انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرط دوازدهم: استعمال آب ضرر نداشته باشد

بزرگ نمایی کوچک نمایی
شرط دوازدهم: آنکه استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد1.
1- بهجت: چنانکه در مسائل تیمّم خواهد آمد.
مسأله288-کسی که می ترسد که اگر وضو بگیرد، مریض شود یا اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند نباید وضو بگیرد1. ولی اگر2 نداند که آب برای او ضرر دارد3 و وضو بگیرد4 و بعد بفهمد که ضرر داشته5، وضویش صحیح است6، اگرچه احتیاط مستحبّ آن است که با آن وضو نماز نخواند و تیمّم کند و چنانچه با آن وضو نماز خوانده دوباره آن را اعاده نماید7.
1- گلپایگانی، صافی: و باید تیمّم کند...
سیستانی: وظیفه ندارد که وضو بگیرد...
فاضل: چنانچه وضو بگیرد، وضویش بنابراحتیاط واجب باطل است...
جوادی آملی: و وظيفه او تيمّم است؛ ولی اگر نداند كه آب برای او ضرر دارد و وضو بگيرد و پس از آن بفهمد كه ضرر داشته، وضويش صحيح است، اگرچه به احتياط مستحب با آن وضو نماز نگزارد و تيمم كند و چنانچه با آن وضو نماز گزارده، دوباره آن را اقامه كند.
2- گلپایگانی، صافی، سیستانی: و اگر...
نوری: بلکه اگر...
3- بهجت: وترس از استعمال آب هم نداشته باشد و وضو بگیرد، اگرچه بعد بفهمد ضرر داشته، وضوی او صحیح است. و اگر ترس ضرر را داشت ولی به امید ضرر نداشتن، وضو گرفت و بعد فهمید ضرر نداشته، وضویش صحیح است.
4- خوئي، تبریزی: اگر چه بعد بفهمد ضرر داشته، ولی ضرر به حدّی که شرعاً حرام است نبوده باشد وضوی او صحیح است.[پایان مسأله]
سیستانی: اگر واقعاً ضرر داشته وضوی او باطل است.[پایان مسأله]
مظاهری: ولی اگر وضو بگیرد وضوی او صحیح است، گرچه احتمال دهد یا یقین داشته باشد که برای او ضرر دارد. [پایان مسأله]
5- گلپایگانی، صافی: احتیاط واجب آن است که علاوه بر وضو تیمّم نیز بنماید، و اگر با آن وضو نماز را بجا آورده تیمّم نیز بنماید و نماز را اعاده کند؛ و اگر بعد از وضویی که با جهل به ضرر گرفته ضرر رفع شد، احتیاطاً دوباره وضو بگیرد.
نوری: احتیاط واجب آن است که تیمّم کند و با آن وضو نماز نخواند و اگر با ان وضو نمازی بجا آورده، دوباره آن را انجام دهد.
6- سبحانی: [پایان مسأله]
7- فاضل: احتیاط مستحبّ آن است که دوباره آن را اعاده نماید.
*****
امام خامنه ای: رساله  آموزشی ص ۸۱: کسی که می‌ترسد اگر وضو بگیرد مریض شود یا اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند، نباید وضو بگیرد. {و} اگر شخص بداند که آب برایش ضرر دارد و وضو بگیرد وضویش باطل است.
مکارم: مسأله ۲۸۷- اگر خوف ضرر دارد، یا می ترسد اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند، باید تیمّم کند. هرگاه وضو بگیرد بعد بفهمد آب برای او ضرر داشته، وضوی او صحیح است.
زنجانی: مسأله ۲۹۴- کسی که می ترسد که اگر وضو بگیرد تشنه بماند نمی تواند وضو را ترک کند و احتیاط مستحب آن است که تیمّم هم بنماید؛ بلی،اگر می ترسد که اگر وضو بگیرد مبتلا به بیماری صعب العلاج شود، نباید وضو بگیرد و باید تیمّم کند و چنانچه به این حد نرسد، ولی وضو برای او مشقّتی داشته باشد که متعارف مردم آن را تحمل نمی کنند، می تواند وضو را ترک کند و تیمّم نماید  اما اگر مشقّت را تحمل نمود و وضو گرفت وضوی او صحیح است. و اگر نداند که وضو برای او ضرر شدید دارد و وضو بگیرد و بعد بفهمد که ضرر شدید داشته، وضوی او صحیح است.
وحید: مسأله ۲۹۴ - کسی که می ترسد که اگر وضو بگیرد مریض شود نباید وضو بگیرد، و کسی که می ترسد اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه می ماند چنان چه آن عطش موجب مرضی بشود نباید وضو بگیرد. و اگر موجب مرضی نشود مخیّر است که وضو بگیرد یا تیمّم کند. و اگر نداند که آب برای او ضرر دارد و وضو بگیرد اگر چه بعد بفهمد ضرر داشته ولی ضرر، ضرر حرام نبوده وضوی او صحیح است.
مسأله 289 -اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار کمی که وضو با آن صحیح است ضرر ندارد و بیشتر از آن ضرر دارد، باید با همان مقدار وضو بگیرد1.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- مکارم: یا مثلاً اگر آب سرد ضرر دارد باید آب را گرم کند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -