انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام افطار عمدي و سهوي

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 1751- اگر انسان به عمد و اختیار، کاری را که روزه را باطل میکند، انجام دهد، روزهٔ او باطل میشود و چنانچه عمدی نباشد، روزه باطل نمیشود؛ ولی بقای بر جنابت، در سه مورد روزه را باطل میکند، هرچند عمدی نباشد: 1. غسل جنابت را فراموش كند و پس از یک یا چند روز یادش بیاید. 2. بقای بر جنابت در خواب دوم به بعد. 3. بقای بر جنابت تا اذان صبح، در روزهٔ قضای ماه رمضان.

مسأله 1752- اگر روزه‌دار برای وضوگرفتنْ آب در دهان بریزد و مضمضمه كند و مقداری آب به حلق فرو رود، روزه او صحیح است و قضا ندارد.

مسأله 1753- روزه‌دار میتواند برای ادراک مزهٔ غذا، آن را مزمزه كند و سپس بیرون بریزد و اگر سهواً آن را بخورد، روزه‌اش صحیح است.

مسأله 1754- اگر روزه‌دار علم دارد با مضمضه‌كردن آب در دهان، آب از حلقش فرو میرود، جایز نیست مضمضه كند؛ ولی چنانچه برای وضو مضمضه كند یا پس از كشیدن دندان و خونی شدن آن، دهان‌شویی كند، اشکالی ندارد و اگر در این حالْ مقداری از آب از حلق فرو رود، روزهٔ او باطل نمیشود.

مسأله 1755- اگر روزه‌دار سهواً یكی از کارهایی که روزه را باطل میکند، انجام دهد و در صحّت روزه مردّد شود، روزه‌اش باطل نمیشود.

مسأله 1756- اگر روزه‌دار سهواً یكی از کارهای باطل‌کننده روزه را انجام دهد و به گمان اینکه روزه او باطل شده، دوباره یکی از آن‌ها را از روی عمد انجام دهد، روزهٔ او باطل میشود و قضا دارد.

مسأله 1757- اگر كسی با روزه گرفتن احساس ضعف كند، نباید افطار كند، گرچه ضعفش زیاد باشد؛ ولی اگر روزه برای او طاقت‌فرسا و غیر قابل تحمل شد، میتواند افطار كند و باید قضای آن را بگیرد.

مسأله 1758- روزه‌دار نباید برای تشنگی سخت، روزه را بخورد، بلکه باید آن را تحمّل كند؛ ولی اگر به قدری تشنه شود که قابل تحمّل نباشد، نسبت به حكم روزه چند فرض دارد: 1. این تشنگی، به گونه‌ای است كه اگر مایعی ننوشد، خوف تلف یا ضرر خیلی مهم دارد، پس واجب است به اندازهٔ ضرورت ـ نه بیش از آن ـ مایعی بنوشد. 2. روزه‌گرفتن برای او حرجی باشد؛ یعنی سختی بیش از حدّ متعارف دارد، پس جایز است به اندازهٔ ضرورت و رفع حرج ـ نه بیش از آن ـ مایعی بنوشد و در هر دو صورت، روزهٔ او باطل میشود و اگر ماه رمضان است، در بقیّهٔ روز باید به رسم ادب، امساک كند و برای هر روز، یک چارک طعام، فدیه پرداخت كند و روزه را قضا نماید.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -