان را به انجام این عمل تشویق مى ‏نمودند.
آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و اله وسلّم) فرموده اند:
«اعتکاف، در ده روز از روزهای رمضان، معادل دو حج و دو عمره است».
آقا امام صادق (علیه السّلام) می فرماید:
«آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و اله وسلّم) در ده روز آخر ماه رمضان در مسجد معتکف می شدند و برای آن حضرت خیمه ای موئین بر پا میکردند و ایشان در این ده روز بستر خویش را بر می چیدند و به اعتکاف مشغول بودند.»
اعتکاف ابرار به نقل از کافی، ج۴ ص ۱۷۵.
روایتی شنیدنی از آقا امام صادق (علیه السّلام)  در اهمیت اعتکاف:
«بدر در ماه رمضان واقع شد. پس پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم)  اعتکاف ننمود؛ از این رو، در سال بعد ۲۰ روز اعتکاف نمودند، ۱۰ روز برای همان سال و ۱۰ روز برای قضای سال قبل.
اعتکاف ابرار به نقل از کافی، ج۴ ص ۱۷۵.
اعتکاف در سیره آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السّلام)
اکر کسی نگاهی اجمالی به زندگانی و کیفیت عبادتهای آن امام همام داشته باشد به این نکته خواهد رسید که راز و نیاز حضرت با خداوند متعال، حقیقتی انکار ناپذیر است. صدای مناجات عاشقانه و ناله های شبانه امیرالمومنین در دل نخلستان ها در گوش تاریخ پیچیده است.
«ابودرداء که یکی از شیعیان آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است نقل می کند: من آن حضرت را دیدم که از دوستانش کناره گرفت و به «شویحطات النجار» رفت و خود را در میان نخلهای پر شاخ و برگ مخفی کرد؛ به گونه ای که من او را گم کردم. بعد از مدتی او را دیدم و پیش خود گفتم که به خانه برگرد؛ ناگاه دیدم صدایی سوزناک و ناله ای جانسوز به گوش رسید که می گوید:
«خدایا! چه بسیار گناهان که در مقابلش نعمت عطا فرمودی و آن گناهان را ظاهر نکردی. خدایا اگر عمر من در نافرمانی تو سپری شده است و نامه اعمالم پر از گناه است ولی من امید به بخشش تو دارم و به غیر از رضایت تو امید دیگری ندارم.
صدای مناجات او چنان مرا مشغول کرد که متوجه چیز دیگری نشدم ناگاه آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) را دیدم خود را مخفی کردم آن حضرت را دیدم که پس از چند رکعت نماز در دل شب تاریک به جای آورد و به دعا و گریه و مناجات پرداخت و می فرمود:
خدایا به عفو و بخشش تو که می اندیشم گناهانم را کوچک می پندارم و در مؤاخذه تو که می نگرم بلا و گناهانم بزرگ جلوه می کند. ای وای بر من اگر در نامه اعمالم گناهی را ببینم که من آن را فراموش و تو آن را محاسبه کرده باشی! پس وای بر گرفتاری که خویشان وی را نجات ندهند و قوم و قبیله برای او نفعی نداشته باشد.
پس فرمود: «آه از آتشی که جگرها را می سوزاند و آتشی که پوست سر را می کند ، آه از سختی های شعله کشیدن آتش!»
ابودرداء می گوید: پس آن حضرت گریست و دیگر هیچ صدا و حرکتی از او ندیدم با خود گفتم که خواب بر او غالب شده و او را برای نماز صبح بیدار کنم. وقتی قدم پیش نهادم دیدم که همچون چوب خشکیده روی زمین افتاد هر چه او را تکان دادم حرکتی نکرد گفتم:
«انا لله و انا الیه راجعون».
دیگر آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) از دنیا رفت. به سرعت به طرف منزل آن حضرت آمدم تا به خانواده اش خبر دهم . من ماجرا را به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گفتم آن حضرت فرمود:« ای ابادرداء! به خدا قسم این حالت بیهوشی است که در اثر خوف از خدا بر او عارض شده است.»
پس من خدمت آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) رفتم و مقداری آب به صورت مبارکش پاشیدم و او به هوش آمد.
اعتکاف ابرار، به نقل از امالی شیخ صدوق، ص ۱۳۷(با تلخیص)
اعتکاف در سیره دیگر ائمه معصومین (علیهم السّلام)
امام حسن و امام حسین علیهما السلام نیز به جد خویش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم تاسی می کردند و در مسجد معتکف می شدند.
همان به نقل از وسایل الشیعه شیخ حر عاملی، ج۱۱، ص۵۸۶.
امام زین العابدین علیه السلام نمونه کامل برای افرادی است که خواستار عبادت خالصانه اند. گاهی این عبادت و راز و نیاز با معبود در جایگاهی خاص و به دور از مردم صورت می گرفت. حضرت امام باقر علیه السلام کناره گیری پدر خویش از مردم بعد از شهادت جد بزرگوارش حضرت امام حسین علیه السلام چنین بیان می کند:
«علی بن حسین علیهما السلام بعد از شهادت پدر بزرگوارشان حضرت امام حسین علیه السلام، از منزل خویش کناره گرفت و چندین سال در چادری که از مو بود در صحرا اقامت گزید چون از مخالطت با مردم کراهت داشت...»
اعتکاف ابرار به نقل از بحار الانوار علامه مجلسی، ج۹۷ ص ۲۶۶.
 امام صادق علیه السلام  مانند آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و اله وسلّم) در مسجد النبی معتکف می شدند.
«سفیان ثوری می گوید: محضر حضرت امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم سؤال کردم : ای پسر رسول خدا چرا از مردم کناره گرفته ای؟ حضرت در جواب فرمود: «ای سفیان [مردم زمانه] فاسد شده و برادران تغییر کرده اند پس من تنهایی و خلوت را آرام بخش تر برای قلبم یافتم...»
بحار الانوار، ج۴۷، ص۶۱.
حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام نیز مشتاق راز و نیاز با خداوند متعال بود و از او درخواست می کرد که جایگاهی خلوت به او عطا شود:
«اللهم انک تعلم انی کنت اسالک أن تفرغنی لعبادتک اللهم و قد فعلت فلک الحمد»
ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص ۲۴۰.

اعتکاف در سیره علماء دین
مرحوم آیةالله مقدس اردبیلی
مرحوم مقدس اردبیلی یکی از اولیای الهی بود وجود و سخاوتی مثال زدنی داشت؛ حتی خوراک منزل خود را بین فقرا تقسیم می کرد و برای خود سهمی مثل آنها بر می داشت. در یک سال که چنین کرد، همسرش به او اعتراض کرد و با تندی به او گفت: تو اولاد فقیر خود را فقیر می گذاری تا ناچار شوند از دیگران کمک بخواهند! ولی آن مرحوم چیزی نفرمود و برای اعتکاف به مسجد کوفه رفت و به دعا و مناجات پرداخت.
روز دوم اعتکاف بود شخصی مقداری گندم اعلا و مقداری آرد نرم به خانه آن مرحوم آورد و گفت صاحب منزل اینها را برای شما فرستاده و خودش در مسجد کوفه معتکف است.
مرحوم بعد از اعتکاف به خانه آمد همسرش گفت: آذوقه ای که به وسیله آن مرد عرب برای ما فرستاده بودی بسیار عالی بود! مرحوم مقدس اردبیلی که چیزی نفرستاده بود متوجه شد که این عنایتی از خداوند متعال و از اثر اعتکاف در مسجد کوفه و اعمال آن بوده است. پس حمد و ثنای الهی را به جای آورد و خداوند را از این لطف و عنایتش سپاسگزاری کرد.
اعتکاف ابرار، به نقل از فوائد الرضویه شیخ عباس قمی ص ۲۳.
مرحوم آیةالله سید علی قاضی طباطبایی
ایشان در مسجد کوفه و سهله حجره داشت و بعضی از شب ها را به تنهایی در آن بیتوته می کرد و به شاگردان خود نیز توصیه می فرمود که بعضی از شب ها را به عبادت در مسجد کوفه و یا مسجد سهله به سر برند و دستور داده بودند که چنانچه در بین نماز و یا قرائت قرآن و یا در حال ذکر و فکر برای شما پیش آمدی کرد؛ و صورت زیبایی را دیدید و یا بعضی از جهات عالم غیب را مشاهده کردید توجه ننمایید و به دنبال خود باشید.
سید محمد حسین حسینی تهرانی،مهر تابان، ص۳۰.
مرحوم آیةالله حاج میرزا حسین خلیلی
این مرد بزرگ از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری و از رهبران جنبش مشروطه است.
درباره او چنین نقل کرده اند:
«ایشان اخلاقی نیکو و نَفْسی کریم و دستی باز و محضری خوش و شمایلی زیبا داشت و با متانت و وقار و در عین حال متواضع و لطیفه گو بود و در انجام وظایف مسجد کوفه و سهله و دیگر عبادات کوتاهی نمی ورزید.
در همه سالها دهه آخر ماه رمضان را در مسجد کوفه معتکف بود و در بین الطلوعین زیارت عاشورا از او ترک نمی شد و در اغلب زیارات مخصوصه از نجف تا کربلا را پیاده می امد.»
اعتکاف ابرار ص ۵۳ به نقل از رضا مختاری، سیمای فرزانگان، ص ۱۶۲.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -