انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرط سوم: استمرار قصد مسافت شرعی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله ۴۴۳- شرط سوم از شرایط قصر نماز، استمرار قصد مسافت شرعی است؛ بنابر این اگر در بین سفر این شرط منتفی شود ولو بقیة شرایط موجود باشد، نماز تمام است؛ مانند کسیکه قصد پیمودن هشت فرسخ را دارد و بعد از پیمودن دو یا سه فرسخ، از قصدِ ادامة سفر منصرف یا مردّد شود، ولی راه را گم کند و بدون قصد به همان محل هشت فرسخی برود، در این صورت نمازش تمام است.

مسأله ۴۴۴- اگر در ابتدای سفر قصد دارد به مکان خاصی برود که تا آنجا هشت فرسخ است، ولی قبل از رسیدن به چهار فرسخ، تصمیم بگیرد به مکان دیگری برود که از ابتدای سفرش تا آنجا نیز هشت فرسخ است، نمازش قصر است.

مسأله ۴۴۵- کسی که قصد پیمودن هشت فرسخ امتدادی را دارد، چنانچه بعد از رسیدن به چهار فرسخ، منصرف شود و بخواهد از همان راه برگردد (یعنی مسافت امتدادی را به تلفیقی تبدیل کند)، نمازش قصر است.

مسأله ۴۴۶- کسیکه قصد پیمودن هشت فرسخ یا بیشتر را دارد، اگر قبل از رسیدن به چهار فرسخ منصرف یا مردد شود، نمازش تمام است و چنانچه دوباره تصمیم به ادامة سفر بگیرد، چند صورت دارد:

۱. در حال تردید یا انصراف از ادامة سفر در جایی توقف کرده است، در این صورت نمازش قصر است؛ خواه بقیة مسیر به تنهایی به اندازه مسافت شرعی باشد یا نباشد، حتی اگر بعد از قصد مجدد و قبل از حرکت بخواهد در آن محل نماز بخواند، باید به صورت قصر بخواند.

۲. در حال تردید یا انصراف از ادامة سفر مقداری از مسافت را پیموده است و بقیة راه بعد از قصد مجدد، به مقدار مسافت شرعی (امتدادی یا تلفیقی) است، در این صورت، در مقداری که در حال تردید طیّ کرده نمازش تمام است؛ ولی بعد از قصد مجدد نماز قصر است.

۳. در حال تردید یا انصراف از ادامة سفر مقداری از مسافت را پیموده است و بقیة راه کمتر از مسافت شرعی باشد، نماز تمام است؛ مگر آنکه مجموع مسافت قبل از انصراف یا تردید با مسافت باقیماندة بعد از قصد مجدد به ادامة سفر، به مقدار مسافت شرعی باشد که در این صورت بنابر احتیاط واجب باید نماز را هم تمام و هم قصر بخواند.

مسأله ۴۴۷- کسی که به قصد مسافت شرعی حرکت کرده و پس از گذشتن از حدّ ترخص نمازش را به صورت قصر خوانده، اگر پیش از رسیدن به به چهار فرسخ از قصدش برگردد یا قصد اقامت ده روز کند، نمازهایی را که قصر خوانده، بنابر احتیاط واجب باید دوباره به صورت تمام در وقت اعاده و خارج وقت قضا کند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -