انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام شرط در بیع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1123- شخصی کُرهاً و اجباراً متعهد می‌شود قطعه زمینی را به اشخاص دیگری تملیک و واگذار نماید قطع نظر از آنکه تسلیم زمین از طرف شخص متعهد به متعهد لهم عن طیب نفسه نبوده است علی فرض که تعهد متعهّد طائعاً و راغباً ایجاد شده باشد با توجه به اینکه:

اولًا تنها عقود و معاملات منعقده فیما بین متعاقدین و متعاملین لازم الوفاء بوده آن هم در صورتی که در عقد و معامله منعقده کلیه شرائط و ارکان و عناصر اساسی صحت تحقق یافته باشد.

ثانیاً تعهد یک جانبه بر طبق آراء و فتاوای علمای عظام شیعه برای متعهد لازم الوفاء نبوده مگر آنکه تعهد معهود ضمن عقدی از عقود لازمه ایجاد و ایقاع شده باشد و به شرحی که فوقاً معروض افتاد تعهد مزبور بطور یکجانبه ایجاد گردیده ذیلًا مرقوم فرمائید در چنین وضعی برای شخص متعهد شرعاً عدول از تعهد جایز و سائع خواهد بود یا خیر؟

جواب: بطور کلّی مجرّد تعهّد اگر در ضمن عقد لازم شرط نشده باشد واجب الوفا نیست و سبب نقل و انتقال ملک نمی‌شود بلی چنانچه حسب وعده و تعهد با رضایت با یکی از اسباب شرعی نقل و انتقال از قبیل بیع و شراء و یا صلح و یا هبه مال مورد تعهد را تملیک طرف کرده باشد فسخ آن معاملات بعنوان اینکه تعهد یک جانبه بوده لزوم وفا نداشته، صحیح نیست و در صورت نزاع بین طرفین در جهات مذکوره مرافعه شرعیّه لازم است.

سؤال 1124- ملکی معامله شده و خریدار مخارجی در ملک انجام داده و ملک مصادره گردیده است اگر از اول خریدار یا فروشنده می‌دانسته‌اند که ملک مصادره‌ای می‌باشد تکلیف خریدار یعنی خرید ملک و مخارج یک‌ساله در ملک چیست؟ ضرر و زیان شامل می‌شود یا خیر؟ و اگر مشکوک بوده چطور؟ (زیرا بعد از انجام معامله مراجعه به محضر جهت وکالت می‌کنند به آنها می‌گویند ملک به نام دیگری بوده حتی فروشنده گفته هنوز پول شما را خرج نکرده وحاضرم برگردانم ضمناً خریدار مطالبه نماء و خسارت می‌نماید).

جواب: از قضیه شخصیّه اطلاعی ندارم به طور کلی چنانچه بعد از معامله معلوم شود که فروشنده قدرت تسلیم مبیع را نداشته آن معامله باطل است و باید فروشنده ثمن را (اگر گرفته) برگرداند و اگر فروشنده خریدار را مغرور نموده باشد باید مخارجی را هم که خریدار متحمل شده بپردازد ولی در هر صورت خساراتی را که به خاطر بهم خوردن معامله تصوّر می‌کند از قبیل اینکه اگر معامله واقع نشده بود با پولی که داده‌ام فلان نفع را می‌بردم فروشنده ضامن نیست و چنانچه نزاع موضوعی باشد مرافعه شرعیّه لازم است. و اللّه العالم.

سؤال 1125- معامله‌ای انجام گردیده قرار شده طبق توافق طرفین چک مبلغ معامله تا زمان محضر، پیش واسطه باشد ولی واسطه معامله با نظر و امضاء خریدار قبل از زمان موعود چک را به فروشنده داده است آیا واسطه خیانت نموده و از نظر اخلاقی و شرعی مسئول است یا خیر؟

جواب: عبارت سؤال وافی نیست اگر مقصود این است که واسطه معامله با نظر و موافقت خریدار چک را به فروشنده داده در این صورت فرض خیانت صحیح نیست و اگر مقصود این است که بدون رضایت خریدار چک به فروشنده داده است چنانچه از این جهت خسارتی بر خریدار وارد شود واسطه ضامن است و الّا فقط مرتکب معصیت عمل خلاف امانت شده و باید توبه کند. و اللّه العالم

سؤال 1126- شخصی جنسی را به پول نقد می‌خرد و نمی‌تواند تا مدّت دو ماه بپردازد آیا بایع می‌تواند از نسبت دو ماه تأخیر چیزی اضافه از قیمت اصلی بخواهد؟

جدر فرض سؤال، بایع بیشتر از ثمنی که برای مبیع معیّن کرده و معامله بر آن واقع شده نمی‌تواند چیزی مطالبه کند.

سؤال 1127- شخصی جنسی را بپول می‌خرد، و بعد از دو ماه که نمی‌تواند پول بدهد اصل همان جنس یا مشابه آن را برای بایع بازمی‌گرداند و در این مدت قیمت سوقی آن جنس پائین می‌آید آیا آن تفاوت قیمت بعهده بایع است یا مشتری؟

جواب: مشتری باید ثمن تعیین شده در حین معامله را به بایع بدهد و بایع ملزم به قبول عین یا مثل مبیع نیست بلی اگر بایع رضایت به اقاله معامله داشته باشد اقاله مانعی ندارد.

سؤال 1128- در سال گذشته تاریخ 7/ 3/ 74 در نجف‌آباد اصفهان با شخصی دو هزار جفت تخت لاستیکی معامله کردم از قرار هر جفت تخت لاستیکی به مبلغ 115 تومان، 115 هزار تومان نقد داده‌ایم و قرار شد هر موقع هزار دومی تمام شد 115 هزار تومان دومی را بپردازیم در همین تاریخ 300 جفت تخت تحویل گرفتم 700 جفت نزد فروشنده است به بنده تلفن کرده در حال حاضر تخت شده هر جفت 250 تومان بفرمائید آیا حق گرفتن چنین مبلغی را دارد؟

جواب: در فرض سؤال، چنانچه در معامله تاریخ معینی برای پرداخت بقیه قیمت جنس خریداری شده تعیین کرده باشید فروشنده حق ندارد زاید بر قیمت تعیین شده چیزی بگیرد ولی اگر به نحوی که در سؤال ذکر شده تاریخ به این صورت باشد که (هر موقع هزار دومی تمام شد 115 هزار تومان دومی را بپردازم) بایع نسبت به تعدادی که پول آن را گرفته نمی‌تواند زیادتر بگیرد و نسبت به آنچه بنا بوده بعد بدهد می‌تواند گرانتر بدهد چون معامله نسبت به اجناسی که پول آن را نگرفته از جهت معین نبودن تاریخ پرداخت ثمن و مثمن باطل بوده است.و اللّه العالم.

سؤال 1129- اگر فروشنده نتواند کالای مورد معامله را پس از دریافت وجه تحویل مشتری نماید و بخواهد از معامله منصرف و وجه را مسترد نماید بدون رضایت خریدار جایز است یا خیر؟

جواب: در مورد سؤال چنانچه معامله نقدی و کلی بوده باید هر وقت متمکن شد تسلیم نماید و اگر سلف بوده مشتری می‌تواند معامله را فسخ کند و می‌تواند صبر کند تا موقع قدرت بر تسلیم و اگر معامله روی عین شخصی بوده با فرض عدم قدرت بر تسلیم باطل است هر چند در حین معامله قدرت بر تسلیم داشته و بعد متعذر شده باشد.

سؤال 1130- کسی که معامله‌ای انجام داده و از متعامل وجه آن را به صورت چک دریافت نموده پس از رسیدن زمان چک متعامل وجه را پرداخت ننموده حال آیا شخص بایع می‌تواند معامله قبل را فسخ کند یا خیر و در صورت توانستن آیامی‌تواند همان جنس فروخته‌شده قبلی را به مبلغ بالاتر به همان شخص قبل بفروشد با یک قرار داد جدید و بیع جدید دیگر؟

جواب: اگر در حین معامله، شرط کرده که چنانچه مشتری ثمن را در موعد تعیین شده نپردازد بایع حق فسخ معامله را داشته باشد در فرض سؤال می‌تواند فسخ کند و بعد به قیمت بیشتر به همان مشتری یا غیر او بفروشد و اگر چنین شرطی نکرده و معامله به صورت نسیه بوده و مشتری در تاریخ تعیین شده ثمن را نداده بایع حق فسخ ندارد. و اللّه العالم

سؤال 1131- شخصی خانه‌ای را می‌فروشد و پولی را از بابت فروش دریافت مینماید، و قرار می‌شود مابقی پول خود را پس از آمادگی مدارک ثبت در موعد مقرر دریافت نماید، اما بدلیل نبودن مدارک خانه و عدم آمادگی در ثبت دفترخانه ناچار وجه مابقی خانه به تعویق می‌افتد، آیا از جهت این عدم آمادگی مدارک و تأخیر در صورت عدم انصراف خریدار، فروشنده می‌تواند معامله را فسخ و یا بدلیل افزایش بهاء خانه وجهی اضافه بر قیمت اولیّه از خریدار دریافت کند؟

جواب: در فرض سؤال، اگر تاریخ پرداخت بقیه ثمن کاملًا معلوم بوده مثلًا اوّل برج فلان و چنانچه در حین وقوع معامله غبنی در بین نبوده، مجرّد افزایش قیمت بعد از آن، موجب حق خیار نیست بلی اگر بایع در ضمن عقد بیع، شرط کرده باشد که اگر خریدار تا تاریخ معینی بقیّه ثمن را نپردازد حق فسخ داشته باشد و خریدار تا آن تاریخ بقیه ثمن را نپردازد بایع خیار تخلف شرط دارد و الّا مجرد تأخیر ثمن موجب خیار نمی‌شود ولی اگر قرار بر این بوده که وقتی در محضر به ثبت رسید بقیه ثمن پرداخت گردد چون تعیین مدت محسوب نمی‌شود معامله نسبت به مقدار بقیه ثمن باطل است و نسبت به آن مقدار بایع و مشتری خیار تبعّض صفقه دارند.

سؤال 1132- خانه‌ای را در مقابل قولنامه در چند ماه قبل به شخصی فروخته‌ام بمدت 4 ماه که خریدار وجه آن را طی چند فقره چک ماهیانه مبلغ 7 میلیون تومان بپردازد. با توجه به اینکه اولین چک با مدتی تأخیر و بقیه نیز که مبلغ ده میلیون تومان می‌باشد حدوداً با سه ماه تأخیر وصول گردید و نیز با توجه به وضع اقتصادی موجود و بموقع وصول نشدن چکها ضرر و زیان زیادی متوجه گردیده است، ضمناً تاکنون سند به نام خریدار انتقال نیافته با عنایت به مراتب فوق خواهشمند است نظر مبارک را از نظر شرعی اعلام فرمائید؟

جواب: در فرض سؤال چنانچه بیع شرعی بین متعاملین واقع شده و قبض حاصل شده بدون مجوز شرعی فسخ آن جایز نیست و همچنین جایز نیست وجهی در برابر تأخیر در اداء از خریدار بگیرد و نزاع موضوعی مرافعه شرعیّه لازم است.

سؤال 1133- دو نفر پس از توافق طرفین معامله ای را امضاء می‌نمایند و بیعانه لازم هم از طرف خریدار به فروشنده داده می‌شود تا در مهلت معین در محضر حاضر و معامله را بطور کامل انجام دهند فروشنده هم به اعتبار قرار داد منعقده با کس دیگری معامله نمی‌نماید پس از انقضاء مدت معینه خریدار از انجام معامله منصرف شده و انصراف خود را کتبا به محضر اعلان می‌نماید و در اثر خلف وعده و نقض قرار داد، فروشنده متضرر می‌شود آیا فروشنده شرعا حق دارد زیان حاصله از تخلف وعده را از خریدار بگیرد یا نه؟

جواب: بعد از انجام معامله هیچ‌یک از طرفین بدون مجوز شرعی حق فسخ معامله را ندارند و با مجوز فسخ، متضرر شدن یک طرف نمی‌تواند مانع فسخ شود.

سؤال 1134- در تاریخ 8/ 5/ 1372 یک باب منزل فروخته‌ام به شخصی به مبلغ ششصد هزار تومان که قرار شد که در طول 12 ماه مبلغ ذکر شده را بپردازد ولی ایشان در طول 8 ماه مبلغ دویست و نود هزار تومان داده است و تا به امروز 3 سال از آن تاریخ می‌گذرد که مبلغ سیصد و ده هزار تومان آن مانده است و حال آنکه در ابتدا معامله شرط شده که اگر خریدار ثمن را در موعد مقرّر ندهد فروشنده حق فسخ دارد، خواهشمند است حکم شرعی را بیان فرمائید.

جواب: در فرض سؤال، که فروشنده شرط کرده که اگر خریدار ثمن را در موعد مقرّر نپردازد حق فسخ داشته باشد و خریدار تخلّف نموده، فروشنده حق فسخ دارد. و اللّه العالم

سؤال 1135- آپارتمانی را که آموزش و پرورش به نام من تحویل داده با شراکت شوهرم خریداری نموده به شرطی که تا آخر عمر در آن باشیم ایشان مقداری از اقساط بانک را پرداخت نموده بعد از مدتی تصمیم به فروش آن داشته آیا چنین حقی را دارد؟ حال که قریب دو ماه است فوت کرده تکلیف ورثه چیست؟

جواب: اگر شما قرار داد شرعی با شوهرتان در مورد آپارتمان مذکور منعقد کرده باشید و او تخلّف از شرائط کرده باشد اختیار فسخ معامله را دارید و در این صورت همسرتان فقط پولهائی را که پرداخت نموده طلبکار است و حال که او فوت شده به ورثه او از جمله خود شما طبق تقسیمات شرعی میرسد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -