انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام سجود

بزرگ نمایی کوچک نمایی

احکام سجود

مسأله 1083- نمازگزار باید در هر رکعت بعد از رکوع، دو سجده به‌جا آورد و سجده، آن است که به قصد تعظیم پروردگار، پیشانی، کف دو دست، دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها را بر زمین بگذارد.

مسأله 1084- دو سجده، روی هم، از هر رکعت رکن است و با ترک عمدی یا سهوی هر دو، نیز افزودن عمدی یا سهوی دو سجده در یک رکعت، نماز باطل میشود.

مسأله 1085- با ترک عمدی یک سجده، نماز باطل میشود؛ ولی با ترک سهوی یک سجده یا دو سجده از دو رکعت، نماز باطل نمیشود.

مسأله 1086- مدار رکن بودن سجده، نهادن پیشانی بر زمین است، به گونه‌ای که با ترک عمدی آن در یک سجود، یا ترک سهوی آن در دو سجود، نماز باطل میشود، هرچند اعضای شش‌گانهٔ دیگر در هر دو سجده بر زمین نهاده شده باشند، چنان‌که اگر پیشانی بر زمین نهاده شده باشد، ولی اعضای دیگر سهواً بر زمین نهاده نشده باشند، نماز باطل نمیشود.

مسأله 1087- واجب است در سجده، ذکری گفته شود و احتیاط واجب، گفتن یک مرتبه «سُبحانَ رَ‌‌بِّيَ الْأَعْلَی وَ بِحَمدِهِ» یا سه مرتبه «سبحان الله» است و بیش از آن، مستحب است، چنان‌که مستحب است سه یا پنج یا هفت بار «سُبحانَ رَ‌‌بِّيَ الْأَعْلَی وَ بِحَمدِهِ» گفته شود.

مسأله 1088-در حالت خطر یا ضرر یا تنگی وقت، گفتن یک بار «سبحان الله» کافی است.

مسأله 1089- واجب است بدن درحالت سجده آرام باشد، به گونه‌ای که ذکر واجب آن، با آرامش بدن انجام شود و بنا بر احتیاط واجب برای ذکر مستحب سجود که به قصد خصوصیت سجده گفته میشود، باید بدن آرام باشد.

مسأله 1090- ذکر سجده باید پس از گذاشتن پیشانی به زمین و آرام شدن بدن انجام شود؛ اگر عمداً پیش از گذاشتن پیشانی به زمین ذكر بگوید، یا قبل از تمام شدن ذکر، سر از زمین بردارد و بقیهٔ ذکر را در حالت برداشتن پیشانی از زمین بگوید، نماز باطل است؛ ولی سهواً نماز باطل نمیشود و اگر در حال سجود، یادش بیاید که مقداری از ذکر، پیش از رسیدن پیشانی به زمین بوده است، باید دوباره بگوید.

مسأله 1091- در موقع ذکر سجده نمیتواند یکی از اعضای هفت‌گانه را از زمین بردارد و اگر چنین کرده، دوباره باید پس از گذاشتن آن بر زمین، ذکر سجده را تکرار کند و اگر عمداً به همان اکتفا نموده، نماز باطل میشود. برداشتن و گذاشتن غیر پیشانی در غیر حال ذکر، منعی ندارد.

مسأله 1092- هرگاه پیشانی را سهواً از زمین برداشت، نمیتواند آن را دوباره به زمین بگذارد، زیرا زیادهٔ سجده محسوب میشود.

مسأله 1093- بعد از سجدهٔ اوّل باید بنشیند تا بدن آرام گیرد و دوباره به سجده رود.

مسأله 1094-جای پیشانی نمازگزار و زانوها و جای انگشتان پای او نباید بیش از چهار انگشت بسته بلند‌تر یا پست‌تر باشد و همسطح بودن سایر اعضای سجود با هم و نیز نسبت به جای پیشانی و نیز ملاحظه تفاوت چهار انگشت بسته، لازم نیست.

مسأله 1095- در زمینی که شیب آن محسوس نیست، احتیاط، حفظ مساوات جای سجده و جای زانو‌ها و انگشتان پاست که بیش از چهار انگشت بسته بلند‌تر یا پایین‌تر نباشد، هرچند تفاوت اندک، اشکال ندارد.

مسأله 1096- اگر نمازگزار پیشانی خود را سهواً به جایی نهاده که از جای زانوها و انگشتان پای او بیش از چهار انگشت بلندتر یا کوتاه‌تر است و نمیتواند جای زانوها و انگشتان پا را با جای سجده مناسب کند، به گونه‌ای که بیش از چهار انگشت تفاوت نباشد، اگر تفاوت در سطحْ به قدری است که عرفاً سجده صادق نیست، میتواند سر را از جایی که نهاده است به جای همسطح بکشد؛ یا از آنجا بردارد و به جایی که تفاوت بیش از چهار انگشت بسته نیست، بگذارد و اگر تفاوت در سطحْ به قدری است که عرفاً سجده صادق است و نمیتواند جای زانو‌ها و انگشتان پا را با جای سجده مناسب کند، میتواند سر را به جای مناسب در سطح بکشاند و اگر کشاندن سر ممکن نشد، باید سر را بردارد و به جای مناسب بگذارد و بعد از پایان نماز، دوباره آن را اقامه کند.

مسأله 1097- باید بین پیشانی و آنچه بر آن سجده میکند، مانعی برای رسیدن پیشانی به محلّ سجده نباشد. اگر مانعی در پیشانی ـ مانند موـ یا در جای سجده بود، مثلاً مهری که بر آن سجده میشود چرکین باشد، به صورتی که جرم روی آن قرار گرفته باشد، نه آنکه فقط رنگ آن عوض شده باشد، سجده باطل است.

مسأله 1098-واجب است در سجده، تمام کف دو دست، روی زمین قرار گیرد. در حالت خطر یا ضرر، نهادن پشت دست‌ها کافی است. در صورت عدم امکان پشت دست، نهادن مچ و در صورت عدم امکان آن، گذاردن آرنج کفایت میکند و در صورت عدم تمکن از آن، احتیاط واجب، گذاردن بازوست.

مسأله 1099- واجب است در سجده، دو انگشت بزرگ پاها روی زمین قرار گیرد و در این جهت، فرقی بین سر انگشت‌ها و بین ظاهر یا باطن آن‌ها نیست، هرچند احتیاط مستحب، گذاردن خصوص سر انگشت‌هاست. گذاردن انگشت‌های دیگر به جای انگشت‌های بزرگ، کفایت نمیکند.

مسأله 1100- کسی که مقداری از شست پا را ندارد، یا نمیتواند آن را بر زمین بگذارد، باید بقیهٔ آن را و اگر بقیه نداشت؛ یا نهادن آن ممکن نبود، سایر انگشتان را بر زمین بگذارد و اگر هیچ انگشتی ندارد، یا نهادن آن‌ها ممکن نیست، باید هر مقداری از پا را که ممکن است، بر زمین بگذارد.

مسأله 1101-احتیاط مستحب است که سجده، به صورت عادی انجام شود و به‌جا آوردن آن به صورت غیر عادی، مانند آنکه در حال سجده سینه و شکم یا پاها را به زمین برساند، صحیح است، در حالتی که تمام اعضای هفت‌گانهٔ سجده بر زمین باشد.

مسأله 1102- محل سجده، یعنی جایی که پیشانی بر آن نهاده میشود، باید پاک باشد، اگر چیزی که سجده بر آن صحیح است؛ مثلاً مُهر، روی فرش نجس باشد یا یک طرف آن نجس باشد و طرف پاک آن، محل سجده باشد، اشکال ندارد.

مسأله 1103- هرگاه پیشانی را بر اثر دُمَل یا غیر آن نتوان بر زمین نهاد‌، در صورتی که تمام پیشانی چنین باشد، بر یکی از دو جبین سجده نماید و اگر بر یکی از دو طرف پیشانی ممکن نبود، بر چانه سجده نماید و اگر آن هم ممکن نبود، باید به مقدار مقدور خم شود و با اشارهٔ سر، سجده نماید.

مسأله 1104. کسی که نمیتواند پیشانی را بر زمین بگذارد، باید هر اندازه که میتواند پیشانی را بر جای بلند ـ که سجده بر آن صحیح است ـ قراردهد؛ ولی تمام اعضای شش‌گانهٔ دیگر باید روی زمین قرار گیرند و اگر غیر از انگشت‌های پا را نمیتواند بر زمین بگذارد، همان انگشت‌ها را باید بر زمین قرار دهد.

مسأله 1105-کسی که نمیتواند برای سجده خم شود و پیشانی را روی زمین بگذارد، باید پس از نشستن، سر را به اندازه‌ای که میتواند، به نیّت سجده پایین بیاورد و به قصد سر برداشتن از سجده، بالا بیاورد و اگر حرکت دادن سر، مقدور او نبود، با باز و بسته نمودن چشم‌ها به قصد سجده کردن اکتفا کند و در هر دو صورت، احتیاط لازم است چیزی را که پیشانی بر او گذارده میشود؛ مانند مُهر، بردارد و به پیشانی خود بگذارد و اگر سجده با اشارهٔ سر یا چشم‌ها ممکن نبود، در قلب نیّت کند و احتیاط لازم است که با دست و مانند آن، برای سجده و سر برداشتن از آن اشاره شود.

مسأله 1106- کسی که نمیتواند بنشیند، باید ایستاده و با اشارهٔ سر نیّت سجده نماید و اگر ممکن نبود، با اشارهٔ چشم‌ها و اگر ممکن نبود، به نیّت قلبی اکتفا نماید و احتیاط لازم، اشاره کردن با دست و مانند آن است.

مسأله 1107- اگر به قصد سجده، پیشـانی را بر زمین نهاده و بدون اختیار، پیشانی از زمین بلند شد و بدون اختیار دوباره به زمین گذارده شد، همگی یک سجده محسوب میشود و با انجام دادن سجدهٔ دوم به وظیفهٔ سجود عمل میشود و اگر این وضع برای سجدهٔ دوم پیش آمد، وظیفه سجود به طور کامل انجام شده است و اگر بدون اختیار از زمین بلند شد، لیکن حفظ آن ممکن بود، در‌صورتی که در سجدهٔ اوّل باشد، باید سجدهٔ دوم را انجام دهد و اگر در سجدهٔ دوم باشد، نباید به سجده برود. ترک ذکر سجده، در صورتی که بلند شدن سر از زمین، بدون اختیار باشد، اشکال ندارد.

مسأله 1108- پیشانی در سجود باید بر زمین یا چیزی گذارده شود که از زمین میروید و خوراکی و پوشاکی نیست ـ چنان‌که خواهد آمد ـ مگر در حال صحّت تقیه، که در این حال میتواند بر فرش و مانند آن، سجده کند و احتیاط واجب است که با تمکّن از سجده روی سنگ یا حصیر و... به صورتی که مخالف تقیه نباشد، بر فرش و مانند آن سجده نشود.

مسأله 1109-سجده باید در حال آرام بودن بدن، نیز آرام بودن محلّ پیشانی در سجود باشد؛ وگرنه سجده باطل است. نمازگزاردن و سجده کردن روی تشک فنری یا پَر و مانند آن، که پس از نهادنِ پیشانی، مقداری پایین میرود و آرام میشود، اشکال ندارد.

مسأله 1110. هرگاه ناچار شود که در زمین گِل نماز بگزارد و نشستن و تشهّد و سجود مستلزم آلوده شدن بدن و لباس میشود، میتواند ایستاده نماز را اقامه نماید و برای سجده با سر اشاره کند.

مسأله 1111. احتیاط واجب آن است که پس از سجدهٔ دوم در رکعت اوّل و سوم که تشهد ندارد، مقداری بنشیند(جلسه استراحت).

تنها موارد صحيح بودن سجده بر آن‌ها

مسأله 1112-سجده باید بر زمین، خاک، سنگ یا چیزهایی باشد که از زمین روییده میشود و خوراکی یا پوشاکی نیست؛ مانند گیاه، برگ درخت، چوب و... . سجده بر چیزهای معدنی؛ مانند طلا، نقره، عقیق، فیروزه و... جایز نیست، سجده بر اقسام سنگ‌های معدنی، صحیح است.

مسأله 1113- احتیاط واجب است که بر برگ مَو در حالتی که تازه است و موردِ خوراکی برخی است، سجده نشود؛ ولی سجده بر آن در حالت خشک شدن که خورده نمیشود، اشکال ندارد.

مسأله 1114-سجده برگیاهانی که خوراک حیوان است، نه انسان، صحیح است.

مسأله 1115- سجده بر گُل‌هایی که فقط به عنوان دارو پس از جوشاندن، نوشیده میشود، صحیح است، هرچند احتیاط مستحب، ترک سجده بر آن‌هاست.

مسأله 1116-سجده بر میوهٔ نارس، گرچه فعلاً خورده نمیشود، صحیح نیست و سجده بر گیاهی که فقط در برخی از شهرها خورده میشود، در همان شهرها صحیح نیست و در شهرهایی که خوردن آن معمول نیست، احتیاط واجب، ترک سجود بر آن است.

مسأله 1117-سجده بر سنگ آهک و سنگ گچ، صحیح است، هرچند پخته شوند، چنان‌که سجده بر آجر و کوزهٔ گِلی که پخته شده‌اند، جایز است.

مسأله 1118- سجده بر کاغذی که آن را از چیزی که سجده بر آن صحیح است ـ مانند چوب و برگ درخت ـ ساخته باشند، صحیح است و اگر آن را از چیزی که سجده بر آن صحیح نیست ـ مانند پوشاکی و خوراکی ـ ساخته باشند، صحیح نیست و اگر غالب کاغذها از غیرخوراکی و غیر پوشاکی ساخته میشود و کاغذی مورد شک واقع شود، میتوان بر آن سجده نمود.

مسأله 1119- سجده بر تربت حضرت سید الشهداء افضل از سجده بر سایر چیزهایی است که سجده بر آن‌ها صحیح است. پس از آن، در فضیلت، خاک و سپس سنگ و پس از سنگ، گیاه است.

مسأله 1120- اگر در تمام وقت نماز چیزی که سجده بر آن صحیح است، ندارد یا دارد، ولی بر اثر مانع طبیعی؛ مانند سرما و گرما یا مانع اجتماعی؛ مانند تقیه نمیتواند بر آن سجده کند، بر لباس پنبه‌ای یا کتانی خود سجده نماید (هرچند خصوصیتی برای آن نیست) و اگر آن مقدور نبود، بر پشت دست خود سجده نماید و اگر آن نیز ممکن نبود، بر کالاهای معدنی؛ مانند عقیق يا فیروزه سجده کند.

مسأله 1121. محل سجده باید آرام باشد، هرچند پس از گذاردن پیشانی بر آن، مقداری ناآرام باشد؛ ولی بعد از چند لحظه آرام میشود؛ مانند خاک سستی که با گذاردن پیشانی روی آن ناآرام شده؛ ولی بعداً آرام میشود. البته ذکر سجده باید کاملاً در حال آرامش محلّ سجده باشد.

مسأله 1122- اگر در سجدهٔ اوّل، چیزی که بر آن سجده نمود ـ مثلاً مهر ـ به پیشانی وی چسبید و بدون آنکه آن چیز(مهر) را بردارد، دوباره به سجده رَوَد، مانعی ندارد، هرچند بهتر است که آن چیز (مهر) را بردارد و به سجده برود.

مسأله 1123-هرگاه در بین نماز چیزی که سجده بر آن صحیح است، از بین برود و بر اثر تنگی وقت یا مانع دیگر، نتواند نماز را رها کند و دوباره اقامه نماید، باید بر لباس پنبه‌ای یا کتانی (هرچند خصوصیتی برای آن نیست) سجده کند و اگر آن نیز مقدور نبود، بر پشت دست سجده نماید و در غیر این صورت، بر کالاهای معدنی ـ مانند عقیق يا فیروزه ـ سجده کند.

مسأله 1124- هرگاه در حال سجده آگاه شود که پیشانی را بر چیزی نهاده است که سجده بر آن باطل است، باید پیشانی را بدون برداشتن از زمین به روی چیزی بکشد که سجده بر آن صحیح است و اگر بر اثر تنگی وقت یا مانع دیگر، نتواند نماز را رها کند و دوباره اقامه نماید، باید برابر حکم مسألهٔ قبلی عمل نماید.

مسأله 1125- هرگاه پس از سجده آگاه شود که پیشانی را بر چیزی نهاده است که سجده بر آن باطل است، اشکال ندارد، هرچند بعد از دو سجده از یک رکعت، آگاه گردد.

مسأله 1126- سجده برای غیر خدا حرام است. سجدهٔ فرشتگان برای حضرت آدم نبود، زیرا وی به مثابهٔ قبله بود، چنان‌که سجدهٔ حضرت یعقوب و فرزندان او برای حضرت یوسف نبود، بلکه به منظور شکر خدا بود. آنچه برخی از زائران قبور امامان معصوم: به صورت سجده انجام میدهند، اگر به منظور شکر نعمت توفیق به زیارت آنان باشد، اشکال ندارد و اگر مقصود خضوع در برابر آن‌ها باشد، حرام است و برای پرهیز از توهّم برخی، سزاوار است که چنین کاری انجام نشود.

امور مستحب در سجده

مسأله 1127- برای سجده چند چیز مستحب است: 1. نمازگزار پس از سر برداشتن از رکوع، در نمازِ ایستاده یا نشسته، برای رفتن به سجده تکبیر بگوید. 2. مرد، هنگام رفتن به سجده، اوّل دست‌ها را و زن، اوّل زانو‌ها را بر زمین بگذارد. 3. بینی را در حال سجده بر چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد. 4. در حال سجده انگشتان دست را به هم بچسباند و برابر گوش بگذارد و سر انگشتان رو به قبله باشد. 5. در سجده دعا کند و رفع حاجت خود را از خدا بخواهد و دعاهای وارد شده را بخواند. 6. پس از سجده، بر ران چپ بنشیند و روی پای راست را بر کف پای چپ بگذارد. 7. پس از هر سجده و نشستن و آرام شدن تکبیر بگوید. 8. بعد از سجدهٔ اوّل و نشستن و آرام شدن بدن بگوید: «أَستَغفِرُاللهَ رَ‌‌بِّي وَ أَتـُوبُ إِلَیهِ». 9. سجده را طول بدهد. 10. موقع نشستن، دست‌ها را روی ران‌ها بگذارد.11. برای رفتن به سجدهٔ دوم در حال آرامی بدن، تکبیر بگوید. 12. در سجده‌ها صلوات بفرستد. 13. موقع برخاستن، زانوها را پیش از دست‌ها از زمین بردارد و امور دیگری که در کتاب‌های مبسوط آمده است.

امور مکروه در سجده

مسأله 1128- مکروه است که در حال سجده قرآن خوانده شود، چنان‌که خواندن آن در رکوع مکروه است؛ نیز فُوت‌کردن جای سجده برای بر طرف نمودن گرد و غبار. اگر بر اثر فُوت کردن، دو حرف از دهان نمازگزار عمداً خارج شود، نماز باطل است؛ همچنین نگه‌داشتن دو دست بر زمین و بلند نکردن آن‌ها بین دو سجده و انجام دادن امور دیگر در حال سجده، مکروه است که در کتاب‌های مبسوط فقهی مطرح‌اند.

سجدة واجب قرآن

مسأله 1129- در چهار سورهٔ قرآن، آیهٔ سجده هست: آیهٔ 15 سورهٔ «سجده»، آیهٔ 37 سورهٔ «فصّلت»، آیهٔ 62 سورهٔ «نجم» و آیهٔ 19 سورهٔ «علق». هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد، باید سجده نماید.

مسأله 1130-هرگاه کسی آیهٔ سجده را بخواند يا خواندن دیگری را استماع كند ـ يعنی گوش فرا دهد ـ دو سجده بر او واجب است و اگر به گوش او برسد، بدون آنکه درصدد گوش دادن آن باشد، یک سجده کافی است، هرچند احتیاط مستحب، دو بار سجده نمودن است.

مسأله 1131-در حال سجدهٔ تلاوت، اگر خود آیهٔ سجده را بخواند یا به خواندن دیگری گوش فرا دهد، باید بعد از سر برداشتن از سجدهٔ قبلی، دوباره سجده کند.

مسأله 1132- شنیدن اختیاری آیهٔ سجده، از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد، سجده ندارد؛ نیز گوش فرا دادن به ضبط صوت، موجب سجده نمیشود؛ ولی گوش دادن به صدای قاری قرآن که مستقیم از رسانه پخش میشود، سجده دارد.

مسأله 1133- گوش دادن به قرائتِ نابالغ و نامحرم سجده دارد؛ ولی گوش دادن به خواندن کودک غیرممیز و انسان خوابیده یا دیوانه، سجده ندارد.

مسأله 1134- خواندن یا گوش دادن به ترجمهٔ آیهٔ سجده، سبب وجوب سجده نمیشود.

مسأله 1135- واجب است که سجدهٔ تلاوت، طوری باشد که عرفاً آن را سجده گویند و بنا بر احتیاط واجب، پیشانی بر چیزی گذاشته شود که سجده بر آن صحیح است. رعایت سایر شرایط سجدهٔ نماز، مانند قبله، طهارت، ستر عورت و... لازم نیست.

مسأله 1136- در سجدهٔ آیهٔ قرآنی، ذکر واجب نیست، چنان‌که تشهد و تسلیم و مانند آن، واجب نیست. هرچند ذکر سجدهٔ تلاوت، مستحب است و به هر ذکری میتوان اکتفا نمود؛ لیکن بهتر است که گفته شود: «لاَ إلَهَ إلَّا اللهُ حَقّاً حَقّاً، لاَ إلَهَ إلَّا اللهُ إیمَاناً وَ تَصدِیقاً؛ لاَ إلَهَ إلَّا اللهُ عُبُودیةً وَ رِقّاً، سَجَدتُ لَكَ یا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لاَ مُستَنکِفاً وَلاَ مُستَـکبِراً بَل أَنَا عَبد ذَلیلٌ ضَعِیفٌ خَائِفٌ مُستَجِیرٌ» یا گفته شود: «أَعُوذُ بِرِضَاكَ مِن سَخَطِكَ وَ بِمُعَافَاتِكَ عَن عُقُوبَتِكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنكَ، لاَ اُحصِي ثَنَائاً عَلَیكَ؛ أَنتَ کَمَا أَثنَیتَ عَلَی نَفسِكَ».

سجدة شکر

مسأله 1137-مستحب است در برابر نعمتِ رسیده یا نقمت رفع شده، سجده انجام شود. نعمت، گاهی مادّی است و زمانی معنوی ـ مانند ادای فریضه یا نافله ـ و گاهی سیاسی است و زمانی اجتماعی. نظام اسلامی را تقویت کردن و وحدت جامعه را تأمین نمودن، همگی سجدهٔ شکر دارد. صحّت سجدهٔ شکر، مشروط به ذکر نیست و فقط نهادن پیشانی به قصد تعظیم پروردگار بر زمین، کافی است. مستحب است که گفته شود: «شکراً لله».


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -