انهار
انهار
مطالب خواندنی

قیام

بزرگ نمایی کوچک نمایی
(مسأله 958) قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام 1 و قيام پيش از ركوع كه آن را قيام متصل به ركوع مي گويند ركن است، ولي قيام در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از ركوع ركن نيست2 و اگر كسي آن را از روي فراموشي ترك كند، نمازش صحيح است.
1- بهجت: بنابرظاهر...
2- مكارم: واجب است امّا ركن نيست.[پايان مسأله]
*****
زنجاني: مسأله- قيام پيش از ركوع، كه آن را قيام متصل به ركوع مي گويند، ركن است، و  معنی آن از حالت ايستاده به ركوع رفتن است و لازم نيست پس از اتمام قرائت، مقداري صبر كند و سپس به ركوع برود.
مظاهری: مسأله- قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و خواندن حمد و سوره و بعد از رکوع و در حال خواندن تسبیحات واجب است و اگر عمدا کسی آن را نیاورد نمازش باطل است.
(مسأْه 959)واجب است پيش از گفتن تكبير و بعد از آن مقداري بايستد تا يقين كند كه در حال ايستادن تكبير گفته است.
این مسأله در رساله آيات عظام مکارم، بهجت و مظاهری نیست .
*****
زنجاني: مسأله- قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام مانند خود تكبيرة الاحرام واجب است و ظاهراً ركن نيست و قيام در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از ركوع واجب است ولي بي ترديد ركن نيست و اگر كسي آن را از روي فراموشي ترك كند نمازش صحيح است.
(مسأله 960)اگر ركوع را فراموش كند1 و بعد از حمد و سوره بنشيند2 و يادش بيايد كه ركوع نكرده، بايد بايستد و به ركوع رود و اگر بدون اين كه بايستد به حال خميدگي به ركوع برگردد3، چون قيام متصل به ركوع را بجا نياورده4، نماز او باطل است.
1-صافی: معنای قیام متصل به رکوع این است که از حال قیام به رکوع برود بنابراین اگر رکوع را فراموش کند ...
2- فاضل: قيام متصل به ركوع يعني انسان از حالت ايستاده به قصد ركوع خم شود، بنابراين اگر ركوع را فراموش كندو بعد از حمد و سوره به نيّت سجده خم شود...
3 - زنجاني: كفايت نمي كند، بلكه بايد بايستد و از حالت ایستاده  ركوع كند و اگر اين كار را نكند نمازش باطل است.
4- سيستاني: كفايت نمي كند.
(مسأله 961) موقعي كه ايستاده است1 بايد بدن را حركت ندهد2 و به طرفي خم نشود و به جايي تكيه نكند ولي اگر از روي ناچاري باشد، يا در حال خم شدن براي ركوع پاها را حركت دهد اشكال ندارد3.
1- صافي: موقعي كه براي تكبيرة الاحرام يا قرائت ايستاده است...
2-             بهجت: عمداً حركت ندهد...
3-             سبحانی: اگر از روی ناچاری باشد اشکال ندارد.
*****
خوئي، زنجاني،تبریزی،سیستانی، وحید: مسأله- موقعي كه براي تكبيره الاحرام يا قرائت ايستاده است، بايد (زنجانی: سر و ) بدن را حركت ندهد و به طرفي خم نشود، و بنابراحتياط. در حال اختيار بجايي تكيه نكند* ولي اگر از روي ناچاري باشد . اشكال ندارد..
.وحید: بنابراحتیاط واجب...
*سيستاني: بايد راه نرود و به طرفي خم نشود وبنابراحتياط لازم بدن را حركت ندهد و در حال اختيار بجايي تكيه نكند...
*تبريزي: بنابراحتياط بجايي تكيه نكند...
. وحید:یا در حال خم شدن برای رکوع پاها را حرکت دهد...
مكارم: مسأله- در موقع قيام نبايد بدن و پاها را حركت دهد و به طرفي خم شود يا به جايي تكيه كند، ولي اگر از روي ناچاري باشد، مانعي ندارد.
(مسأله 962)اگر موقعي كه ايستاده از روي فراموشي بدن را حركت دهد1 يا به طرفي خم شود، يا به جايي تكيه كند، اشكال ندارد2 ولي در قيام موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متصل به ركوع اگر از روي فراموشي هم باشد، بنابراحتياط واجب3 بايد نمازرا تمام كند و دوباره بخواند4.
1- سيستاني: از روي فراموشي قدري راه برود...
2- خوئي، تبريزي، سيستاني، زنجاني: [پایان مسأله]
3- [عبارت «بنابراحتياط واجب» در رساله آيت الله اراكي نيست]
4- صافي: بنابراحتياط مستحب نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
فاضل: بنابراحتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند.
*****
مكارم: مسأله- هر گاه در حال قيام براي حمد و سوره از روي فراموشي بدن و پاها را حركت دهد يا به طرفي خم شود نماز باطل نيست اما اگر در موقع تكبيرة الاحرام و قيام متصل به ركوع باشد بنابراحتياط واجب بايد نماز را تمام كند و اعاده نمايد.
وحید: مسأله- اگر در قیام واجب برای تکبیره الاحرام و قرائت از روی فراموشی بدن را حرکت دهد یا به طرفی خم شود یا به جایی تکیه کند اشکال ندارد.
مظاهری : مسأله- اگر موقعی که ایستاده از روی فراموشی یا جهل بدن را حرکت دهد یا به طرفی خم شود یا به جایی تکیه کند، اشکال ندارد.
(مسأله 963) بايد1 در موقع ايستادن، هر دو پا روي زمين باشد، ولي لازم نيست سنگيني بدن روي هر دو پا باشد و اگر روي يك پا هم باشد اشكال ندارد2.
1- گلپايگاني، سيستاني، بهجت، صافي، نوري، وحید، سبحانی: به احتياط واجب ...
خوئي، تبريزي، زنجاني: به احتياط مستحب ...
2- بهجت: و اگر ايستادن صدق كرد و از روي فراموشي روي يك پا قرار گرفت نمازش باطل نيست، گرچه محلّ احتياط است.
*****
مكارم: مسأله- هر گاه در موقع قيام روي يك پا بايستد نمازش اشكال دارد، ولي لازم نيست سنگيني بدن را به طور مساوي روي هر دو پا قرار دهد.
مظاهری:مسأله- لازم نیست سنگینی بدن روی هر دو پا باشد، بلکه اگرروی یک پا هم بایستد اشکال ندارد.
(مسأله 946)كسي كه مي تواند درست بايستد، اگر پاها را خيلي گشاد بگذارد كه به حال ايستادن معمولي نباشد1 نمازش باطل است2.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- خوئي، تبريزي، سيستاني ،وحید: كه ايستادن بر او صدق نكند...
گلپايگاني، صافي: اگر پاها را خيلي باز بگذارد به حدّي كه به او ايستاده نگويند...
فاضل: كه عرفاً قيام بر آن صدق نكند...
زنجانی: که ایستادن به ان گفته نشود...
2- سيستاني: بلكه بنابراحتياط لازم نبايد پاها را خيلي گشاد بگذارد ،هر چند ايستادن صدق كند.
وحید: و همچنین بنابراحتیاط واجب اگر به صورت ایستادن معمولی نباشد .
*****
بهجت: مسأله- كسي كه مي تواند درست بايستد، لازم است پاها را طوري گشاد نگذارد كه به حال ايستادن معمولي نباشد، ولي اگر بگويند ايستاده است و يا از روي فراموشي پاها را بيش از متعارف باز كرد، نمازش باطل نمي شود گرچه محلّ احتياط است.
مكارم: مسأله- اگر پاها را بيش از اندازه گشاد بگذارد به طوري كه از شكل ايستادن بيرون رود نمازش باطل است مگر اين كه ناچار باشد.
(مسأله 965)موقعي كه انسان در نماز مي خواهد كمي جلو يا عقب رود، يا كمي بدن را به طرف راست يا چپ حركت دهد، بايد چيزي نگويد ولي «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» را بايد در حال برخاستن بگويد و در موقع گفتن ذكرهاي واجب هم بدن بايد بي حركت باشد 1بلكه(احتياط واجب آن است كه2) در موقع گفتن ذكرهاي مستحبي نماز، بايد بدنش آرام باشد.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1-    سبحانی: [پایان مسأله]
2-    [قسمت داخل پرانتز در رساله آيت الله اراكي نيست]
*****
گلپايگاني، صافي: مسأله- موقعي كه انسان در نماز مشغول خواندن چيزي است، حتّي موقع گفتن ذكرهاي مستحبي نماز، بايد بدنش آرام باشد و در موقعي كه مي خواهد كمي جلو يا عقب رود، يا كمي بدن را به طرف راست يا چپ حركت دهد بايد چيزي نگويد ،ولي «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» را بايد در حال برخاستن بگويد.
زنجاني: مسأله- موقعي كه انسان در نماز مشغول خواندن چيزي است، حتّي بنابراحتياط واجب در موقع گفتن ذكرهاي مستحبي نماز،(که به قصد ذکر مخصوص نماز گفته می شود) بايد سر و بدنش آرام باشد و در موقعي كه مي خواهد كمي جلو يا عقب رود، يا كمي بدن را به طرف راست يا چپ حركت دهد بايد چيزياز اذکار نماز را نخواند ولی «بحول الله و قوّته اقوم و اقعد» را بايد در حال برخاستن بگويد.
خوئي، سيستاني، تبريزي، وحید: مسأله- موقعي كه انسان در نماز مشغول خواندن چيزي از اذكار واجب است بايد بدنش آرام باشد(سيستاني: و همچنين بنابراحتياط لازم وقتي كه مشغول چيزي از اذكار مستحب مي باشد) و در موقعي كه مي خواهد كمي جلو يا عقب رود، يا كمي بدن را به طرف راست يا چپ حركت دهد، بايد چيزي نگويد.
مظاهری: مسأله- در موقع خواندن چیزهای واجب نماز باید بدن بی حرکت باشد و مستحب است در موقع گفتن ذکرهای متسحب نماز نظیر «سمع الله لمن حمده» نیز بدن آرام باشد ولی حرکت دادن سر یا دست یا پا اشکال ندارد اما «بحول الله وقوته اقوم و اقعد» را باید در حال برخاستن بگوید.
(مسأله 966)اگر1 در حال حركت بدن ذكر بگويد2 مثلاً موقع رفتن به ركوع يا رفتن به سجده تكبير بگويد3، چنانچه آن را به قصد ذكري كه4 در نماز دستور داده اند بگويد5، بايد 6 نماز را دوباره بخواند7 واگر به اين قصد نگويد،بلكه بخواهد ذكري گفته باشد نماز صحيح است.
این مسأله در رساله آیات عظام  بهجت ، سبحانی و مظاهری نیست.
1- زنجاني: اگر با علم و عمد...
2- خویي، تبريزي، سيستاني: ذكر مستحبي بگويد...
3- خوئي، تبريزي: نمازش صحيح است. و«بحول الله و قوته اقوم و اقعد» را بايد در حال برخاستن بگويد.[پايان مسأله]
مكارم: مانعی ندارد به شرط اینکه قصدش مطلق ذکر باشد، يعني نه آن تكبير مخصوصي كه مثلاً قبل از سجده در حال ايستادن گفته مي شود، بلكه از آنجا كه ذكر خدا در هر جاي نماز خوب است تكبير مي گويد.
4- زنجاني: ذكر خاصي كه...
5- سيستاني: آن ذكر صحيح نيست ولي نمازش صحيح است«بحول الله و قوته اقوم و اقعد» را بايد در حال برخاستن بگويد.[پايان مسأله]
6- گلپايگاني، صافي، فاضل، نوري: بايد احتياطاً...
7- زنجاني: و اين امردر ذكرهاي مستحب، مطابق احتياط وجوبي است...
اراكي: چنانچه آن را به قصد ذكري كه در نماز دستور داده اند بگويد، صحيح بودن نمازش مورد اشكال است...
وحید: مسأله- اگر در حال حرکت بدن ذکر مستحبی بگوید، ذکر و نماز- هر دو- صحیح است ولی اذکار مستحبّۀ نماز را اگر به قصد آنچه در نماز وارد شده بگوید بنابراحتیاط باید بدن آرام باشد اگر چه با آرام نبودن بدن، نماز صحیح است ولی بحول الله وقوته اقوم و اقعد را باید در حال برخاستن بگوید.
(مسأله 967) حركت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد1، اشكال ندارد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه آنها را هم حركت ندهد.
این مسأله در رساله آیات عظام مكارم و سبحانی نیست.
1-  گلپايگاني، صافي، زنجاني: و سوره (زنجاني: و تسبيحات اربعه)...
بهجت: و ساير حالات اشكال ندارد.[پايان مسأله]
وحید: در موقع قرائت و ذکرهای واجب...
مظاهری:رجوع کنید به ذیل مساله965.
(مسأله 968)اگر موقع خواندن حمد و سوره ، يا خواندن تسبيحات1 بي اختياربه قدري حركت كند كه از حال آرام بودن خارج شود2، احتياط واجب3 آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت و مظاهری نیست.
1- فاضل: اگر موقع خواندن حمد و سوره يا ذكر واجب...
2- مكارم: و يا مثلاً در ميان جمعيت باشد و به او تنه بزنند و او را حركت دهند...
سبحانی: مثلا کسی به او تنه بزند و او را حرکت دهد...
3- خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید: احتياط مستحب...
(مسأله 969)اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود بايد بنشيند1 و اگر از نشستن هم2 عاجز شود بايد بخوابد 3 ولي تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزي نخواند4.
1- اراكي: مگر بداند كه بعد از آن قبل از گذشتن وقت،توانايي بر ايستاده خواندن نماز را پيدا مي كند كه در اين صورت بايد نماز را قطع كند و بعداً بخواند...
2- بهجت: به همه اقسامش...
3-  مظاهری: [پایان مسأله]
زنجانی: البته این حکم مخصوص صورتی است که ناتوانی او تا آخر وقت نماز ادامه داشته باشد ولی تا بدنش آرام نگرفته نباید ذکر واجب بلکه به احتیاط واجب، چیزی از ذکر مستحب را به قصد ورود بخواند.
4- اراكي: تا بدنش آرام نگرفته، بنابراحتياط واجب قرائت و ذكر را تنها به قصد قربت بخواند نه به قصد ذكري كه در نماز دستور داده اند.
خوئي، سيستاني، تبريزي: بايد چيزي از ذكرهاي واجب را نگويد.
فاضل: بايد چيزي از واجبات نماز را نخواند.
*****
وحید: مسأله- کسی که در بین نماز از ایستادن عاجز شود و عجزش تا آخر وقت باقی نباشد ، باید نماز را در حال قدرت ایستاده بخواند ، و در صورتی که عجزش تا آخر وقت باقی باشد باید بقیّۀ نماز را نشسته بخواند ، و همچنین اگر از نشستن هم عاجز شود باید خوابیده بخواند ولی تا بدنش آرام نگرفته باید قرائت و اذکار واجبه را نخواند. و حکم اذکار مستحبّه در این مسأله و مسائل بعد ، در مسأله 966 گذشت.
(مسأله 970)تا انسان مي تواند ايستاده نماز بخواند1 نبايد بنشيند مثلا كسي كه در موقع ايستادن بدنش حركت مي كند يا مجبور است به چيزي تكيه دهد، يا بدنش را كج كند2 (يا خم شود يا پاها را بيشتر از معمول گشاد بگذارد3) بايد به هر طور كه مي تواند ايستاده نماز بخواند ولي اگر به هيچ قسم حتي مثل حال ركوع هم نتواند بايستد4، بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.
1-زنجانی: ولو با تکیه دادن بر چیزی یا با حرکت کردن بدن...
2-خویی، تبريزي، سيستاني، زنجاني: مختصري كج كند...
3-وحید: به گونه ای که در این سه صورت ایستادن صدق کند...
گلپايگاني، صافي: بيشتر از معمول باز بگذارد...
[قسمت داخل پرانتز در رساله آيات عظام: خوئي، زنجاني، سيستاني و تبريزي نيست]
4- خوئي، بهجت، تبريزي، سيستاني، زنجاني، وحید: اگر به هيچ قسم نتواند بايستد...
*****
مكارم: مسأله- كسي كه نمي تواند ايستاده نماز بخواند بايد بنشيند، ولي اگر بتواند بايستد و به عصا يا ديوار و مانند آن تكيه كند، يا پاهايش را از هم دور بگذارد بايد ايستاده نماز بخواند، مگر اين كه  زحمت فوق العاده براي او داشته باشد.
مسأله اختصاصي
بهجت: مسأله 795- اگر كسي نمي تواند هم بايستد و هم ركوع و سجود را انجام دهد، بلكه يا بايد بايستد و براي ركوع و سجود اشاره كند و يا بنشيند و ركوع و سجود را بدون اشاره انجام دهد بنابراظهر بايد صورت اول را اختيار كند.
(مسأله 971)تا انسان مي تواند بنشيند نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند، بايد هر طور كه مي تواند بنشيند و اگر به هيچ قسم نمي تواند بنشيند، بايد 1(بطوري كه در احكام قبله گفته شد2) به پهلوي راست بخوابد و اگر نمي تواند 3، به پهلوي چپ و اگر ان هم ممكن نيست به پشت بخوابد4، به طوري كه كف پاهاي او رو به قبله باشد5.
1- زنجاني: بنابر احتياط...
2- اراكي: بطوري كه روي او بطرف قبله باشد...
زنجاني: بطوري كه در احكام قبله، مسأله [779] گفته شد...
[قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله بهجت نیست]
3- بهجت: بنابرأحوط...
زنجاني: بنابراحتياط...
4-زنجاني: بنابراحتياط [پایان مسأله].
سيستاني: بايد به طوري كه در احكام قبله گفته شد به پهلو بخوابد، به طوري كه جلوي بدنش رو به قبله باشد؛ و تا وقتي كه ممكن است به پهلوي راست بخوابد نبايد بنابراحتياط لازم به پهلوي چپ بخوابد، و اگر اين دو ممكن نباشد بايد به پشت بخوابد...
5- بهجت: و اگر آن هم ممكن نيست، به هر صورتي كه ممكن است نماز بخواند، ولي تا حدّ امكان طوري باشد كه نزديكتر به نماز كسي كه به طور عادي ايستاده نماز مي خواند باشد و گرنه بايد نزديك تر به نماز كسي كه ايستاده نمي خواند با رعايت مراتبي كه گفته شد باشد.
*****
مكارم: مسأله- مادام كه مي تواند نشسته نماز بخواند هر چند به چيزي تكيه كند بايد خوابيده نماز نخواند و هر گاه نتواند، بايد به پهلوي راست بخوابد به طوري كه جلوي بدن او رو به قبله باشد و اگر نتواند به پهلوي چپ و اگر آن هم ممكن نيست، به پشت بخوابد به طوري كه كف پاهاي او رو به قبله باشد.
(مسأله 972) كسي كه نشسته نماز مي خواند، اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد1 و ركوع را ايستاده بجا آورد، بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع رود2 و اگر نتواند، بايد ركوع را هم نشسته بجا اورد.
1-زنجانی: اگر بتواند بعد از قرائت بایستد.
وحید: اگر بعد از خواندن حمد و سوره و تسبیحات بتواند بایستد....
2-مظاهری: [پایان مسأله]
*****
مكارم: مسأله- كسي كه مي تواند قسمتي از نماز را ايستاده بخواند واجب است آن مقدار را بايستد و بقيه را بنشيند و اگر نتوانست بخوابد.
(مسأله 973) كسي كه خوابيده نماز مي خواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند، بايد مقداري را كه مي تواند ، نشسته بخواند. و نيز اگر مي تواند بايستد، بايد مقداري را كه مي تواند، ايستاده بخواند1، ولي تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزي نخواند2.
1- مظاهری: [پایان مسأله]
2- زنجاني: چنانچه  در مسأله[969] گذشت.
خوئي، سيستاني، تبريزي: بايد چيزي از اذكار واجب را نخواند(سيستاني: اما اگر بداند مقدار كمي مي تواند بايستد بايد آن را به قيام متصل به ركوع اختصاص دهد).
فاضل: بايد چيزي از واجبات نماز را نخواند.
وحید: باید قرائت اذکار واجبه را نخواند.
*****
مكارم: مسأله- هر گاه كسي بر اثر ناتواني نماز را خوابيده بخواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايد آن مقدار را كه مي تواند بنشيند و يا اگر مي تواند برخيزد.
(مسأله 974)كسي كه نشسته نماز مي خواند1 اگر در بين نماز بتواند بايستد بايد مقداري را كه مي تواند ايستاده بخواند ولي تا بدنش آرام نگرفته، بايد چيزي نخواند2.
این مسأله در رساله آیات عظام فاضل و مظاهری نیست.
1- مكارم: و در اثناء نماز توانايي ايستادن پيدا مي كند بايد بايستد ولي تا بدن آرام نگرفته است، چيزي نخواند.
2- زنجاني: چنانچه گذشت.
خوئي، تبريزي، سيستاني: بايد چيزي از ذكرهاي واجب را نخواند (سيستاني: امّا اگر بداند مقدار كمي مي تواند بايستد بايد آن را به قيام متصل به ركوع اختصاص دهد.)
وحید: باید قرائت و اذکار واجبه را نخواند.
(مسأله 975)كسي كه مي تواند بايستد اگر بترسد كه به واسطه ايستادن مريض شود يا ضرري به او برسد، مي تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد، مي تواند خوابيده نماز بخواند.
*****
مكارم: مسأله- هر گاه توانايي بر ايستادن دارد امّا مي داند يا احتمال عقلايي مي دهد كه براي او ضرر داشته باشد يا بيماريش طولاني مي شود يا مثلاً زخم يا شكستگي استخوان او دير بهبود پيدا مي كند بايد نشسته نماز بخواند و اگر آن هم ضرر دارد خوابيده نماز بخواند.
(مسأله 976) اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند مي تواند اول وقت نماز بخواند اگر چه احتياط آن است كه نماز را تأخير بيندازد1.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- اراكي: واجب است نماز را تأخير بيندازد.
گلپايگاني، صافي، نوري: بنابراحتياط لازم بايد نماز را تأخير بيندازد، پس اگر نتوانست بايستد، در آخر وقت مطابق وظيفه اش نماز بجا آورد.
خوئي، تبريزي: بهتر است نماز را تأخير بيندازد، پس اگر نتوانست بايستد، در آخر وقت مطابق وظيفه اش نماز را بجا آورد. و در صورتي كه اوّل وقت نماز را خواند و در آخر وقت قدرت بر ايستادن حاصل نمود بايد نماز را دوباره بجا آورد.
وحید: بهتر است نماز را تأخیر بیندازد پس اگر نتوانست بایستد در آخر وقت مطابق وظیفه اش نماز را بجا اورد و همچنین کسی که در اول وقت به پهلو یا خوابیده می تواند نماز بخواند بهتر است نماز را تأخیر بیندازد و در آخر وقت مطابق وظیفه رفتار نماید و در صورتی که اول وقت نماز را خوانده و آخر وقت برایش قدرت بر ایستادن یا نشستن پیدا شد ، باید نماز را دوباره به صورتی که قدرت پیدا کرده بجا آورد.
مكارم: بنابراحتياط واجب در اوّل وقت نماز نخواند.
سبحانی: احتیاط واجب آن است نماز را تأخیر بیندازد.
مظاهری: نمی تواند اول وقت نماز را نشسته بخواند.
*****
سيستاني: مسأله- اگر انسان مأيوس نباشد كه در آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند، چنانچه اوّل وقت نماز را بخواند و در آخر وقت قدرت بر ايستادن حاصل نمايد، بايد نماز را دوباره بجا آورد ولي اگر مأيوس از آن باشد كه بتواند نماز را ايستاده بخواند اگر در اوّل وقت نماز را بخواند و سپس قدرت بر ايستادن پيدا كند لازم نيست نماز را اعاده كند.
زنجاني: مسأله- اگر انسان در اوّل وقت به اعتقاد اين كه تا اخر وقت از ايستادن عاجز است، نشسته يا خوابيده نماز خواند ولي در وقت بر نماز ايستاده قدرت پيدا كرد، بايد نماز را دوباره بخواند؛ و اگر احتمال مي داد كه تا اخر وقت قدرت پيدا مي كند و قبل از آن  رجاءً نشسته يا خوابيده بر طبق حال خود نماز بخواند، چنانچه عذرش تا آخر وقت باقي نباشد نمازش را بايد دوباره بخواند و اگر باقي باشد، نمازش صحيح است؛ بلكه اگر با يقين به اين كه تا آخر وقت، قدرت پيدا مي كند در اول وقت ، با قصد قربت مثلاً به جهت ندانستن مسأله نشسته یا خوابیده نماز بخواند و اتفاقاً تا آخر وقت قدرت نيافت، نماز خوانده شده صحيح است.
فاضل: مسأله- اگر اطمينان دارد كه تا آخر وقت عذر او برطرف شده و مي تواند ايستاده نماز بخواند به احتياط واجب بايد صبر كند تا آخر وقت، كه اگر توانست ايستاده نماز بخواند و اگر ممكن نشد نشسته بخواند؛ امّا اگر احتمال بدهد كه تا آخر وقت عذر او برطرف مي شود بهتر است تا آخر وقت صبر كند.
(مسأله 977)مستحب است1 در حال ايستادن ، بدن را راست نگهدارد2، شانه ها را پايين بيندازد، دستها زا روي رانها بگذارد، انگشتها را به هم بچسباند، جاي سجده را نگاه كند، سنگيني بدن را طور مساوي روي دو پا بيندازد، با خضوع و خشوع باشد3، پاها را پس و پيش نگذارد4، اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز، تا يك وجب فاصله دهد و اگر زن است پاها را به هم بچسباند.
1- مكارم: شايسته است...
2- وحید: مستحب است در حال ایستادن فقرات پشت و گردن را راست نگهدارد...
3- مكارم: [و] مردان كمي پاها را باز بگذارند و زنان به هم بچسبانند.[پايان مسأله]
4- اراكي: [و] پاها را از سه انگشت باز تا يك وجب فاصله دهد.[پايان مسأله]

بهجت: رجوع كنيد به مسأله اختصاصي 925 بعد از مسأله 1121 متن اصلی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -