انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائل متفرقه خرید و فروش

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1177- استدعا دارم فتوای مبارک در موارد ذیل به اطلاع مقلدین برسد:

1- آیا قبض و اقباض در قطعیت و نفوذ بیع مؤثر بوده و ضروری است؟

ج 1- با اجراء صیغه، قبض و اقباض در تحقّق بیع معتبر نیست بلی در بیع صرف تقابض در مجلس و در بیع سلم قبض ثمن قبل از تفرّق از مجلس عقد معتبر است و معاطاة بقبض و اقباض محقّق می‌شود تفاصیل این مسائل را در کتابهای فقهی ملاحظه نمائید. و الله لعالم

2- و آیا در این امر بین معاملات کوچک و عرفی و بزرگ فرقی است؟

ج 2- فرقی نیست. و اللّه العالم

3- و در صورت مثبت بودن پاسخ آیا قبض و اقباض تمامی ثمن و مثمن شرط است یا چنانچه قسمتی از ثمن تأدیه شود، معامله بیع محقق می‌گردد، و قبض و اقباض کل ثمن و مثمن از آثار و الزامات ناشی از عقد بیع می‌باشد؟

ج 3- در مواردی که قبض و اقباض شرط است به نسبت آنچه قبض و اقباض شده معامله محقق می‌شود.و اللّه العالم

سؤال 1178- فروش یک ملک به صورت زمانی به چند نفر چه حکمی دارد؟ (مثلًا ملکی به چهار نفر فروخته شده و این ملک در هر فصل سال در اختیار مالک همان فصل باشد که خودش استفاده کند یا اجاره دهد و یا ...)

جواب: فروش ملک به صورت مذکور شرعی نیست ولی اجاره اشکال ندارد. و الله لعالم

سؤال 1179- این جانب در سال 66، منزلی در تهران خیابان ظفر به قیمت عادلانه آن روز خریداری نمودم که مساحت آن 1053 متر میباشد که تا سال 66 چند دست معامله شده اکنون متوجه شده ام قسمتی از آن، سند رسمی دارد و قسمتی ندارد ولی معامله بطور شرعی انجام و بیع‌نامه با تراضی طرفین انجام شده است؛ آیا این معامله صحیح بوده است؟

جواب: در مورد سؤال چنانچه منزل مذکور در تصرّف شخصی بوده و متصرف بعنوان مالک بلا منازع آن منزل را به شما فروخته و مدّعی دیگری با مدرک شرعی بعنوان مالکیت همه و یا بعض آن منزل در بین نیست ابتیاع شما شرعاً محکوم به صحت است و هر گونه تصرّف در آن منزل برای شما شرعاً محکوم به حلیّت است و سند رسمی نداشتن قسمتی از آن منزل ضرر ندارد. و اللّه العالم.

سؤال 1180- بیع کالی بکالی چه نوع بیعی است و حکم آن در شرع و حقوق موضوعه به چه صورت می‌باشد؟

جواب: اگر جنسی را بفروشد و قرار بگذارد که بعد از مدّتی تحویل دهد و پول آن را هم بعد از مدّتی بگیرد معامله کالی بکالی و باطل است.

سؤال 1181- قصد انشاء در عقد را شرح دهید.

جواب: انشاء بمعنی ایجاد کردن در مقابل اخبار که بمعنی خبر دادن است و در آن احتمال صدق و کذب میرود بر خلاف انشاء که صدق و کذب در آن معنی ندارد مثلًا اگر انسان بگوید فلان چیز را فروختم دو معنی ممکن است داشته باشد یکی اینکه خبر دهد از اینکه جنس خود را فروخته‌ام که این اخبار است و دیگر اینکه در هنگام معامله به مشتری بگوید این جنس را بشما فروختم و با این جمله (فروختم) قصد ایجاد بیع معین داشته باشد.

سؤال 1182- اگر در معامله‌ای، فروشنده توسط فاکس پیشنهاد کامل فروش مکتوب خود را ارسال و خریدار نیز قبولی خود را توسط فاکس برای فروشنده ارسال نماید آیا ایجاب و قبول و نتیجتاً، عقد بیع محقق می‌گردد یا حتماً قرارداد مبایعه نامه حضوری لازم است؟ و در صورتی که انجام معامله توسط ارسال فاکس نافذ باشد، چنانچه طرفین پس از اجرای عقد بیع توسط فاکس پس از مدتی یکدیگر را ملاقات نمایند و حضوراً نیز مبایعه نامه کتبی تنظیم نمایند که

کاملًا مطابق با مفاد فاکسهای قبل باشد، آیا عقد انجام شده از زمان صدور فاکس‌های ایجاب و قبول واقع و محقق شده است یا از زمان صدور مبایعه‌نامه که فرضاً در 3 ماه بعد نوشته شده است؟

جواب: تحقق بیع و خریدوفروش بصورت مذکوره محلّ اشکال است اگر چه وقوع بشرط عدم تاخیر جواب (قبول) از زمانی که معرض انصراف بایع از معامله نباشد و پیشنهاد هم اعلام فروش باشد بعید نیست بنابراین تاریخ وقوع عقد، زمان وصول فاکس جواب به فروشنده است. و اللّه العالم.

سؤال 1183- شخصی 500 بسته چای خارجی فروخته به وزن هر کدام یک کیلوگرم و قیمت هم تعیین کرده هر کیلو 2320 تومان و کل وجه را هم دریافت نموده حال وزن هر بسته 10 مثقال کم است به فروشنده می‌گویم که این مقدار از وزن کسری دارد میگوید چای خارجی است و بسته‌بندی شده از خارج بوده و کسری مربوط به من نیست با وجود اینکه 25 کیلو کم است و علی هذا پنجاه و هشت هزار تومان ضرر برای من می‌باشد و من از ایشان هر بسته‌ای یک کیلو خریدم در این رابطه نظر مبارک را مرقوم فرمائید.

جواب: در فرض سؤال، چنانچه معامله را به وزن معلوم انجام داده‌اید، آن مقدار را که کم است طلبکارید و حق مطالبه دارید و اگر بسته‌ای معامله کرده‌اید و بنحو مصالحه بوده و وزن دقیق مطرح نبوده فقط معامله روی بسته‌های معروف به یک کیلوئی انجام شده هر چند شما تصوّر می‌کرده‌اید که یک کیلو تمام است حق مطالبه ندارید و اگر نزاع موضوعی در بین باشد مرافعه شرعیّه لازم است. و اللّه العالم

سؤال 1184- در بازار معمول شده عمده‌فروشان اجناس را با ظرف وزن و خرید و فروش می‌کنند مثلًا می‌گوید یک کیسه برنج میخواهم فروشنده با گونی وزن و به قیمت برنج پول ظرف را می‌گیرد در صورتی که وزن ظرف هم معلوم نیست و خریدار هم می‌داند و از موضوع اطلاع دارد و در خرده‌فروشی هم چیزهایی با پاکت وزن می‌شود و نانهای شیرینی که با جعبه فروخته می‌شود نظر مبارک را در این معاملات چیست؟

جواب: خریدوفروش بنحو مذکور در سؤال اشکال ندارد.

سؤال 1185- این جانب از طرف شخصی وکیل شده‌ام که یک تانکر فلزی را به مبلغ 200000 ریال بفروشم ولی پس از مراجعه به مشتری، مشتری حاضر شد که تانکر را به مبلغ هیجده هزار الی نوزده هزار تومان خریداری نماید. این جانب به صاحب تانکر اطلاع دادم ولی او گفت تانکر را خودم نیاز دارم و آن را نفروشید، ولی بنده به لحاظ اینکه خیال کردم صاحب تانکر بخاطر ما به التفاوت در قیمت بیست و نوزده هزار تومان حاضر به فروش نشد. پس از صحبت با مشتری او را راضی به پرداخت بیست هزار تومان نمودم و تانکر را به او فروختم ولی پس از دو ساعت از وقوع معامله صاحب تانکر به بنده اطلاع داد که راضی به فروش تانکر نیستم و نبوده‌ام. مشتری می‌گوید من تانکر را به شخص ثالثی فروخته‌ام و حاضر به بازگرداندن آن نیستم. لذا از حضرتعالی تقاضا داریم که حکم شرعی را در خصوص موضوع بیان فرمائید که آیا معامله قابل فسخ است و یا صور دیگری وجود دارد؟

جواب: در فرض سؤال ظاهر گفته موکل که (نفروشید) عزل شما از وکالت است علی هذا معامله فضولی است و با ردّ مالک باطل و بی‌اثر است.

سؤال 1186- شخصی بنام زید به شخص دیگری مبلغ صد و یا دویست هزار تومان میدهد و آن را برای خریدن جنسی مانند برنج و غیره وکیل میکند و سپس همان جنس را به قیمتی که وکیل و موکل هر دو بر آن قیمت راضی باشند به وکیل میفروشد لطفاً بفرمائید که این گونه بیع و شراء از نظر اسلام صحیح است یا نه؟

ثانیاً: اینکه اگر موکل ثمن بیع فوق الذکر را بطور اقساط یک ساله از وکیل وصول کند به این صورت که چند هزار تومان هر برج «از وکیل که مشتری همان جنس می‌باشد» وصول کند و ما بقی ثمن را هم در پایان سال وصول کند چه حکمی دارد؟

جواب: در مورد سؤال، چنانچه مبیع را وکیل از طرف موکّل قبض نموده و یا خود موکل قبض نموده بعد از قبض فروش آن به وکیل، قسطی و یا نقدی اشکال ندارد.

سؤال 1187- شخصی واسطه شده و پول را داده از طرف یکی از تجّار مقدار زیادی موم و عسل خریده پس از خرید، معلوم شده مورد معامله (موم- عسل) مال دیگری بوده که سرقت کرده بودند الآن پول واسطه پا در هوا مانده و طرف حساب پول آن را نمی‌دهد لطفاً حکم شرعی را بیان بفرمایید.

جواب: اگر واسطه وکیل از طرف خریدار بوده و کوتاهی در تحقیق نکرده است و جنس مذکور را با اطّلاع موکّل خریداری نموده، موکّل باید طلب وکیل را بپردازد و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیّه لازم است. و اللّه العالم

سؤال 1188- این جانب حدود 8 ماه قبل مقدار معینی فاستونی با قیمت تعیین شده و با محاسبه 1% عوارض شهرداری طی قرارداد رسمی از شرکتی نقداً خریداری نمودم که قرار شد بعد از دریافت تمام وجه پارچه، در ظرف حد اکثر یک ماه، شرکت به قرارداد خود عمل نماید. نه تنها شرکت در تحویل جنس به تعهدات خود پایبند نبوده هر چندگاه به بهانه‌های واهی از قبیل نوسان قیمت ارز و مواد اولیه و یک مرتبه (از روی نارضایتی) 2000 ریال در هر متر و مرتبه دیگر نیز 1500 ریال در هر متر ما به التفاوت گرفت و بعد از مدت حدود 250 روز جنس را تحویل داده است و چون مبالغ دریافتی اضافی (جمعاً 3500 ریال در متر) از روی نارضایتی و بالاجبار بوده است و با توجه به اینکه در ابتدا قیمت و مدت معامله شرعاً تعیین گردیده بوده است از نظر شرعی این معامله چه تکلیفی دارد و آن مدت اضافی که پول این جانب نزد شرکت بوده است آیا این جانب حقی بر ادعای خسارت دارم. خواهشمند است نظر خود را اعلام فرمائید.

جواب: بطور کلی بعد از انجام معامله، فروشنده حق ندارد بجهت نوسان قیمت و غیره چیزی زائد بر قیمت تعیین شده در هنگام معامله بگیرد و اگر بدون رضایت خریدار چیزی از او بگیرد ضامن است و امّا خریدار برای دیر تحویل دادن جنس از طرف فروشنده حق مطالبه چیزی ندارد گرچه اگر فروشنده بدون عذر جنسی را در موقع مقرّر تحویل ندهد مرتکب معصیت شده است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -