انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام قرائت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 1022-واجب است در نمازهای شبانه روز، در رکعت اول و دوم، سوره حمد خوانده شود و احتیاط واجب، خواندن یک سورهٔ کامل در هر رکعت، بعد از حمد است.

مسأله 1023-در حال خطر یا ضرر یا عَجَله در کاری، میتواند سوره را نخواند.

مسأله 1024- ترتیب بین حمد و سوره، واجب است و اگر عمداً سوره پیش از حمد خوانده شد، نماز باطل است و اگر سهواً خوانده شد و در بین سوره یا پس از آن، به یادش بیاید، باید بعد از خواندن حمد، به احتیاط واجب، سوره را دوباره بخواند.

مسأله 1025- اگر نمازگزار حمد یا سوره را فراموش کند و پس از رسیدن به رکوع بفهمد، نمازش صحیح است و برای هر کدام از حمد و سورهٔ فراموش شده، دو سجده سهو انجام دهد.

مسأله 1026-اگر پیش از آنکه برای رکوع خم شود، یا پس از خم شدن پیش از آنکه به حدّ رکوع برسد، یادش بیاید که حمد و سوره را نخوانده، باید برگردد و هر دو را بخواند و اگر معلوم شود که فقط سوره را نخوانده، بنا بر احتیاط واجب، فقط سوره را بخواند و اگر بفهمد که فقط حمد را نخوانده، باید حمد را بخواند و به احتیاط واجب، سوره را دوباره بخواند.

مسأله 1027- در نماز واجب، خواندن آیه سجده، نیز یکی از سوره‌هایی که سجده واجب دارد تا آن آیه معیّن جایز نیست و اگر عمداً بخواند و سجده تلاوت را به جا آورد، بنا بر احتیاط واجب، نماز باطل میشود و اگر سجده تلاوت را بر اثر گناه به جا نیاورد، نماز او باطل نمیشود و اگر عمداً آیه سجده را گوش دهد، حکم خواندن عمدی آن را دارد.

مسأله 1028-اگر در نماز واجب سهواً آیهٔ سجده را بخواند، یا گوش دهد، نماز او باطل نمیشود. اگر تا پایان نماز، فاصله اندکی است، پس از نماز، سجده تلاوت را انجام دهد و اگر فاصله زیاد است، احتیاطاً برای سجده واجب، اشاره نماید و بعد از نماز سجده کند.

مسأله 1029-سوره در نماز مستحب لازم نیست، حتی اگر نماز مستحب بر اثر نذر واجب شود، مگر آنکه آن نماز مستحب، با سوره نذر شود. نماز‌های مستحب که سوره‌های خاص در آن‌ها شرط شده باشد، مانند نماز شب دفن، بدون آن سوره به دستور عمل نمیشود.

مسأله 1030- نمازگزار در نماز ظهرِ روز جمعه، خواه دو رکعت (نماز جمعه) بگزارد یا چهار رکعت، مستحب است در رکعت اول بعد از حمد، سوره جمعه و در رکعت دوم پس از حمد، سوره منافقون بخواند. اگر یکی از این دو سوره را انتخاب، و شروع به خواندن آن‌ها نمود، بنابر احتیاط واجب، نمیتواند آن‌ها را رها کند و سورهٔ دیگر بخواند.

مسأله 1031- نمازگزار میتواند سوره‌ای را که شروع کرده، پیش از آنکه به نصف آن برسد، آن را رها کند و سورهٔ دیگر شروع نماید، مگر سوره ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ﴾ یا ﴿قُلْ یا أَیُّهَا الْكافِرُونَ﴾ که اگر این‌ها را اول شروع کرده باشد، نمیتواند آن‌ها را رها کند و سوره دیگر شروع نماید، چنان‌که نمیتواند از یکی از این دو به دیگری رجوع نماید. البته در روز جمعه میتواند از این دو سوره، در صورتی که عمداً شروع نکرده باشد، به دو سوره جمعه و منافقون رجوع کند، چون در صورت شروع عمدی، رها نمودن دو سوره ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ﴾ و ﴿قُلْ یا أَیُّهَا الْكافِرُونَ﴾ به احتیاط واجب، جایز نیست.

مسأله 1032- هر گاه بر اثر عذری مانند فراموشی، تنگی وقت یا ضرورت پیش‌بینی نشده، نتواند سوره‌ای را که شروع کرده ادامه دهد، میتواند آن را رها کند و سورهٔ دیگر بخواند، هرچند از نصف سوره‌ای که شروع کرده گذشته باشد؛ یا آن سوره، ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ﴾ یا ﴿قُلْ یا أَیُّهَا الْكافِرُونَ﴾، یا سوره جمعه و منافقون باشد.

مسأله 1033- در نماز مستحب، هر سوره‌ای را که شروع کرده، میتواند آن را رها نماید، هرچند به نصف آن رسیده باشد و سوره دیگر را شروع کند.

مسأله 1034. بر نمازگزار مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء را بلند بخواند و بر هر نمازگزار (مرد یا زن) واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخواند، مگر نماز ظهر روز جمعه ـ خواه دو رکعت جمعه باشد یا چهار رکعت معمول ـ که بلند خواندن آن راجح است، هر چند رجحان بلند خواندن چهار رکعت ظهر، مانند استحباب بلند خواندن دو رکعت جمعه، نیست.

مسأله 1035-بر نمازگزار مرد واجب است عمداً هیچ کلمه یا حرف حمد و سورهٔ رکعت اول و دوم نماز‌های صبح و مغرب و عشاء را آهسته نخواند، به صورتی که حرف آخر هیچ کلمه‌ای عمداً آهسته ادا نشود؛ همچنین واجب است که عمداً هیچ کلمه یا حرف حمد و سورهٔ نماز‌های ظهر و عصر بلند ادا نشود.

مسأله 1036- نمازگزار زن در نمازهای صبح و مغرب و عشاء میتواند حمد و سوره را بلند یا آهسته بخواند و در صورت بلند خواندن، بنابراحتیاط واجب، نامحرم صدای او را نشنود. خانم‌های کهنسال مطلقاً مخیّرند.

مسأله 1037- نمازی که حمد و سوره آن باید بلند خوانده شود، اگر روی علم و عمد آهسته خوانده شود، آن نماز باطل است، چنان‌که نمازی که باید آهسته خوانده شود، اگر با علم و عمد بلند خوانده شود، آن نماز باطل است؛ ولی اگر در جایی که باید بلند خوانده شود، بر اثر فراموشی یا کوتاهی (نه تقصیر) در یادگرفتن حکم شرعی آن، آهسته خوانده شد، نماز صحیح است و اگر در بین خواندن حمد و سوره یادش بیاید، یا به حکم شرعی آگاه شود، لازم نیست مقداری را که خوانده، دوباره بخواند.

مسأله 1038. صدای نمازگزار در نمازهایی که باید بلند خوانده شوند، نباید به صورت فریاد باشد، چنان‌که در نمازهایی که باید آهسته خوانده شوند، نباید آن‌قدر کوتاه باشد که خود نمازگزار بدون مانع آن را نشنود؛ وگرنه در هر دو صورت، نماز باطل است.

مسأله 1039- نمازگزار باید تمام کلمات واجب، اعم از قرائت و ذکر را، صحیح ادا نماید. کسی که قادر بر تلفّظ صحیح نیست، به هر صورتی که میتواند اکتفا نماید و احتیاط مستحب، آن است که نماز را به جماعت اقامه کند، هرچند تسبیحات اربع و ذکرهای واجب دیگر را برابر با عجز خود ادا نماید.

مسأله 1040- نمازگزاری که میتواند کلمات و ذکر و دعای واجب را صحیح ادا کند و آفتی در زبان ندارد، باید همه آن‌ها را فراگیرد تا صحیح ادا نماید و در تنگی وقت، احتیاط واجب، آن است که نماز را به جماعت اقامه نماید. در صورت عدم امکان جماعت، نمازش با همان وصفی که دارد، صحیح است، هرچند بر اثر یاد نگرفتن کیفیّت ادای کلمات گناه کرده است.

مسأله 1041- بنا بر احتیاط واجب برای یاد دادن احکام واجبِ نماز مزد نگیرند و مسئول اموال بیت المال باید نیاز یاد دهندهٔ احکام واجب نماز را برطرف نماید. دریافت مزد برای یاد دادن احکام مستحبِ نماز، جایز است.

مسأله 1042- تمام کلمات، حروف و حرکت‌های قرائت، ذکر و دعای واجب نماز باید بدون غلط ادا شود. ترک یا جابه‌جایی عمدی آن‌ها موجب بطلان نماز است.

مسأله 1043-کسی که کلمه یا حرف یا حرکت خاص را صحیح بداند و برابر آن، نمازهای گذشته را اقامه کرده باشد و بعد از آن بفهمد که درست نبوده، لازم نیست دوباره آن را در وقت ادا یا در خارج وقت، قضا نماید.

مسأله 1044-کلماتی که دارای حروف متشابه‌اند و مخارج آن‌ها متفاوت است ـ مانند «صاد و دال و زاء وظا» ـ در صورتی که برخی از آن‌ها صحیح و بعضی غلط باشند، باید صحیح آن یاد گرفته و ادا شود؛ نیز حرکت اول یا وسط کلمه را باید ادا کرد؛ اما حرکت پایان کلمه، در صورتی که همواره آن را وقف ـ یعنی ساکن ـ نماید، فراگیری صحیح آن، لازم نیست و در صورت وقفِ به حرکت ـ بنا بر جواز آن ـ باید حرکت آن را یاد بگیرد.

مسأله 1045- وقفِ به حرکت و وصلِ به سکون، جایز است، هرچند احتیاط مستحب، ترک آن است. وقفِ به حرکت، آن است که حرکت حرف آخر کلمه را ظاهر کند و بین این کلمه و کلمه دیگر، لحظه‌ای ساکت شود و وصلِ به سکون، آن است که حرکت حرف آخر کلمه را ظاهر نکند و بدون مکث، کلمه بعدی را بگوید.

مسأله 1046- ادای حروف از مخارج متعارف که در عرف عرب صحیح است، کافی است، هرچند مطابق قواعد تجویدی نباشد و در این جهت، فرقی بین شَدّ (تشدید) و مدّ نیست.

مسأله 1047- مدِّ واجبِ احتیاطی، جایی است که پس از حرف مدّ باشد. حرف مدّ عبارت است از واوی که قبل از او حرکت پیش (ضمّه) است و یایی که قبل از آن، حرکتِ زیر (کسره) است و اَلِفی که پیش از آن، حرکت زَبَر (فتحه) است و پس از آن (در همان کلمه)، همزه باشد؛ مانند کلمه «جَاء» و «سُوء» و «جِیء» یا پس از آن‌ها سکون لازم باشد مانند ﴿الضّالین﴾.

مسأله 1048- نمازگزار در رکعت سوم نماز مغرب و رکعت سوم و چهارم نماز ظـهـر و عـصـر و عشاء باید حمـد بخواند یا یک مرتبه «سُبحانَ اللهِ وَ الحَمدُ للهِ وَ لا اِلهَ إِلّا اللهُ وَ اللهُ أکبَر» بگوید. احتیاط مستحب، سه بارگفتن آن است. نمازگزار میتواند در رکعت سوم مثلاً حمد را بخواند و در رکعت چهارم تسبیحات اربع را یا به عکس. در این جهت، فرقی بین نماز جماعت و فرادا نیست.

مسأله 1049- هر نمازگزار (اعم از زن و مرد) واجب است قرائت رکعت سوم و چهارم نماز را آهسته انجام دهند و اگر خواستند سورهٔ حمد بخوانند به احتیاط واجب بسم الله... را آهسته بگویند.

مسأله 1050- کسی که نمیتواند تسبیحات را صحیح ادا کند، باید در رکعت سوم و چهارم سوره حمد را بخواند.

مسأله 1051- هرگاه در رکعت اول یا دوم نماز سهواً تسبیحات بخواند و پیش از رکوع آگاه شود، باید حمد و سوره را بخواند و اگر در حال رکوع یا پس از آن آگاه شود، نماز او صحیح است و در هر دو حال، بنا بر احتیاط مستحب، جهت زیاد نمودن تسبیحات، سجده سهو به جا آورد.

مسأله 1052- اگر در دو رکعت آخر نماز به عنوان اینکه دو رکعت اول نماز است، حمد بخواند، نماز او صحیح است؛ چه پیش از رکوع آگاه شود؛ چه در حال رکوع و چه پس از آن، چنان‌که در دو رکعت اول نماز، به خیال آنکه دو رکعت آخر نماز است و حمد در آن‌ها کافی است، سوره حمد بخواند، نماز او صحیح است؛ چه پیش از رکوع آگاه شود؛ یا پس از رفتن به رکوع. البته اگر قبل از رکوع آگاه شد، بنا بر احتیاط واجب، سوره را باید بخواند.

مسأله 1053-هرگاه در دو رکعت آخر نماز؛ قصد خواندن حمد داشت و تسبیحات بر زبان او آمد یا قصد گفتن تسبیحات داشت و حمد بر زبان او آمد، در صورتی که آنچه بر زبان او آمد اصلاً مورد قصد نماز او نبود، باید آن را رها کند و دوباره حمد یا تسبیحات را به قصد نماز بخواند و در صورتی که عادت او این بوده، هر کدام از این دو بر زبان آمد، همان به‌عنوان قرائت نماز باشد، کافی است.

مسأله 1054- کسی که عادت دارد در رکعت سوم و چهارم نماز تسبیحات بخواند، اگر بدون قصد قرائت نماز، مشغول حمد شد، باید آن را رها کند و دوباره حمد یا تسبیحات بخواند؛ ولی اگر از عادت خود غفلت نموده و به قصد امتثال دستور نماز، حمد را خواند، کافی است و نماز او صحیح است.

مسأله 1055- پس از تسبیحات رکعت سوم و چهارم، مستحب است استغفار کند؛ مثلاً بگوید «أَستَغفِرُاللهَ رَ‌بِّي» و یا بگوید «اَللَّهُمَّ اغْفِر لي» و اگر در حال استغفار شک کند که حمد یا تسبیحات را گفته یا نه، به شک خود اعتنا نکند؛ امّا اگر استغفار را به عنوان ذکر مطلق که در هر حال مطلوب است ـ نه به عنوان دستور خاص در دو رکعت آخر نماز ـ گفته است، باید به شک خود اعتنا کند و حمد یا تسبیحات را بگوید؛ نیز اگر در حال رفتن به رکوع و پیش از رسیدن به حدّ رکوع شک نمود، باید برگردد و حمد یا تسبیحات را بگوید.

مسأله 1056- هرگاه شک کند که آیه یا ذکری از اذکار نماز را گفته یا نه، یا آن را صحیح ادا کرده یا نه، تا وارد جزء بعدی نماز نشده باشد، باید آن را به صورت صحیح بگوید و اگر وارد جزء بعدی شد، لازم نیست به شک خود اعتنا کند، هرچند آن جزء بعدی رکن نباشد.

امور مستحب در قرائت نماز

مسأله 1057- مستحب است پیش از شروع در قرائت رکعت اول نماز بگوید: «أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الر‌َّجِیمِ». حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف نماید. درصورتی که مأموم است؛ یا خود به تنهایی نماز اقامـه میکند، بعد از حمـد بگوید: «الحَمدُ للهِ رَبِّ العٰالَمینَ». در رکعت اول هر نماز سوره ﴿إِنَّا أَنْزَلْناهُ﴾ و در رکعت دوم آن ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ﴾ بخواند. پس از ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ﴾ بگوید: «کَذٰلِكَ اللهُ رَ‌‌بِّي» (یک تا سه بار). معانی آیات و اذکار را به ذهن آورده و خواهان نعمت الهی و برکناری از نقمت او باشد. «بِسمِ اللهِ...» را در نمازهایی که آهسته خوانده میشود، بلند بخواند.

امور مکروه در قرائت نماز

مسأله -1058 یكم: ترک سوره ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ﴾ در نمازهای یک شبانه روز. دوم: خواندن ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ﴾ به یک نفس. سوم: یک سوره را در دو رکعت خواندن، مگر سوره ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ﴾.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -