انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی سیستانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

قصاص

سؤال :در مورد افرادى كه بايد قصاص شوند آيا اولياء دم مى توانند عضو جانى را مشروط و معلق (نه منجز) انجام دهند ؟

پاسخ:مى توانند .

دیه

سؤال :آيا به ديه خمس و يا زكات تعلق مي گيرد؟

پاسخ:به ديه نه خمس ونه زكات تعلق مي گيرد.

سؤال :در جايى كه اسقاط حمل جايز است ديه ثابت است ؟

پاسخ:بر كسى كه مباشرت به اسقاط كرده ثابت است .

سؤال :ديه يعنى چه؟

پاسخ:مالى است كه بايد به فرد جنايت شده پرداخت شود

سؤال :اگر در حوادث ورزشى در مسابقه اى از سوى يكى از ورزشكاران به ديگرى صدمه اى من غير قصد وارد شود از لحاظ كيفرى جرمى ندارد لكن آيا به خاطر جرح و كسرى كه وارد كرده است ضمان دارد و ديه اى بايد پرداخت بكند ؟

پاسخ:ديه واجب است مگر اينكه شخص مجروح مقصّر باشد ·

سؤال :اولادى كه توسط والدين مضروب مى شوند و سيلى مى خورند و همچنين دانش آموزان كه از معلمان خود كتك مى خورند اگر ضرب بحد ديه برسد آيا اولياء و مربيان مديون اين بچه ها هستند و چگونه بايد آنها را راضى كنند و بعد سالها از يكديگر جدا شوند و شايد هم ديگر تا آخر عمر نبينند ؟

پاسخ:ديه واجب است · در مورد پدر مى تواند بعضى از مصارف غير نفقه از آنها بحساب آورد و در مورد معلم اگر مى تواند بايد آنها را پيدا كند و راضى نمايد و اگر از يافتن آنها مأيوس شد بايد رد مظالم بدهد ·

سؤال :اگر كسى عمدا يا سهوا به پاى فردى چاقو بزند چه حكمى دارد ؟

پاسخ:حرام است و ديه دارد و گاهى هم حكم قصاص·

سؤال :تنبيه دانش آموزان از لحاظ شرعى جايز است يا خير ؟

پاسخ:اگر منع آنها از كارى كه نبايد انجام بگيرد بدون تنبيه بدنى ممكن نباشد زدن به آرامى و بمقدار سه ضربه نه بيشتر با اجازه ولى آنها جايز است و اگر بدن آنها قرمز يا كبود شود ديه واجب است ·

سؤال :ديه سقط جنين بر مادر واجب است يا بر پزشك معالج كه آن عمل را انجام مى دهد ؟

پاسخ:بر پزشك واجب است · و پدر و مادر كه وارث هستند مى توانند ببخشند ·

سؤال :فردى زن خود را به شدت كتك زده و ديه لازم شده است ولى قدرت پرداخت ندارد چه كند ؟

پاسخ:اگر زن او را نبخشد بايد هر وقت متمكن بود بپردازد ·

سؤال :اگر فردى كشته شود و پزشك قانونى براى كشف حقايق كالبد شكافى كنند ديه لازم است يا خير ؟ و مصرف آن چيست ؟

پاسخ:ديه بر كسى كه مباشرت قطع كرده واجب است · و بايد در راه خود ميت مصرف شود ·

سؤال :چنانچه فرد محكوم به پرداخت ديه ، فوت كند و ورثه او قادر به پرداخت به پرداخت ديه مذكور نباشند ، آيا مى توان آن را از بيت المال پرداخت نمود ؟

پاسخ:در بعضى از موارد اينچنين است مانند ديه قتل شبيه به عمد كه با مرگ قاتل و نداشتن تركه بمقدار كافى از نزديكانش (الاقرب فالاقرب) استيفاء مى شود و چنانچه ممكن نباشد از بيت المال اداء مى گردد و همچنين در ديه قتل خطأ محض كه با عجز عاقله و عدم كفايت تركه قاتل از بيت المال اداء مى شود .

سؤال :اگر خانمي از شوهرش اصلا اطاعت نکند و در موردي بين انها مشاجره اي رخ دهد و منجر به اين شود که بدن خانم کبود شود و همچنين خانم جراحاتي را به بدن مرد ايجاد کند ايا به اين امر ديه تعلق ميگيرد ؟ اگربله چقدر ؟ و اگر طرفين يکديگر را حلال کنند ايا از گردن مرد پرداخت ديه ساقط ميشود يا خير ؟

پاسخ:ديه تعلق ميگيرد و هر کدام از ان دو ميتوانند ديه اي را که مستحقند ببخشند واگر صورت سياه شود ۶ مثقال شرعي طلا است و اگر سرخ شود ۵/۱ مثقال شرعي و اگر در غير صورت باشد نصف ان است.

سؤال :آيا پولي که از بيمه مي رسد و نيز حقوق بازنشستگي و يا ديه اي که در وسط سال دريافت مي شود متعلق خمس است؟

پاسخ:به پول بيمه و حقوق بازنشستگي خمس تعلق مي گيرد اگر تا سر سال صرف در مؤونه نشود خمس آن واجب است و به ديه تعلق نمي گيرد.

سؤال :هرگاه مجموع صدمات وارده بدني به زن موجب شود ديات متعلقه بيشتر از ثلث ديه کامل مرد باشد آيا زن براي جلوگيري از تنصيف ديات متعلقه مي تواند نسبت به بعضي از صدمه يا صدمات وديات متعلقه اعلام گذشت نموده و بقيه را مطالبه نمايد؟

پاسخ:اگر جنايتي که موجب صدمات وارد شده يکي باشد ديه آن صدمات علي کل حال تنصيف مي شود وگذشت از بعضي تأثيري در زيان مقدار ديه ندارد، واگر جنايت متعدد باشد ديات ثابته در اين صورت تنصيف نمي شود


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -