انهار
انهار
مطالب خواندنی

آنچه برای روزه دار مکروه است

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله ۱۶۵۷- چند چيز براي روزه دار مكروه است و از آن جمله است:
دوا ريختن به چشم ۱و سرمه كشيدن در صورتي كه مزه يا بوي آن به حلق برسد، انجام دادن هر كاري كه مانند خون گرفتن و حمام رفتن باعث ضعف مي شود، انفيه كشيدن۲ اگر نداند كه به حلق مي رسد و اگر بداند به حلق مي رسد جايز نيست۳، بو كردن گياههاي معطر ، نشستن زن درآب۴، استعمال شياف۵ ، تر كردن لباسي كه در بدن است، كشيدن دندان و هر كاري كه بواسطه آن از دهان خون بيايد، مسواك كردن به چوب تر۶ و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن مني زن خود را ببوسد، يا كاري كند كه شهوت خود را به حركت در آورد۷ و اگربه قصد بيرون آمدن مني باشد در صورتي كه مني بيرون آيد روزه او باطل مي شود۸.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
۱- مکارم: اما اگر یقین دارد به فضای حلق می رسد و فرو می رود برای روزه اشکال دارد...
مظاهری: برای روزه دار سیزده مورد مکروه است: ۱- مسافرت برای فرار از روزه. ۲- ریختن داروی چشم...
۲- سيستاني: دارو در بيني ريختن...
۳- زنجاني: انفيه كشيدن اگر نداند كه بلعيده مي شود، و اگر بداند بلعيده مي شود جايز نيست...
سبحانی: اگر بداند به حلق می رسد نباید انجام دهد...
۴- گلپايگاني، صافي: أحوط ترك نشستن زن است در آب...
مكارم: بنابر احتياط ...
۵- مکارم: استعمال شیاف به جهت درمان بنابراحتیاط...
۶- گلپايگاني، صافي، تبريزي: [و] بي جهت آب با چيزي در دهان كردن...
مکارم: کشیدن دندان و هر کاری که سبب خون آمدن از دهان و موجب ضعف شود، [و] مسواک کردن با چوب تازه...
خوئي، سيستاني،وحید: [و] بي جهت آب يا چيز رواني در دهان كردن...
زنجانی: [و] بي جهت آب يا چيز رواني در دهان کردن ؛ بدون قصد بیرون آمدن منی زن خود را ببوسد یا کاری کند که شهوت خود را به حرکت آورد و اگر با توجه به مسأله و به قصد بیرون آمدن منی باشد روزه او باطل می شود همچنین اگر به قصد بیرون آمدن منی نباشد ولی اطمینان داشته باشد که با این کار منی بیرون می آید و در این دو صورت اگر منی بیرون نیاید همانند کسی است که قصد روزه نکرده است.
۷- سيستاني: [پايان مسأله]
فاضل: و مطمئن باشد كه با اين قبيل كارها از او منی بيرون نمي آيد و اگر اطمينان نداشته باشد كه مني بيرون نمي آيد در صورتي كه مني بيرون آيد روزه او باطل مي شود.
مظاهری:  [و] هر کاری که شهوت را تحریک کند.
۸- اراكي، خوئي، گلپايگاني، وحید، صافي، تبريزي، نوري، سبحانی : اگر به قصد بيرون آمدن مني باشد روزه او باطل مي شود.(سبحانی: اگر چه منی بیرون نیاید).
مکارم: بوسیدن همسر بدون قصد بیرون آمدن منی، و هر کاری که شهوت را به حرکت دراورد، اما اگر به قصد بیرون آمدن منی باشد روزه او باطل می شود.
*****
جوادی آملی: مسأله ۱۷۶۵- امور زیر برای روزه‌دار مکروه است: ۱. بوسیدن همسر؛ لمس او؛ به خیال‌آوردن صورت او؛ نگاه شهوت‌انگیز به او بدون قصد انزال منی، در صورتی که این کارها به صورت عادی باعث خروج منی از او نشده و منی هم خارج نشود. ۲. مكیدن چیزی مانند عقیق یا مكیدن زبان طفل، اگر با رطوبت دهانش همراه نباشد و به حلق فرو نرود۳. جویدن غذا برای تغذیه طفل؛ دندان زدن و خُرد كردن غذا برای پرندگان.۴. جویدن چیزی مانند سقز یا آدامس، هرچند مزه و بوی دهان را تغییر دهد، در صورتی که با موادی همراه نباشد. ۵. چشیدن غذا برای ادراک مزهٔ آن؛ ولی فرو بردن آن، روزه را باطل میكند. ۶. مسواک كردن، به شرط اینكه مسواک خشک باشد؛ یا آب مسواکِ تر، از حلق فرو نرود. ۷. سرمه كشیدن و دارو ریختن در چشم، هرچند در حلق، اثر آن را حسّ كند۸. انفیه ریختن در بینی۹. بوییدن گل‌ها و هر بویی؛ به ویژه گل نرگس. ۱۰. تَر‌ْ كردن لباس و پوشیدن آن برای خنک شدن؛ همچنین نشستن در آب. ۱۱. حمّام رفتنی كه ایجاد ضعف كند. ۱۲. خون گرفتن با حجامت كه سبب ضعف شود؛ همچنین هر عملی كه ضعف‌آور باشد.
امام خامنه ای: مسأله ۸۷۸- برخی از مکروهات روزه عبارت است از: ۱. هر کاری که سبب ضعف شود؛ (مانند خون دادن و حمام رفتن ) ۲. بوییدن گیاه خوشبو ؛ (عطر زدن مکروه نیست) ۳. خیس کردن لباسی که بر تن است؛ ۴. مسواک کردن با چوب تر ؛ ۵. کشیدن دندان و هر کاری که به سبب آن از دهان خون بیاید؛ ۶. چشیدن غذا و مانند آن؛ ۷. ریختن دارو در بینی در صورتی که به حلق نرسد؛ ۸. ریختن دارو در چشم و سرمه کشیدن در صورتی که بو یا مزه ی آن به حلق برسد؛ ۹. نشستن زن در آب؛ ۱۰. لمس کردن همسر و شوخی با او و هر کاری که موجب برانگیخته شدن شهوت شود؛ ۱۱. مضمضه زیاد برای روزه دار مکروه است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -