انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم فاصله بین نماز شب یا فقط خواندن نماز شفع و وتر

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال باسلام. اگر بین نماز شب فاصله بیندازم یا فقط نماز شفع و وتر بخوانم و ۸ رکعت قبل را نخوانیم اشکال دارد؟ با سپاس
مرجع تقلید: حضرت آیةالله العظمی خویی (قدّس سرّه)
جواب نماز شب پس از نیمه شب تا اذان صبح وقت دارد، و هر زمان و هر طور بخوانید اشکال نداد. و اگر در نماز شب فقط به نماز شفع و وتر اکتفا شود آن هم اشکال ندارد.
بیان روایتی پیرامون نماز شب آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم)
آقا امام صادق (علیه السّلام) ضمن بیان چگونگی نماز رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) می فرمود: شب ها چون می خواست بخوابد، ظرف آبی را، روپوشیده، بالای سرش می گذاشتند و آن جناب مسواک خود را هم زیر رخت خواب می نهاد و می خوابید؛ آن قدر که خدا بخواهد.
چون از خواب بیدار می شد، می نشست و به آسمان نگاه می کرد و آیات «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمواتِ وَالأَرْضِ...» را که در آخر سوره آل عمران است، می خواند. سپس دندان ها را مسواک کرده، وضو می گرفت و به محل نماز می رفت و چهار رکعت از نماز شب را می خواند، رکوع هر رکعتش به قدر قرائت، و سجودش به قدر رکوع آن طول می کشید؛ به حدی که مردم می گفتند: کی سر از رکوع برمی دارد و به سجده می رود؟ و همچنین سجده اش به حدی طولانی بود که گفته می شد چه وقت سر برمی دارد؟
آن گاه به بستر خود برمی گشت و آن قدر که مشیت الهی بود، می خوابید. سپس بیدار شده، می نشست و چشمان خود را به آسمان دوخته، همان آیات را تلاوت می فرمود آن گاه مسواک می کرد و وضو می گرفت و به مسجد می رفت و به خواندن چهار رکعت دیگر از نماز شب می پرداخت؛ به همان نحو که قبلًا چهار رکعت خوانده بود. مجدداً به بستر خود باز می گشت و مقداری می خوابید؛ سپس بیدار می شد، نگاه به آسمان کرده، همان آیات را تلاوت می نمود. باز مسواک کرده، وضو می گرفت و سه رکعت نماز «وتر» را می خواند و بعد از آن دو رکعت نافله صبح را می خواند و برای ادای فریضه صبح وارد مسجد می شد.
منابع:
(۱) التهذیب، ج ۲، ص ۳۳۴؛
(۲) الکافى، ج ۳، ص ۴۴۵؛
(۳) مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۵۵ و ج ۹، ص ۱۷۰؛
(۴) الدعائم، ج ۱، ص ۲۱۴؛
(۵) المستدرک، ج ۱، ص ۱۹۴.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -