انهار
انهار
مطالب خواندنی

قصد اقامت ده روز

بزرگ نمایی کوچک نمایی
محلّ کار در جایى غیر از محلى که قصد اقامت نموده است
سؤال1588. شخصى قصد ماندن ده روز در محلّى نموده، ولى محلّ کار او در فاصله‏ى کمتر از حدّ ترخّص شرعى است که باید هر روز به محلّ کار برود و هر چند روز یک بار شیفت کار او در شب است، آیا ماندن شب در محلّ کار مضرّ به قصد اقامه مى‏باشد؟
پاسخ: مُضرّ نیست.

مسافرت به کمتر از مسافت بعد از قصد ده روز
سؤال1589. مسافرى قصد اقامت ده روزه در مکانى کرده است، ولى مى‏داند در بین ده روز، زمانى را شبانه به مقدار کمتر از مسافت مى‏رود. آیا اقامت وى محقّق است؟
پاسخ: اگر بیشتر شب را در محلّ اقامت باشد، اشکال ندارد.

خواندن چهار رکعتى بعد از قصد و بطلان نماز
سؤال1590. کسى قصد اقامت در سفر کرده و پس از خواندن نماز ظهر از قصدش منصرف مى‏شود و طبق وظیفه، نماز عصر را تمام مى‏خواند و پس از آن علم اجمالى به بطلان یکى از دو نمازش پیدا مى‏کند، چه وظیفه‏اى دارد؟
پاسخ: این علم اجمالى تبدیل به علم تفصیلى به باطل شدن نماز عصر و شکّ ابتدایى به بطلان نماز ظهر مى‏شود. زیرا یا این‏که سبب بطلان در عصر بوده یا در ظهر، که با بطلان ظهر مى‏بایست نماز عصر را شکسته مى‏خوانده که تمام خوانده است؛ پس نماز عصر به هر حال باطل بوده، ولى در بطلان ظهر فقط شک دارد و یقین به بطلان ندارد. و چون شک پس از فارغ شدن از نماز است، محکوم به صحّت مى‏باشد. پس باید نماز عصر را تماما اعاده کند و نمازهاى بعدى در این محل را هم تا نرفته تمام بخواند.

قصد ده روز در قم و رفتن به مسجد جمکران
سؤال1591. طلبه‏اى که در شهر مقدّس قم قصد ده روز نموده و در طول این ده روز از اوّل نیّت رفتن به مسجد مقدّس جمکران را داشته است، آیا قصد ده روز تحقّق پیدا مى‏کند یا نه؟
پاسخ: چنان‏چه قسمت عمده‏ى روز را در محلّ اقامت باشد و شب را در محل اقامت به سر برد، قصد عشره محقّق مى‏شود، هر چند هر روز برود.

سفر به بیشتر از حدّ مسافت شرعى
سؤال1592. شخصى که قم وطن او است و به چهارفرسخى قم رفته و در آن جا قصد ده روز مى‏نماید، پس از چند روز جهت سرکشى به خانواده‏ى خود به قم آمده و برمى‏گردد، آیا این رفت و آمد مُضرّ به قصد اقامت است و یا این که حکم مسافر را ندارد؟
پاسخ: حکم سفر مجدّد را دارد و مضرّ به قصد اقامت است.

مسافرت کمتر از مسافت
سؤال1593. اگر مسافر، اوّل ماه رمضان وارد مشهد مقدّس شد و بعد از پنج روز از قصد ده روز اقامت، به روستایى در سه فرسخى رفت و دو روز در آن جا ماند و بعد به مشهد مقدّس برگشت و سه روز دیگر ماند، وظیفه‏ى او در آن روستا و بعد از برگشت در مشهد مقدّس تمام بوده یا شکسته؟
پاسخ: تمام است.
مسافرت به کمتر از مسافت
سؤال1594. بعد از این که قصد ده روز کردیم و ده روز گذشت، آیا مى‏شود به مقدار کمتر از مسافت شرعى به اطراف محلّ اقامت مسافرت کرد؟
پاسخ: اگر اعراض از محلّ اقامت نکرده، نمازش تمام است و اگر اعراض کرده و برگشتن به محلّ اقامت فقط براى عبور از آن جا است، نمازش شکسته است.

قصد اقامت روحانى در چند روستا
سؤال1595. در مناطق محروم روستایى کشور به علت فقر شدید مالى دعوت از یک روحانى به صورت مستقلّ در یک ماه رمضان و ایّام تبلیغى نوعا میسور نیست و معمولاً دو یا سه روستا در جوار هم با تفاهم هم دیگر ـ چون فاصله‏ى متوسّط آن‏ها کمتر از مسافت شرعى است ـ یک روحانى دعوت مى‏کنند. آیا راهى براى قصد اقامت در دو یا چند محلّ وجود دارد؟
پاسخ: اگر در مجموع دو مکان نزدیک به هم قصد ماندن ده روز کرد به گونه‏اى که به راحتى به هر دو مکان رفت و آمد مى‏تواند بکند، این قصد اقامه صحیح است؛ چون وحدت و یکى بودن اسمىِ محلّ، لازم نیست و ماندن در یک محل (اقامه‏ى واحد) معتبر است.

انصراف بعد از خواندن چهار رکعتى
سؤال1596. در رساله آمده که اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى از ماندن منصرف شود یا مردّد شود، تا وقتى در آن جا هست، باید نماز را تمام بخواند؟ آیا خواندن نماز جمعه کفایت از آن مى‏کند؟
پاسخ: کفایت نمى‏کند.
بیهوش و قصد ده روز
سؤال1597. شخصى را که به صورت بیهوشى کامل به بیمارستانى در فاصله‏اى بیشتر از مسافت شرعى برده‏اند و درمان او ده روز به طول مى‏انجامد پس از دو روز به هوش آمدن، وظیفه‏ى او در هشت روز باقى مانده چیست؟
پاسخ: چون قصد سفر نداشته است، نماز وى تمام است.
قصد ده روز کسى که نمازهاى روزهاى اوّل را نخوانده است
سؤال1598. شخصى که از اوّل قصد ماندن ده روز داشته ولى چند روز اوّل را نماز نخوانده است، اکنون که قصد خواندن نماز را دارد وظیفه‏اش قصر است یا تمام؟
پاسخ: اگر از قصد خود برنگشته، وظیفه‏ى او تمام است.
قصد ده روز در ایّام عادت
سؤال1599. زن مسافر در مقصد، با این که ایام عادت او است، آیا مى‏تواند قصد ده روز کند و یا باید صبر کند تا پاک شود؟
پاسخ: اگر قصد دارد ده روز بماند، قصد اقامت محقّق است و پس از پاکى، نماز را تمام مى‏خواند.

نحوه تحقّق قصد اقامت
سؤال1600. شخص مسافرى که مى‏خواهد ده روز قصد کند؛
1) آیا باید قصد داشته باشد که ده روز تمام از طلوع فجر بماند یا از طلوع آفتاب هم کفایت مى‏کند؟
2) و آیا قصد ده روز تلفیقى کفایت مى‏کند؟ مثلاً اگر ظهر رسیده و قصد کند تا ظهر روز یازدهم بماند، نمازش را تمام بخواند؟
پاسخ: به مسأله‏ى 1086 رساله رجوع کنید.

اعلام ماندن ده روز به دروغ
سؤال1601. مدیر کاروان ـ با توجّه به این که مى‏داند توقّف زایرین در مدینه یا مکّه کمتر از ده روز است ـ به آن‏ها اعلام مى‏کند که ده روز مى‏مانم و آنان به اعتماد گفته‏ى او نمازشان را تمام مى‏خوانند و روزه مى‏گیرند، ولى قبل از ده روز از آن جا حرکت مى‏کنند، حکم شرعى نسبت به مدیر که این مطلب را اعلام مى‏کند و نماز و روزه‏ى زایران چیست؟
پاسخ: نماز و روزه‏ى زایران صحیح است.

قصد اقامت به تبع دوستان
سؤال1602 شخصى به اعتقاد این که رفقاى او قصد ده روز کرده‏اند، قصد اقامت کرده و چند نماز تمام خوانده است؛ بعد معلوم شده که دوستان وى قصد نکرده‏اند، آیا نمازهایى که تمام خوانده صحیح است یا باید قضا کند؟ وظیفه‏ى او در مدت باقیمانده چیست؟
پاسخ: نمازهاى او صحیح بوده و تا زمانى که در آن جا است، باید نماز را تمام بخواند.

قصد اقامت
سؤال1603. شخصى در مشهد مقدس قصد کرده تا روز جمعه هفته‏ى دیگر بماند و گمان کرده که تا آن روز ده روز است و نمازها را تمام خوانده و روزه‏ها را گرفته است، پس از آن متوجّه شده که تا روز جمعه 9 روز است. حکم نماز و روزه‏هاى او چیست؟
پاسخ: بنابر احوط آن‏ها را قضا کند.

مهاجرت از وطن به شهر دیگر و وطن قرار دادن آن
سؤال1604. اینجانب از اهالى هویزه بودم و بر اثر جنگ، به شهر بهبهان مهاجرت کردم و با خانواده‏ام تصمیم گرفتم که براى همیشه در آن‏جا ساکن شوم و خانه هم ساختم ولى اینک بعد از ده سال که شرایط دیگرى به وجود آمده است به هویزه بازگشته‏ام، آیا بهبهان وطن دوم ما محسوب مى‏شود یا خیر؟ تکلیف ما نسبت به نماز و روزه در آن‏جا چگونه است؟
پاسخ: تا از بهبهان اعراض نکرده‏اید، آن جا وطن دوم شما محسوب مى‏شود.

احتمال عدم ماندن در محل اقامت
سؤال1605.اگر شخصى احتمال بدهد که به دلیل پیش آمدن کارى نتواند ده روز بماند، تکلیف او چیست، آیا مى‏تواند قصد کند و اگر آن کار پیش آمد از قصد خود اعراض کند؟
پاسخ: اگر در حال تردید است، نمى‏تواند قصد کند به خلاف احتمالات غیر قابل اعتنا، که با وجود آن مى‏توان قصد کرد.

قصد اقامت و خروج از حدّ ترخص
سؤال1606. آیا خارج شدن از حدّ ترخّص، مضرّ به قصد اقامت است یا خیر؟ مثلاً کسى مى‏خواهد در قم، ده روز بماند و مى‏داند که روزها براى چندین مرتبه به جمکران مى‏رود (امّا خوابگاه و محل اقامتش قم است)، آیا قصد اقامتش صحیح است یا خیر؟
پاسخ: مى‏تواند در مجموع دو محل قصد اقامت کند.

قصد اقامت بدون توجه
سؤال1607.شخصى قصد اقامت پنج روز در محلى داشته ولى هنگام ورود به آن محل به کلّى فراموش کرده و جدا قصد ده روز نموده است، آیا قصد اقامتش محقق مى‏شود؟
پاسخ: اگر به نحو غفلت از امر واضح نزد او بوده که مى‏تواند با اندک التفات و توجه زایل شود، قصد اقامت وى محقق نمى‏گردد، اما اگر به نحو نسیانى و فراموشى بوده که احتمال دارد تا پایان ده روز یادآور و متذکّر نشود، قصد اقامتش محقّق شده است.
بلوغ در حین ده روز
سؤال1608. اگر کودکى قبل از بلوغ وارد مشهد شود و بنا دارد جمعا ده روز بماند و روز پنجم اقامت، بالغ شود، آیا باید در پنج روز باقى مانده نمازش را تمام بخواند یا شکسته؟
پاسخ: تمام مى‏خواند؛ همان طورى که پنج روز قبل هم تمام بود؛ هر چند بر او واجب نبود

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -