انهار
انهار
مطالب خواندنی

خریدوفروش طلا

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  1069- آیا معامله و تجارتی بین المللی مانند خرید یکصد ساعت مچی طلا از کشور سوئیس توسط تاجر ایرانی در مقابل فی المثل یک هزار دلار یا در مقابل ظرفی از نقره به وزن پانصد مثقال مشمول بیع صرف می‌باشد یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ آیا شرط قبض عوضین در مجلس عقد تابع عرف تجارت بین الملل می‌باشد و یا بنحو دیگری است؟

جواب: خرید ساعت طلا با دلار از مصادیق صرف نیست و نیز خرید آن با نقره غیر ظرف بی‌اشکال است ولی ثمن و یا مثمن قرار دادن ظرف بقصد خوردن وآشامیدن و سایر استعمالات محرم جائز نیست و پول و عوضی هم که فروشنده می‌گیرد حرام است و این ربطی به معامله صرف ندارد و قبضی که در معامله صرف معتبر است لازم است در مجلس معامله باشد و تابع عرف بین الملل نیست و یادآوری می‌شود که بستن ساعت طلا برای مرد حرام و نماز با آن باطل است. و اللّه العالم.

سؤال 1070- تعویض طلا با طلا باید چگونه باشد؟

جواب: طلای خود را بفروشید و طلای او را به قیمت بخرید تا خالی از اشکال باشد.

سؤال 1071- اگر طلائی را به کارگر سازنده بدهیم که آن را بسازد و طلای ساخته شده از او بگیریم چه صورتی دارد؟

جواب: اگر همان طلا را از او بگیرید اشکال ندارد.

سؤال 1072- کارگری طلا ساز طلایی را که از آن خودش بوده می‌سازد و می‌فروشد و معامله فقط روی اجرت کار انجام می‌شود چون هموزن طلای ساخته‌شده خودش طلای نساخته می‌گیرد و با رضایت طرفین معامله انجام می‌پذیرد این معامله از نظر شرع چه صورتی دارد؟

جواب: اگر طلای ساخته‌شده خود را به قیمت بفروشد و طلای طرف را هم به قیمتی بخرد بی‌اشکال است و اگر طلای خود را به طلای دیگری که حسب فرض وزن آنها مساوی است بفروشد و برای اجرت ساخت طلای خودش که بعد از انجام معاوضه آن را میسازد اجرت بگیرد نیز اشکال ندارد.

سؤال 1073- آیا طلای ساخته شده را به وعده دو ماه یا سه ماه به بیشتر از قیمت نقد می‌شود معامله کرد یا نه مثلا اگر طلای نقد مثقالی 1500 تومان است به وعده دو یا سه ماه 1600 تومان معامله شود؟

جواب: اشکال ندارد.

سؤال 1074- اگر شخصی 5/ 2 مثقال طلا برای عوض کردن بیاورد و قیمتش بر فرض 500 تومان باشد و در عوض 2 مثقال طلا بگیرد به قیمت 500 تومان دراین صورت قیمت یکی است ولی مزد تفاوت می‌کند آیا اشکال دارد یا نه

جواب: چنانچه به قیمت فروخته شود و به قیمت بخرد اشکال ندارد.

سؤال 1075- شخصی طلافروش با شخصی که طلا را تعویض می‌کند و طلا را با طلا مقابل می‌گذارد اگر کالای تعویض‌کننده اضافه شد پولش را می‌دهد و اگر کالای طلافروش اضافه شد پولش را می‌گیرد ولی نسبت به مقدار مساوی به طرف می‌گوید که من مبلغی دستمزد داده ام و تقریباً مقداری هم منفعت بر می‌دارم آیا جایز است یا خیر؟

جواب: اگر هر یک را جداگانه به قیمت خریدوفروش کنند اشکال ندارد.

سؤال 1076- در بازار تهران و سایر نقاط ایران طلای شکسته یا آب‌شده را به بنکدار یا به کارگر می‌دهند و در مقابل طلای ساخته شده با اجرت می‌گیرند مثلًا 500 گرم طلای شکسته را می‌دهند و 500 گرم طلای ساخته شده را می‌گیرند به اضافه 50000 ریال اجرت آیا این کار صحیح می‌باشد یا خیر؟

جواب: معامله به صورت مذکوره اشکال دارد اگر بخواهند شرعی عمل کنند ممکن است طلای شکسته را به قیمت خودش به زرگر بفروشد و طلای ساخته شده را هم به بهای خودش از او خریداری کند یا طلای شکسته را بدهد به زرگر که عین آن را برای او بسازد و مزد معین دریافت کند.

سؤال 1077- در مبادلات کلی که بین طلافروش‌های جزء و کلی‌فروش‌ها و بنکدارهای بازار طلا صورت می‌گیرد شخص کلی‌فروش مقداری طلای ساخته شده عرضه کرده و در مقابل بعد از چند روز طلای شکسته و متفرقه به علاوه اجرت ساخت طلاهای ساخته شده می‌گیرد گاهی هم به جای مقداری از طلای شکسته شده وجه آن را دریافت می‌دارد، لازم به یادآوری می‌باشد غالباً زرگرها عیار طلای شکسته را کمتر از طلای ساخته شده می‌دانند و به جهت برابر شدن ارزش طلای شکسته و طلای ساخته شده مقداری از حیث وزن اضافه می‌گیرند این مبادلات از جهت شرعی چه صورتی دارد؟

جواب: معامله بنحو مذکور جائز نیست و راه صحیح اینست که طلای ساخته را با وزن و به قیمت خودش بفروشند و طلای شکسته را با وزن و به قیمت خودش بخرند یعنی دو معامله انجام گیرد. و اللّه العالم.

سؤال 1078- طلای ساخته شده (آماده) را می‌شود با همکار تعویض نموده و اجرت آن را دریافت یا پرداخت نمود یعنی فرضاً یک کیلو طلای ساخته‌شده 18 عیار (آماده) را در مقابل یک کیلو طلای مستعمل شکسته شده با عیار مشخص تعویض نموده و اجرت آن پرداخت یا دریافت شود؟

جواب: معامله بنحو مذکور در سؤال، بنظر این جانب اشکال دارد موافق احتیاط این است که طلای خود را به پول بفروشد و طلای طرف را نیز به پول بخرد.

سؤال 1079- آیا خریدوفروش طلا بصورت مدت‌دار صحیح می‌باشد یا خیر طلای یک‌ماهه را مثقالی 7000 ریال به قیمت طلای نقدی اضافه نموده و می‌فروشند؟

جواب: اگر معامله به طور منجز به مبلغ معین واقع شود اشکال ندارد.

سؤال 1080- آیا دست‌گردان کردن طلا به شکل نقد و نسیه صحیح می‌باشد یا خیر یعنی طلایی را به مدت دو ماه به خریدار بفروشند و خریدار طلا را تحویل گرفته و در همان زمان طلا را به شخص فروشنده و یا غیر، نقداً بفروشد و پول آن را دریافت نماید؟

جواب: اگر جدّاً قصد معامله و خریدوفروش داشته باشید اشکال ندارد.

سؤال 1081- اگر مقداری طلا یا سکه به صورت نقد خریداری کنیم و با چک یک ماهه بفروشیم چنانچه موقع تاریخ سررسید چک، قبل از اینکه به بانک رفته و چک را وصول کنیم با توافق طرفین معامله یعنی خریدار و فروشنده آیا می‌توانیم مقداری مبلغ چک مذکور را بالا برده و چک دیگری به تاریخ دو ماه دیگر بگیریم که در واقع این عمل را می‌گویند (نو کردن چک) یا خیر؟

جواب: جایز نیست و فروشنده بیشتر از ثمن معیّن که در چک ذکر شده حق مطالبه ندارد. و اللّه العالم

سؤال 1082- شغل زرگری از نظر اسلام چه صورتی دارد؟

جواب: اگر طلافروش آشنایی کامل به مسائل معاملات داشته باشد که ندانسته مبتلا به معاملات ربوی نشود اشکال ندارد.

سؤال 1083- مقدار 30 گرم طلای کهنه از مشتری می‌گیریم اگر مشتری بخواهد همین 30 گرم را تعویض نماید باید مبلغ هجده هزار تومان پرداخت نماید حال همین 30 گرم طلا را مدت نه ماه دست طلافروش امانت می‌گذارد و بعد از مدت نه ماه مقدار 30 گرم طلای نو دریافت می‌کند و هیچگونه مبلغی را پرداخت نمی‌کند و طلا فروش مبلغ فوق را می‌پردازد تا کار کهنه را به نو تبدیل نماید و با طلای مشتری کاسبی می‌کند آیا شرعاً اشکال دارد و اگر دارد راه حل آن را مشخص فرمائید.

جواب: طریق صحیح آنست که طلای کهنه را به قیمت بخرید و طلای ساخته شده را بنحو مدت دار بفروشید.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -