بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
الـسَّلاَمُ عَـلَى مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ
وَ جَــــامِــــعِ الْــــكَــــلِم
السَّلَامُ عَـلَى بابَ اللَّه
در باره رکوع بخش اول
رکوع در لغت و اصطلاح
رکوع در لغت به معناى خم شدن و پایین انداختن سر و در شرع، در خم شدن خاص به کار رفته است.
الحدائق الناضرة، ج۸، ص۲۳۴.
مستند العروه خوپی (الصلاة)، ج۴، ص۶.
امام خمینی حقیقت رکوع را انکسار عبد در مقابل پروردگار عظیم و درک مشاهده عظمت خداوند متعال میداند؛ یعنی بنده در رکوع هم قامت خود را میشکند و در مقابل عظمت الهی خم شده و تعظیم میکند و هم با زبان، عظمت و کبریایی حق را بیان میکند.
سرّ الصلاة، ص۹۴-۹۵.
آداب الصلاة، ص۳۴۸-۳۴۹.
ازاینرو حقیقت رکوع تمام نمودن قوس عبودیت و افنای آن در نور عظمت ربوبیت است.
چنانکه ایشان، خاطرنشان کرده رکوع منزل توحید صفات و فنای اسمائی است و تکبیر در آن، بزرگ شمردن و تنزیه حقتعالی از این توحید و بلندکردن دست در آن، اشاره به رفض صفات خلقی است.
سرّ الصلاة، ص۹۴-۹۵.
پس رکوع، ترک خودبینی است بهحسب مقام صفات و اسماء الهی.
آداب الصلاة، ص۳۵۰.
امام خمینی برای رکوع مراتبی را برمیشمارد:
{۱} رکوع نزد خواص: عبارت از خروج از جایگاه قیام است. زیرا قیام به نوبه خود فرمان یافته از (فَاسْتَقِمْ کَمَا اُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ).
سوره هود، آیه۱۱۲.
که نزد اهل معرفت مستلزم ادعا است، یعنی عبد قیام دارد و خداوند نیز قیام دارد؛ ازاینرو عبد باید از قیام خارج شود و به رکوع رود که نشانه فروتنی و ذلت در برابر خداوند است.
سرّ الصلاة، ص۹۴-۹۸.
آداب الصلاة، ص۳۵۱.
{۲} رکوع نزد اهل محبت: بیرون رفتن از منزل خیانت و جنایت و دخول در جایگاه فروتنی، بیچارگی و فروماندگی است که منزل و جایگاه متوسطان است.
{۳} رکوع نزد اصحاب قلوب: عبارت از خروج از جایگاه قیام لله و رسیدن به مقام بالله و خروج از مشاهده قیومیت به مشاهده انوار عظمت حقتعالی و خروج از مقام و عروج به توحید اسمایی است.
{۴} رکوع نزد اولیای کمل و انسانهای کامل: متحقق شدن به حسب مراتب وجودی خود و بهرهمند شدن از حضرت اسماء محیط، همچون علیم، قدیر میباشد.
سرّ الصلاة، ص۹۴.
دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص۳۲۶.
به اعتقاد امام خمینی سالک الی الله وقتی به منزل رکوع رسید درحقیقت به جایگاه فنای اسماء رسیده است از این روی تکبیر میگوید یعنی همان آداب تکبیرات افتتاحیه را به جا میآورد. مقام رکوع جایگاه قاب قوسین و نزدیکی به خدا و عظمت احدیت میباشد و در این صورت لازم است حقتعالی را تنزیه، تسبیح، تعظیم و تحمید نماید.
آداب الصلاة، ص۳۵۲.
سرّ الصلاة، ص۹۴-۹۵.
پس از ویرایش و بهسازی به نقل از: