انهار
انهار
مطالب خواندنی

مبطلات روزه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 10 - سيدنا ما تقول في هذه المسئلة: اذا كان رجل صائم يدرس القرآن غلطا وعدة من الصائمين حاضرون يستمعون كلامه، فهل يبطل صومه وصوم المستمعين ام لا؟ شكر الله سعيكم واطال الله عمركم ودمتم حراسا وامناء لديننا الحنيف.

جواب:  أما القاريء إذا أخبر بأن ما قرئه قرآن وقرأ غلطا عمدا وعلما، يبطل صومه وأما إذا قرأ غلطا من دون أن يخبر بأن هذا قرآن فبطلان صومه محل إشكال ولا يترك الإحتياط بتركه وأما إذا قرأ غلطا بزعم الصحة فلا يبطل صومه، وأما المستمعون فلا يبطل صومهم إلا إذا إخبروا بأن ما قرأت قرآن مع علمهم بأنه غلط.

سؤال 11 - در عروة الوثقى و ساير رساله‌هاى عمليه احتياط شده به الحاق بخار غليظ به غبار، در بطلان صوم، آيا مراد از بخار غليظ، بخار متراكم است يا بخار بعضى از ادويه كه از عين دوا تبخير مىشود؟.

جواب:  ظاهرا همان بخارى است كه شبيه دود است و از نزديك، مرئى و مشتمل بر اجزاء صغار آب مىباشد.

سؤال 12 - قصد افطار، مفطر است يا نه و بر فرض مفطر بودن، كفاره دارد يا نه؟ اگر كفاره داشته باشد پس بايد سائر مفطرات عمدى، كفاره نداشته باشد زيرا سهوا كه مفطر نيست عمدا هم به مجرد قصد افطار، صوم، باطل مىشود. پس مفطر بودن اكل عمدى يعنى چه؟.

جواب:  نيت افطار و همچنين نيت مفطر، موجب بطلان روزه هست، ولى از مفطرات نيست، و كفاره وقتى بر مكلف به روزه، واجب مىشود كه مرتكب يكى از مفطرات شود هر چند - از جهت اين كه قبل از طلوع فجر، قصد روزه نداشته يا در اثناء روز، نيت مفطر يا افطار را كرده - روزه دار نباشد.

سؤال 13 - بنده با اين كه از معلومات عربى بهره‌اى ندارم، چون به حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام علاقه شديدى دارم مرثيه و مصيبتى مىخوانم و نمىدانم راست است يا دروغ، روزه‌ام در ماه مبارك رمضان با اين وضع، چگونه است؟.

جواب:  مرثيه و مصيبت، در صورتى كه مشكوك باشد، نسبت دادن آن به امام عليه السلام جايز نيست و موجب بطلان روزه است مگر آن كه نسبت به كتابى - كه در آن نوشته شده است - بدهيد.

سؤال 14 - درباره باطل شدن روزه با رسيدن غبار غليظ به حلق، اجمال و نقطه ابهامى وجود دارد كه آيا حتى شامل موردى مىشود كه غبار غليظى هست و انسان دهان خود را مىبندد ولى جلوى بينى را نمىگيرد و از راه بينى نفس مىكشد و غبار داخل حلق مىشود، آيا در اين صورت هم روزه باطل است؟.

جواب:  احوط آنست كه از راه بينى هم غبار غليظ را به حلق نرساند.

سؤال 15 - در روزه غير معين، شخص بيدار شد و فهميد كه پيش از طلوع، محتلم بوده تكليف روزه او چيست؟.

جواب:  روزه، صحيح است مگر در قضاء رمضان.

سؤال 16 - روضه خوان بعنوان زبان حال در مثل ماه مبارك رمضان اشعارى مىخواند و يا قضايائى نقل مىكند كه مطابق با واقع نيست، آيا اين كار سبب بطلان روزه است يا نه؟.

جواب:  اگر اشعار، بعنوان زبان حال، در مورد مصائب واقع شده، ذكر شود و مناسبت هم داشته باشد عيب ندارد، لكن نقل قضايائى كه اصلا واقع نشده جايز نيست، و اگر به امام نسبت دهند مبطل روزه است.

سؤال 17 - غلط خواندن قرآن، در ماه مبارك رمضان روزه را باطل مىكند يا نه؟.

جواب:  روزه را باطل نمىكند.

سؤال 18 - شخصى ماه مبارك رمضان را روزه گرفته و در بين روز، كارى را كه احتمال مىداده مضر به روزه‌اش باشد انجام داده و بعد از ماه رمضان، فهميد كه مضر نبوده حال روزه او چه حكمى دارد؟.

جواب:  اگر با احتمال مفطر بودن، تحقيق نكرده مرتكب شده، روزه‌اش باطل است و قضا دارد و كفاره ندارد.

سؤال 19 - حديث شريف كساء معروف كه از حضرت زهرا عليها سلام نقل شده به نظر مبارك، مورد اعتبار است و در حال روزه‌دارى مىتوان نسبت داد يا نه؟.

جواب:  در بعضى روايات، وارد شده و اگر بعنوان اين كه در بعض كتب، روايت شده، صائم بخواند مانعى ندارد.

سؤال 20 - اگر در شب روزه، مسكرى را مانند شراب، بخورد آيا واجب است كه در روز قى كند يا نه؟.

جواب:  اگر علم ندارد كه در روز براى او، سكر حاصل مىشود قى كردن، جايز نيست و چنانچه اتفاقا سكر حاصل شد آن روز را اتمام و قضاى آن را نيز بجا آورد و اگر علم دارد كه در صورت قى نكردن سكر حاصل مىشود و با قى كردن سكر حاصل نمىشود قى كند و آن روز را امساك نموده و قضاى آن را نيز بجا آورد.

سؤال 21 - اگر انسان مكرها و اجبارا در جايى مشغول كار باشد كه تصادفا در آنجا با گرد و خاك روبرو است و به هيچ وجه نتواند خود را از آنجا دور و حفظ كند روزه او صحيح است و يا قضا و كفاره دارد؟.

جواب:  اگر اجبارى باشد رافع تكليف است و نيز اگر اجبارا نگذاشتند كه مثلا جلو دهان و بينى خود را بگيرد، و غبار غليظ وارد حلق شد، روزه او صحيح است و اما اگر خود او مسامحه در حفظ از غبار نموده روزه او باطل و قضا و كفاره دارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -