انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام تكبيرة الاحرام

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 1000- واجب است در آغاز هر نماز «الله اكبر» گفته شود و این جمله ـ بنا بر اینكه نیّت شرط باشد ـ اوّلین جزء نماز و دومین ركن از اركان نماز است و باید به عربی صحیح و پشت سر هم گفته شود. ترجمه آن به زبان دیگر، یا تلفّظ آن به عربی غیر صحیح، باطل است.

مسأله 1001-در صورت ادای دو كلمه «الله اكبر» به عربی صحیح، اتصال آن به دعای قبل یا ذكر و دعای بعد جایز است، هرچند احتیاط در ترک اتصال آن به سابق و لاحق است.

مسأله 1002-در صورت اتصال «الله اكبر» به سابق، باید همزه «الله» تلفّظ شود و در صورت اتصال آن به لاحق، باید حركت، یعنی پیش(ضمّه) «ر» اکبر تلفّظ شود.

مسأله 1003- در حال گفتن «الله اكبر» باید ایستاده باشد و ترک عمدی یا سهوی قیام، سبب بطلان آن است؛ نیز در حال گفتن آن، بدن باید آرام باشد و ترک عمدی آن، سبب بطلان است و در صورت ترک سهوی، باطل نمیشود.

مسأله 1004- تكبیرةالاحرام، حمد و سوره، ذكر و دعای واجب (مانند صلوات تشهد) باید به گونه‌ای گفته شود كه قابل شنیدن باشد، هرچند بر اثر وجود مانعی از درون ـ مانند «كری» ـ یا از بیرون ـ مانند طوفان یا همهمهٔ زیاد ـ شنیده نشود.

مسأله 1005- نمازگزاری كه بر اثر بیماری خاص یا لال بودن، توان تلفظ «الله اكبر» را ندارد، باید با زبان اشاره ـ كه مورد گفت‌وگوی مخصوص مبتلایان به این وضع است ـ آن را ادا نماید، در حالی كه صورت آن را در قلب میگذراند.

مسأله 1006. مناسب است پیش از تكبیرةالاحرام و پس از آن، دعاهای مخصوص كه در كتاب‌های دعا نقل شده، به امید ثواب، خوانده شود.

مسأله 1007-مستحب است در حال گفتن تكبیرةالاحرام، دست‌ها را با انگشت‌هایِ به هم چسبیده، تا مقابل گوش‌ها بالا برد.

مسأله 1008- هر گاه شک كند كه تكبیرةالاحرام را گفت یا نه، چنانچه مشغول خواندن چیزی مانند حمد باشد، بنا را بر گفتن بگذارد و به شکّ خود اعتنا نكند و اگر به خواندن چیزی مشغول نشده، باید تكبیرةالاحرام را بگوید.

مسأله 1009-هر گاه پس از گفتن تكبیرةالاحرام شک كند كه آن را صحیح ادا كرده یا نه، بنا را بر صحّت بگذارد و به شکّ خود اعتنا نكند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -