انهار
انهار
مطالب خواندنی

رکوع

بزرگ نمایی کوچک نمایی
(مسأله 1022)در هر ركعت بعد از قرائت بايد1 به اندازه اي خم شود كه بتواند دست را2 به زانو بگذارد3. و اين عمل را ركوع مي گويند4.
1- زنجاني: بايد به قصد خضوع...
2- سيستاني: بتواند سر همه انگشت هايش را- از جمله ابهام-...
3-  وحید: و احوط آن است که بتواند دست را به زانو بگذارد...
مكارم: بلكه احتياط واجب آن است كه كف دستها را بر زانو بگذارد...
سبحانی: و احتیاط واجب است که دست ها را برزانوان خود بگذارد...
4- مظاهری: و آن واجب و رکن است.
(مسأله 1023) اگر به اندازه ركوع خم شود، ولي دستها را1به زانو نگذارد2 اشكال ندارد3.
1- سيستاني، وحید: سر انگشتان را...
2- فاضل: خلاف احتياط است. پس احتياط آن است كه دستها را به روي زانو بگذارد، گرچه ظاهر اين است كه واجب نيست.
3- صافي: اگر چه احتياط مستحب اين است كه دستها را به زانو بگذارد.
مكارم، سبحانی: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1022.
(مسأله 1024)هر گاه ركوع را به طور غير معمول به جا اورد، مثلاً به چپ يا راست خم شود1، اگر چه دستهاي او به زانو برسد، صحيح نيست2.
این مسأله در رساله آیات عظام مكارم  و مظاهری نیست.
 1- سيستاني: يا زانوها را به جلو بياورد...
2- زنجاني: بنابراحتياط...
مسأئل اختصاصي
فاضل: مسأله 1044- قيام متصل به ركوع واجب و ركن است، يعني اين كه نمازگزار بايد از حالت ايستاده با قصد ركوع  برای رکوع خم شود، لذا اگر به قصد كار ديگري خم شود، مثلاً براي برداشتن چيزي يا به قصد سجده خم شود و متوجه شود كه ركوع نكرده، در اين صورت بايد مستقيم بايستد و بعد ركوع برود و اگر قبل ازايستادن، ركوع بجا آورد چون قيام متصل به ركوع را مراعات نكرده نمازش باطل است.
مظاهری: مسأله 804- باید ایستادن نمازگزار و رکوع متصل به هم باشد . یعنی در حال ایستادن به رکوع رود چنانچه بعد از رکوع باید بایستد و به سجده رود و رکوع متحقق نمی شود مگر به این دو قیام که به آن قیام متصل به رکوع می گویند و آن یک امر قهری است ، و گفتنی یا به جا آوردنی بلکه متوقف بر نيّت هم نیست.، و آن رکن است که اگر عمدا یا سهوا یا جهلا به جا آورده نشود نماز باطل است زیرا رکوع متحقق نشده است.
مظاهری: مسأله 806 – اگر بعد از قرائت و قبل از رکوع به قصد کاری بنشیند باید بایستد و به رکوع رود و اگر بدون اینکه بایستد به همان حالت خمیدگی به رکوع برگردد ، چون قیام متصل به رکوع بجا نیاورده ، نماز او باطل است.
مظاهری: مسأله 807- اگر بعد از قرائت و قبل از رکوع اضطراراً بیفتد باید بایستد و به رکوع رود و اگر بدون اینکه بایستد به همان حالت خمیدگی به رکوع برگردد چون قیام متصل به رکوع بجا نیاورده نماز او باطل است.
(مسأله 1025)خم شدن بايد به قصد ركوع باشد1، پس اگر به قصد كار ديگر مثلاً براي كشتن جانور خم شود نمي تواند آن را ركوع حساب كند بلكه بايد بايستد دوباره براي ركوع خم شود و به واسطه اين عمل، ركن زياد نشده و نماز باطل نمي شود.
1- زنجاني: خم شدن بايد به قصد خضوع باشد...
مكارم: بنابراين اگر بدون اين قصد خم شود، نمي تواند آن را ركوع حساب كند بلكه بايد بايستد و به قصد ركوع خم شود.
*****
بهجت: مسأله- رکوع باید به قصد باشد، اگر چه بعد از خم شدن پدید آید؛ پس اگر به قصد دیگر، مثلا برای کشتن جانور خم شود و قصد رکوع بعداز خم شدن بوجود آمد، بنابرأظهر کافی است.
(مسأله 1026)كسي كه دست يا زانوي او با دست و زانوي ديگران فرق دارد، مثلاً دستش خيلي بلند است كه اگر كمي خم شود به زانو مي رسد يا زانوي او پايين تر از مردم ديگر است كه بايد خيلي خم شود تا دستش به زانو برسد، بايد به اندازه معمول خم شود.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
(مسأله 1027)كسي كه نشسته ركوع مي كند، بايد به قدري خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد1و بهتر است به قدري خم شود كه صورت نزديك جاي سجده برسد2.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- مكارم: بايد به قدري خم شود كه بگويند ركوع كرده است.[پايان مسأله]
زنجاني: بايد به قدري خم شود كه اگر ايستاده ركوع مي كرد كمرش را خم مي نمود. [پايان مسأله]
وحید: و احوط آن است که به قدری خم شود که اگر ایستاده رکوع می کرد به همان مقدار خم می شد.
2- تبريزي، سيتاني: صورت مقابل جاي سجده باشد.
(مسأله 1028) انسان هر ذكري در ركوع بگويد كافي است ولي احتياط واجب آن است كه1 به قدر سه مرتبه2 «سبحان الله» يا يك مرتبه «سبحان ربي العظيم و بحمده» كمتر نباشد.
1- اراكي: كافي است به شرط آن كه...
2- فاضل: ولي بايد از سه مرتبه...
*****
گلپايگاني: مسأله- احتياط ان است كه در ركوع سه مرتبه«سبحان الله» يا يك مرتبه «سبحان ربي العظيم و بحمده» بگويد و سزاوار است به قدر امكان، مراعات اين احتياط بشود؛ اگر چه مطلق ذكر از تحميد و تسبيح و تهليل كافي است به شرط آن كه به قدر سه «سبحان الله» مثلا باشد ولي در تنگي وقت و در حال ناچاري گفتن يك مرتبه «سبحان الله» كافي است.
خوئي، تبريزي: مسأله- بهتر آن است كه در حال اختيار، در ركوع سه مرتبه «سبحان الله» يا يك مرتبه «سبحان ربي العظيم و بحمده» بگويد. و ظاهر اين است كه گفتن هر ذكري كه به اين مقدار باشد كفايت مي كند؛ ولي در تنگي وقت و در حال ناچاري گفتن يك «سبحان الله» كافي است.
.سيستاني: گرچه گفتن هر ذكري كفايت مي كند و بنابراحتياط واجب بايد به همين مقدار باشد؛ ولي در تنگي وقت و در حال ناچاري گفتن يك «سبحان الله» كافي است. و كسي كه نمي تواند «سبحان ربي العظيم » را خوب ادا كند بايد ذكري ديگر مانند سه بار «سبحان الله» را بگويد.
مكارم: مسأله- در ركوع، واجب است ذكر بگويد؛ ذكر ركوع، بنابراحتياط واجب سه مرتبه «سبحان الله» يا يك مرتبه«سبحان ربي العظيم و بحمده» است كه باید به عربي صحيح گفته شود و مستحب است آن را سه يا پنج يا هفت مرتبه تكرار كند.
بهجت: مسأله- كافي بودن هر ذكري كه خواست بگويد در ركوع، خالي از وجه نيست، ولي احتياط مستحب آن است كه سه مرتبه «سبحان الله» يا يك مرتبه«سبحان ربي العظيم و بحمده» بگويد.
وحید: مسأله- در حال اختیار واجب است در رکوع سه مرتبه «سبحان الله » یا یک مرتبه «سبحان ربي العظيم و بحمده» یا هر ذکری را که به این مقدار باشد بگوید. و احتیاط مستحب آن است که تسبیح را به صورتی که بیان شد بر ذکر دیگر مقدّم بدارد؛ و در تنگی وقت و در حال ناچاری گفتن یک «سبحان الله» کافی است.
صافي: مسأله- احتياط مستحب ان است كه در ركوع، سه مرتبه «سبحان الله» يا يك مرتبه «سبحان ربّي العظيم و بحمده» بگويد، هر چند ظاهر اين است كه گفتن هر ذكري كه به اين مقدار باشد مثل سه مرتبه«الله اكبر» كفايت مي كند؛ ولي در تنگي وقت و در حال ناچاري، گفتن يك سبحان الله كافي است.
زنجاني:مسأله- لازم است كه در حال اختيار، سه مرتبه «سبحان الله » يا يك مرتبه«سبحان ربي العظيم و بحمده» يا ذكر ديگري به اين مقدار بگويد، ولي به احتياط واجب در ركوع «سبحان ربي الاعلي و بحمده» نگويد؛ و در تنگي وقت و در حال ناچاري گفتن يك «سبحان الله » كافي است.
سبحانی: مسأله- ذکر رکوع ، بنابراحتیاط واجب آن است که سه مرتبه «سبحان الله» یا یک مرتبه «سبحان ربی العظیم و بحمده» بگوید.
مظاهری: مسأله- هر ذکری در رکوع گفته شود کافی است، ولی مستحب است سه مرتبه «سبحان الله » یا یک مرتبه «سبحان ربی العظیم و بحمده» گفته شود و اگر ذکر دیگری گفته شود باید از سه مرتبه «سبحان الله »یا یک مرتبه «سبحان ربی العظیم و بحمده» کمتر نباشد
(مسأله 1029)ذكر ركوع بايد به دنبال هم و به عربي صحيح گفته شود1 و مستحب است آن را سه يا پنج يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويند.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- گلپايگاني، صافي: ذكر ركوع بايد به عربي صحيح گفته شود...
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1028.
*****
مظاهری: مسأله- ذکر رکوع را مستحب است سه یا پنج یا هفت مرتبه بلکه بیشتر بگوید.
(مسأله 1030)در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب، بدن آرام باشد1 و در ذكر مستحب هم اگر آن را به قصد ذكري كه براي ركوع دستور داده اند بگويد بنابراحتياط واجب2 آرام بودن بدن لازم است3.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- خوئي: و در ذكر مستحب هم آرام بودن بدن، در صورتي كه قصد خصوصيّت نمايد أحوط است.
تبريزي: و در ذكر مستحب هم آرام بودن بدن بهتر است.
بهجت: و آرام گرفتن بدن در حدي كه بگويند آرام گرفت،داخل در ركن ركوعي است و زائد بر آن، مثل خود ذكر ركوع، داخل در ركن نيست، اگر چه واجب است.
زنجاني: براي تحقق ركوع بايد بعد از خم شدن سر و بدن، آرام بگيرد و در حال ذكر واجب ان نيز بايد سر و بدن آرام باشد...
2- [عبارت «بنابراحتياط واجب» در رساله آيت الله مكارم نيست.]
3- فاضل: بنابراحتياط واجب بايد بدن آرام باشد.
زنجانی: بنابراحتیاط واجب، آرام بودن سر و بدن لازم است.
وحید: و اگر به قصد مطلق ذکر بگوید لازم نیست.
*****
سيستاني: مسأله- در حال ركوع بايد بدن نمازگزار آرام باشد و نبايد بدن خود را به اختيار به طوري حركت دهد كه از حال آرام بودن خارج شود حتي –بنابراحتياط- زماني كه مشغول به ذكر واجب نيست، و اگر عمدا اين استقرار را رعايت نكند، نماز بنابراحتياط باطل است حتي اگر ذكر را در حال استقرار اعاده كند.
(مسأله 1031)اگر موقعي كه ذكر واجب ركوع را مي گويد، بي اختيار 1 به قدري حركت كند كه از حال آرام بودن خارج شود بايد بعد از آرام گرفتن بدن، بنابراحتياط واجب2 دوباره ذكر را بگويد3، ولي اگر كمي حركت كند كه از حال ارام بودن بدن خارج نشود، يا انگشتان را حركت دهد اشكال ندارد4.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی   نیست.
1- سيستاني: سهواً يا بي اختيار...
2- [عبارت «بنابراحتياط واجب» در رساله آيات عظام: اراكي گلپايگاني، بهجت ، صافي و وحید نيست]
3- خوئي، تبريزي، سيستاني: بهتر اين است كه بعد از آرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگويد...
4- زنجاني: دستها و انگشتان را...
5- خوئي، سيستاني، تبريزي: ضرري ندارد.
*****
زنجانی: مسأله- اگر موقعی که ذکر واجب رکوع را بگوید بی اختیار به قدری حرکت کند که سر و بدن از حال آرام بودن خارج شود بنابراحتیاط واجب رجاء ذکر را تمام کرده و بعد از آرام گرفتن دوباره ذکر را بگوید. ولی اگر کمی حرکت کند که سر و بدن از حالت آرام بودن خارج نشود، یا دست ها و انگشت ها را حرکت دهد اشکال ندارد.
مكارم: مسأله- هر گاه در موقعي كه مشغول ذكر واجب است كسي كه به او تنه بزند، يا به علت ديگري بدن از آرامش بيرون رود، بايد بعد از آرام گرفتن دوباره  ذكر را بگويد، ولي حركات مختصر اشكال ندارد.
مظاهری: مسأله- اگر پیش از آنکاه به مقدار رکوع خم شود و بدن آرام گیرد عمدا ذکر رکوع را بگوید ، نمازش باطل است. [و]اگر موقع خواندن چیزی از نماز، بی اختیار به قدری حرکت کند که از حال آرام بودن خارج شود لازم نیست که بعد از آرام گرفتن بدن آنچه را که در حال حرکت خوانده دوباره بخواند.
(مسأله 1032)اگر پيش از آن كه به مقدار ركوع خم شود و بدن1 آرام بگيرد عمداً 2ذكر ركوع را بگويد، نمازش باطل است3.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- زنجاني: سر و بدن...
1-زنجانی: با علم و عمد...
2-سيستاني: مگر اينكه دوباره ذكر را در حال استقرار در ركوع بگويد. و اگر سهواً باشد لازم نيست آن را دوباره بگويد.
گلپايگاني، صافي: بايد بعد از رسيدن به ركوع و آرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگويد و بنابراحتياط لازم نماز را پس از اتمام اعاده نمايد، و اگر به همان ذكر اوّل اكتفا نمايد نماز باطل است.
تبريزي: بنابراحتياط ، لازم است دوباره ذكر را بعد از آرام گرفتن بدن بگويد و نماز را اعاده كند.
وحید: مگر اینکه جاهل قاصر باشد ، که نمازش از جهت این زیاده باطل نمی شود.
سبحانی: احتیاط آن است که نماز را اعاده نماید.
*****
مكارم: مسأله- هر گاه ذكر را قبل از رسيدن به حد ركوع و آرام گرفتن بدن بگويد بايد آن را بعد از آرام گرفتن اعاده كند، حتي اگر عمدا اين كار را كند، احتياط اين است كه نماز را نيز بعداً اعاده نمايد.
(مسأله 1033) اگر پيس از تمام شدن ذكر واجب، عمداً سر از ركوع بردارد1 نمازش باطل است2 و اگر سهواً سر بردارد3، چنانچه پيش از آن كه از حال ركوع خارج شود، يادش بيايد كه ذكر ركوع را تمام نكرده بايد در حال آرامي بدن دوباره ذكر را بگويد و اگر بعد از آن كه از حال ركوع خارج شد، يادش بيايد نماز او صحيح است.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- تبريزي: که از حد ركوع خارج شود...
1-وحید: مگر اینکه جاهل قاصر باشد، که از این جهت نمازش باطل نمی شود...
3- سيستاني: اعاده ذكر لازم نيست.
*****
زنجاني: مسأله- اگر پیش از تمام شدن ذکر واجب، با علم و عمد سر از رکوع بردارد ، نمازش باطل است . اگر پیش از آنکه به مقدار رکوع خم شود و سر و بدن آرام گیرد سهوا یا به جهت ندانستن مسأله سر بردارد باید دوباره رکوع کند. و اگر به مقدار رکوع خم شود ، ولی پیش از تمام شدن ذکر واجب سهوا یا به جهت ندانستن مسأله سر بردارد، چنانچه پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود متوجه شود بايد در حال آرامي بدن ذكر را بگويد و اگر بعد از آن كه از حال ركوع خارج شد متوجه شود، نماز او صحيح است.
(مسأله 1034) اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند، در صورتي كه بتواند پيش از آن كه از حدّ ركوع بيرون رود ذكر را بگويد، بايددر آن حال تمام كند1 و اگر نتواند در حال برخاستن ذكر را به قصد رجاء بگويد2.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- بهجت: [پایان مسأله]
اراكي: و اگر آن مقدار هم نمي تواند، قبل از رسيدن به حد ركوع ذكر را شروع كند يا در حال برخاستن تمام كند.
2- فاضل: بايد در آن حال ذكر را بگويد و اگر نتواند بنابراحتياط در حال برخاستن ذكر را بگويد.
مظاهری: ذکر را بگوید.
*****
خوئي، گلپايگاني، تبريزي، صافي: مسأله- اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند، احتياط واجب آن است كه بقيه آن را در حال برخاستن بگويد(تبريزي: و تا مي تواند، قبل از خروج از حد ركوع، ذكر را تمام كند).
سيستاني: مسأله- اگر نتواند به مقدار ذكر ولو يك «سبحان الله» در حال ركوع بماند، هر چند بدون آرامش، واجب نيست بگويد، ولي احتياط مستحب آن است كه ذكر را بگويد هر چند بقيه آن را در حال برخاستن به قصد قربت مطلقه بگويد يا قبل ازآن شروع كند.
زنجاني: مسأله- اگر نتواند به مقدار یک  «سبحان الله» در حال ركوع بماند احتیاط واجب ان است که مقداری را در حال رفتن به رکوع یا در حال برخاستن بگويد و آنچه را مي تواند در حال ركوع بگويد.
وحید: مسأله- در موارد ضرورت جایز است به یک «سبحان الله» در ذکر رکوع اکتفا کند و احتیاط مستحب آن است که دو «سبحان الله» دیگر را در حال برخاستن بگوید.
مكارم: مسأله- هر گاه كسي مي تواند ركوع كند، اما به خاطر بيماري يا علت ديگري نمي تواند به اندازه ذكر واجب توقف كند، بايد پيش از آن كه از حال ركوع خارج شود، ذكر واجب را بگويد، هر چند بدن آرام نباشد؛ و اگر نتواند در حال برخاستن ذكر را تمام كند.
(مسأله 1035)اگر به واسطه مرض و مانند آن در ركوع آرام نگيرد1 نماز صحيح است ولي بايد پيش از آن كه از حال ركوع خارج شود، ذكر واجب يعني «سبحان ربي العظيم و بحمده» يا سه مرتبه «سبحان الله» را بگويد2.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- فاضل: اگر بواسطه مرض و مانند آن نتواند در ركوع آرام بگيرد...
2- گلپايگاني، بهجت، صافي، زنجاني، وحید، مظاهری: ذكر واجب را بگويد.
خوئي، تبريزي، سيستاني: ذكر واجب را به نحوي كه گذشت بگويد.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1034.
(مسأله 1036)هر گاه نتواند به اندازه ركوع خم شود بايد به چيزي تكيه دهد و ركوع كند و اگر موقعي هم كه تكيه داده نتواند به طور معمول ركوع كند بايد1 به هر اندازه مي تواند، خم شود 2 و اگر هيچ نتواند خم شود بايد موقع ركوع بنشيند و نشسته ركوع كند3 و احتياط مستحب 4 آن است كه نماز ديگري هم بخواند و براي ركوع آن با سر اشاره نمايد.
1- خوئي، تبريزي: بنابراحتياط...
2- خوئي، تبريزي: و اشاره به ركوع نيز بنمايد...
گلپايگاني، صافي: و در اين صورت احتياط لازم آن است كه نماز را دوباره بخواند و ركوع آن را نشسته بجا آورد...
سيستاني: بايد به اندازه اي كه عرفاً به آن ركوع گفته شود خم شود و اگر به اين مقدار نيز نتواند خم شود بايد براي ركوع با سر اشاره نمايد.
3- خوئي، تبريزي: بايد براي ركوع با سر اشاره نمايد[پايان مسأله]
بهجت: بايد با سر اشاره نمايد و اگر آن هم ممكن نشد با چشم به وسيله بستن براي ركوع و باز كردن براي برخاستن از ركوع اشاره نمايد و اگر از اين هم عاجز است بايد در قلب نيّت ركوع كند و ذكر آن را بگويد.
مظاهری: و اگر نشسته هم نتواند رکوع کند باید ایستاده نماز بخواند و به قصد رکوع، ذکر رکوع را بگوید و مستحب است برای رکوع با سر و چشم هم اشاره کند.
4-  گلپايگاني، صافي: احتياط لازم...
نوري،سبحانی : احتياط واجب...
*****
وحید: مسأله- هر گاه نتواند به اندازه رکوع شرعی –که در مسأله [1022] گذشت- خم شود باید به چیزی تکیه دهد و رکوع شرعی را بجا آورد و اگر موقعی هم که تکیه داده نتواند رکوع شرعی را بجا آورد ، در صورتی که متمکن از رکوع عرفی است ، بنابراحتیاط واجب باید رکوع عرفی را بجا آورد و به سر هم در حال قیام اشاره به رکوع بنماید ، و اگر نتواند به اندازه رکوع عرفی هم خم شود یا هیچ نتواند خم شود، بنابراحتیاط واجب موقع رکوع بنشیند و نشسته رکوع کند، و نماز دیگری هم بخواند و برای رکوع آن در حال ایستادن با سر اشاره نماید.
زنجاني: مسأله- کسی که نمی تواند به اندازه واجب رکوع خم شود اگر بتواند باید با کمک یا تکیه دادن به چیزی رکوع کند و اگر به هیچ وجه نتواند بايد براي ركوع با سر اشاره کند و کافی است و به احتياط مستحب هر اندازه هم مي تواند خم شود. و اگر نتواند با سر اشاره کند. بنابراحتیاط واجب به نيّت رکوع چشم ها را ببندد و باید ذکر آن را بگوید. و به نيّت برخاستن از رکوع چشم ها را باز کند و اگر از این هم عاجز است به نيّت ذکر رکوع، ذکر را بگوید و در هر دو صورت اخیر پس از بهبودی نماز را دوباره بخواند.،
مكارم: مسأله- كسي كه نمي تواند به اندازه ركوع خم شود و اگر بتواند بايد به چيزي تكيه كند و ركوع نمايد و اگر آن هم ممكن نشود بايد به هر اندازه كه ممكن است خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود، بايد ركوع را به صورت نشسته انجام دهد، و اگر آن هم ممكن نشود در حال ايستاده با سر اشاره مي كند و اگر اين را هم نتواند، به نيّت ركوع چشم ها را بر هم مي گذارد و ذكر را مي گويد و به نيّت برخاستن از ركوع چشمها را باز مي كند.
 (مسأله 1037)كسي كه مي تواند ايستاده نماز بخواند اگر در حال ايستاده يا نشسته نتواند ركوع كند بايد ايستاده نماز بخواند و براي ركوع با سر اشاره كند و اگر نتواند اشاره كند، بايد به نيّت ركوع چشم ها را بر هم بگذارد و ذكر آن را بگويد و به نيّت برخاستن از ركوع چشم ها را باز كند و اگر از اين هم عاجز است بايد در قلب، ركوع كند و ذكر آن را بگويد.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
مکارم، زنجانی، مظاهری: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1036.
*****
خوئي، تبريزي: مسأله- كسي كه براي ركوع بايد با سر اشاره كند *اگر نتواند با سر اشاره كند، بايد به نيّت ركوع چشم ها را بر هم بگذارد و ذكر ان را بگويد و به نيّت برخاستن از ركوع چشم ها را باز كند و اگر از اين هم عاجز است بنابراحتياط در قلب، نيّت ركوع كند و ذكر آن را بگويد..
*وحید: کسی که وظیفه اش این است که برای رکوع با سر اشاره کند...
. سيستاني: بايد در قلب خود نيّت ركوع كند و بناراحتياط واجب با دست خود براي ركوع اشاره كند و ذكر آن را بگويد و در اين صورت اگر ممكن است بنابراحتياط واجب جمع كند بين اين عمل و ايماء به ركوع در حال نشستن.
. وحید: باید در قلب خود نيّت رکوع کند و ذکر آن را بگوید.
(مسأله 1038)كسي كه نمي تواند ايستاده يا نشسته ركوع كند و براي ركوع فقط مي تواند در حالي كه نشسته است كمي خم شود يا در حالي كه ايستاده است با سر اشاره كند، بايدايستاده نماز بخواند و براي ركوع با سر اشاره نمايد1 و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگري هم بخواند2 و موقع ركوع آن بنشيند و هر قدر مي تواند براي ركوع خم شود.
این مسأله در رساله آیات عظام سبحانی و مظاهری نیست.
 
1- بهجت: [پایان مسأله]
2- فاضل: احتياط واجب اين است كه يك نماز ايستاده بخواند و براي ركوع با سر اشاره نمايد و نماز ديگري هم بخواند...
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1036.
*****
خوئي،تبریزی، سيستاني: مسأله- كسي كه نمي تواند ايستاده ركوع كند ولي براي ركوع مي تواند در حالي كه نشسته است خم شود بايد ايستاده نماز بخواند و براي ركوع با سر اشاره نمايد و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگري هم بخواند و موقع ركوع آن بنشيند و براي ركوع خم شود.
وحید: مسأله- کسی که نمی تواند ایستاده یا نشسته رکوع کند حتی به مقدار عرفی ان ، و فقط می توانددر حالی که نشسته است کمی خم شود، بایدایستاده نماز بخواند و برای رکوع با سر اشاره نماید، و در صورتی که خم شدنش در حال نشستن به حدّی باشد که رکوع عرفی برای نشسته  صدق کند ، احتیاط واجب این است که نماز دیگری هم بخواند، و موقع رکوع آن بنشیند و به همان اندازه خم شود.
زنجانی: مسأله- کسی که در حال ایستاده نمی تواند به اندازه رکوع خم شود ولی در حال نشسته می تواند، باید نشسته رکوع کند. و اگر در هیچ یک از این دو حالت -ایستاده و نشسته- نمی تواند رکوع کند چنانچه می تواند ایستاده و ا گر نتواند باید نشسته نماز بخواند و در هر دو صورت باید برای رکوع ، با سر اشاره کند (وبنابراحتیاط مستحب هر اندازه هم که می تواند خم شود) و اگر نتواند با سر اشاره کند باید به دستور مسأله قبل رفتار کند. و در هر دو صورت اخیر پس از بهبودی نماز را دوباره بخواند.
مسأله اختصاصي
مكارم: مسأله 938- هر گاه كسي بر اثر پيري خميده شده يا به خاطر بيماري يا به علت ديگر به حالتي شبيه ركوع درآمده، بايد در موقع نماز آن قدر كه مي تواند كمر را براي قرائت راست كند و اگر نمي تواند قدري كمر را قبل از ركوع راست كند، سپس به حال ركوع در آيد و اگر آن هم ممكن نشود، براي انجام ركوع كمي بيشتر خم شود به شرط اين كه از حالت ركوع خارج نگردد. و اگر آن هم ممكن نشود، احتياط اين است كه هم با سر اشاره كند و هم قصد كند كه آن حالتش جزء ركوع باشد.
(مسأله 1039) اگر بعد از رسيدن به حدّ ركوع و آرام گرفتن بدن سر بردارد1 و دو مرتبه به قصد ركوع به اندازه ركوع خم شود، نمازش باطل است و نيز اگر بعد از آن كه به اندازه ركوع خم شود و بدنش آرام گرفت، به قصد ركوع به قدري خم شود كه از اندازه ركوع بگذرد و دوباره به ركوع بر گردد2، بنابراحتياط واجب نمازش باطل است 3و بهتر ان است كه نماز را تمام كند و از سر بخواند.
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت، مکارم، و مظاهری نیست.
1- اراکی: و دو مرتبه به اندازه رکوع خم شود، یا بعد از آن که به اندازه رکوع خم شود، و بدنش آرام گرفت، به قصد رکوع به قدری خم شود که از اندازه رکوع بگذرد و دوباره به رکوع برگردد، نمازش باطل است.
 2- فاضل: نمازش باطل است.
3- سبحانی: بنابراحتیاط واجب نماز را تمام کند و سپس اعاده کند.
*****
خوئي، تبريزي: مسأله- اگر بعد از رسيدن به حد ركوع و آرام گرفتن بدن سر بردارد. و دو مرتبه به اندازه ركوع خم شود* نمازش باطل است.
. زنجاني: و دو مرتبه به قصد خضوع به اندازه ركوع خم شود و بدنش آرام گيرد ، نمازش باطل است.
.گلپايگاني، صافي، سيستاني:  اگر(سيستاني: عمداً) بعد از رسيدن به حد ركوع، سر بردارد...
* گلپايگاني، صافي: يا بعد از آن كه به اندازه رکوع  خم شود به قدري خم شود كه اندازه ركوع بگذرد و دوباره به ركوع برگردد نمازش باطل است(گلپايگاني: چون ركوع زياد شده است).
وحید: مسأله- اگر بعد از رسیدن به حدّ رکوع سر بردارد و دو مرتبه به اندازه رکوع خم شود ، نمازش باطل است ، و اگر بعد از آنکه به اندازۀ رکوع خم شد به قدری خم شود که از اندازۀ رکوع بگذرد و دوباره به رکوع برگردد در صورتی که به همان حالت خمیدگی برگردد تا به حدّ رکوع برسد، نمازش باطل نیست.
مسأئل اختصاصي
مكارم: مسأله 939- ركوع از واجبات ركني است، كه اگر ترك شود يا در يك ركعت دوركوع يا بيشتر بجا آورد نماز باطل است، خواه عمداً باشد يا از روي سهو و فراموشي.
مظاهری: مسأله 820- اگر کسی در اثر پیری یا بیماری به حالت شبیه به رکوع درآمده باید برای رکوع قدری کمر را خم کند و اگر ممکن نیست ، باید به همان صورت قصد رکوع کند و ذکر رکوع را بگوید.
(مسأله 1040)بعد از تمام شدن ذكر ركوع، بايد راست بايستد و1 بعد از آن كه بدن آرام گرفت به سجده رود2 و اگر عمداً3 پيش از ايستادن، يا پيش از آرام گرفتن بدن به سجده رود نمازش باطل است4.
1- سيستاني: بنابراحتياط واجب...
2- مكارم: و اگر عمداً اين كار را ترك كند نمازش باطل است، اما اگر از روي سهو باشد، اشكالي ندارد.
3- زنجاني: اگر با علم و عمد...
4- سيستاني: اگر عمداً پيش از ايستادن به سجده رود، نمازش باطل است و همچنين بنابراحتياط واجب اگر عمداً پيش از آرام گرفتن بدن به سجده رود.
(مسأله 1041) اگر ركوع را فراموش كند و پيش از آن كه به سجده برسد، يادش بيايد1، بايد بايستد بعد به ركوع رود2 و چنانچه به حالت خميدگي به ركوع برگردد3، نمازش باطل است.
1- بهجت: اگر به قصد ركوع خم شده بود و مختصر مكثي در ركوع كرد، فقط قيام بعد از ركوع را انجام نداده، بنابراين برمي گردد و آن قيام را بجا آورده و به سجده مي رود و الا بايد ايستاده و بعد به ركوع رود؛ و احتياط مستحب است اگر فراموش كردن ركوع قبل از خم شدن باشد، نماز را دو مرتبه بخواند و چنانچه به حالت خميدگي به ركوع برگردد، نمازش باطل است.
2- سيستاني: و كفايت نمي كند به حالت خميدگي به ركوع برگردد.
3- زنجاني: كفايت نمي كند، بلكه بايد بايستد بعد به ركوع رود.
مظاهری: رجوع کنید به مسأله اختصاصی 806 بعد از مسأله 1024 متن اصلی.
*****
مكارم: مسأله: هر گاه ركوع را فراموش كند و پيش از سجده اوّل يا ميان دو سجده، يا قبل از آن كه پيشاني براي سجده دوم به زمين رسد متوجه شود، بايد برگردد و بايستد و بعد به ركوع رود.
(مسأله 1042) اگر بعد از آنكه پيشاني به زمين برسد، يادش بيايد كه ركوع نكرده1 بنابراحتياط واجب بايد بايستد و ركوع را بجا آورد و نماز را تمام كند2 و دوباره بخواند3.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- اراكي: بايد بايستد و ركوع را بجا آورد و نماز را تمام كند و بنابراحتياط واجب نماز را دوباره بخواند.
2- سبحانی: و دو سجدۀ سهو پس از نماز بجا آورد و سپس دوباره نماز را بخواند.
3- فاضل: و اگر سجده دوم يادش بيايد، نمازش باطل است و بايد ان را از سر بگيرد.
مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1041.
*****
گلپايگاني، صافي: مسأله- اگر بعد از آنكه براي سجده دوم پيشاني به زمين رسيد، يادش بيايد كه ركوع نكرده نمازش باطل است ولي تا داخل سجده دوم نشده اگر يادش بيايد كه ركوع نكرده بايد بايستد و ركوع را بجا آورد و بعد از تمام شدن نماز براي زيادي سجده احتياطاً دو سجده سهو بجا آورد و اگر احتياطاً نماز را دوباره بخواند بهتر است.
خوئي، تبريزي،  مسأله- اگر بعد از آنکه پیشانی به زمین رسید یادش بیاید که رکوع نکرده لازم است برگردد و رکوع را بعد از ایستادن به جا آورد و در صورتی که در سجده دوم یادش بیاید نمازش باطل است..
. سیستانی: بنابراحتیاط لازم باطل است.                                    
. زنجاني: به احتياط واجب دو سجده را ناديده گرفته و پس از انجام ركوع و سجود نماز را تمام كند، پس از آن نماز را دوباره بخواند.
وحید: مسأله- اگر بعد از آنکه پیشانی به زمین رسید یادش بیاید که رکوع نکرده، باید برگردد و رکوع را بعد از ایستادن به جا آورد و نمازش صحیح است و بنابراحتیاط واجب دو سجده سهو برای زیادی سجده بجا آورد و احتیاط مستحب آن است که دوباره نماز را اعاده نماید. و اگر در سجده دوم یادش بیاید نمازش باطل است .
مظاهری: مسأله- اگر بعد از آنکه پیشانی به زمین رسید ، یادش بیاید که رکوع نکرده نمازش باطل است ولی اگر پیش از آنکه پیشانی به زمین برسد یادش بیاید که رکوع نکرده باید بایستد و بعد از ایستادن رکوع را به جا آورد و نمازش صحیح است.
(مسأله 1043)مستحب است پيش از رفتن به ركوع در حالي كه راست ايستاده تكبير بگويد و در ركوع زانوها را به عقب دهد و پشت را صاف نگهدارد و گردن را بكشد و مساوي پشت نگهدارد و بين دو قدم را نگاه كند(و پيش از ذكر يا بعد از آن صلوات بفرستد1) و بعد از آن كه از ركوع برخاست و راست ايستاد، در حال آرامي بدن بگويد «سمع الله لمن حمده»2.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- گلپايگاني: ولي آن را به نيّت ذكر ركوع نگويد...
[قسمت داخل پرانتز در رساله آيت الله مكارم نيست].
2- بهجت: و در حال ركوع بلكه در تمام احوال نماز، گذاشتن دستها در زير همه لباسها مكروه است.
(مسأْله 1044)مستحب است در ركوع زنها دست را از زانو بالاتر بگذارند1 و زانوها را به عقب ندهند.
این مسأله در رساله آیات عظام سبحانی و مکارم نیست.
1 - اراكي: [پایان مسأله]
مسأله اختصاصي

مكارم: مسأله 943- در احكام ركوع فرقي بين نماز واجب و مستحب نيست حتي زيادي ركوع بنابراحتياط واجب.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -