انهار
انهار
مطالب خواندنی

چيزهاي باطل كننده روزه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 1659. چند چیز روزه را باطل میکند: 1و2. خوردن و آشامیدن. 3. آمیزش. 4. استمناء. 5. دروغ بستن به خدا و پیامبر  و ائمه:، همچنین پیامبران و حضرت فاطمه زهرا . 6. رسانیدن غبار غلیظ به حلق. 7. فرو بردن سر در آب. 8. بقای عمدی بر جنابت. 9. اِماله كردن. 10. قی نمودن عمدی.

يکم: خوردن و آشاميدن

مسأله 1660- اگر روزه‌دار عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزهٔ او باطل میشود؛ چه آن چیز خوراکی باشد؛ یا غیرخوراكی ـ مثل خاک ـ و چه كم باشد یا بسیار؛ حتی اگر از راه غیر متعارف به حلق برسد ـ مثل شرب از راه بینی یا دیگر منافذ سَر ـ روزه را باطل میكند. معیار، صدق اكل و شرب است، به گونه‌ای كه به بخش پایانی حلق كه وصل به جوف است، برسد.

مسأله 1661- اگر روزه‌دار چیزی را كه لای دندان مانده است، با علم و عمد فرو برد، روزه‌اش باطل میشود؛ ولی اگر بیاختیار یا از روی فراموشی به حلق فرو رود، روزه باطل نمیشود.

مسأله 1662- كسی كه میخواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان صبح دندان‌هایش را خلال كند؛ ولی اگر بداند غذای لایدندان در روز بیرون می آید و به حلق فرو میرود، خلال كردن آن واجب است و اگر عمداً به این واجب عمل نكرد و در بین روز به حلق فرو رفت، روزه باطل میشود و قضا دارد؛ ولی کفّاره ندارد؛ همچنین اگر به حلق فرو نرود، روزه او باطل است و قضا دارد، چون اخلال به نیت کرده است.

مسأله 1663- فرو بردن آب دهانی كه با اختیار یا بیاختیار در دهان جمع شده، گرچه بسیار و ترش مزه باشد، روزه را باطل نمیكند، اگرچه احتیاط در اجتناب از فرو بردن آن است.

مسأله 1664- بلعیدن خلط سر و سینه برای روزه‌دار، تا وقتی كه به فضای دهان نرسد، روزه را باطل نمیكند و احتیاط واجب، آن است زمانی که به فضای دهان رسید، از فرو بردن آن به حلق خودداری کند؛ ولی چون مُبطل بودن آن قطعی نیست، اگر فرو رود، روزه او صحیح است.

مسأله 1665- اگر روزه‌دار مسواک آغشته به آب دهان را بیرون بیاورد و دوباره در دهان بگذارد و رطوبتش در آب دهان مستهلک شود، روزه او صحیح است؛ ولی اگر در آب دهان مستهلک نشود و آن را فرو ببرد، روزه را باطل میكند.

مسأله 1666- با جویدن آدامس، اگر ذرات آن در آب دهان متفرق و مخلوط شود و همراه با آب دهان به حلق فرو رود، روزه باطل میشود.

مسأله 1667- اگر روزه‌دار فراموش کند که روزه است و چیزی بخورد، روزه او باطل نمیشود.

دوم:آميزش

مسأله 1668- اگر روزه‌دار در روز، با عمد و اختیار آمیزش کند، یعنی هر عملی كه ایجاد جنابت میكند، انجام دهد، روزه او باطل میشود و قضا و كفّاره دارد؛ چه از پیش‌رو باشد یا از پشت؛ با همسر باشد یا غیر آن؛ با زنده باشد یا مرده؛ با انسان باشد یا حیوان.

مسأله 1669- ملاک باطل شدن روزه به آمیزش، جنابت است و جنابت یا به دخول به مقدار ختنه‌گاه است ـ اگرچه منی هم بیرون نیاید ـ یا به بیرون آمدن منی است، هرچند دخول، كمتر از این مقدار باشد؛ اما اگر كمتر از مقدار ختنه‌گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود. اگر شک كند كه به اندازه ختنه‌گاه داخل شده یا نه، روزه او صحیح است.

مسأله 1670- اگر روزه‌دار با جهل به مسأله، با همسر خود به خیال اینكه حلال است، آمیزش كند، روزهٔ او باطل است و قضا دارد؛ ولی كفّاره ندارد.

مسأله 1671- اگر روزه‌دار فراموش كند كه روزه است و مشغول آمیزش شود، یا او را اجبار و اكراه به آمیزش کنند، روزه او باطل نمیشود و اگر یادش بیاید كه روزه است، یا اجبار و اکراه از او برداشته شود، باید فوری دست از آمیزش بردارد و اگر آن را ادامه دهد، روزهٔ او باطل میشود.

مسأله 1672- اگر اجبار كننده، روزه‌داری را مخیّر كند بین آمیزش و خسارت مالی، ولی روزه‌دار آمیزش را اختیار كند، روزه او باطل است و قضا دارد؛ اما كفّاره ندارد.

مسأله 1673- اگر روزه‌دار با همسرش بازی کند و شک كند كه دخول شده یا نه، روزه‌اش باطل نمیشود.

مسأله 1674- اگر روزه‌دار ارادهٔ آمیزش کند، چه قصد بیرون آمدن منی را داشته باشد یا نه، روزهٔ او باطل میشود.

مسأله 1675- آمیزش در شب، تا زمانی كه برای تطهیر و غسلِ پیش از اذان صبح وقت باشد، جایز است.

سوم: استمناء

مسأله 1676- اگر روزه‌دار، به قصد بیرون آمدن منی کاری کند كه معمولاً سبب بیرون آمدن منی است و منی از او بیرون آید، روزه او باطل میشود و قضا و كفّاره دارد.

مسأله 1677- اگر روزه‌دار بدون قصد بیرون آمدن منی، عملی انجام دهد كه عادتاً سبب بیرون آمدن منی است و منی هم بیرون آید، روزهٔ او باطل میشود و فقط قضا دارد.

مسأله 1678- اگر روزه‌دار به قصد بیرون آمدن منی، كاری انجام دهد كه عادتاً مایهٔ بیرون آمدن منی نیست، ولی اتفاقاً منی بیرون آید، روزه او باطل میشود و فقط قضا دارد.

مسأله 1679- جُنُب شدن در حال خواب، روزه را باطل نمیكند، بنابراین چنانچه روزه‌دار بداند كه اگر در روز بخوابد، در خواب منی از او بیرون میآید، خوابیدن او جایز است و اگر بخوابد و منی از او بیرون آید، روزهٔ او صحیح است.

مسأله 1680- اگر روزه‌دار در وقت بیرون آمدن منی از خواب بیدار شود، لازم نیست از بیرون آمدن آن جلوگیری كند و روزه او باطل نمیشود.

مسأله 1681- بنا بر اقوا، روزه‌دار پس از احتلام و غسل جنابت، میتواند استبراء كند و اگر منی هم خارج شود، روزهٔ او باطل نمیشود، هرچند باید دوباره غسل کند.

چهارم: دروغ بستن به خدا و پيامبر

مسأله 1682- اگر روزه‌دار به گفتن، نوشتن، پُر كردن نواری که دیگران میشنوند، به اشاره، كنایه و مانند این‌ها به خدا و پیامبر  و امامان معصوم‌:، به عمد نسبت دروغ بدهد، گناه کرده و روزهٔ او باطل است، هرچند فوراً بگوید دروغ گفتم یا توبه کند؛ و به احتیاط واجب، نسبت دروغ به حضرت زهرا  و پیامبران دیگر نیز همین حکم را دارد. این حکم اختصاص به روزهٔ واجب ندارد، بلکه در روزهٔ مستحب نیز چنین است.

مسأله 1683-اگر كسی در غیر وقت روزه دروغی بگوید و سپس در حال روزه بگوید آن خبری كه گفته بودم راست است، روزه‌اش باطل میشود.

مسأله 1684- اگر روزه‌دار خبری را كه به دروغ بودنش گمان دارد، به خدا و پیامبر  نسبت دهد، مرتکب حرام شده است؛ ولی اگر آن را از دیگری یا نوشته‌ای یا بدون استناد به آن‌ها حکایت کند، روزهٔ او باطل نمیشود، هرچند احتیاط مستحب در صورت نقل بدون استناد، بطلان روزه است.

مسأله 1685- دروغ بستن به مجتهدان و راویان حدیث حرام است؛ ولی روزه را باطل نمیكند، مگر اینكه نسبت دروغ به خدا و رسول خدا   محسوب شود.

مسأله 1686- اگر روزه‌دار مضطر به دروغ به خدا و رسول خدا  شود این دروغ روزه را باطل نمیكند.

مسأله 1687-چنانچه روزه‌دار بداند که دروغ بستن به خدا و پیامبر  روزه را باطل میکند و از اول قصد دروغ دارد و خبری را به عنوان دروغ انتخاب كند و به آنان نسبت دهد و سپس بفهمد آنچه گفته راست بوده، روزه‌اش باطل میشود، چون نیتِ «قاطِع» كرده است؛ ولی اگر از اول بنا دارد مطلب خاصی را گزارش کند كه برای او مهم است و قصد دروغ بستن به آنان را ندارد، ولی مطلبی را که میپندارد دروغ است، به آنان نسبت دهد و سپس بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، روزه‌اش باطل نمیشود، چون نیّت قاطِع ندارد، بلكه خطای در تطبیق است، هر چند احتیاط مستحب آن است که آن روزه را قضا کند.

مسأله 1688- اگر روزه‌دار چیزی را به اعتقاد اینکه راست است، از قول خدا و پیامبر  نقل کند و سپس بفهمد دروغ بوده، روزه‌اش باطل نمیشود.

مسأله 1689- اگر روزه‌دار به شوخی دروغی را به خدا یا پیامبر نسبت دهد، روزه‌اش باطل نمیشود.

 

پنجم: رسانيدن غبار غليظ به حلق

مسأله 1690- رسانیدن غبار غلیظ به حلق، به احتیاط واجب، روزه را باطل میكند؛ چه غبار چیزی باشد که خوردن آن حلال است؛ مثل آرد؛ یا غبار چیزی باشد که خوردن آن حرام است؛ مانند خاک.

مسأله 1691- اگر غبار غلیظ به غفلت یا از روی فراموشی به حلق برسد، روزه را باطل نمیكند.

مسأله 1692- به احتیاط واجب، استعمال تتن و سیگار روزه را باطل میکند. معیار در باطل کردن آن، صدق عنوان شرب (نوشیدن) بر آن است و عرب امروز، كشیدن سیگار و دخانیات را از مصادیق شرب میداند.

مسأله 1693- بخار غلیظ روزه را باطل نمیكند، مگر اینکه در فضای دهان به نم یا قطره آبی تبدیل شود و به حلق فرو رود.

ششم: فرو بردن سر در آب

مسأله 1694- فرو بردن عمدی سر در آب، به گونه‌ای که تمام سر یکدفعه زیر آب باشد، روزه را باطل میكند، گرچه بدن یا موهای سر بیرون آب باشد. این کار، علاوه بر قضای روزه، كفّاره هم دارد.

مسأله 1695- اگر روزه‌دار یک بار نصف سر را در آب فرو برد و بیرون بیاورد و بار دیگر نصف دیگر سر را در آب فرو برد، روزه‌اش باطل نمیشود.

مسأله 1696- اگر روزه‌دار فقط نیمهٔ جلوی سر را ـ كه شامل گوش، چشم، بینی و دهان است ـ در آب فرو برد و بقیّه سر در بیرون آب باشد، روزه‌اش باطل نمیشود؛ ولی احتیاط مستحب در ترک آن است.

مسأله 1697- اگر روزه‌دار تمام سر را زیر آبشار پُرآب به گونه‌ای بگیرد كه آب تمام سر را فراگیرد، روزه‌اش باطل میشود.

مسأله 1698- اگر روزه‌دار تمام سر را با پارچه، نایلون، قیر و مشابه آن بپیچد و همه سر را در آب فرو ببرد، روزهٔ او باطل میشود.

مسأله 1699. اگر روزه‌دار به گونه‌ای سرش را در محفظهٔ شیشه‌ای یا کلاهک غواصی قرار دهد كه آب با سر او در تماس نباشد و بتواند نفَس بکشد، روزهٔ او باطل نمیشود.

مسأله 1700- اگر روزه‌دار با سوار شدن در زیردریایی به عمق آب برود، روزه او صحیح است.

مسأله 1701- اگر روزه‌دار تمام سر را در غیر آب، نظیر مایعات دیگری مثل برف، گِل، آب میوه، آب مضاف و مانند آن فرو برد، روزه‌اش باطل نمیشود. مایعی كه معلوم نیست آب است یا نه، همین حکم را دارد؛ یعنی سر فروبردن در آن، روزه را باطل نمیکند.

مسأله 1702- روزه‌داری كه دو نوع مایعِ آب و غیر آب در اختیار دارد و معلوم نیست كدام آب است، اگر سر را در هر دو فرو برد، روزهٔ او باطل میشود و با فرو بردن سر در یكی از آن دو، مرتكب حرام شده و این کار به احتیاط واجبْ قضا دارد؛ ولی كفّاره ندارد.

مسأله 1703-اگر روزه‌دار با اطمینان به اینكه سرش در آب فرو نمیرود، خود را به آب اندازد و تمام سرش را آب فرا گیرد، روزه‌اش باطل نمیشود و باید فوراً سر را از آب بیرون آورد.

مسأله 1704- اگر روزه‌دار بیاختیار، یا به غفلت، یا فراموشی، یا بر اثر لغزیدن و مانند آن، سرش در آب فرو رود و در آن حال متوجه شود و فوراً سر از آب بیرون آورد، روزه‌اش صحیح است.

مسأله 1705- اگر روزه‌دار برای نجات غریقی به عمد سر در آب فرو برد، روزه‌اش باطل میشود، هرچند نجات جان مسلمان بر او واجب باشد و روزه او قضا دارد؛ ولی كفّاره ندارد.

مسأله 1706- اگر روزه‌دار برای باطل كردن روزه خود به خسارتی تهدید شده و مجبور شود كه سر را در آب فرو برد، روزه‌اش باطل میشود و قضا دارد؛ ولی كفّاره ندارد.

مسأله 1707- اگر فراموش کند، یا غفلت کند که روزه است و به نیت غسل، سر در آب فرو برد، روزه و غسل او صحیح است.

مسأله 1708- اگر روزه‌دار نداند كه سر فرو بردن در آب روزه را باطل میكند و به عمد سر خود را در آب فرو برد، روزه او باطل است و در این مسأله فرقی میان علم به حكم و جهل به آن نیست.

مسأله 1709- اگر بداند که روزه است و به‌عمد برای غسل‌کردن سر در آب فرو برد، روزهٔ او باطل است؛ چه روزهٔ ماه رمضان باشد؛ یا روزهٔ واجب دیگر كه وقت وسیع داشته باشد؛ و چه روزه مستحب؛ ولی در روزهٔ ماه رمضان باید در ماندهٔ روز، به رسم ادب از انجام دادن مفطر خودداری کند و روزه را هم قضا كند؛ اما غسل او در صورتی که در هر دو حال فرو رفتن در آب و مكث در آن، نیّت غسل کند، باطل است و اگر در زیر آب توبه کرده و در حال بیرون آمدن از آب نیّت غسل كند، صحیح است.

مسأله 1710-اگر روزه‌دار در روزهٔ ماه رمضان ـ همچنین در روزهٔ قضای رمضان در بعد از ظهر ـ جُنُب شود و رفع جنابت او منحصر به غسل ارتماسی باشد، باید به جای غسلْ تیمم كند و اگر در روزهٔ مستحب یا روزهٔ قضای رمضان در وسعت وقت و پیش از ظهر چنین شرایطی پیش آید، باید روزه را مثلاً با غسل ارتماسی باطل كند.

مسأله 1711- اگر روزه‌دار با توجه به روزه‌دار بودن و علم به غصبیبودن آب، برای غسل‌کردن سر در آب فرو برد، روزه و غسل او باطل است؛ چه روزهٔ واجب باشد؛ یا مستحب.

مسأله 1712- اگر روزه‌دار در روزهٔ ماه رمضان، یا قضای آن در تنگی وقت، یا روزهٔ نذر معیّن، با توجه به روزه‌دار بودن و بدون علم به غصبی بودن آب، برای غسل‌کردن سر در آب فرو برد، روزه و غسل او باطل است، ولی اگر در روزهٔ مستحبی یا واجبِ وقت‌دار ـ مانند قضای رمضان در پیش از ظهر ـ چنین کند، روزه او باطل، ولی غسل او صحیح است.

مسأله 1713- اگر روزه‌دار بداند این آب غصبی است، ولی از روزه‌دار بودنش غافل باشد و برای غسل‌کردن سر در آب فرو برد، غسل او باطل؛ ولی روزه او صحیح است.

مسأله 1714- اگر روزه‌دار با فرض اینكه قبلاً میدانست روزه دارد و نیز میدانست آب غصبی است، ولی اکنون هر دو مطلب را فراموش كرده و برای غسل‌کردن سر در آب فرو برد، روزه او صحیح است؛ ولی غسل او در صورتی که غاصب آب، خودش بوده، باطل است و اگر غاصب شخص دیگری بوده، غسل او صحیح است.

مسأله 1715- اگر روزه‌دار به نیّت غسل ارتماسی وارد آب استخر یا دریا شده و شک دارد تمام سر در آب فرو رفته یا نه، روزه او باطل است و قضا دارد؛ ولی كفاره ندارد.

هفتم: بقاي عمدي بر جنابت

مسأله 1716-اگر جُنُب در شب ماه رمضان به‌عمد تا طلوع فجر غسل نکند، یا اگر وظیفهٔ او تیمم است، تیمم نکند، روزهٔ او باطل است و قضا و

كفّاره دارد. در آن روز هم به رسم ادب از انجام دادن کاری که روزه را باطل میکند، خودداری نماید.

مسأله 1717- اگر جُنُب در روزهٔ قضای ماه رمضان به‌عمد تا طلوع فجر جُنُب بماند، نمیتواند روزه بگیرد؛ ولی در دیگر روزه‌های واجب و مستحب، اگر به‌عمد تا طلوع صبح جنب بماند، میتواند روزه بگیرد، بنابراین تا زمان نیت کردن ـ در اثنای روزه ـ اگر کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، میتواند نیّت روزه کند، پس در روزهٔ واجب غیر ماه رمضان و قضای آن ـ چه معیّن باشد، مثل نذر معیّن، یا غیر معیّن باشد، مثل روزهٔ کفاره ـ اگر کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، میتواند پیش از ظهر، غسل و نیّت روزه کند و در روزهٔ مستحب نیز میتواند پس از غسل، نیّت روزه کند، هرچند بعد از ظهر باشد.

مسأله 1718- كسی كه جُنُب است و نمیتواند آب تهیه کند، یا مصرف آب برای او ضرر دارد، وظیفهٔ وی تیمم است، پس اگر تیمم كند و بخوابد، روزهٔ او صحیح است.

مسأله 1719- كسی كه در شب ماه رمضان برای هیچیک از غسل و تیمم وقت ندارد، نباید خود را جُنُب کند و اگر خود را جُنب کرد، روزهٔ او باطل است و قضا و كفّاره دارد و در آن روز هم باید به رسم ادب امساک كند و اگر فقط برای تیمم وقت دارد، چنانچه خود را جُنُب کند، با تیمم روزهٔ او صحیح است؛ ولی گناهکار است.

مسأله 1720- اگر به گمان اینکه وقت دارد خود را جنب کند و سپس مشخص شود که برای هیچیک از غسل و تیمم وقت نداشت، در این صورت، اگر پس از جست‌وجوی بر اینكه هنوز وقت باقی است، خود را جنب كرده،روزه‌اش صحیح است. در صورت عدم جست‌وجو هم، به احتیاط استحبابی قضا دارد.

مسأله 1721-جُنُبی كه در ماه رمضان قصد دارد روزه بگیرد و غسل جنابت را فراموش كند و پس از طلوع فجر یادش بیاید، روزهٔ آن روز او صحیح است؛ ولی اگر پس از یک یا چند روز متوجه شود، روزه‌های او باطل است و قضا دارد؛ ولی كفّاره ندارد.

مسأله 1722- اگر جُنُب در ماه رمضان، با جهل به جنابت، چند روز روزه گرفت و سپس متوجه شد، روزه‌های او صحیح است.

مسأله 1723- اگر در ماه رمضان پس از طلوع فجر متوجه شود که محتلم شده است، روزه او صحیح است؛ چه بداند که پیش از طلوع فجر محتلم شده؛ یا پس از آن؛ یا شک داشته باشد که احتلام او پیش از طلوع فجر بوده؛ یا پس از آن، و واجب نیست فوراً غسل كند، چون طهارتْ شرط همراه روزه نیست و جنابتِ غیراختیاری نیز مانع روزه نیست؛ فقط بقای عمدی بر جنابت تا طلوع صبح، مانع روزه است که در اینجا نیست. البته برای نماز باید غسل كند.

مسأله 1724- اگر جُنُب در ماه رمضان شک دارد که غسل جنابت كرده یا نه، تعداد روزه‌هایی را که یقین دارد جنب بوده، باید قضا كند.

مسأله 1725-اگر در روزهٔ قضای ماه رمضان پس از طلوع فجر متوجه شود که محتلم شده است، چنانچه بداند پس از طلوع صبح محتلم شده، یا در آن شک داشته باشد، روزهٔ او صحیح است؛ ولی اگر بداند پیش از طلوع فجر محتلم شده، در وسعت وقت، روزهٔ او باطل است، چون طهارت در طلوع صبح، شرط صحت روزهٔ قضای ماه رمضان است و در تنگی وقت، باید آن روز را روزه بگیرد و به احتیاط، بعد از ماه رمضان نیز یک روز دیگر روزه بگیرد.

مسأله 1726- اگر جُنُب در روزهٔ قضای ماه رمضان غسل را فراموش كند و در حال جنابت روزه بگیرد، روزهٔ او باطل است.

مسأله 1727-اگر جُنُب یا زن حایض و زایمان كرده در شب ماه رمضان، شرایط هیچیک از غسل و تیمم را نداشته باشد و نتواند آن‌ها را انجام دهد، فاقد طَهورَیْن است و روزهٔ او صحیح است. در دیگر روزه‌های واجب و مستحب نیز میتواند روزه بگیرد؛ ولی در روزهٔ قضای ماه رمضان نمیتواند روزه بگیرد.

خواب جُنُب

مسأله 1728- چنانچه جُنُب در شب ماه رمضان میداند که اگر بخوابد برای غسل بیدار میشود و بخوابد و پس از طلوع فجر بیدار شود، روزهٔ او صحیح است.

مسأله 1729-اگر جُنُب در شب ماه رمضان میداند که بخوابد برای غسل بیدار نمیشود، نباید بخوابد و چنانچه خوابید و بیدار نشد، روزهٔ او باطل است و قضا دارد و در آن روز باید به رسم ادب، از چیزهایی که روزه را باطل میکند، خودداری نماید.

مسأله 1730- اگر جنب در شب ماه رمضان با تصمیم بر روزه و غفلت از غسل یا از جنابت بخوابد و پس از طلوع فجر بیدار شود، باید روزه را قضا كند؛ ولی كفاره ندارد، هرچند این خواب و بیداری در این حالت تكرار شود.

مسأله 1731- اگر جُنُب، در ماه رمضان بدون قصد غسل جنابت، یا با تردیدِ در آن بخوابد و پس از طلوع فجر بیدار شود، روزهٔ او باطل است و قضا و كفّاره دارد.

مسأله 1732- اگر جُنُب، در ماه رمضان نمیداند که بخوابد برای غسل بیدار میشود یا نه، چنانچه قصد غسل را داشته باشد، میتواند بخوابد. اگریک بار بخوابد و پس از طلوع فجر بیدار شود، روزهٔ او صحیح است. اگر از خواب اول بیدار شود و بار دوم یا سوم یا بیشتر بخوابد و پس از طلوع فجر بیدار شود، روزهٔ او باطل است و قضا دارد؛ ولی کفّاره ندارد. روزه‌های واجبِ غیر رمضان و روزهٔ مستحب این احکام را ندارند.

مسأله 1733- جُنُبی كه در شب ماه رمضان چند بار خوابید و بیدار شد، اگر در تعداد خواب شک دارد، حكم اقلّ تعداد خوابیدن را دارد.

مسأله 1734- زن حائض یا زایمان‌کرده، اگر پیش از طلوع فجر پاک شود و به‌عمد یا با سهل‌انگاری، غسل یا تیمم نكند، روزه‌اش باطل است و قضا دارد.

مسأله 1735- زن حائض یا زایمان‌کرده، اگر هنگام طلوع فجر پاک شود و برای هیچیک از غسل و تیمم وقت نداشته باشد و نیّت روزه کند، روزهٔ او صحیح است.

مسأله 1736-احكامی كه برای خوابیدن شخص جُنُب در شب ماه رمضان است، برای زن حائض و زایمان‌کرده نیست.

مسأله 1737- اگر زن پس از طلوع فجر از خون حیض و زایمان پاک شود، یا در بین روز خون حیض و زایمان ببیند، هرچند نزدیک مغرب باشد، روزهٔ او باطل است و قضا دارد.

مسأله 1738-زن مستحاضه، اگر به وظیفهٔ استحاضه عمل کند، روزهٔ او صحیح است.

مسأله 1739- دست زدن روزه‌دار به بدن میّت جایز است و اگر به عمد غسل مس میّت نكند، روزه او باطل نمیشود.

هشتم: اِماله كردن

مسأله 1740-اماله كردن با چیز روان، اگرچه از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل میكند و قضا دارد؛ ولی كفّاره ندارد؛ امّا شیاف با چیز جامد، روزه را باطل نمیكند.

مسأله 1741-چیزی را كه نمیداند مایع یا جامد است، اماله كردن با آن جایز است؛ ولی به احتیاط مستحب، آن را ترک كند.

مسأله 1742-استعمال شیاف جامدی که برای لذت بردن یا تغذیه به کار میرود، مثل تریاک و مانند آن، احتیاط واجبْ ترک آن است؛ ولی روزه با آن باطل نمیشود.

نُهم: قي كردن عمدي

مسأله 1743-قی كردن عمدی، روزه را باطل میکند.

مسأله 1744- اگر چیزی مانند هستهٔ میوه از حلق خارج شود و قی كردن عمدی بر آن صدق نکند، روزه باطل نمیشود.

مسأله 1745- اگر در شب ماه رمضان چیزی بخورد كه میداند در روز باید آن را قی كند، چنانچه آن را بخورد و در روز با اختیار قی كند، روزهٔ او باطل میشود و قضا دارد؛ ولی اگر بیاختیار قی كند، به احتیاط واجبْ قضا دارد و در هردو صورت، به رسم ادب باید تا مغرب چیزی نخورد.

مسأله 1746- اگر روزه‌دار بتواند از قی كردن خودداری کند، چنانچه برای او حرج یا ضرری نباشد، باید خودداری كند؛ وگرنه روزه او باطل میشود و قضا دارد و اگر حرج یا ضرری باشد، میتواند قی كند و روزه آن روز قضا دارد.

مسأله 1747- اگر روزه‌دار، پس از بردن غذا به دهان و پیش از رسیدن آن به حلق، متوجه شود که روزه است، واجب است غذا را برگرداند؛ ولی اگر پس از فرو بردن غذا به حلق ـ که خوردن به آن صدق نمیکند ـ متوجه شود که روزه است، چنانچه برگرداندن آن ممکن باشد، چون قی کردن بر او صدق نمیکند، باید آن را برگرداند و روزهٔ او صحیح است.

مسأله 1748- اگر با آروغ زدن، چیزی از حلق روزه‌دار به دهانش آید و به‌عمد آن را فرو برد، روزه‌اش باطل است و قضا و كفّاره دارد؛ گرچه مایهٔ تنفر باشد، كفّاره جمع ندارد.

مسأله 1749- اگر حشره‌ای ـ مانند مگس ـ، به گلوی روزه‌دار برود، چنانچه بدون قی كردن، بتواند آن را بیرون آورد، واجب است چنین كند و روزه او صحیح است و اگر نتواند، چنانچه نگهداشتن آن، حرج یا ضرر جانیِ غیر قابل تحمل دارد، باید قی كند و روزهٔ او باطل است و قضا دارد.

مسأله 1750- اگر روزه‌دار در روزهٔ واجب معیّنی ـ مثل روزه ماه رمضان ـ در حال نماز باشد و خردهٔ غذا یا حشره‌ای بی اختیار به گلوی او برود که قابل بازگرداندن است؛ ولی نمیتواند تا پایان نماز آن را نگه دارد و برای بیرون انداختن آن، ناچار به تكلّم به «أخ» است ـ که نماز را باطل میکند ـ چنانچه وقت برای نماز، حتی با ادراک یک ركعت باقی است، باید با قطع نماز، آن چیز را بیرون اندازد و روزه را ادامه دهد؛ اما در ضیق وقت، مخیّر بین باطل کردن نماز و قضای آن، یا باطل کردن روزه و قضای آن است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -