انهار
انهار
مطالب خواندنی

مستحبات دفن

بزرگ نمایی کوچک نمایی
(مسأله 628)خوب است به امید آنکه مطلوب پروردگار باشد قبر را1به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آنکه قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر2، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده، پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند، گره های کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میّت، خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند، دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند3: «اسمع افهم یا فلان بن فلان» و به جای فلان اسم میّت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند:«اسمع افهم یا محمد بن علی» پس از آن بگویند:
«هل أنت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهادة أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أنّ محمّداً صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و سیّد النبیّین و خاتم المرسلین و أنّ علیّاً أمیر المؤمنین و سیّد الوصیّین و إمام افترض الله طاعته علی العالمین و أنّ الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمّد بن علی و جفعر بن محمّد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و علی بن محمّد و الحسن بن علی و القائم الحجّة المهدی صلوات الله علیهم أئمّة المؤمنین و حجج الله علی الخلق أجمعین و أئمّتک أئمّة هدیً بک4 أبرار یا فلان بن فلان» و به جای فلان بن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید.
و بعد بگوید: «إذا أتاک الملکان المقرّبان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سئلاک عن ربّک و عن نبیّک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن أئمّتک فلا تخف و لاتحزن و قل فی جوابهما الله ربّی و محمّد صلی الله علیه و آله نبیّی و الإسلام دینی و القرآن کتابی و الکعبة قبلتی و أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب إمامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا إمامی و علی زین العابدین إمامی و محمد الباقر إمامی و جعفر الصادق إمامی و موسی الکاظم إمامی و علی الرضا إمامی و محمد الجواد إمامی و علی الهادی إمامی و الحسن العسکری إمامی و الحجة المنتظر5 إمامی هؤلاء صلوات الله علیهم أجمعین6 أئمّتی و سادتی و قادتی و شفعائی بهم أتولی و من أعدائهم أتبرّء فی الدنیا و الأخرة ثمّ أعلم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میّت و پدرش را بگویند
و بعد بگوید: « أنّ الله تبارک و تعالی نعم الربّ و أنّ محمّداً صلی الله علیه و آله نعم الرسول و أنّ علی بن أبی طالب و أولاده المعصومین الأئمّة الإثنی عشر نعم الأئمة و أنّ ما جاء به محمدّ صلی الله علیه و آله حقّ و أنّ الموت حقّ و سؤال منکر و نکیر فی القبر حقّ و البعث حقّ و النشور حقّ و الصراط حقّ و المیزان حقّ و تطایر الکتب حقّ و أنّ الجنّة حقٌ و النار حقّ و أنّ الساعة آتیة لا ریب فیها و أنّ الله یبعث من فی القبور»
پس بگوید: « أفهمت یا فلان» و به جای فلان، اسم میّت را بگوید پس از آن بگوید :«ثبّتک الله فی القول الثابت7 و هداک الله إلی صراط مستقیم عرّف الله بینک و بین أولیائک فی مستقرّ من رحمته» پس بگوید:«اللهمّ جاف الأرض عن جنبیه و أسعِد بروحه إلیک و لقّه 8منک برهاناً اللهمّ عفوک عفوک9»
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت و سبحانی نیست.
1- گلپایگانی، اراکی، خوئی، فاضل، سیستانی، تبریزی، صافی، زنجانی، نوری، وحید: مستحبّ است قبر را ...
مظاهری: خوب است قبر را...
2- زنجانی، سیستانی: نیز مستحب است جنازه را در چند ذراعی قبر...
جوادی آملی: چند قدمی قبر...
3- مکارم: مستحبّ است به امید اینکه مطلوب پروردگار باشد، امور زیر را در دفن میّت رعایت کنند.
1- قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند.
2- میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آنکه قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل اینکه افراد خوب در آنجا دفن شده اند یا مردم برای فاتحه، بیشتر به آنجا می روند
3- هنگام دفن جنازه را در چند قدمی قبر بر زمین بگذارند و تا سه مرتبه، کم کم نزدیک ببرند و در مرتبه چهارم وارد قبر کنند.
4- اگر میّت مرد است، او را از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است از طرف عرض بدن و به هنگام وارد کردن او پارچه ای روی قبر بگیرند.
5- جنازه را به آرامی از تابوت بردارند و با آرامی وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند.
6- قبر لحد داشته باشد یعنی آن را طوری بسازند که خاک روی بدن میّت نریزد، به این ترتیب که قسمت پایین قبر را باریکتر کنند و بعد از گذاشتن میّت در قبر، بالای آن خشت یا آجر بچینند یا طرف قبله قبر را کمی از پایین توسعه دهند به اندازه ای که میّت در آن قرار بگیرد.
7- پشت سر میّت مقداری خاک یا خشت بگذارند که وقتی او را به طرف راست می خوابانند به عقب برنگردد.
8- بعد از گذاشتن در قبر گره کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او قرار دهند.
9- کسی که میّت را در قبر می گذارد با طهارت و سر برهنه و پا برهنه باشد و غیر از خویشان میّت، و با پشت دست خاک برقبر بریزند و بگویند «إنّا لِلّهِ و إنّا إلَیهِ راجعونَ» و اگر میّت زن است کسی که با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند.
10- پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست به شانه میّت بزنند و او را حرکت دهند و سه مرتبه بگویند: ...
4-  [کلمه «بِکَ» در رساله آیات عظام گلپایگانی، خوئی، زنجانی، سیستانی، صافی، فاضل، مکارم ، وحید نیست]
5- گلپایگانی، صافی: الحجة القائم المنتظر...
6- [کلمه «أجمعین» در رساله آیات عظام: خوئی، تبریزی، سیستانی و زنجانی نیست]
7- جوادی آملی: بالقول الثابت...
8-  فاضل، زنجانی: و لَقِّنهُ ...
9- تبریزی: و اگر میّت زن است، تمام خطابها و ضمیر ها و افعال مؤنث ذكرشود.
زنجانی: و در صورتی که میّت زن باشد پاره ای از این دعا تغییر می کند به این ترتیب : «إسمعی، إفهمی یا فلانة ابنة فلان» و به جای فلانة نام میّت و به جای فلان نام پدرش را بگوید - و پس از آن بگوید: «هل أنتِ علی العهد الذی فارقتنا ... أئمّتکِ أئمّة هدیً أبرار یا فلانة ابنة فلان» -  و به جای فلانة اسم میّت و به جای فلان نام پدرش را بگوید پس بگوید: «اذا أتاکِ الملکانِ المقرّبان رسولینِ من عند الله تبارک و تعالی و سألاکِ عن ربّکِ و عن نبیّکِ و عن دینکِ و عن کتابکِ و عن قبلتكِ وعن أئمّتکِ فلاتخافی و لا تحزنی و قولی فی جوابهما... ثمّ اعلمی یا فلانة ابنة فلان» و به جای فلانة اسم میّت و به جای فلان نام پدرش را بگوید و بعد بگوید: «أفهمتِ یا فلانة» و به جای فلانة اسم میّت را بگوید پس از آن بگوید: «ثبّتکِ الله بالقول الثابتِ و هداک الله إلی صراط المستقیم عرّف الله بینکِ و بین أولیائکِ فی مستقرّ من رحمته» پس بگوید: «اللهمّ جافّ الأرض عن جنبیها و أسعد بروحها إلیک و لقّها منک برهاناً اللهمّ عفوک عفوک».
(مسأله 629) خوب است به امید اینکه مطلوب پروردگار است کسی که میّت را در قبر می گذارد1، با طهارت و سربرهنه و پابرهنه باشد و از طرف پای میّت از قبر بیرون بیاید2 و غیر از خویشان میّت3 کسانی که حاضرند، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند:«إنّا لله و إنّا إلیهِ راجعونَ» اگر میّت زن است، کسی که با او محرم می باشد او را در قبر بگذارد و اگر محرمی نباشد، خویشانش او را در قبر بگذارند4.
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت  و سبحانی نیست.
1- اراکی، خوئی، گلپایگانی، فاضل، تبریزی، سیستانی، صافی، زنجانی، نوری، وحید: مستحبّ است کسی که میّت را در قبر می گذارد ...
مظاهری: خوب است کسی که میّت را در قبر می گذارد...
2- وحید: و مستحبّ است وقتی از قبر بیرون آمد بگوید: «انا لله و انا الیه راجعون والحمدلله رب العالمین ، اللهم ارفع درجته فی اعلی علیین و اخلف علی عقبه فی الغابرین و عندکِ نحتسبه یا رب العالمین »...
3- زنجانی: خویشان نسبی میّت ...
4- جوادی آملی: و اگر مرده زن باشد تمام فعل و ضمیر راجع به میّت مؤنّث یاد می شود.
 مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 628.
(مسأله 630)خوب است به امید اینکه مطلوب پروردگار است قبر را مربع یا مربع مستطیل بسازند1 و به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی آن بگذارند که اشتباه نشود و روی قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانی که حاضرند، دستها را برقبر بگذارند و انگشتها را باز کرده و در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره مبارکه «إنّا أنزلناه» بخوانند و برای میّت طلب آمرزش کنند و این دعا را بخوانند: «أللهمّ جاف الأرض عن جنبیه و أسعِد إلیک روحه و لقّه منک رضواناً و أسکن قبره من رحمتک ما تغنیه به عن رحمة من سواک2».
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت  و سبحانی نیست.
1- آیات عظام: مستحبّ است قبر را مربع یا مربع مستطیل بسازند...
سیستانی: مستحبّ است قبر را چهارگوشه بسازند...
مکارم: مستحبّ است قبر را به صورت مربع مستطیل بسازند...
مظاهری: خوب است قبررا مربع یا مربع مستطیل بسازند ...
2-زنجانی: و اگر میّت زن است دعا را به این شکل بخوانند «اللهمّ جاف الأرض عن جبنیها و أسعد إلیک روحها و لقّها منک رضواناً و أسکن قبرها من رحمتک ما تغنیها به عن رحمة من سواک».
وحید: « اللهم جاف الارض عن جنبیه وأسعد (سعِّد) روحه الی ارواح المومنین فی علیین و الحقه بالصالحین».
(مسأله 631)پس از رفتن کسانی که تشییع جنازه کرده اند مستحبّ است ولیّ میّت یا کسی که از طرف ولیّ1 اجازه دارد، دعاهایی را که دستور داده شده، به میّت تلقین کنند.
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت و مکارم نیست.
1- گلپایگانی، صافی: از طرف میّت...
(مسأله 632) بعد از دفن مستحبّ است صاحبان عزا را، سر سلامتی دهند ولی اگر مدتی گذشته است که به واسطه سرسلامتی دادن، مصیبت یادشان می آید، ترک آن بهتر است و نیز مستحبّ است تا سه روز برای اهل خانه میّت غذا بفرستند1 و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مکروه است2.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- مکارم: شایسته است تا سه روز برای اهل خانه میّت غذا بفرستند.
2- وحید: و غذا خوردن نزد آنان مکروه است.
(مسأله 633)مستحبّ است1 انسان در مرگ خویشان، مخصوصاً در مرگ فرزند صبر کند و هر وقت میّت را یاد می کند «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون بگوید» و برای میّت قرآن بخواند2و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محکم بسازد که زود خراب نشود.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- مکارم: سزاوار است ...
 2- مکارم: و طلب آمزرش کند. [پایان مسأله]
(مسأله 634) جایز نیست1 انسان در مرگ کسی صورت و بدن را بخراشد2 و به خود لطمه بزند3.
1- سیستانی: بنابراحتیاط ...
2- خوئی، تبریزی: و سیلی بزند و به خود آسیب برساند.
سیستانی: و موی خود را قطع کند، ولی به سر و صورت زدن جایز است.
3- بهجت: و بنابر احتیاط فرقی بین مرد و زن نیست.
*****
زنجانی: مسأله 726- بنابر احتیاط مستحبّ انسان در مرگ کسی صورت و بدن خود را نخراشد و به خود سیلی نزند و آسیب نرساند، بلکه اگر آسیب  به نقص اساسی بدن بیانجامد حرام است.
وحید: مسأله 640 - خراشیدن صورت و بدن و به خود لطمه زدن در مرگ کسی، در صورتی که ضرر معتنابهی داشته باشد جایز نیست هرچند در غیر این صورت هم احتیاط واجب ترک آن است.
(مسأله 635) پاره کردن یقه در مرگ غیر پدر و برادر1 جایز نیست2.
1- گلپایگانی: و شوهر...
 سیستانی: بنابراحتیاط...
2- اراکی، خوئی، تبریزی: و احتیاط واجب آن است که در مصیبت آنان هم یقه پاره نکند.
سیستانی: و احتیاط مستحبّ آن است که در مصیبت آنان هم یقه پاره نکند.
وحید: بنابراحتیاط واجب؛ ولی در مصیبت پدر و برادر مانعی ندارد.
*****
زنجانی: مسأله 727- بنابر احتیاط مستحبّ انسان در مرگ کسی یقه پاره نکند بخصوص در مرگ غیر پدر وبرادر.
(مسأله 636) اگر مرد در مرگ زن یا فرزند یقه یا لباس خود را پاره کند یا اگر زن در عزای میّت صورت خود را بخراشد به طوری که خون بیاید 1 یا موی خود را بکند2 باید 3 یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را طعام دهد و یا آنها را بپوشاند4 و اگر نتواند باید سه روز روزه بگیرد بلکه اگر خون هم نیاید بنابر احتیاط واجب به این دستور عمل نماید.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- صافی: صورت خود را بخراشد بطوری که خونین شود...
2- گلپایگانی، اراکی: صورت خود را بخراشد یا موی خود را بکند...
3- جوادی آملی: بنابر احتیاط مستحبّ...
مکارم: بنابر احتیاط واجب باید مانند کفاره قسم را بدهد، یعنی: ...
4- اراکی: [پایان مسأله].
گلپایگانی، صافی: و اگر برهیچ یک از آنها قدرت نداشته باشد سه روز روزه بگیرد. و اگر زن موی خود را در عزای میّت ببرّد کفّارۀ آن دو ماه پی در پی روزه گرفتن و یا یک بنده آزاد کردن و یا شصت مسکین طعام دادن است.
مکارم: بلکه اگر خون هم نیاید باید به این دستور عمل نماید. [پایان مسأله]
جوادی آملی: چنانچه نتواند بنا بر احتیاط سه روز روزه بگیرد بلکه اگر خون هم نیاید به احتیاط مستحب به این دستور عمل کند.
مظاهری: باید ده فقیر را طعام دهد و یا آنها را بپوشاند و اگر نتواند باید سه روز روزه بگیرد.[پایان مسأله]
*****
خوئی، تبریزی، 643 سیستانی، 625، وحید 642، زنجانی، 728- اگر زن در عزای میّت صورت خودرا بخراشد و خونین کند، یا موی خود را بکند بنابراحتیاط مستحبّ (تبریزی: بنابراحتیاط ) یک بنده آزاد کند ، یا ده فقیر (زنجانی: مسکین) را طعام دهد و یا بپوشاند؛ و همچنین است اگر مرد در مرگ زن یا فرزند یقه یا لباس خود را پاره کند.
(مسأله 637)احتیاط واجب1 آن است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند نکنند2.
این مسأله در رساله آیات عظام اراکی و بهجت نیست.
1- سیستانی، زنجانی، وحید، جوادی آملی: احتیاط مستحبّ...
2- مکارم: و فریاد نکشد.
*****
مظاهری: مسأله 534- مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -