انهار
انهار
مطالب خواندنی

نسخه دوم احكام غسل جنابت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

احكام غسل جنابت

مسأله ۳۵۷-  غسل جنابت به خودي خود مستحبّ است۱ و براي خواندن نماز واجب و مانند آن واجب مي شود۲. ولي براي نماز ميت۳ و سجده شكر و سجده هاي واجب قرآن غسل جنابت لازم نيست.
۱- گلپايگاني، صافي: غسل جنابت براي تحصيل طهارت از جنابت مستحبّ است...
جوادی آملی: غسل جنابت به خودی خود، يعنی برای تحصيل طهارت، مستحب است...
۲- سيستاني: غسل جنابت براي خواندن نماز واجب و مانند آن واجب مي باشد...
۳- خوئي، سيستاني، نوري: و سجده سهو...
*****
زنجاني: مسأله ۳۹۵– تحصيل طهارت با غسل جنابت به خودي خود مستحب است و براي خواندن نماز واجب و مانند آن واجب مي شود و در نماز مستحب تنها شرط صحت مي باشد، همچنين براي سجده و تشهد فراموش شده، اگر بين آنها و نماز، از او كاري كه باعث جنابت مي شود صادر شده باشد، غسل جنابت واجب است و احتياط آن است كه براي سجده سهو نیز غسل كند. ولي براي نماز ميت و سجده شكر و سجده هاي واجب قرآن غسل جنابت لازم نيست.
وحید: مسأله ۳۶۳ - غسل جنابت به خودی خود مستحب است و برای واجبات مشروط به طهارت واجب می شود ولی برای نماز میت و سجده سهو- مگر سجده سهو در مورد تشهد فراموش شده -  و سجدۀ شکر و سجده های واجب قرآن غسل جنابت لازم نیست.
مكارم: مسأله ۳۷۳ – غسل جنابت را هرگاه براي رفع جنابت و پاك شدن انجام دهد مستحب است ، امّا براي خواندن نماز واجب و مانند آن واجب مي شود. براي نماز ميت، سجده شكر، سجده هاي واجب قرآن (هنگامي كه آيه سجده را ازديگري بشنود) غسل جنابت واجب نيست، بلكه در همان حال نيز انجام اين كارها جايز است، هرچند بهتر است كه براي نماز ميت و سجده شكر و امثال آن غسل كند.
مظاهری: مسأله ۳۳۷- غسل جنابت به خودی خود مستحبّ است و لازم نیست برای انجام کاری مثل نماز یا خواندن قرآن باشد ،چنانکه لازم نیست در وقت غسل، نیّت کند که غسل واجب یا مستحبّ می کنم و اگر فقط به قصد قربت غسل کند، کافی است.
مسأله ۳۵۸-  لازم نيست در وقت غسل نيّت كند كه غسل واجب يا مستحب مي كنم و اگر فقط به قصد قربت، يعني براي انجام فرمان خداوند عالم ۱ غسل كند كافي است۲.
این مسأله در رساله آيت الله بهجت نیست.
۱- زنجاني: برای خداوند عالم...
۲- وحید: اگر به قصد قربت –چنانکه در وضو گذشت- و با اخلاص غسل کند کافی است.
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 357.
*****
سيستاني: مسأله ۳۵۷- لازم نيست در وقت غسل نيّت كند كه غسل واجب مي كند، بلكه اگر فقط به قصد قربت، يعني تذلل در پيشگاه خداوند عالم غسل كند، كافي است.
مسأله ۳۵۹-  اگر يقين كند وقت نماز شده و نيّت غسل واجب كند بعد معلوم شود كه پيش از وقت غسل كرده، غسل او صحيح است۱.
این مسأله در رساله  آیات عظام: فاضل، بهجت و مظاهری نیست.
۱- مكارم: همچنين اگر به نيّت نماز واجب غسل كند بعد معلوم شود وقت گذشته بوده است غسل او صحيح مي باشد.
*****
وحید: مسأله ۳۶۵ - اگر یقین کند یا حجت شرعیه ای داشته باشد که وقت نماز داخل شده و نیت غسل واجب کند و قصدش مقید به وجوب نباشد و بعد معلوم شود که پیش از وقت غسل کرده غسل او صحیح است.
مسأله ۳۶۰-  غسل را چه واجب باشد و چه مستحبّ۱، به دو قسم مي شود انجام داد: ترتيبي و ارتماسي۲.
۱- سيستاني: غسل جنابت را...
۲- بهجت: و غسل ترتيبي أفضل از ارتماسي است.
*****
زنجانی: مسأله ۳۵۱- غسل شستشوی تمام بدن است که در شرایط و یا زمان‌های خاص و با قصد تقرب به خداوند عالم انجام‌ میگیرد غسل را واجب باشد یا مستحب به دو شیوه «ترتیبی» و «ارتماسی» میتوان به جا آورد.
امام خامنه ای رساله آموزشی ص ۹۶. کیفیت غسل: غسل را به دو گونه می‌شود انجام داد: ۱. ترتیبی، ۲. ارتماسی.
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله ۳۷۶- اصل غسل، عنوان قصدی است که مکلف باید آن را قصد کند؛ ولی صفت ترتيب يا ارتماس، عنوان قصدی نیست، بلکه با عمل مکلف و بدون قصد هم محقق می‌شود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -