انهار
انهار
مطالب خواندنی

موارد واجب نبودن روزه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1. مسافران

مسأله 1799- مسافری که نمازهای چهار رکعتی را باید دو رکعت به‌جا آورد، نمیتواند روزه بگیرد و در جایی که باید نمازهای چهار رکعتی را تمام به‌جا آورد ـ مانند آن که شغل او مسافرت یا سفر او معصیت است، یا در محلی قصد ماندن ده روز کرده ـ باید روزه بگیرد.

مسأله 1800- قانون كلّی این است كه هرجا نماز شكسته باشد، روزه باطل است، جز در سه مورد: 1. كسی که بعد از ظهر و پیش از اقامهٔ نماز، از وطن یا محل اقامت خود به سفر غیرشغلی رود، روزهٔ او صحیح؛ ولی نمازش در سفر شكسته است. 2. مسافری كه بعد از ظهر به وطن یا محل اقامت خود برسد، هرچند قبلاً چیزی نخورده باشد، نمیتواند روزه بگیرد؛ ولی نماز او تمام است. 3. مسافر در مكان‌های مقدس چهارگانهٔ مسجد حرام، مسجد نبی9، مسجد جامع كوفه و حائر امام حسین7 بین قصر و اتمام مخیّر است؛ ولی نمی‌تواند روزهٔ واجب بگیرد. البته در مدینه اگر مسافر حاجتی دارد، میتواند سه روز روزهٔ مستحبی بگیرد و افضل این است كه چهارشنبه، پنج‌شنبه و جمعه باشد.

مسأله 1801- مسافری که نداند روزه در سفر باطل است و جهل او تا پایان روز باقی باشد و روزه بگیرد، روزهٔ او صحیح است؛ ولی اگر در بین روز، حتی یک لحظه مانده به غروب، بفهمد که روزهٔ مسافر مشروع نیست، روزه او باطل است.

مسأله 1802- مسافری كه فراموش کند که در ماه رمضان، روزه در سفر باطل است و قصد روزه كند، روزهٔ او صحیح نیست.

مسأله 1803- مسافرت در ماه رمضان برای انجام دادن کارهای مورد نیاز، اشکالی ندارد. چنانچه برای فرار از روزه در شرایط سخت باشد، كراهت دارد و اگر پس از روز 23 ماه رمضان باشد، كراهتش کمتر است.

مسأله 1804- كسی که در شب ماه رمضان قصد سفر كرده و پیش از طلوع فجر یا پیش از ظهر حركت كرده، روزه را بعد از حد ترخّص افطار می‌كند؛ چنانچه بعد از ظهر به سفر رفت، باید روزه بگیرد.

مسأله 1805- كسی که در شب ماه رمضان قصد سفر نداشته و روز تصمیم به سفر گرفت و پیش از ظهر حركت كرد، بعد از حدّ ترخّص مخیّر است كه افطار كند یا نه؛ ولی اگر بعد از ظهر حركت كند، باید روزه بگیرد.

مسأله 1806- كسی که شب قصد سفر كرده و صبح آماده سفر شد، اما بر اثر مانعی حركتش تا بعد از ظهر به تأخیر افتاد، به احتیاط واجب روزهٔ آن روز و قضای آن را بگیرد.

مسأله 1807- مسافری که پیش از ظهر به وطن خود یا به جایی رسیده كه قصد دارد ده روز در آنجا بماند و چیزی که روزه را باطل میکند انجام نداده، باید با نیّت روزه بگیرد.

مسأله 1808- كسی كه پیش از ظهر ماه رمضان به سفر غیرشغلی میرود، باید روزه را پس از حدّ ترخّص افطار كند و اگر بعد از ظهر به سفر رود، باید روزه را ادامه دهد.

مسأله 1809- كسی كه پیش از ظهر برای سفر غیرشغلی از شهر خارج شده؛ ولی بر اثر موانع در محدودهٔ شهر معطّل شده و تا رسیدن به حدّ ترخص، اذان ظهر را گفتند و او بعد از ظهر از حد ترخص خارج شده، روزهٔ او افطار شده است و پس از ماه رمضان باید آن را قضا کند؛ ولی احتیاط مستحب این است كه روزهٔ آن روز را هم بگیرد.

مسأله 1810- مسافری که در سفر، چیزی که روزه را باطل میکند انجام نداده و پیش از ظهر به محدوده شهر(حدّ ترخّص) رسیده، ولی پیش از رسیدن به شهر، اذان ظهر فرا میرسد، باید قبل از ظهر نیّت كند و روزه را بگیرد و به احتیاط مستحب، قضا هم به جا آورد.

مسأله 1811- كسی كه در احرام حج، در روز عرفه در عرفات باشد، باید تا مغرب روز نهم در عرفات بماند. اگر پیش از مغربِ روز نهم به مشعر برود، باید 1 شتر به عنوان كفّاره قربانی كند. چنانچه در تهیّهٔ این شتر قدرت ندارد باید 18 روز روزه بگیرد. این روزه‌ها را اگر در مكه یا در بین راه ـ که در سفر است ـ بگیرد، صحیح است.

مسأله 1812- اگر حاجی در حج تمتع، قربانی نداشته باشد، باید بَدَل آن 10 روز روزه بگیرد؛ 3 روز در همان سفر حج ـ پیش از روز ترویه(روز هشتم) یا پس از آن ـ و 7 روز را بعد از آن، در غیر سفر بگیرد.

2. بيماران

مسأله 1813- بیماری كه علم یا اطمینان عقلایی داشته باشد كه روزه برای او ضرر دارد، یا خوف دارد که از راه روزه‌داری تلف یا ضرر مهم یا شدّت مرض برای او پدید آید، به گونه‌ای که تحمّل چنین ضرر حرام باشد، روزه برای او مشروع نیست و اگر بگیرد، صحیح نیست و بر وی واجب تكلیفی است که به قدر ضرورت افطار کند؛ ولی اگر فقط گمان دارد، یا احتمال بدهد که روزه برای او ضرری است و علم یا اطمینان ندارد، نباید روزه را افطار كند. تشخیص مرض و ضرر در این موارد، بر عهدهٔ خود شخص است؛ اما پس از بهبودی و رفع ضرر باید روزه را قضا کند.

مسأله 1814-اگر بیمار ضرر‌ِ روزه را تشخیص نداد و خوف از ضرر هم نداشت، یا بیتوجه به ضرر آن، روزه گرفت، روزهٔ او صحیح است و قضا ندارد.

مسأله 1815- اگر بیماری روزه گرفت و سپس معلوم شد روزه برای او ضرر داشت، روزهٔ او صحیح است.

مسأله 1816- اگر طبیب به مریض بگوید كه روزه برای شما ضرر دارد، ولی به تشخیص بیمار، روزه برای او ضرر ندارد، باید روزه بگیرد و چنانچه طبیب بگوید كه روزه برای شما ضرر ندارد، ولی به تشخیص بیمار، روزه برای او ضرر دارد، نباید روزه بگیرد.

مسأله 1817- عِطاش، نوعی بیماری علاج‌نشدنی است که شخص مبتلای به آن باید پی در پی آب بنوشد و چنین شخصی معذور است و روزه بر او واجب نیست؛ ولی برای هر روز باید 1 چارک طعام، فدیه پرداخت كند.

مسأله 1818- اگر بیمار پیش از ظهر از بیماری خوب شود و تا آن وقت، غذا و دارویی نخورده باشد و نیت روزه كند، روزه او صحیح است.

3. زنان باردار و شيرده

مسأله 1819-زن بارداری كه روزه برای او یا فرزند‌ش ضرر دارد، باید افطار كند و قضای آن را به جا آورد و برای هر روز 1 چارک طعام كفاره بدهد.

مسأله 1820- خانمی كه بچه شیر میدهد و روزه گرفتن برای او یا کودک وی ضرر دارد، اگر جایگزینی برای شیر دادن کودک ندارد، میتواند روزه را افطار كند و قضای آن را بگیرد و واجب است برای هر روز 10 سیر طعام صدقه بپردازد.

4. کودکان

مسأله 1821-از شرایط وجوب روزه، بلوغ است، پس بر کودکانی که به حدّ بلوغ شرعی نرسیده‌اند، روزه واجب نیست؛ ولی اولیای پسر و دختر نابالغ باید آنان را آموزش و تمرین روزه بدهند. اگر کودک توان روزه گرفتن را دارد، روزه او صحیح و مشروع است.

مسأله 1822- کودکی كه پیش از ظهر ماه رمضان بالغ شده و تا آن لحظه، چیزی که روزه را باطل میکند انجام نداده، هرچند روزهٔ آن روز بر او واجب نیست و اگر افطار كند، قضا ندارد؛ ولی اگر روزه بگیرد، روزهٔ او صحیح است.

5. سالخوردگان

مسأله 1823- پیری كه هیچ‌گونه توان روزه گرفتن ندارد، روزه برای او مشروع نیست و کفّاره هم ندارد و اگر بگیرد، صحیح نیست؛ همچنین پیری كه روزه برای او حرج و مشقّت شدید ندارد؛ امّا دشوار است ـ یعنی بیش از دیگران ضعف پیدا میکند ـ روزه گرفتن بر او واجب نیست و قضا ندارد؛ ولی واجب است برای هر روز، 1 چارک طعام، صدقه بدهد و افضل این است كه از گندم باشد.

6. ديوانه و بيهوش

مسأله 1824- در وجوب و نیز در صحت روزه، عقل شرط است، بنابراین روزه بر مجنونی که جنون او دائمی یا دوره‌ای است، واجب نیست، پس اگر کسی در تمام شب و روز، یا در تمام روز دیوانه باشد، روزه بر او واجب نیست؛ ولی اگر فقط شب دیوانه و روز سالم باشد، روزه بر او واجب است.

مسأله 1825- کسی که فاقد قصد است ـ مانند مست، بیهوش و خوابیده ـ اگر در وقت نیّت روزه و در طول روز، توانایی قصد روزه را ندارد، روزهٔ او صحیح نیست.

مسأله 1826- کسی که به وقت نیّت روزه و در طول روز مست یا خوابیده بوده ـ كه در این حالت روزه او فوت میشود ـ اگر حالت عادی خود را بازیافته، باید روزه‌های فوت شده را قضا كند؛ ولی دیوانه‌ای كه سلامتش رابازیافته، روزهٔ فوت شدهٔ او قضا ندارد؛ همچنین بیهوشی كه سلامتش را بازیافته و به هوش آمده باشد، روزه‌اش قضا ندارد، هرچند مستحب است که قضا کند.

مسأله 1827- کسی كه بر اثر دارو یا عامل دیگری بیهوش شده است، حكم شخص خوابیده را دارد، پس اگر در وقت نیّت و پیش از بیهوشی نیّت روزه كرده و بیهوش شود، روزهٔ او صحیح است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -