انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۳۷۰) احکام کودک فوت شده

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
الـــــسَّلاَمُ عَـــــلَى
مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عَینَ الحَیاة
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِاللهِ الصَالِحین
احکام کودک فوت شده
در اسلام، جسم بی‌جان مسلمان دارای احترام است و مُردگان با انجام مراسم و تشریفات خاص در وقت احتضار و جان دادن و بعد از آن، تکریم می‌گردند. مراسمی که برای مُرده شخصِ بالغ پیش‌بینی شده، در مورد کودکان غیربالغ نیز اجرا می‌گردد؛ در ادامه به این آداب و مراسم اشاره می‌شود.
فهرست مندرجات
{۱} تلقین محتضر
{۲} توجیه به طرف قبله
{۳} غسل میّت
الف: کودک سِقط شده
بـــــ: مماثلت (یعنی: هم جنس بودن غسل دهنده و میّت کودک) در غُسل دادن
{۴} تکفین و حنوط
{۵} نماز میّت
    
توضیح مندرجات
{۱} تلقین محتضر
تلقین و تذکّر به کودک ممیّزی که در حال احتضار است با جمله شریفه «لاٰ الٰهَ الاَّ الله». بعضی از فقها تصریح کرده‌اند که در این حکم فرقی بین صغیر و کبیر نیست.
روض الجنان، ج۲، ص۳۸۷.
الحدائق الناضرة، ج۴، ص۱۳۰.
{۲} توجیه به طرف قبله
توجیه محتضر به طرف قبله در مورد مکلّفین واجب است؛ در این حکم نیز فرقی بین کودک و بالغ نیست.
جامع المقاصد، ج۱، ص۳۵۵.   
جواهر الکلام، ج۴، ص۱۲.   
مسالک الافهام، ج۱، ص۷۸.   
مستند الشیعه، ج۳، ص۷۲.   
امام خمینی (قدّس‌سرّه) در این‌باره می‌نویسد: «به نحو کفایی واجب است، میّت را در حال احتضار و نزع به طرف قبله قرار داد ... مرد باشد یا زن، صغیر باشد یا کبیر».
تحریر الوسیلة، ج۱، ص۶۸، مساله ۲.
دلیل آن، اطلاق روایات وارد شده در این زمینه می‌باشد.
وسائل الشیعه، ج۲، ص۴۵۲، باب ۳۵ من ابواب الاحتضار، ح۱-۲.
وسائل الشیعه، ج۲، ص۴۵۳، باب ۳۵ من ابواب الاحتضار، ح۶.
{۳} غسل میّت
به اجماع فقها، غَسل (غسل با فتح اوّل، به معنی شستن است و با ضم، اسم مصدر است.
مجمع البحرین، ج۳، ص۳۱۲.
و در اصطلاح فقهاء، عبارت است از: شستن تمام بدن با آب پاک با شرایط معیّن.
جواهر الکلام، ج۳، ص۲.
غُسل دادن میّت مسلمان، واجب کفایی است.
السرائر، ج۱، ص۱۶۸.
ذکری الشیعه، ج۱، ص۳۰۳.
قواعد الاحکام، ج۱، ص۲۲۲.
شیخ مفید در این‌باره می‌نویسد: «غسل دادن اموات، اعمّ از مردان و زنان و اطفال، در دین اسلام واجب است».
المقنعة، ص۵۰.
المقنعة، ص۸۲.
شیخ طوسی در این‌باره می‌گوید: «اگر میّت، کودک باشد باید او را مانند مردان غسل داد و مانند آنها کفن و حنوط نمود».
النهایة، ص۴۱.
حتی طفلی که یکی از والدین او، مسلمان باشند و نیز لقیط دارالاسلام و طفل اسیر که به حکم تبعیّت، مسلمان می‌باشد، باید غسل داده شود.
جامع المقاصد، ج۱، ص۳۵۶.
موسوعة الامام الخویی، ج۸، ص۳۱۳.
غُسل بچه نامشروع (غیر حلال زاده)
امام خمینی در تحریرالوسیله می‌فرماید: «بچه‌های مسلمین حتی فرزند نامشروع آن‌ها در حکم مسلمین می‌باشند و لذا غسل دادن آن‌ها واجب است، بلکه غسل دادن جنین سقط شده که‌ چهار ماهش تمام شده است واجب می‌باشد و باید او را طبق معمول کفن‌کرده و دفن نمایند. اما اگر سقط کمتر از چهار ماه داشته باشد غسل‌دادنش واجب نیست، بلکه در پارچه‌ای پیچانده شده و دفن می‌شود.»
تحریرالوسیلة، ج۱، ص۶۹، کتاب الصلاة، القول فی غسل المیت.
مستند این حکم نیز عموم و اطلاق روایات وارد شده می‌باشد.
وسائل الشیعه، ج۲، ص۴۸۷، باب ۳ من ابواب غسل المیّت، ح۲.
وسائل الشیعه، ج۲، ص۵۰۶-۵۰۷، باب ۱۴، ح۳.
غُسل کودک سِقط شده
الف: کودک سِقط شده
چنان که بیان شد غسل میّت کودکی که تام الخلقه و زنده متولد شده، واجب است، هرچند بعد از تولد فوراً بمیرد. امّا حکم غُسل کودکی که سقط شده، بدین قرار است: چنان‌چه از زمان انعقاد نطفه او چهار ماه و یا بیش‌تر گذشته باشد، به اتفاق فقها باید غسل داده شود.
شرائع الاسلام، ج۱، ص۳۰.
قواعد الاحکام، ج۱، ص۲۲۲.
ذکری الشیعه، ج۱، ص۳۱۵.
زراره از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که فرموده است: کودک سقط شده در صورتی که چهار ماه از زمان انعقاد او گذشته، باید غسل داده شود. «اَلسِّقْطُ اِذٰا تَمَّ اَرْبَعَةُ اَشْهُرٍ غُسِّلَ»
وسائل الشیعه، ج۲، ص۵۰۲، باب۱۲ من ابواب غسل المیت، ح۴.
روایات دیگری هم در این‌باره وجود دارد.
وسائل الشیعه، ج۲، ص۵۰۲، باب۱۲ من ابواب غسل المیت، ح۲-۳.
و چنان‌چه کم‌تر از چهار ماه از زمان انعقاد نطفه او می‌گذرد، غسل ندارد، بلکه باید او را در پارچه‌ای پیچید و دفن نمود.
المقنعة، ص۸۳.
شرائع الاسلام، ج۱، ص۳۰.
المعتبر، ج۱، ص۳۲۰.
مدارک الاحکام، ج۲، ص۷۶-۷۷.
تحریر الوسیلة، ج۱، ص۶۹.
بـــــ: مماثلت
(یعنی: هم جنس بودن غسل دهنده و میّت کودک) در غُسل دادن
به اجماع فقها، در غسل دادن میّت، مماثلت شرط است، به این معنی که لازم است غسل میّت مرد را، مرد انجام دهد و میّت زن را، زن به‌عهده بگیرد.
البتّه مرد می‌تواند همسر خود را غسل دهد و بالعکس.
این حکم (مماثلت) در مورد کودکانی که سه سال یا کم‌تر دارند استثناء شده، از این‌رو بسیاری از فقیهان تصریح نموده‌اند اگر دختری که سه سال یا کم‌تر دارد فوت کند، و زنی نباشد که او را غسل دهد، مرد می‌تواند او را غسل دهد، همچنین اگر پسر سه ساله یا کوچک‌تر، فوت کند، زن می‌تواند او را غسل دهد.
مستمسک العروة الوثقی، ج۴، ص۷۷.
امام خمینی دراین‌خصوص می‌فرماید: «میّت و کسی که او را غسل می‌دهد از نظر زن و مرد بودن باید مانند هم باشند، پس نباید مرد، زن را و زن، مرد را هرچند با پوشش و بدون لمس و نگاه‌کردن باشد، غسل دهد، مگر بچه‌ای که عمرش از سه سال بیشتر نیست که هر یک از مرد و زن می‌توانند بچه‌ای که در جنسیت با آن‌ها همانند نیست را غسل دهند اگرچه برهنه باشد.»
تحریرالوسیلة، ج۱، ص۷۲، کتاب الصلاة، القول فی غسل المیت، مسالة۷.
{۴} تکفین و حنوط
(حنوط عبارت است از، مالیدن قدری کافور به اعضایی که میّت در حال سجده، آنها را به زمین می‌گذارد (مساجد)، مثل پیشانی و کف دو دست و .... .)
مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، ج۶، ص۲۳۵.
موسوعة الامام الخویی، ج۹، ص۱۵۵-۱۵۶.
کودک میّت در جمیع احکام اموات، مانند بالغ است، بنابراین واجب است بر طبق دستور شرع، او را کفن و حنوط نمود و سپس دفن کرد، حتّی کودک سقط شده‌ای که چهار ماه از زمان انعقاد نطفه او یا بیش‌تر می‌گذرد، واجب است این احکام در موردش انجام شود.
المقنعة، ص۸۳.
النهایة، ص۴۱.
جامع المقاصد، ج۱، ص۳۵۶.
مستند الشیعه، ج۳، ص۱۱۴.
بعضی در این‌باره ادّعای عدم خلاف نموده‌اند.
منتهی المطلب، ج۷، ص۲۵۱.
مصباح الفقیه، ج۵، ص۱۵۲.
در کتاب شریف کافی، از حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) نقل شده که فرموده است: زمانی‌که ابراهیم (ابراهیم در زمان فوتش، شش ماهه بوده است.) فرزند رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فوت کرد، آن حضرت به علی (علیه‌السّلام) فرمود: فرزندم را کفن و دفن کن.
آن حضرت، ابراهیم را غسل داد و حنوط نمود و بر تنش کفن پوشید، سپس با رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به نزد قبر برده و دفن نمود.
وسائل الشیعه، ج۳، ص۹۹، باب ۱۵ من ابواب صلاة الجنازة، ح۲.
و روایات دیگر.
وسائل الشیعه، ج۳، ص۹۸، باب ۱۵ من ابواب صلاة الجنازة، ح۱.
البتّه در صورتی‌که از زمان انعقاد نطفه کودک چهار ماه نگذشته باشد، مراسم مذهبی که ذکر شد انجام نمی‌شود.
توضیح المسائل مراجع
{۵} نماز میّت
دیدگاه مشهور فقهای امامیّه، این است که اقامه نماز بر کودک میّتی که به سن شش سالگی و بالاتر از آن رسیده، واجب است.
امام خمینی در کتاب تحریرالوسیله در باره حکم نماز گزاردن بر کودک مسلمان می‌فرماید: کودکان مسلمین حتی اگر ولد زنا باشند، درصورتی‌که شش‌ساله باشند، مانند مسلمین نماز بر آن‌ها واجب است و در استحباب نماز بر طفلی که بعد از زنده به‌دنیاآمدن، مرده است تا وقتی که به حد شش‌سالگی نرسد، تامل است، ولی اگر مرده به دنیا آمده هرچند قبل از ولادت، روح در او دمیده شده باشد، نماز بر او مستحب نیست.
تحریرالوسیلة، ج۱، ص۸۳، کتاب الصلاة، القول فی الصلاة علی المیت.
و «بچه‌ای که در سرزمین مسلمان‌ها پیدا شود حکم مسلمان را دارد، ولی بچه‌ای که در سرزمین کفار پیدا شود چنانچه در آنجا مسلمانی وجود دارد که احتمال می‌رود این بچه از او باشد، حکم این کودک مشکل است.»
تحریرالوسیلة، ج۱، ص۸۳، کتاب الصلاة، القول فی الصلاة علی المیت.
همانند ایشان بسیاری از فقها.
المبسوط، ج۱، ص۱۸۰.   
السرائر، ج۱، ص۳۵۶.
کشف اللثام، ج۲، ص۳۱۰.
مسالک الافهام، ج۱، ص۲۶۱.
الاحکام الواضحة، ص۷۲.
به این حکم تصریح نموده و بعضی در این‌باره ادّعای اجماع کرده‌اند.
الخلاف، ج۱، ص۷۰۹.
غنیة النزوع، ص۱۰۵.
جواهر الکلام، ج۱۲، ص۴-۵.
در روایت صحیحه، حلبی نقل می‌کند که از امام صادق (علیه‌السّلام) سؤال شد، چه زمانی بر کودک میّت نمازگذارده می‌شود؟ فرمودند: آنگاه که نماز را بفهمد «اِذٰا عَقَلَ الصَّلاٰةَ».
راوی سؤال می‌کند، چه زمانی نماز را می‌فهمد و باید بخواند؟ فرمودند: زمانی که شش ساله شود. «اِذٰا کٰانَ اِبْنَ سِتِّ سِنِینَ»
وسائل الشیعه، ج۳، ص۹۵، باب ۱۳ من ابواب صلاة الجنازة، ح۱.
و روایات دیگر.
وسائل الشیعه، ج۳، ص۹۵، باب ۱۳ من ابواب صلاة الجنازة، ح۲-۳.
امّا کودک میّتی که به سن شش سالگی نرسیده باشد، واجب نیست نماز میّت بر او اقامه شود، اعمّ از این‌که سقط شده باشد یا بعد از تولّد قبل از شش سالگی مرده باشد.
شرائع الاسلام، ج۱، ص۸۰-۸۱.   
ذکری الشیعه، ج۱، ص۴۱۵.   
تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۲۷.   
تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۳۸.
البته در فرض دوّم، به‌نظر مشهور فقها اقامه نماز مستحب می‌باشد.
جامع المقاصد، ج۱، ص۴۰۶.
لعروة الوثقی مع تعلیقات عدة من الفقهاء، ج۲، ص۸۸.
در روایت صحیحه، علی بن یقطین می‌گوید: از حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) سؤال نمودم، کودک میّت، چند ساله یا چند ماهه باشد، بر او نماز اقامه می‌شود؟ فرمودند: هر چند ماه یا سال داشته باشد، بر او نماز خوانده می‌شود، مگر قبل از تمام شدن خلقتش، سقط شود. «قٰالَ: یُصَلِّی عَلَیْهِ عَلٰی کُلِّ حٰالِ اِلاّٰ اَنْ یَسْقُطَ لِغَیْرِ تَمٰامٍ»
وسائل الشیعه، ج۳، ص۹۷، باب ۱۴ من ابواب صلاة الجنازة، ح۲.
و روایات دیگر.
وسائل الشیعه، ج۳، ص۹۷، باب ۱۴ من ابواب صلاة الجنازة، ح۴.
مستدرک الوسائل، ج۲، ص۲۷۳، باب ۱۴ من ابواب صلاة الجنازة، ح۱‌-۲.
البته به قرینه آن دسته از اخبار که به صراحت دلالت بر عدم وجوب نماز میّت بر کودک داشت، این دسته از اخبار حمل بر استحباب می‌شود.
موسوعة احکام الاطفال و ادلّتها، ج۴، ص۳۴۸-۳۴۹.
لازم به‌یادآوری است، نماز میّت که بر کودک خوانده می‌شود، با نماز افراد بالغ قدری متفاوت است. از جمله این‌که مشهور فقها، دعا در حق پدر و مادر کودک را واجب دانسته‌اند
الخلاف، ج۱، ص۷۲۴، مساله ۵۴۳.
جواهر الکلام، ج۱۲، ص۹۶.
المعتبر، ج۲، ص۳۵۲.
که با جمله «اللهُّمَ اجعَلهُ لابَویهِ وَلَنَا سلَفاً وفَرَطاً واجراً»
ذکری الشیعه، ج۱، ص۴۳۸.
مدارک الاحکام، ج۴، ص۱۸۱.
بیان می‌شود و توضیح آن در متون فقهی آمده است.
موسوعة احکام الاطفال وادلّتها، ج۴، ص۳۶۹.
پس مطابق متن تحریرالوسیله در نماز برمیت «اگر میّت کودک‌ باشد پس از تکبیر چهارم برای پدر و مادر او دعا کند، به این صورت که بگوید: اللّهم اجعله لابویه و لنا سلفاً و فرطاً و اجراً.»
تحریرالوسیلة، ج۱، ص۸۶، کتاب الصلاة، القول فی کیفیة صلاة المیت.   
پس از ویرایش و زیبا سازی به نقل از:

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -