مسأله 1010- ایستادن در حال گفتن تكبیرةالاحرام و پیش از ركوع (قیام متصل به ركوع) واجب ركنی است و در حال خواندن حمد و سوره، یا تسبیحات ركعت سوم و چهارم، واجب غیرركنی است؛ نیز ایستادن بعد ازركوع، هرچند واجب است؛ ولی ركن نیست. اگر نمازگزار قیامهای واجب غیرركنی را بر اثر فراموشی ترک كند، نماز او باطل نیست. قیام در حال كار و ذكر مستحب ـ مانند قنوت ـ مستحب است؛ یعنی میتوان با ترک قنوت، آن را ترک نمود؛ نه آنكه نشسته قنوت به جا آورد.
مسأله 1011- ایستادن برای تكبیرةالاحرام باید به گونهای باشد كه یقیناً تمام حروف آن در حال قیام گفته شده باشد، برای حصول چنین یقینی، باید لحظهای پیش از شروع در گفتن و لحظهای پس از پایان آن، ایستاده باشد.
مسأله 1012- چون قیام متصل به رکوع، واجب رکنی است، اگر نمازگزار پس از حمد و سوره یا تسبیحات اربع، رکوع را فراموش کرد و نشست و سپس به یادش آمده که رکوع را انجام نداده، نمیتواند به حال خمیده به حدّ رکوع برگردد، بلکه باید بایستد و به رکوع برود، تا نماز او بر اثر حفظ قیامِ متصل به رکوعْ باطل نشود.
مسأله 1013- واجب است نمازگزار در حال قیام، به جایی تکیه نکند و از صورت ایستادن بر اثر خمیدگی خارج نشود و تمام بدن او آرام باشد، مگر در حالت ناچاری. با حفظ قیام متصل به رکوع، حرکت پا در حال خم شدن جهت رکوع، اشکال ندارد.
مسأله -1014حرکت، خمیدگی، تکیه دادن در حال قیام غیررکنی، اگر سهوی باشد، اشکال ندارد و درحال قیام رکنی ـ مانند قیام در زمان تکبیرة الاحرام و قیامِ متصل به رکوع ـ چیزی که با قیام منافات دارد ـ مانند خمیدگی ـ وجود سهوی آن، موجب بطلان است و چیزی که با عنوان قیام منافات ندارد ـ مانند حرکت و تکیه دادن ـ وجود سهوی آن، موجب بطلان نمیشود.
مسأله 1015-هرگاه نمازگزار از ایستادن عاجز شود، باید بنشیند و اگر از نشستن هم عاجز شود، باید به پهلو قرار گیرد و تا بدنش آرام نشده، هیچ ذکر واجب نماز را ادا نکند و احتیاطاً ذکر مستحب را نیز به قصد ورود نگوید.
مسأله 1016- کسی که قادر بر ایستادن است؛ ولی قادر بر آرام بودن و تکیه ندادن نیست، نمیتواند نشسته نماز بگزارد، بلکه باید بایستد و با تکیه دادن نماز را اقامه کند و کسی که به هیچ وجه نمیتواند بایستد، هرچند همانند افراد سالمند خمیده باشد، باید بنشیند و اگر نتواند درست بنشیند، باید به پهلوی راست و اگر نشد، به پهلوی چپ و اگر نشد، به پشت قرار بگیرد، به گونهای که کف پاهای او رو به قبله باشد.
مسأله 1017- کسی که میتواند در حال نشستن و تکیه دادن، نماز را اقامه کند، نمیتواند به پهلو قرار بگیرد و در آن حال، نماز بگزارد.
مسأله 1018- هرگاه در حال نماز، عجز از ایستادن یا نشستن عارض شود و یا عجز قبلی برطرف شود، بقیه عمل و ذکر را باید با حالت فعلی خود انجام دهد؛ یعنی اگر عجز از ایستادن برطرف شد، فوراً باید بایستد و سایر عملها و ذکرها را در حال ایستادن انجام دهد. همچنین است اگر عجز از نشستن برطرف شده باشد و در تمام این احوال، پس از آرام شدن بدن، بقیه عمل و ذکر را بهجا آورد.
مسأله 1019- تبدیل ایستادن به نشستن و نشستن به پهلو قرار گرفتن، یا برای عجز فعلی است که هم اکنون نمیتواند به وظیفه اصلی خود عمل کند؛ یا برای ترس از خطر یا ضرر آینده است و در هر دو حال، میتواند به حکمِ عاجز عمل نماید.
مسأله 1020- کسی که میداند یا اطمینان دارد در پایان وقت، عجز او برطرف میشود، باید نماز را به تأخیر بیندازد، تا در آخر وقت با شرایط کامل، آن را اقامه کند و اگر میداند یا اطمینان دارد تا پایان وقت، عجز او باقی است، میتواند نماز را در اوّل وقت و برابر وظیفه عاجز انجام دهد. در هر دو صورت، اگر عجز او در اول وقت برطرف شد و او نماز را در اول وقت، برابر وظیفه عاجز خواند، در صورت اول، حتماً و در صورت دوم، به احتیاطِ لازم باید نماز را دوباره اقامه کند.
امور مستحب در حال ايستادن نماز
مسأله 1021- مستحب است نمازگزار در حال ایستادن اموری را رعایت کند؛ مانند شانهها را پایین بیندازد و دستها را رها کند و کفِ دستها را روی رانها بگذارد و تمام انگشت دستها را به هم بچسباند و ستون فقرات و گردن را راست نگه دارد و پاها را رو به قبله و محاذی هم، بدون پس و پیش قرار دهد و سنگینی بدن را به طور مساوی، روی دو پا قرار دهد و با خشوع و خضوع به صورت برده در ساحت مولا باشد و نگاه او به جای سجود باشد، نمازگزار مرد، بین دو پا به اندازهٔ سه انگشت تا یک وجب فاصله بیندازد و نمازگزار زن، پاها را به هم نزدیک کند.