انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – حکم تراشیدن ریش

سؤال: آیا تراشیدن ریش از ته و یا بصورتی که فقط در قسمت چانه حفظ شده و مابقی تراشیده شود، جایز است یا خیر؟

جواب:احتیاط در ترک تراشیدن ریش است ولی ریش پروفسوری مانعی ندارد.

٢ – غیبت نمودن از شخص ریش تراش

سؤال: چندى پیش در جریان مسأله اى از احکام معظّم له مبنى بر عدم جواز شرعى غیبت شخص ریش تراش (در خصوص تراشیدن ریش قرار گرفتیم) مضمون مسأله چنین بود که «نظر به این که بعضى از علما و مجتهدین تراشیدن ریش را حرام نمى دانند جایز نیست از شخص ریش تراش در خصوص این عمل غیبت شود» بفرمایید کدام یک از علما این کار را مجاز مى دانند؟

جواب:بعضى از مراجع گذشته که الآن در قید حیات نیستند و بعضى از مراجع زنده، حکم به حرمت نمى نمایند، شاید شخص مزبور مقلّد آنها باشد.

٣ – تراشیدن ریش بصورت ستاری

سؤال: آیا تراشیدن ریش بصورت ستاری اشکال دارد؟

جواب:اشکالی ندارد.

٤ – تراشیدن ریش

سؤال: نظر حضرتعالی در مورد اصلاح صورت با تیغ چیست؟

جواب:احتیاط در ترک این کار است ولی چنانچه قسمت چانه باقی بماند، تراشیدن بقیه اشکالی ندارد.

٥ – معنی روایات دال بر مثله بودن ریش تراشی

سؤال: آیا روایات مربوط به این که ریش تراشى مُثله است دلالت بر حرمت تراشیدن ریش نمى کند؟

جواب:این روایات شاید ناظر به جایى است که کسى به اجبار محاسن دیگرى را بتراشد و امّا اگر با موافقت او بتراشد داخل عنوان مُثله نیست، هرچند احتیاط واجب ترک آن است.

٦ – تراشیدن زیر گلو و روی گونه ها

سؤال: خط ریش بستن با تیغ در زیر گلو و روی صورت چه حکمی دارد ؟

جواب:اشکالی ندارد.

٧ – تراشیدن موی گلو و گونه

سؤال: تراشیدن موى صورت و گلو و گونه با تیغ یا ماشینهاى برقى چه حکمى دارد؟

جواب:در مورد موهاى صورت اشکال دارد ولى در مورد موهاى گونه و گلو اشکال ندارد.

٨ – اصلاح موهای روی گلو و گونه با تیغ

سؤال: آیا زدن موهای روی گلو و گونه ها با تیغ حرام است؟

جواب:اشکالی ندارد

١٢ – درآمد حاصل از ریش تراشی

سؤال: کسب درآمد از تراشیدن ریش مسلمانان چه حکمی دارد؟

جواب:هرگاه شخص مقلد کسی باشد که آن را حرام نمی داند مانعی ندارد. (اقلیتی از مجتهدین آن را حرام نمی دانند)


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -