انهار
انهار
مطالب خواندنی

گزیده ای از فضائل و معجزات امام حسین علیه السلام

بزرگ نمایی کوچک نمایی
1- امام باقر علیه السلام فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در خانه ام سلمه بود وبه او سفارش نمود که کسی نزد آن حضرت نیاید حضرت حسین در آنوقت خردسال بود وارد شد. ام سلمه نتوانست جلو او را بگیرد ولی دنبالش آمد. دید حسین علیه السلام روی سینه آن حضرت است و آن جناب گریه می کند و چیزی در دست دارد و ان را می بوسد
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: ای ام سلمه! این جبرئیل است که به من خبر می دهد این حسین کشته می شود و این خاکی است که روی آن به شهادت می رسد آن را نزد خود نگهدار چون تبدیل به خون شد بدان حبیبم کشته شده است.
ام سلمه عرض کرد: یا رسو الله از خداوند بخواه که از او دفع نماید
پیامبر فرمود: از خداوند درخواست نمودم ولی حق تعالی به من وحی فرمود که برای او درجه و مقامی است که هیچ کس بدان نمی رسد و او شیعیانی دارد که شفاعت می کنند و شفاعت آنان پذیرفته می شود.
و به راستی مهدی علیه السلام از فرزندان اوست خوشا به حال کسی که از اولیای حسین علیه السلام باشد به خدا سوگند شیعیانش در روز قیامت رستگار و کامیابند.
*****
2- ابی ذر گوید: دیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم حسن و حسین علیهما السلام را می بوسید و می فرمود: هر که حسن و حسین علیهما السلام و ذریه ایشان را از روی اخلاص دوست داشته باشد زبانه آتش به صورت او نرسد هر چن د گناهانش به عدد ریگ های بیابان باشد مگر گناهی داشته باشد که او را از ایمان خارج نماید.
*****
3- اعرابی به مدینه آمد و پرسید : کریم ترین مردم در این شهر کیست؟ حضرت امام حسین علیه السلام را معرفی کردند به مسجد رفت آن حضرت را دید که مشغول نماز هستند چند شعر در مدح آن جناب سرود.
امام حسین علیه السلام به قنبر فرمود: آیا از مال حجاز چیزی مانده است؟ قنبر عرض کرد: بلی چهارهزار دینار طلا. فرمود: آن را بیاور که او سزاوارتر است (پس آن حضرت به خانه رفت) و ردای مبارک خود را برداشت و چهار هزار دینار را در آن پیچید و از شکاف در بیرون کرد و آن زرها را به او داد و چند شعر عذرخواهی سرود.
اعرابی زر را گرفت و گریست ان حضرت فرمودک گویا عطای ما را کم شمردی؟
عرض کرد نه! لیکن می گریم که دستی به این سخاوت چگونه در میان خاک پنهان خواهد شد.
*****
4- چون آن حضرت در کربلا شهید گردید بر پشت مبارک اثر پینه مشاهده شد سبب آن را از حضرت زین العابدین علیه السلام پرسیدند فرمود: از بس که کیسه های طعام بر پشت مبارک خود می گذاشت و به خانه بیوه زنان و یتیمان و مساکین می برد.
*****
5- امام صادق علیه السلام از پدرانش چنین روایت می کند : روز ی امام حسین علیه السلام به عیادت عبدالله بن شداد رفت که تب شدیدی داشت چون حضرت داخل شد تب او قطع شد. عبدالله عرض کرد: راضی شدم به آنچه خداوند به حق شما داده است تب از شما می گریزد.
آن حضرت فرمودند: خداوند هیچ چیز را خلق نکرده مگر آنکه به او دستور داده که از ما اطاعت نماید. ناگاه صدایی شنیدیم ولی کسی را ندیدیم که می گفت: لبیک
حضرت فرمودند: آیا امیرالمومنین علیه السلام به تو امر نکردند که نزدیک نشوی مگر به دشمن ما، یا کسی که گنهکار باشد تا کفاره گناه او باشی چرا نزدیک این مؤمن آمده ای؟
*****
6- در بعضی از کتب معتبره از طاووس یمانی، و در احادیث معتبره از شیعه و سنی روایت شده است: که چون ان حضرت در شب تار در مکانی می نشست از سفیدی و نوری که از پیشانی و پایین گردن آن حضرت ساطع بود مردم آن حضرت را به آن نور می شناختند زیرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم این دو جا را بسیار می بوسید.
و نیز شیعه و سنی در احادیث معتبره روایت کرده اند: بسیار اتفاق می افتاد که حضرت فاطمه سلام الله علیهادر خواب بود و حضرت حسین علیه السلام در گهواره می گریست جبرئیل ان حضرت را می جنبانید و با او سخن می گفت و او را ساکت می گردانید.
*****
7- در کشف الغمه روایت شده که انس گوید: روزی در خدمت حضرت حسین علیه السلام بودم که کنیز آن حضرت گلی را به دست آن جناب داد حضرت فرمود: تو را آزاد کردم گفتم: یک گل برای تو می آورد او را آزاد می کنی! آن حضرت فرمود: خداوند می فرماید:
«و اذا حییتم بتحیه فحیوا بأحسن منها أو رُدوها؛ هر گاه به شما تحیت گویند شما به تحیتی نیکوتر از ان پاسخ دهید یا همان را رد کنید»
تحیت نیکوتر من این بود که او را آزاد کنم.
*****
8- اهل تسنن روایت کرده اند که روزی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم از خانه عایشه بیرون آمد چون به در خانه فاطمه سلام الله علیها رسید صدای گریه حضرت حسین علیه السلام را شنید فرمود: ای فاطمه! مگذار حسین بگرید، که گریه او مرا به درد می آورد.
*****
9- اهل تسنن به طرق متعدده و نیز ابن شهر آشوب از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده اند که روزی حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر که می خواهد به محبوب ترین اهل زمین پیش اهل آسمان نظر کند به حضرت حسین علیه السلام بنگرد.
*****
10-  منهال گوید: سوگند به خدا مشاهده کردم که سر مبارک حضرت حسین علیه السلام بالای نیزه به زبانی گویا سوره کعف را قرائت می کرد تا به این آیه رسید:
«ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا»
آیا گمان کردی که اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ما بوده اند؟
مردی گفت: به خدا سوگند! ای فرزند رسول خد سر مبارک تو تعجبّش بیشتر است.
*****
سحاب رحمت، تألیف عباس اسماعیلی یزدی

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -