انهار
انهار
مطالب خواندنی

اذان و اقامه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال٣٢٧:- شهادت بر ولايت امير المؤمنين عليه السلام در اذان و اقامه چه حكمى دارد؟

جواب: باسمه تعالى؛ شهادت بر ولايت، جزء اذان و اقامه نيست، ولى شعار مذهب است و در اذانهاى عمومى مثل اذان اعلام وقت يا اذان نماز جماعت نبايد ترك شود، و الله العالم.

سؤال٣٢٨:آيا شهادت بر ولايت امير المؤمنين عليه السلام در اذان اختراعى از مفوّضه است يا نه؟ و فصول اذان چندتا مى‌باشد؟

جواب: باسمه تعالى؛ احتمالاً مفوّضه به عنوان جزئيّت مى‌گفته‌اند، لذا مرحوم شيخ صدوق قدس سرّه آنان را تخطئه كرده است، و فصول اذان هيجده جمله است، و الله العالم.

سؤال٣٢٩:شخصى جهت برپايى نماز جماعت از طرف امام جماعت اذان و اقامه را مى‌گويد در حالى كه بعض كلمات را غلط مى‌خواند، آيا اين نوع اذان و اقامه كفايت مى‌كند يا نه؟

جواب: باسمه تعالى؛ اذان و اقامۀ مزبور از اذان و اقامه مستحب در نماز كفايت نمى‌كند، لكن امام جماعت مى‌تواند در اين موارد اذان و اقامه را آهسته بگويد كه به آن شخص توهين نشود، و الله العالم.

سؤال٣٣٠:شيعه‌اى كه « اشهد أن عليّاً ولىّ اللّه» را نگويد، نمازش چطور است؟

جواب: باسمه تعالى؛ شهادت بر ولايت على عليه السلام و اولاد طاهرينش جزء اذان و اقامه نيست لكن شعار شيعه شده است، در اذانى كه در مجامع عمومى گفته مى‌شود نبايد شهادت بر ولايت ترك شود، اما در حال فرادى و مثل آن، ترك كردن مانعى ندارد، و الله العالم.

سؤال٣٣١:« اشهد أن علياً ولىّ اللّه» از كدام زمان در اذان رايج شده؟

جواب: باسمه تعالى؛ گفتن « اشهد أن علياً ولىّ اللّه- صلوات اللّه عليه-» از وقتى كه شيعه از تقيه خارج شده رايج شد، و اين شعار مذهب است و نبايد در اذانهاى عمومى مثل اذان اعلام ترك بشود، و الله العالم.

سؤال٣٣٢:برخى بعد از شنيدن نام رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم در اذان دستها را به چشم ماليده و بعد آنها را مى‌بوسند، آيا اين كار شرعاً اشكال دارد؟

جواب: باسمه تعالى؛ فى حد نفسه مانعى ندارد، گرچه استحباب عمل ثابت نيست، و الله العالم.

سؤال٣٣٣:اقامۀ شعاير دين مثل اذان كه در بلاد مسلمين است، واجب است و لو توسط يك نفر اقامه شود؟

جواب: باسمه تعالى؛ در بلاد مسلمين بايد مظاهر دينى حفظ شود، و الله العالم.

ج2:

سؤال٢٣٧ -هنگام گفتن اذان و اقامه «اشهد ان عليا ولى اللّه» را بايد دو مرتبه گفت يا يك مرتبه؟

جواب: بسمه تعالى -دو مرتبه گفتن خوب‌تر است، و اللّه العالم.

٢٣٨ –گفتن اذان صبح در حوزه‌هاى علميه يا دانشگاهها كه طلاب و دانشجويان در اين مكانها شب خواب هستند و با گفتن اذان با صداى بلند امكان اذيت آنها هست تكليف چيست؟

جواب: بسمه تعالى -اذان صبح مثل ساير اذانهاى اعلانى مستحب است اگر چه مردم خوابيده باشند، و اللّه العالم.

سؤال٢٣٩ -آيا شنيدن اذان از تلويزيون و راديو و بلند گوى مسجد براى شخصى كه مى‌خواهد شروع به نماز كند عوض از اذان نماز شخص كافى مى‌باشد يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -شنيدن اذان و اقامه از نوار كافى نيست و بايد شخص احراز كند كه الآن شخصى اذان و اقامه مى‌گويد و صداى او را مى‌شنود، و اللّه العالم.

سؤال٢۴٠ -آيا اگر بچۀ نابالغى اذان مسجد را بگويد آيا اذان باطل است؟

جواب: بسمه تعالى -اذان باطل نيست ولى اكتفا كردن به آن اذان براى نماز خلاف احتياط است، و اللّه العالم.

سؤال٢۴١ -آيا حرف زدن بين جملات اذان و اقامه باعث بطلان آنها مى‌شود يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -باطل نمى‌شود اگر چه مستحب است در صورتى كه بين اقامه صحبت كند اقامه را اعاده نمايد، و اللّه العالم.

سؤال٢۴٢ -در اذان و اقامه فقط يك بار شهادت ثالثه (عليا ولى اللّه)چه حكمى دارد؟ آيا لازم

نيست كه مثل تمام اذكار ديگر اين ذكر مبارك نيز دو بار گفته شود بنا بر آيۀ «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ. . .» ، متأسفانه بعضى‌ها فقط يك بار مى‌گويند.

جواب: بسمه تعالى -اذان و اقامه مانند نماز نيست كه كلام آدمى آن را باطل كند و مضرّ به صحت نيست، و اللّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -