انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرط در ضمن بیع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 39 :شخصی املاکی را در گذشته به عنوان بیع شرط در مقابل وجه ناچیزی تصاحب نموده در حالتی که بایع مضطر بوده و به ورّاث منتقل شده فعلاً  هم سازمان عمران اراضی، املاک مزبور را به اشخاص یا مؤسسات خیریه از قبیل مساجد یا وضوخانه و غیره واگذار می نماید، معین فرمایید که تصرف در املاک مزبور شرعاً جایز است یا خیر؟ در غیر این صورت تصیل اجازه باید از وارث مالکین قبلی که مضطر بوده اند باشد یا مالکین بعدی (که فعلاً هم از طرف قانون خلع ید شده اند ) ؟

جواب:   بیع شرط اگر با مراعات ضوابط شرعی آن انجام گرفته محکوم به صحت است اگر چه فروشنده از روی اضطرار اقدام بر بیع کرده باشد، و تصرفات موقوف بر اجازه کسی است که بر حسب موازین ظاهر شرع مالک شناخته می شود.

سؤال 40 :مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی معاملات بیع شرطی غیر منقول را جایز می دانستند و در دفتر ثبت اسناد در گذشت اسناد شرطی صادر می شده حالا عده ای عقیده دارند که این نوع معاملات نزولی است تقاضا دارد برای روشن شدن اذهان عمومی مرقوم فرمایید که: معاملات بیع شرطی که در دفاتر رسمی صادر می شود چه صورتی دارد؟

جواب:  معاملات بیع شرطی صحیح است مگر در صورتی که فرار از ربا باشد و در این صورت باطل و محکوم به حکم ربا است.

سؤال 41 :شخصی منزلی را 10 سال پیش به 5 هزار تومان فروخته و با خریدار قرار نموده که مخارج ثبت را به صورت نصف بدهند. و هزار تومان به فروشنده پرداخت نشده و در بانک به ودیعه نگه داشته شده. در آن موقع مخارج ثبت 200 تومان بوده و حالا که موقع ثبت شده مخارج ثبت 2000 تومان شد. آیا نصف مبلغ ثبت که الآن هزار تومان است به عهدۀ فروشنده است؟ یا همان 100 تومان که در آن موق معامله قرار شده؟ الان هم وجه ثبت بالا رفته و هم قیمت منزل.

جواب:   اگر در عهده داری نصف مخارج ثبت، مبلغ مشخصی معین نشده، میزان مصرف وقت ثبت است.

سؤال 42: شرکتی است تحت پوشش وزارت صنایع سنگین که بوسیله مدیریت منتخب دولت اداره می شود و برای کنترل بازار و مبارزه با بازار سیاه اقدام به اخذ تصمیم در مورد دریافت « داغی» یا قطعات کهنه یدکی ماشین های پیکان و اتوبوس و مینی بوس بنز از مشتری و در عوض فروش قطعۀ نو به نرخ دولتی به آنان نموده است بدیهی است مقداری لوازم قابل استفاده نیز که تفکیک آن ها از لوازم معیوب متضمّن هزینۀ گزاف و تلف وقت بسیار است جزء داغیها وجود دارد (ضمناً این تصمیم مدیران دولتی با تأیید مسؤولین دولت در وزارت مربوطه روبرو گردیده است ) از آنجا که مشتری در مواردی راضی به در اختیار قراردادن داغی نمی باشد آیا عدم رضایت مشتری با توجه به موارد مذکور چگونه خواهد بود؟

جواب:   مشتری اگر راضی به واگذاری چیزی از ملک خود به شرکت نباشد جایز نیست با اجبار از او بگیرند، حتی اگرچه در مقابل قطعه ای از وسائل ماشین که از او می گیرند، چیزی به او بدهند یا مبلغی از قیمت قطعۀ نو که به او می فروشند کسر نمایند بلی می توانند اگر صاحب کهنه به دادن آن راضی نیست معامله نکنند و نو را به او ندهند.

سؤال 43: این شرکت، لوازم یدکی کامیون ها را تأمین می نمایند، برای اینکه لوازم، به دست مشتری اصلی برسد و کسی نتواند سوء استفاده نماید و در بازار سیاه بفروشد، و برای کنترل بیشتر، شرکت با چند شرط لوازم را در اختیار مشتری های متفرقه می گذارد که یکی از آن شرایط: گرفتن جنس کهنه است که در ازای جنس فوق چیزی به مشتری داده نمی شود، در صورتی که صاحب جنس کهنه، رضایت نداشته باشد فروختن این لوازم چه حکمی دارد؟

جواب:  اگر مشتری شرط را در ضمن عقد قبول کرده، بعد از آن رضایت او شرط نیست.

سؤال 44 : شخصی از یک زن 300 متر زمین خریده برای توسعۀ مسجد و با یک نفر بنّا قرارداد بسته که زمین نامبرده را جزء مسجد کند و فروشنده مبلغی از پول آن جهت مسجد گذشت کرده و این زمین مدت 5 سال است که در اختیار کلید دار مسجد می باشد و بعد از این مدت پدر خریدار آمده می گوید این زمین را من پشیمان شده ام و برای مسجد نمی دهم و شکایت کرده که زمین را پس بگیرد و فروشنده می گوید اگر این زمین جهت مسجد نباشد من زمین را به خریدار نمی دهم خواهشمند است جواب لطف فرمائید.

جواب:   اگر زمین شرعاً وقف نشده، زمین مربوط به خریدار است. بلی، اگر شرطی فروشنده بر او کرده که زمین را به مسجد بدهد، در صورت تلف خریدار، فروشنده می تواند معامله را فسخ کند و زمین را از خریدار بگیرد و پول خریدار را به او پس دهد.

سؤال 45 : چنانچه زارعی محصول چغندر قند خود را به کارخانه قندی بفروشد و از خریدار بذر و سمّ و پول دریافتی از خریدار، کشت نموده باشد، آیا شرعاً می تواند چغندر را بدون رضایت خریدار به دیگری بفروشد یا خیر؟

جواب:   اگر در ضمن معامله بذر و سمّ و بهای چغندر را دریافت کند و مجدّداً با بذر و سمّ و پول دریافتی از خریدار، کشت نموده باشد، آیا شرعاً می تواند چغندر را بدون رضایت خریدار به دیگری بفروشد یا خیر؟

جواب:   اگر در ضمن معامله بذر و سمّ و یا ضمن عقد دیگر، شرط عدم فروش چغندر نشده باشد می تواند صاحب چغندر آن را به دیگری بفروشد ولو فروشندۀ بذر و سمّ راضی نباشد.

سؤال 46 :شخصی آپارتمانی را بطور مشروط (بیع شرط) فروخته است در قولنامه ای که به امضاء خریدار و فروشنده رسیده قید شده که اگر چنانچه فروشنده در محضر برای انتقال ملک حاضر نگردید باید (مثلاً 250 هزار تومان) به عنوان خسارت به خریدار بدهد ولی برای خریدار مبلغی تعیین نشده که اگر برای قطعیت معامله [تأخیر کرد] بفروشد بپردازد آیا فروشنده می تواند معادل همان مبلغ بالا مطالبه نماید یا بیشتر، و نتیجتاً بیع را از حال تعلیق در آورده قطعی نماید؟

جواب:   در فرض مرقوم حق مطالبه چیزی زاید بر ثمن برای فروشنده ثابت نیست.

سؤال 47 : شخصی با سوء استفاده از بی اطلاعی خریدار از قیمت ها، خانهای را به دو برابر قیمت به خریدار می فروشد و قرارداد را تنظیم، و در آخر شرط می کند هر کس از طرفین، معامله را فسخ کند باید 30 هزار تومان به طرف مقابل بپردازد، خریدار پس از اطلاع از قیمت روز مغبون شده و معامله را فسخ می کند و فروشنده از بیعانۀ خریدار 30 هزار تومان برای خود برمی دارد آیا فروشنده این مبلغ را مالک می شود یا نه؟

جواب:  اگر شرطی که شده شامل فسخ به خیار غبن نباشد حق نداد و باید پول را رد کند.

سؤال 48 :هرگاه ملک یا خانه یا مغازه ای را قولنامه بنمایند و مقداری از آن را پیش قسط بدهند و قرارداد کنند و بقیه آن را رأس مدت معینی در محضر بپردازند با این شرط که چنانچه رأس موعد یکی از طرفین – فی المثل فروشنده – حاضر به معامله نشود و یا خریدار وجه را حاضر نکند مبلغی به عنوان وجه تخلف به دیگری بپردازد و رآس موعد مقرر یکی از آن ها حاضر نشود مثلاً خریدار پول را حاضر نکند و یا فروشنده حاضر نشود، معامله به چه صورتی در خواهد آمد آیا وجه تخلف قابل مطالبه و حلال می باشد یا خیر؟ لطفاً نظر آن حضرت را مرقوم فرمائید.

جواب:   چنانچه شرط مزبور در ضمن معامله شده نافذ و لازم الوفاء است و اگر معامله تمام نشده نافذ نیست.

سؤال 49 : چنانچه بین دو شخص حقیقی یا حقوقی قرارداد شرعی و قانونی منعقد شود که در شرایط ضمن العقد رفع اختلاف از طریق داوری توافق شده باشد آیا بعداً یکی از طرفین قرارداد می تواند بدون موافقت طرف دیگر طریق دلخواهی را به جای حکمیت اظهار نمایند و حل اختلاف را از آن طریق خواستار گردید؟

جواب:   شرایط در ضمن عقد شرعی نافذ و لازم الوفاء است.

سؤال 50 :شخصی خانه ای را به کسی فروخته، خریدار مبلغی را نقداً پرداخته و قرار شده بقیه را به اقساط و در مواعد مقرر پرداخت نماید، لیکن خریدار مذکور اقساط معّینه را در رأس  موعد نپرداخته و هر قسط ماه ها از موعد آن گذشت آیا فروشنده حق فسخ معامله را بابت تخلف شرط و خیار تأخیر دارد یا خیر؟

جواب:  مورد خیار تأخیر نیست، بلی اگر در ضمن معامله شرط شده باشد که ثمن در مواعد مقرره به اقساط پرداخت شود و تخلف شده خیار تخلف شرط ثابت است.

سؤال 51 : اینجانب چهار سال قبل آپارتمانی را خریداری کردم به وسیلۀ قولنامه)؛ طبق آنچه شنیده ام بیعانه و قولنامه به معامله قطعی منجّز است نهایت طبق معمول در کلیه قولنامه ها هر یک از متعاملین ضمن عقد رسمی تعهد می سپارند برای انجام معاملۀ رسمی که معاملۀ شرعی به صورت رسمی درآید. اینک فروشنده پس از چهار سال – با آن که آپارتمان را تحویل اینجانب داده و من حدود پنجاه هزار تومان شخصاً در آن خرج کردم و با توّرمی که در امر خانه وجود داشته و با توجه به عدم حضور وی در موعد مقرر – به فکر افتاده است معامله را فسخ کند و به دادگاه مراجعه کرده است. آیا تعهّد فروشنده بر رسمی کردن معامله، اگر تخلف کرده باشد کاشف از خیار فسخ او می شود؟

جواب:  ا فرض تمام شدن معامله، تخلف فروشنده از شرط در ضمن عقد، خیار برای فروشنده نمی آورد.

سؤال 52 : بایع در ضمن معامله نسیه شرط می کند که اگر مشتری زودتر از وقت معین وجه را بپردازد فلان مقدار از ثمن کم شود صحیح است یا خیر؟

جواب:   اشکال ندارد.

سؤال 53 :اگر معامله ای مبنی بر امری بوده ولی در ضمن عقد ذکر نشود آیا مراعات این امر لازم است و در صورت تخلف چه صورتی دارد؟

جواب:   شرط بنائی حکم شرط مذکور در عقد را دارد و تخلف جایز نیست و موجب خیار است.

سؤال 54 : آیا شرط نتیجه صحیح است، مثل اینکه در ضمن معامله شرط می شود که اگر اینگونه عمل کردی فلان مبلغ بدهکار باشی و یا طلبی که داری ساقط باشد؟

جواب:   شرط نتیجه در مواردی که حصول نتیجه سبب خاص نمی خواهد صحیح است و صحت شرط در دو مثال مذکور بعید نیست.

سؤال 55 : در ضمن عقد شرط می شود که هر کدام از متبایعین اگر پشیمان شد فلان مبلغ به طرف مقابل بپردازد و تاریخی برای این پشیمانی معین نمی شود آیا حدود آن محوّل به عرف است و یا اطلاق دارد و حتی پس از یک سال هم یکی از آن ها پشیمان شد می تواند معامله را فسخ کند؟

سؤال 56 :اگر در قولنامه [خانه ای] شرط انصراف برای طرفین نباشد امتناع مالک از حضور در دفتر خانه جهت انتقال، دادگاه را مجاز به صدور حکم محکومیت بر انتقال می نماید یا خیر؟

جواب:   در فرض مرقوم لازم است رسماً خانه را انتقال دهد و با تخلف، دادگاه شرعی می تواند او را اجبار کند. این در صورتی است که شرط در ضمن عقد باشد.

سؤال 57 : 1 – شخصی زمین خود را به فرد دیگری فروخته، مقداری از ثمن را هم گرفته و قرار گذاشته بقیه ثمن را در موعد سه ماه بگیرد ولی بعد از سه ماه به واسطه اختلاف در جنس و نقد بودن آن دادن ثمن به تأخیر می افتد بعد فروشنده پشیمان می گردد آیا این بیع صحیح است؟

جواب:   اگر شرط شده که بقیه ثمن در موعد مرقوم پرداخت شود در صورت تخلف، فروشنده حق فسخ پیدا می کند و تا فسخ نکرده بیع به حال خود باقی است.

2- شخص مذکور بعداً زمین خود را وقف می کند و مشتری مذکور در مجلس وقف می گوید از معامله بالا صرف نظر کردم به شرطی که این وقف صحیح باشد آیا معامله بالا فسخ شده و وقوف صحیح است؟

جواب:  اگر بعد از سه ماه با تخلف شرط فروشنده این کار را انجام داده فسخ محقق شده ولی صحت وقف محل اشکال است مگر اینکه اول فسخ کند و بعد وقف نماید.

سؤال 58 : هرگاه کسی به صورت شرط ضمن عقد لازم تعهد کند که ملک خود را در تاریخ معین به دیگری بفروشد آیا وفای به این عهد بر او واجب است یا خیر؟

جواب:   وفاء به شرط در ضمن عقد لازم است.

  سؤال 59:در  هنگام معاملۀ سر قفلی،فروشنده  بر خریدار شرط کرده که مالیات بر عهدۀ خریدار باشد اوهم قبول کرده است اما در زمان معامله،مالیات مثلاً پنج درصد از سوی مسوولین اعلام شده بود اما در زمان انتقال رسمی محل معامله که چند سال بعد از معامله شرعی بود مالیات به چندین برابر افزایش یافته آیا مقدار افزایش هم طبق شرط در ضمن معامله بر عهدۀ خریدار است یا چون «مابه التفاوت» مفروض طرفین هنگام معامله نبوده بر عهدۀ خریدار نیست؟

جواب – با شرط اینکه اصل مالیات بر عهدۀ خریدار باشد هر مقدار که دولت مطالبه کند بر عهدۀ خریدار است.

سؤال 60 : اگر دو نفر با هم معامله کنند و شرط نمایند که هر کدام پشیمان شد مبلغی را بدهد، حال 1 – اگر پس از پشیمانی یکی از طرف ها مبلغ تعیین شده یا قسمتی از آن را بگیرد آیا خمس به آن تعلق می گیرد یا نه؟

2 – اصل تعیین مبلغی به عنوان حق انصراف در معامله چه حکمی دارد؟

جواب 1و2 : اگر در ضمن عقد معامله مبلغی شرط شده حلال است و خمس به آن تعلق می گیرد.

سؤال 61 : شخصی خانه ای را از شرکت ساختمانی خریداری کرده و پس از مدتی شخص خریدار به شرکت مزبور توصیه می کند که خانه را از طرف من بفروش. شرکت خانه را به شخص دیگری به قیمت یک میلیون تومان می فروشد و مبلغ ششصد هزار تومان را تحویل می گیرد و بقیه را قرار می گذارد در طی مدت معینی بدهد و مقرر می شود پس از رسید تمام قیمت، مالک معامله را امضا کند و اصل قباله خریدار را انتقال بدهد ولی خریدار دوم با وجود اینکه خانه را متصرف شده اما مابقی پول را (با اینکه مدت دو سال است که از قضیه می گذرد) هنوز پرداخت نکرده حال فروشنده می گوید چون شرط انجام قطعی معامله و انتقال سند منوط به پرداخت بقیه وجه بوده خریدار در وقت معین و تا کنون مابقی پول را پرداخت نکرده معامله فسخ است و من خانه را نمی فروشم و شخص خریدار مدعی است که معامله لازم شده و خانه را پس نمی دهم آیا در این صورت فروشنده حق فسخ معامله را دارد یا خیر؟

جواب:   اگر شرط شده که خریدار در وقت معین پول را بدهد و تخلف شده فروشنده حق فسخ دارد.

سؤال 62: اگر شخصی (اعم از حقیقی یا حقوقی) به عنوان پیمانکار با یکی از سازمان های دولتی به عنوان کار فرما، قراردادی جهت احداث ساختمان منعقد نماید و یکی از شرایط قرارداد پرداخت رقمی به عنوان پیش پرداخت به پیمانکار می باشد ولی پس از انجام قسمتی از کار، کارفرما اعلام نماید که قانوناً نمی تواند فرضا بیش از نصف رقم مذکور را پرداخت نماید با وجود آن که اولاً – در قرارداد شرط شده که تمامی رقم باید پرداخت شود. ثانیاً – دستور العمل قانونی هم که سازمان دولتی را مکلف به عدم پرداخت تمامی مبلغ می نماید قبل از انعقاد قرارداد آن هم فقط به عنوان سازمان های دولتی صادر شده  در حقیقت سازمان مزبور از وجود چنین دستور العملی بی اطلاع بوده و در نتیجه قراردادی منعقد نموده که خلاف دستور العمل لازم الاجراء بوده است در چنین شرائطی آیا:

1-پیمانکار می تواند شرعاً به عنوان خیار تخلف شرط با خیار غبن و یا سایر موازین شرعی تقاضای تغییر سایر شروط قرارداد که مستقیم یا غیر مستقیم به شرط انجام نشده مربوط می گردد را بنماید؟

2- و یا معامله را بهم بزند؟

3- و در صورتی که شرعاً اثبات شود که در اثر عدم اجرای شرط فوق الذکر توسط کار فرمایان، خسارت قابل ملاحظه ای به پیمانکار وارد شده آیا پیمانکار مجاز خواهد بود تقاضای جبران خسارت وارده را بنماید؟

جواب:  اگر شرط شده که مبلغ معینی به پیمانکار داده شود باید همه مبلغ داده شود و با تخلف، خیار تخلف شرط ثابت می شود و در صورت ((فسخ)) پیمانکار نسبت به کاری که انجام داده استحقاق اجرت المثل دارد. ولی چنانچه در اثر فسخ معامله زیانی بر او وارد شود حق مطالبه آن را ندارد.

سؤال 63 : شرکت رنو طبق آگهی در جراید ضوابطی را جهت قبول متقاضی برای حویل اتومبیل های رنوی ساخت شرکت در زمان آینده را تعیین و طبق همان شرائط، متقاضی پذیرفته و در ضابطۀ قبل تعیین نشده که متقاضی اگر دارای اتوموبیل دیگری باشد از تحویل رنو به مشار الیه جلوگیری خواهد شد، حال که زمان تحویل فرا رسیده و مشتریان برای تحویل اتومبیل مورد تقاضای خود مراجعه می نمایند، مشاهده می شود که دارای اتومبیل دیگری هستند بنابراین با توجه به وضع کنونی کشور که تولید وضع کنونی کشور که تولید وسیله نقلیه کم است و عده ای از ردم نیاز شدید به اتومبیل دارند و فاقد آن می باشند آیا شرکت مزبور می تواند از تحویل اتومبیل به متقاضی اتومبیل جلوگیری نماید و به نیازمند واقعی بدهد یا نه؟

جواب:   اگر فروش ماشین به متقاضی انجام شده و شرط نداشتن ماشین در بین نبوده شرکت ملزم به تحویل ماشین به خریدار است. ولی اگر هنوز فروش ماشین انجام نشده و متقاضی تنها به منظور خرید ماشین در آینده پولی به حساب شرکت واریز نموده اختیار با شرکت است می تواند اتومبیل به متقاضی نفروشد.

سؤال 64: آیا فروشنده می تواند در موقع انجام معامله ای (که قیمت آن معین است و قرار بر این است که کالا یک سال بعد تحویل مشتری گردد) شرط کند که قیمت در موقع تحویل کالا مجدداً محاسبه شود و او براساس نرخ روز وجه را دریافت نماید؟

جواب:   اگر معامله شود به «قیمتی که وقت تحویل جنس تعیین می شود» معامله باطل است و گیرندۀ جنس ضامن آن است و در صورت تلف باید قیمت روز تلف را بپردازد. ولی چنانچه قیمت معلوم باشد و معامله واقع شود و در ضمن آن شرط گردد که در صورت « ترقی قیمت جنس تا وقت تحویل» فروشنده بتواند عقد را فسخ کند و مجدداً به قیمت « روز تحویل» معامله شود معامله صحیح و شرط در ضمن آن نافذ است لکن این د صورتی است که در وقت معامله جدید عین مورد معامله از بین نرفته باشد. بلی اگر مورد معامله کلی باشد اشکال ندارد.

سؤال 65 : اینجانب برای فروش خانه ای از خریدار مبلغی به عنوان بیعانه دریافت کرده ام و توافق نمودیم که اگر حداکثر تا سیو پنج روز دیگر برای معامله حاضر نشود بیعانه متعلق به من باشد. خریدار آمادگی خود را برای معامله اعلام نمود سند را به محضر دادم چون سند ر صلح خیار بود، صلح خیار فسخ و سند به نام وی وارد دفتر شد، مدت قرارداد سرآمده و یک ماه دیگر هم اخلاقاً به او فرصت دادم سرانجام پس از سه ماه بلاتکلیفی ملک، خریدار برای معامله حاضر نشد و انصراف خود را اعلام نموده است ناچار سند به صورت اول برگردانده شد و در این نقل و انتقال متحمل مخارجی گردیدم، اینک آیا شرعاً می توانم بیعانه دریافتی را تصرف نمایم یا خیر؟

جواب:   اگر عقد تمام شده و در ضمن آن شرط شده که با تأخیر در حضور در محضر مبلغ بیعانه ملک شما باشد شرط نافذ است و شما بیعانه را مالک هستید و در غیر این صورت مجرد توافق اثر ندارد و باید بیعانه را به او برگردانید و مخارج شما بر عهدۀ او نیست.

سؤال 66 : اینجانب ساختمانی را به شخصی فروخته ام  که قرار شد هر کس پشیمان شد دویست هزار ریال بدهد، سپس خریدار پس از یک هفته در آن اسکان نمود و بهای آن را پرداخت نمود فقط مبلغ کمی بر ذمۀ ایشان با قی ماند ولی بعداً مراجعه نمود و اظهار داشت به علت بدهکاری نمی توانم بدهی شما را بدهم و ساختمان را خودتان بردارید و طبق قولنامه من مبلغ دویست هزار ریال بابت پشیمانی را هم می پردازم، اینجانب هم قبول کردم و او با رضایت کامل خودش این مبلغ را به من داد، بفرمایید مبلغی که ایشان به من داده از نظر شرعی چطور است؟

جواب:   در فرض مرقوم اشکال ندارد.

سؤال 67 : قراردادی مابین یک شرکت خارجی و یک کارگاه ایرانی منعقد شده است که در ضمن قرارداد کمپانی خارجی تعهد نموده است که یک دستگاه صنعتی نو به مبلغ معینی تحویل بدهد در موقع تحویل کارگاه ایرانی متوجه شده که دستگاه کهنه و معیوب است، اعتراض می کند سپس طرفین دوباره قرارداد مینویسند که خارجی دستگاه کهنه را ببرد و دستگاه نو را تحویل بدهد و اگر رأس موعد مقرر تحویل نداد روزانه مبلغ معین شده ای به کارگاه ایرانی بپردازد و طرفین شروط را قبول کرده اند تا کنون هم مفاد قرارداد انجام نشده است، گرفتن زیان و ضرر ذکر شده توسط کارگاه ایرانی از لحاظ شرعی چگونه است؟

جواب:  اشکال ندارد.

سؤال 68: قیمت بعضی از کالاهای تولیدی از طرف کارخانه سازنده (با در نظر گرفتن تخفیفی برای فروشنده) جهت مصرف کننده تعیین گردیده است مانند دارو و پتو و غیره در حقیقت کارخانه با نماینده یا عامل فروش شرط کرده که کالای مربوطه باید به قیمت معین به مصرف کننده فروخته شود حال اگر نماینده یا مغازه داری کالای مزبور را به قیمت بالاتر (از نرخ تعیین شده از طرف کارخانه سازنده ) بفروشد و در واقع به تخفیف تعیین شده از طرف کارخانه قانع نباشد آیا این فروش حلال است یا حرام؟

جواب:   شرط مزبور نافذ و لازم العمل است.

سؤال 69 :این حقیر قرارداد معامله خانه ای را به طور عادی با شخصی تنظیم نموده ام که در آن شرط شده هر یک از طرفین حاضر به انجام معامله نشد مبلغی به عنوان وجه تخلف به طرف دیگر بپردازد اینک یکی از طرفین تخلف نموده استدعا دارد نظر خود را در این مورد اعلام فرمائید؟

جواب:   اگر معامله به نحو صحیح انجام گرفته و شرط مزبور در ضمن عقد قید شده و یا آنکه عقد مبنی بر آن شرط واقع شده عمل به شرط لازم است.

سؤال 70 : اگر قراردادی بین دو نفر در مورد خرید و فروش خانه منعقد شده باشد و خریدار مبلغی حدود  قیمت خانه را به عنوان پیش پرداخت به فروشنده داده باشد و طرفین معادل همان مبلغ را به عنوان خسارت تعیین کنند و تعهد نماید چنانچه هر یک حاضر به انجام معامله نشد ملزم به پرداخت آن باشد (و فروشنده غیر از معامله دارای آپارتمان و دو قطعه زمین و خریدار فاقد هرگونه زمین و مسکن باشد ) آیا فروشنده می تواند هم از فروش خانه منصرف شود و هم خسارت وارده به خریدار را که اثاث منزلش را فروخته نپردازد؟

جواب:   اگر در قرارداد مذکور معامله تمام شده و در ضمن آن شرط مزبور را نموده اند شرط نافذ است و فروشنده در صورت انصراف باید خسارت بدهد و اگر معامله تمام نشده و مجرد قولنامه است اثری ندارد و در صورت انصراف فروشنده از معامله، چیزی بر او نیست.

سؤال 71 :یک دستگاه آپارتمان بر اساس سند عادی (قولنامه ) خریداری و آپارتمان پس از صرف هزینه، به وسیلۀ خریدار تکمیل و به وسیلۀ فروشنده به عنوان انجام معامله تحویل خریدار شده و مالک نیز در موعد مقرر جهت تنظیم سند رسمی در دفتر خانه حاضر نگردیده است و اکنون به علت تورم و بالا رفتن قیمت، فروشنده خواهان تخلیه و پرداخت وجه الضمان مندرج در قولنامه به خریدار است آیا فروشنده می تواند می تواند ادعای تلیه خانه و یا ادعای در یافت اجاره نماید و به طور کلی تکلیف شرعی و قانونی خریدار در مورد فوق چیست؟

جواب:   مسأله مربوط به دادگاه های مربوطه است و در صورت تمامیت معامله شرائط مقرره در ضمن آن نافذ و لازم العمل است.

سؤال 72 : هرگاه میان دو نفر به عنوان خریدار و فروشنده یک دستگاه آپارتمان، قولنامه ای تنظیم گردید ولی بعد از یک هفته فروشنده بفهمد که در این معامله مغبون گشته و معامله را انجام ندهد آیا خریدار از نظر شرعی مجاز است که مبلغی به عنوان غرامت از فروشنده در یافت نماید؟

جواب:   اگر معامله تمام شده و شرط کرده اند که در صورت فسخ و لو از جهت غبن غرامت داده شود باید آن را بدهد و در غیر این صورت غرامت ثابت نیست.

سؤال 73:اینجانب ملکی را به طور وکالتی خریده ام و حالا قصد فروش آن را دارم ولی چون وکالت محضری از نظر مسؤولین دولتی مبلغی اعلام گردیده لذا موکلین اینجانب تقاضای یک میلیون ریال پول جهت انتقال سند رسمی نموده اند آیا از نظر شرعی پرداخت این پول حلال است یا حرام؟

جواب:   اگر فروشنده موکل متعهد شده که برای انتقال سند اقدام کند حق مطالبۀ چیزی بابت انتقال سند ندارد.

سؤال 74 : اگر در ضمن معامله شرطی گذاشته شود و یکی از طرفین به شرط عمل نکند طرف دیگر حق فسخ معامله را دارد؟

جواب:   در صورت تخلف خیار ثابت است.

سؤال 75 :اگر شخصی جنسی را از کارخانه بخرد مشروط به اینکه این جنس را با توافق مدیر کارخانه به قیمتی که او گفته است به فروش برساند، حال اگر خریدار خلاف آن عمل کند و جنس را گرانتر فروخت اشکال شرعی دارد یعنی حرام است یا نه؟

جواب:  شرط در ضمن عقد لازم الوفا است ولی در صورت مخالفت اگرچه مشروط له خیار تخلف شرط دارد لیکن معامله ای که مخالف با شرط انجام شده محکوم به صحت است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -