انهار
انهار
مطالب خواندنی

دستور كشتن شتر (نحر)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

(مسأله 2595) اگر بخواهند شتر را بكشند كه بعد از جان دادن پاك و حلال باشد1، بايد با پنج شرطي2 كه براي سر بريدن حيوانات گفته شد، كارد يا چيز ديگري را كه از آهن و برنده باشد3، در گودي بين گردن و سينه اش فرو كنند4.

1-زنجاني: پاك و در نتيجه حلال باشد...

2-خوئي، زنجاني، وحید، تبریزی: با شرائطي...

اراكي، فاضل: با شش شرطي...

3-زنجاني: كارد يا چيز برنده ديگري مانند آن را...

4- جوادی آملی: و این عمل را «نَحر» مى‌گویند.

*****

گلپايگاني، صافي: مسأله ۲۶۰۴- در تذكيه شتر علاوه بر پنج شرطي كه براي سر بريدن حيوانات گفته شد، بايد كارد يا چيز ديگري را كه از آهن و برنده باشد، در گودي بين گردن و سينه اش فرو كنند.

سيستاني: مسأله ۲۶۱۳- شتر را براي حلال و پاك بودن به جاي سر بريدن بايد نحر كنند، و دستور آن چنين است كه با رعايت شرايط سر بريدن كه ذکر شد، كارد يا چيز ديگري را كه از آهن و برنده باشد، در گودي بين گردن و سينه اش فرو كنند، و بهتر آن است كه شتر هنگام نحر ايستاده باشد.

مکارم: مسأله 2227 - برای کشتن شتر باید با پنج شرطی که برای سربریدن حیوانات گفته شد کارد و یا چیز دیگری که از آهن و برنده باشد در گودی پایین گردنش فرو کنند و این عمل را نحر می گویند.

مظاهری: مسأله ۲۱۸۶- شتر را به جاى ذبح بايد نحر كرد، يعنى كارد را در گودى پايين گردنش فرو كنند و فرق نمى‏كند كه ايستاده باشد يا زانوها را به زمين زده باشد يا خوابيده باشد ولى بهتر است كه ايستاده باشد و آنچه در ذبح گفته شد در نحر هم بايد مراعات شود.

(مسأله 2596)(وقتي مي خواهند كارد را به گردن شتر فرو ببرند، بهتر است1كه شتر ايستاده باشد ولي2) اگردر حالي كه زانوها را به زمين زده، يا به پهلو خوابيده و جلو بدنش رو به قبله است3، كارد را در گودي گردنش فرو كنند اشكال ندارد.

این مسأله در رساله آیت الله  سبحانی نیست.

1-مكارم: مطابق بعضي از روايات بهتر است...

2-[قسمت داخل پرانتز در رساله آيت الله بهجت نيست]

3-خوئي، اراكي، گلپايگاني، تبريزي، صافي: به پهلو خوابيده و دست و پا و سينه اش رو به قبله است...

سيستاني، مظاهری: رجوع كنيدبه ذيل مسأله 2595.

(مسأله 2597) اگر به جاي اين كه كارد در گودي گردن شتر فرو كنند سر آن را ببرند، يا گوسفند و گاو و مانند اينها را مثل شتر، كارد در گودي گردنشان فرو كنند1، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است2، ولي اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است به دستوري كه گفته شد كارد در گودي گردنش فرو كنند، گوشت آن حلال و بدن آن پاك است3. و نيز اگر كارد در گودي گردن گاو يا گوسفند يا مانند اينها فرو كنند و تا زنده است سر آن را ببرند4 حلال و پاك مي باشد.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1-مكارم: گوشت آنها حلال نيست، ولي اگر بعد از اين كار هنوز حيوان زنده باشد و فوراً او را بر طبق دستور شرع بكشند، گوشتش حلال است.

2-زنجاني: بدن آنها نجس بوده و در نتيجه گوشت آنها حرام است...

3-زنجاني: بدن آن پاك و در نتيجه گوشت آن حلال است...

جوادی آملی: {پایان مسأله}

4-فاضل: سر آن را به دستوري كه گفته شد ببرند...

زنجاني: سر آن را با رعايت شرايط ببرند پاك و در نتيجه گوشت آن حلال است.

*****

سيستاني: مسأله ۲۶۱۴- اگر بجاي نحر سر شتر را ببرند يا گوسفند و گاو و مانند اينها را مثل شتر نحر كنند، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است، ولي اگر شتر را ذبح كنند و پيش از مردن آن را نحر نمايند گوشت آن حلال و بدن آن پاك است و نيز اگر گاو يا گوسفند و مانند اينها را نحر كنند و پيش از مردن سر آنها را ببرند حلال و پاك مي باشند.

مظاهری:مساله ۲۱۸۷- اگر به جاى اينكه شتر را نحر كنند سر آن را ببرند، و يا به جاى اينكه غير شتر را ذبح كنند آن را نحر كنند فايده ندارد.

مسائل اختصاصی

مظاهری:مساله۲۱۸۸- ذبح بايد روى حيوان زنده واقع شود و اگر معلوم نيست زنده است يا مرده بايد در موقع سر بريدن حركتى داشته باشد گرچه چشم يا دم خود را حركت‏دهد، و اگر حركتى نداشت گرچه خون فراوانى هم از او برودحلال‏نيست.

جوادی آملی: مسأله 2649- گوشت‌هایى که در بازار مسلمانان داد و ستد مى‌شود و احتمال داده شود که به صورت شرعى ذَبح شده، حلال و پاک و خرید و فروش آن جایز است.

جوادی آملی: مسأله 2650- گوشتها یا مرغهاى سربریده‌اى که از بلاد کفر مى‌آورند، مردار محسوب شده و محکوم به نجاست و حرمت است و خرید و فروش آن‌ها جایز نیست؛ مگر آنکه ذَبح شرعى آن‌ها ثابت شود.

(مسأله 2598)اگر حيواني سركش شود و نتوانند آن را به دستوري كه در شرع معين شده بكشند، يا مثلاً در چاه بيفتد و احتمال بدهند كه در آنجا بميرد و كشتن آن به دستور شرع ممكن نباشد1، چنانچه با چيزي مثل شمشير كه بواسطه تيزي آن بدن زخم مي شود به بدن حيوان زخم بزنند2 و در اثر زخم جان بدهد حلال مي شود و رو به قبله بودن آن لازم نيست، ولي بايد شرطهاي ديگري را كه براي سر بريدن حيوانات گفته شد دارا باشد.

1- زنجاني: هر جاي بدنش را كه زخم بزنند و در اثر زخم جان بدهد پاك و در نتيجه حلال مي شود و رو به قبله بودن آن لازم نيست، ولي بايد شرطهاي ديگري را كه براي سر بريدن حيوانات گفته شد دارا باشد.

وحید: هر جای بدنش را که با مثل شمشیر و خنجر و نیزه و مانند این ها زخم بزنند و در اثر زخم زدن جان بدهد حلال می شود و روبه قبله بودن آن لازم نیست ولی باید شرط های دیگری را که برای کشتن حیوانات ذکر شد دارا باشد.

سیستانی: هر جای بدنش را که زخم بزنند و در اثر زخم جان بدهد، حلال می‌شود، و رو به قبله بودن آن لازم نیست، ولی باید شرط‌های دیگری را که برای سربریدن حیوانات ذکر شد دارا باشد.

2-مكارم: چنانچه با چيز برنده اي مانند كارد، جايي از بدنش را زخم كنند...

گلپايگاني، خوئي، تبريزي، صافي، بهجت: احتمال بدهند كه در آنجا بميرد و كشتن آن بدستور شرع ممكن نباشد، هر جاي بدنش را كه زخم بزنند...

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 2594 (شرط اول)


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -