انهار
انهار
مطالب خواندنی

اشیایی که به آنها زکات تعلق می گیرد

بزرگ نمایی کوچک نمایی
زکات گوسفند
سؤال1731. شخصى حدود چهارصد و پنجاه رأس گوسفند دارد که شش ماه از سال علف صحرا مى‏خورند و شش ماه دیگر همراه با علوفه صحرا، علوفه دستى نیز به گوسفندان مى‏دهد (مانند: یونجه خشک شده و جو). آیا به این گونه گوسفندان زکات تعلّق مى‏گیرد؟
پاسخ: اگر در تمام سال چرنده بودن بر آن‏ها صدق مى‏کند، باید زکات بدهد.
انگورهاى غیر قابل کشمش شدن
سؤال1732. بعضى از اقسام انگور که قابل کشمش شدن نمى‏باشد و اگر خشک شود ارزشى ندارد، ـ یعنى قابل استفاده نیست ـ ، آیا زکات دارد؟
پاسخ: اگر وقتى خشک مى‏شود، کشمش بر آن صادق نیست، زکات ندارد.
زکات غلاّت اربعه به دست آمده از ملک ثلث یا وقفى
سؤال1733. اگر غلاّت اربعه که از ملک ثلث و یا وقفى به دست مى‏آید، به حدّ نصاب برسد، زکات دارد؟
پاسخ: زکات در ملک شخصى است نه در ملک نوع، مانند نوع فقرا، واللّه‏ العالم.
زکات ثلث اموال میّت
سؤال1734. شخصى وصیّت کرده ثلث مال او جهت خیرات مصرف شود. ثلث او 200 نخل خرما است. اگر محصول خرما به حد نصاب برسد، به آن زکات تعلّق مى‏گیرد؟ آیا بر وصىّ واجب است زکات آن را بدهد یا بر شخص دیگر؟
پاسخ: ظاهرا واجب نیست، مگر این که یقین کرده باشد حقوق بر او تعلّق گرفته، ولى وصیت کننده نداده است.
عدم تعلّق زکات به نخل وصیّت شده براى امام حسین ـ علیه‏السّلام ـ
سؤال1735. شخصى تعدادى نخل خرما براى امام حسین ـ علیه‏السّلام ـ در حسینیه‏اى خاص وقف کرده است تا خرج عزادارى شود. اگر محصول آن‏ها به حدّ نصاب برسد، آیا به آن‏ها زکات تعلق مى‏گیرد؟ و در صورتى که متعلّق زکات باشند؛ آیا بر متولّى است که پرداخت کند؟
پاسخ: متعلّق زکات نمى‏شود.
زکات گندم و جوى مخلوط
سؤال1736. در بعضى از محلّ‏ها رسم است که گندم و جو را درهم و مخلوط مى‏کارند. پس از چیدن اگر از هم جدا شوند، هیچ‏کدام به نصاب نمى‏رسد. امّا مخلوط هر دو ـ که به آن خلطک مى‏گویند ـ به مقدار نصاب است و به همین نحو آن را به مصرف مى‏رسانند. آیا زکات آن واجب است یا نه؟
پاسخ: اگر یکى اندک است که غلبه با صدق دیگرى است، ملاک محاسبه همان دیگرى است و زکات دارد. ولى اگر آن‏چه مخلوط شده زیاد است و قابل مسامحه نیست، هر کدام نصاب جدا دارد و در فرض سؤال مجموعا زکات ندارد.
عدم تعلّق زکات به زراعت حقّ‏الزحمه
سؤال1737. آیا کارگران کشاورزى که سهمى از زراعت را به عنوان دست‏مزد مى‏گیرند، موظّف به دادن زکات آن‏ها هستند؟
پاسخ: تعلّق نمى‏گیرد.
تعلق زکات بر تخم زراعت سال آینده
سؤال1738. اگر تخمى که براى زراعت سال بعد از محصول امسال بر مى‏دارند، به اندازه‏ى نصاب باشد، به آن‏ها زکات تعلق مى‏گیرد؟
پاسخ: ظاهرا زکات به آن‏ها تعلق مى‏گیرد، مگر این که از باب مؤنه، بدل بذر سابق یا مخارج دیگر بردارد. (به توضیح مذکور در مسأله‏ى 1495 رساله.)
کاشتن گندمى که خمس و زکات به آن تعلق گرفته است
سؤال1739. شخصى گندمى که به آن خمس و زکات تعلق گرفته، کاشته است. تکلیف او نسبت به خمس و زکات محصولى که به دست مى‏آورد، چیست؟
پاسخ: باید از حاکم شرع اجازه بگیرد و با او مصالحه کند.
زکات گندمى که بابت ما الاجاره پرداخت مى‏شود
سؤال1740. مالکى مقدارى از زمین مزروعى خود را به صورت اجاره به دیگرى واگذار نموده و مال الاجاره از گندم تعیین شده است. اگر گندم مال‏الاجاره به تنهایى به حد نصاب برسد، آیا زکات دارد؟ اگر همراه با بقیه گندم‏ها به حدّ نصاب برسد، چه طور؟
پاسخ: در هر صورت زکات ندارد.
زکات گندم قرضى باز پس گرفته شده
سؤال1741. اگر کشاورزى به شخصى حدود دو تن گندم قرض داده باشد، پس از باز پس‏گیرى، آیا باید زکات آن را بدهد؟
پاسخ: بلى اگر در ملک او دانه گندم سفت نشده ـ که وقت تعلّق زکات است، باید زکات آن را بدهد ـ و وقت باز پس گرفتن دخالتى ندارد.
گندم قرضى زکات داده شده
سؤال1742. کشاورزى به کشاورز دیگرى از گندمى که زکات آن داده شده، به مقدار بیش از حد نصاب قرض مى‏دهد، آیا موقع پس گرفتن مى‏تواند بگوید گندم زکات داده را به من بده یا نه؟
پاسخ: بله، مى‏تواند بگوید؛ مگر این که آن چه را گرفته خرج زراعت کرده باشد و بخواهد از باب اخراج مؤنه، عوض قرض را بپردازد.
زکات گندم قرض گرفته شده
سؤال1743. کشاورزى از کشاورز دیگر، بیشتر از حد نصاب، گندم قرض مى‏گیرد. آیا این کشاورز باید زکات گندم قرض گرفته را بدهد یا خیر؟ اگر فرد قرض دهنده، زکات آن‏ها را داده باشد، چه طور؟
پاسخ: خیر، زکات غلاّت بر کسى واجب است که در وقت تعلّق ملک او بوده است و اگر قرض دهنده ولو از مال دیگر داده دیگر لازم نیست قرض گیرنده بدهد و اگر بداند قرض دهنده مطلقا زکات آن را نمى‏دهد، نمى‏تواند در مقدار زکات تصرّف کند.
تعلق زکات به جو که جهت تغذیه‏ى حیوانات به کار مى‏رود
سؤال1744. آیا جویى که جهت غذاى دام و طیور کاشته مى‏شود و براى غذاى انسان مورد استفاده قرار نمى‏گیرد، زکات دارد؟
پاسخ: بله، زکات دارد.
تعلق زکات بر محصول مشاع
سؤال1745. در زمین‏هایى که به صورت مشاعى کشت مى‏شود، مجموع محصول از حد نصاب بیشتر است، ولى محصول هر یک از افراد، کمتر از حد نصاب مى‏باشد، آیا به این محصول، زکات تعلق مى‏گیرد؟
پاسخ: خیر، تعلق نمى‏گیرد.
زکات انگورهاى تازه که کشمش آن به حد نصاب مى‏رسد
سؤال1746. اگر انگور را قبل از کشمش شدن بفروشند، در صورتى که کشمش آن به حدّ نصاب برسد، آیا زکات بر انگورها واجب است یا خیر؟
پاسخ: بله، زکات آن بر فروشنده واجب است.
واجب شدن زکات قبل از اجاره دادن نخلستان
سؤال1747. اگر هنگام عقد اجاره نامه بین مالک نخلستان و مستأجر، زکات بر خرماها واجب شده باشد و خرما هنوز چیده نشده باشند، پرداخت زکات آن بر عهده‏ى چه کسى است و به چه نحو باید پرداخت شود؟
پاسخ: زکات آن بر عهده‏ى موجر است که از عین آن یا قیمت آن ادا کند.
به حد نصاب رسیدن محصول خرما همراه با خرماى هدیه داده شده
سؤال1748. محصول خرماى من به حدّ نصاب نرسیده است، امّا شخصى مقدارى خرما براى من هدیه آورده است که مجموعا با محصول من به حد نصاب مى‏رسد، آیا زکات به آن‏ها تعلّق مى‏گیرد؟
پاسخ: خیر، تعلق نمى‏گیرد.
باغ خرماى اجاره‏اى که جهت تفریح و میهمانى استفاده مى‏شود
سؤال1749. مالکى باغ خرماى خود را اجاره مى‏دهد و فکر مى‏کند که مستأجر قصد استفاده از محصول خرما را دارد ولیکن مشاهده مى‏کند که مستأجر از باغ، جهت تفریح و برپایى میهمانى استفاده مى‏کند. زکات محصول خرما بر عهده‏ى چه کسى مى‏باشد؟
پاسخ: بر عهده‏ى مستأجر است که محصول در ملک او شروع به زردشدن یا قرمز شدن نموده است.
زکات برنج
سؤال1750. در برخى روایات زکات برنج را مطرح کرده‏اند که حمل بر استحباب شده است. آیا با وجود این که در بعضى مناطق، برنج به طور وسیعى کشت مى‏شود، آیا حکم به وجوب زکات آن نمى‏شود؟
پاسخ: خیر.
فروختن متعلَّق زکات قبل از زمان وجوب
سؤال1751. اگر متعلّقات نه گانه زکات قبل از زمان وجوب زکات بر آن‏ها فروخته شوند، زکات از آن‏ها ساقط است؟
پاسخ: بله، از فروشنده ساقط مى‏شود.
مواردى که در صورت پرداخت زکات، در سال‏هاى بعد هم زکات دارند
سؤال1752. کدام یک از موارد مشمول زکات، در صورت پرداخت زکات آن، در سال‏هاى بعد هم، اگر به حد نصاب برسند، زکات دارند؟
پاسخ: موارد انعام ثلاثه (شتر، گاو، گوسفند) و نقدین (طلا و نقره).
زکات مال التّجاره
سؤال1753. آیا مال التّجاره هم زکات دارد؟ زکات آن واجب است یا مستحب؟ مقدار و حد نصاب آن چه قدر است؟
پاسخ: با شرایطى مستحب است که از جمله این شرایط، رسیدن به حد نصاب طلا یا نقره در تمام سال است، پس اگر مدتى از حد نصاب کمتر شود، زکات استحبابى ندارد.
شمول زکات بر قرض
سؤال1754. آیا زکات شامل دین (قرض) هم مى‏شود؟ در این صورت زکات آن بر عهده‏ى وام دهنده است یا وام گیرنده؟
پاسخ: اگر کسى طلا و نقره یا چیز دیگرى که زکات آن واجب است قرض کند و یک سال نزد او بماند، باید زکات آن را بدهد و بر کسى که قرض داده، چیزى واجب نیست.
زکات دیگرى غیر از زکات تسعه و فطره
سؤال1755. آیا به غیر از زکات موارد نه گانه و زکات فطره، زکات واجب یا مستحبى دیگرى وجود دارد؟
پاسخ: در چیزهایى که از زمین مى‏روید و با پیمانه یا وزن معامله مى‏شود و از چیزهایى نیست که مثل سبزى‏جات زود فاسد مى‏شود، زکات مستحب است و زکات مال التّجاره هم با شرایطى مستحب است.
تعلّق زکات به طلاى مسکوک
سؤال1756. آیا به سکّه‏هایى از قبیل اشرفى، پهلوى، بهار آزادى و... زکات تعلّق مى‏گیرد؟
پاسخ: بلى، زکات دارد. اگر طلا و مسکوکِ به سکّه رایج باشد.
عدم شمول زکات بر اسکناس
سؤال1757. آیا زکات که بر درهم و دینار تعلّق مى‏گیرد، شامل اسکناس و سکّه‏هاى ریالى نیز مى‏شود؟
پاسخ: شامل آن‏ها نمى‏شود.
تعلق زکات بر سکّه‏هاى طلاى غیر رایج
سؤال1758. آیا بر سکّه‏هاى طلایى که غیر رایج‏اند، زکات تعلق مى‏گیرد؟
پاسخ: خیر، تعلّق نمى‏گیرد، (مسأله‏ى 1507 رساله).
رایج بودن سکه بهار آزادى
سؤال1759. آیا سکه بهار آزادى زکات دارد یا غیر رایج محسوب مى‏شود؟
پاسخ: سکّه بهار آزادى زکات دارد و براى رواج آن همین که در مهریه‏ى زنان و جوایز و مانند این‏ها کافى است.
زکات طلاهاى زرگرى
سؤال1760. سرمایه‏ى طلا فروشى به صورت شمش یا سکّه مسکوک یا طلاهاى زینتى مانند: گوشواره، انگشترى، سینه‏ریز و غیره مى‏باشد. اگر مقدارى از سکّه‏ها هم‏چنان بماند و سال بر آن بگذارد، تکلیف او نسبت به پرداخت زکات چیست؟
پاسخ: زکات با سایر شروطش لازم است.
لزوم سال در سکّه
سؤال1761. جوانى هستم که به واسطه‏ى بیمارى مادرزادى، قادر به حرکت نمى‏باشم و در کنار خانواده زندگى مى‏نمایم. حدود یک سال است پول‏هاى خود را تبدیل به سکّه نموده‏ام تا پس از گران شدن، آن‏ها را فروخته، درآمدى از آن راه داشته باشم. اگر به حدّ نصاب برسد، زکات به آن تعلّق مى‏گیرد؟ این معامله از نظر شرع چه صورتى دارد؟
پاسخ: در آن‏چه که سال معتبر است، در بین سال اگر تبدیل شود، وجوب پرداخت زکات ثابت نیست و این معامله مانعى ندارد.
زکات طلاى مسکوکى که چند سال پرداخت نشده است
سؤال1762. طلایى است مسکوک که مقدار آن بیش از حدّ نصاب مى‏باشد و چندین سال است زکات آن داده نشده است، آیا نسبت به تأخیر در پرداخت زکات سال‏هاى گذشته، اشتغال ذمّه است یا فقط معصیت کرده و با پرداخت زکات فعلى، تدارک مى‏شود؟ اگر از چهل دینار یک دینار را باید بدهد، در صورتى که به پول رایج، به قیمت در آورده و پرداخت نمود و آن یک دینار در ملک او باقى ماند، آیا باز هم نصاب زکات، نسبت به چهل دینار باقى است؟ پس از پرداخت زکات، اگر در سال‏هاى بعد، بقیه طلا که باز هم بیش از حدّ نصاب است باقى‏مانده، آیا مجدّدا مشمول حکم زکات مى‏شود؟
پاسخ: نصاب اوّل طلاى مسکوک که بیست مثقال شرعى است، اگر زکات آن ـ که نصف مثقال شرعى است ـ پرداخت نشده تا چند سال فقط یک زکات بر او است. و اگر پرداخت شد و از عین و به قدر نصاب نماند، چیزى بر آن نیست و اگر از قیمت پرداخت شد، پس تا مقدار نصاب محفوظ و باقى است، باید در سال‏هاى آینده زکات همان قدر نصاب را بدهد و تکرار نماید. و اما اگر بیش از نصاب داشت، در هر سال تکرار مى‏شود تا به مرز نصاب اوّل برسد؛ هر چند در این سال‏ها اداى زکات نکند. فقط غلاّت اربعه، اگر زکات آن‏ها داده شد، دیگر، در سال‏هاى دیگر اگرچه نصاب، باقى باشد زکات نیست.
خمس و زکات سکّه‏ى هدیه شده
سؤال1763. اگر هدیه، سکّه طلا باشد به آن خمس تعلّق مى‏گیرد یا زکات؟
پاسخ: بنابر احتیاط واجب به زاید بر مؤونه خمس تعلّق مى‏گیرد و اگر به حدّ نصاب برسد، بعد از گذشت 11 ماه هلالى و داخل شدن ماه دوازدهم زکات هم دارد.
سکّه‏ى هدیه داده شده
سؤال1764. آیا به سکّه‏هاى طلایى که به عنوان هدیه به شخصى داده‏اند، زکات تعلّق مى‏گیرد؟ در صورت شمول زکات، آیا مى‏توان آن مبلغ را به حساب دولت واریز نمود و زکات را از مالیات دولتى محاسبه نمود؟
پاسخ: زکات تعلّق مى‏گیرد و نمى‏توان محاسبات دولت را داخل در زکات نمود.
پول‏هاى کاغذى
سؤال1765. آیا بر پول‏هاى کاغذى، زکات تعلّق مى‏گیرد؟
پاسخ: زکات ندارد، ولى خمس در زاید بر مؤونه واجب است.
تعلق زکات به طلاى سفید (پلاتین)
سؤال1766. آیا به طلاى سفید که در اصل اسم آن پلاتین است، زکات تعلق مى‏گیرد؟
پاسخ: مادّه پلاتین غیر از طلا است و به همین جهت زکات ندارد.
سکه‏هایى که به صورت دستبند و زیورآلات درآمده
سؤال1767. آیا به سکه‏هاى طلاى قدیمى که به صورت دستبند یا خلخال بوده و سال‏ها استفاده‏ى زینتى از آن‏ها شده، زکات تعلق مى‏گیرد؟
پاسخ: اگر معامله با آن سکه‏ها رایج باشد، زکات دارد؛ ولى اگر طورى شود که معامله با آن به عنوان مسکوک رایج نباشد، زکات ندارد.
تعلق زکات بر سکه‏هاى طلاى قدیمى
سؤال1768. اگر سکه‏هاى طلاى قدیمى، وجه رایج نباشد، بلکه خودش به مانند یک جنس مورد معامله قرار بگیرد و قیمت آن کم و زیاد شود، متعلق زکات است یا خیر؟
پاسخ: خیر.
تعلق زکات بر زیورآلاتى که شوهر مى‏خرد
سؤال1769. آیا بر طلا و زیور آلاتى که شوهر براى همسر خود مى‏خرد، زکات تعلق مى‏گیرد؟
پاسخ: خیر.
پرداخت زکات طلاى مسکوک به پول رایج
سؤال1770.اگر چهل مثقال مسکوک طلا موجود باشد، یک مثقال زکات آن است، اگر این یک مثقال را به پول رایج حساب کند و پرداخت نماید، آیا در سال بعد نیز بر این چهل مثقال طلا، زکات واجب مى‏شود؟
پاسخ: بله، واجب مى‏شود.
زمینى که با کانال مشروب مى‏شود
سؤال1771. زمینى به وسیله آب درّه‏اى مشروب مى‏شود که از چند کیلومتر دورتر به وسیله کانال به آن جا متصل مى‏شود. آیا در زکات، مانند مشروب شدن به آب نهر مى‏باشد؟ حکم همین مسأله را درباره قنات نیز بیان فرمایید.
پاسخ: در جهت زکات، مانند مشروب شدن به آب نهر است که در سال اوّلى که حفر کانال و این علاج را کرده‏اند، زکات آن نصف عشر است و در سال‏هاى دیگر عشر است و همین طور است در آبیارى به وسیله قنات.
زکات طلاى مسکوکى که چند سال پرداخت نشده است
سؤال1772. سکه‏هاى طلایى بیش از حد نصاب موجود مى‏باشد که چندین سال است زکات آن‏ها داده نشده است. با توجه به تأخیر پرداخت زکات در سال‏هاى گذشته، به ازاى هر سال باید زکات پرداخت نماید یا این که یک بار پرداختن کافى است؟
پاسخ: اگر به یک بار زکات دادن از حدّ نصاب ناقص مى‏شود، یک بار واجب است و اگر ناقص نشود، به ازاى هر سالى که ناقص نشود زکات واجب است.
بذر غلاّت
سؤال1773. تخمى که زکات آن را داده‏اند، آیا در سال‏هاى بعد مى‏توانند همان مقدارى که در سال پیش زکات آن را پرداخته‏اند، از محصول بردارند و زکات آن را ندهند یا این که باید در سال‏هاى بعد زکات آن مقدار تخم را بدهند؟
پاسخ: قیمت آن را از محصول کم مى‏کنند و هم چنین سایر مخارج را و سپس ملاحظه مى‏کنند به حدّ نصاب هست یا خیر

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -