انهار
انهار
مطالب خواندنی

5- کم شدن دو سوم آب انگور (ثلثان شدن)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
(مسأله 202) آب انگوری که جوش آمده پیش از آن که ثلثان شود، یعنی دو قسمت آن کم شود و یک قسمت آن بماند نجس نیست، ولی خوردن آن حرام است1، ولی اگر ثابت شود که مست کننده است، حرام و نجس می باشد و فقط به سرکه شدن پاک و حلال می شود.
1- جوادی آملی: آب انگور جوش‌آمده، پيش از آنكه دو قسمت آن كم شود و يک قسمت آن بماند، گرچه نجس نيست، خوردن آن حرام است و در صورت كم شدن دو قسمت آن، حلال میشود...
مظاهری: [پایان مسأله].
*****
اراکی: مسأله 201- آب انگوری که با آتش به جوش آمده، نجس نیست ولی خوردن آن حرام است و با ثلثان شدن، یعنی کم شدن دو سوم  آن به  وسیلهٔ آتش، حلال می گردد. ولی چنانچه با غیر آتش به جوش آید پاک بودن آن و پاک شدنش به واسطهٔ ثلثان محلّ اشکال است، لکن اگر با آتش ثلثان شود، پاک می گردد.
گلپایگانی، صافی: مسأله 203- آب انگوری که به آتش جوش آمده اگر آنقدر بجوشد که ثلثان شود - یعنی: دو قسمت آن کم شود و یک قسمت آن بماند- پاک می شود ولی اگر به خودی خود جوش بیاید (صافی: وبه آتش یا غیر آتش ثلثان شود یا به آتش جوش بیاید و به غیر آتش ثلثان شود) فقط به سرکه شدن پاک می شود و این حکم بنابر قول به نجاست عصیر است به جوش آمدن و [در مسأله 113] گذشت که اقوی طهارت است.
خوئی: مسأله 203- آب انگوری که به آتش یا به خودی خود جوش بیاید، حرام می شود، و اگر آنقدر به آتش بجوشد که ثلثان شود، یعنی دو قسمت آن کم شود و یک قسمت آن بماند، حلال می شود و در مسأله [113] گذشت که آب انگور به جوش آمدن نجس نمی شود*.
*تبریزی: و بعید نیست که اگر دو قسمت آن به غیر آتش کم شود حلال باشد.
سیستانی: مسأله 196- آب انگوری که به آتش یا خود به خود جوش بیاید، خوردن آن، حرام می‌شود و اگر آن قدر بجوشد که دو سوم آن کم شود و یک سوم باقی بماند، حلال می‌شود و اگر ثابت شود که مست کننده است (چنانچه بعضی گفته ‏اند در صورتی که آب انگور خود به خود جوش بیاید مسکر و مست کننده می‌شود) تنها با سرکه شدن حلال می‌شود. و در مسأله (113) گذشت که آب انگور با به جوش آمدن نجس نمی‏شود مگر آنکه شراب شود.
وحید: مسأله ۲۰۳ ـ آب انگوری که به آتش جوش بیاید حرام می شود، و اگر آنقدر به آتش بجوشد که دو قسمت آن کم شود و یک قسمت آن بماند حلال می شود و در مسأله [113] گذشت که به جوش آمدن به آتش نجس نمی شود. و اگر به غیر آتش جوش بیاید حرام و بنابراحتیاط نجس می شود ، و احتیاط واجب آن است که به غیر از سرکه شدن پاک و حلال نمی شود.
بهجت: مسأله 204- آب انگوری که جوش آمده پیش از آنکه دو سوم آن به واسطهٔ جوشیدن کم شود و یک سوم  آن باقی بماند بنابر اقوی و احوط نجس است، و بنابر اظهر و احوط فرقی نیست در این که به وسيلهٔ آتش جوش بیاید یا به وسيلهٔ دیگر؛ ولی همین که دو سوم آن کم شد یا مبدّل به سرکه گردید پاک می شود.
مکارم: مسأله 219 - هرگاه آب انگور با آتش بجوشد نجس نیست، ولی خوردنش حرام است، اما اگر آنقدر بجوشد که دو قسمت آن بخار شود و یک قسمت بماند، حلال می شود و اگر خود به خود بجوش آید و مست کننده شود حرام و نجس است و تنها با سرکه شدن پاک و حلال می شود.
زنجانی: مسأله- آب انگوری که به سبب آتش یا به خودی خود جوش بیاید، خوردن آن حرام و بنابر احتیاط نجس می شود، همان طور که در مسأله [113] گذشت، و آب انگوری که به سبب آتش جوش آمده اگر آنقدر با آتش بجوشد که دو سوم آن کم شود، پاک شده و خوردن آن حلال است؛ ولی اگر به خودی خود جوش آمده بنابر احتیاط فقط به سرکه شدن پاک و حلال می شود.
نوری: مسأله 202- آب انگوری که خود به خود جوش آمده نجس است و فقط به سرکه شدن پاک و حلال می شود؛ ولی اگر به واسطهٔ آتش جوش آمده است، پیش از آنکه ثلثان شود یعنی دو قسمت آن کم شود، نجس نیست ولی حرام است و به ثلثان شدن به وسیله آتش حلال می شود.
سبحانی: مسأله 166 – آب انگوری که با حرارت آتش جوش آمده پاک است ولی خوردن آن – تا دو سوم آن کم نشود – حرام است، ولی اگر به خودی خود بجوشد و مست کننده شود حرام و نجس و با سرکه شدن پاک می شود.
مسائل اختصاصی
خوئی، تبریزی، وحید: مسأله 204- اگر دو قسمت آب انگور بدون جوش آمدن کم شود چنانچه باقيماندهٔ آن جوش بیاید حرام است*.
* گلپایگانی، صافی: نجس نیست ولی خوردن آن حرام است.
* زنجانی: حرام و بنابراحتیاط نجس است.
سیستانی: مسأله 197- اگر دو سوم آب انگور بدون جوش آمدن کم شود چنانچه باقيماندهٔ آن جوش بیاید در صورتی که عرفاً به آن آب انگور بگویند - نه شیره - بنابراحتیاط لازم، حرام است.
گلپایگانی، صافی: مسأله 205- خوردن آب انگوری که معلوم نیست جوش آمده یا نه حلال است ولی اگر با آتش جوش بیاید تا انسان یقین نکند که دو قسمت آن با آتش کم شده، حلال نمی شود. و اگر به خودی خود جوش آید، تا سرکه نشود حلال نمی شود.
خوئی، تبریزی، وحید: مسأله 205- سیستانی: مسأله 198- آب انگوری که معلوم نیست جوش آمده یا نه، حلال است ولی اگر جوش بیاید، تا انسان یقین نکند که دو قسمت آن کم شده، حلال نمی شود.
زنجانی: مسأله 205-  اجتناب از آب انگوری که معلوم نیست جوش آمده یا نه، لازم نیست؛ ولی اگر جوش بیاید، تا انسان یقین نکند که سرکه شده یا دو سوم آن کم شده، باید از آن اجتناب کند.
 (مسأله ۲۰۳) اگر مثلاً در یک خوشهٔ غوره یک دانه یا دو دانهٔ انگور باشد1 چنانچه به آبی که از آن خوشه گرفته می شود آبغوره بگویند2 و اثری از شیرینی در آن نباشد و بجوشد3، پاک و خوردن آن حلال است.
1- خوئی، سیستانی، مظاهری: مقداری انگور باشد...
2-خوئی، سیستانی، تبریزی: آب انگور نگویند و بجوشد خوردن آن حلال است.
مظاهری: و بجوشد پاک و خوردن آن حلال است.
جوادی آملی: بجوشد و دانهٔ انگور مستهلک گردد...
*****
امام خامنه ای رساله آموزشی ص ۵۸: هرگاه همراه مقداری غوره، دانه هایی از انگور باشد و آب همه‌ آن را بگیرند، چنانچه حبه‌های انگور بسیار کم باشد و آب آن در آبغوره مستهلک شود به طوری که آب انگور بر آن صدق نکند، با جوشیدن، حرام نمی‌شود، ولی اگر حبه‌های انگور به تنهایی به وسیله‌ آتش جوشانده شود خوردن آن حرام است.
وحید: مسأله ۲۰۶ ـ اگر مثلاً در یک خوشه غوره مقداری انگور باشد چنانچه به آبی که از آن خوشه گرفته می شود آب انگور نگویند و بجوشد خوردن آن حلال است.
زنجانی: مسأله 206- اگر مثلا در یک خوشه غوره یک یا چند دانه انگور باشد، چنانچه به آبی که از آن خوشه گرفته می شود آب انگور نگویند هر چند جوش بیاید پاک و خوردن آن حلال است.
مکارم: مسأله 220 – اگر در میان خوشه های غوره دانه هایی از انگور باشد، [و] آب همه آن را بگیرند چنانچه به آن «آبغوره» گویند با جوشیدن، نجس یا حرام نمی شود.
مسائل اختصاصی
خوئی، گلپایگانی، تبریزی، صافی، وحید: مسأله ۲۰۷ ـ اگر یک دانه انگور در چیزی که به آتش می جوشد بیفتد و بجوشد. و مستهلک نشود فقط خوردن آن دانه حرام است*.
.گلپایگانی، صافی: و در آن مستهلک شود خوردن آن حلال است.
*تبریزی: و اگر مستهلک شود خوردن آن اشکالی ندارد.
سیستانی: مسأله ۲۰۰ - اگر یک دانه انگور در چیزی که با آتش می‏جوشد بیفتد و بجوشد و طوری در آن مخلوط نشود که از بین رفته حساب گردد، فقط خوردن آن دانه، بنا بر احتیاط لازم، حرام است.
زنجاني: مسأله ۲۰۷-  اگر یک دانه انگور در چیزی که می جوشد بیفتد و بجوشد، احتیاط آن است که از آن اجتناب کنند و خوردن آن هم حرام است.
خوئی، تبریزی: مسأله ۲۰۸- سیستانی: مسأله ۲۰۱-مظاهری: مسأله ۱۷۷- اگر بخواهند در چند دیگ شیره بپزند، جایز است کفگیری را که در دیگ جوش آمده زده اند در دیگی که جوش نیامده بزنند.
گلپایگانی، صافی: مسأله ۲۰۸- اگر بخواهند در چند دیگ شیره بپزند باید کفگیری را که در دیگ جوش آمده. زده اند در دیگی که جوش نیامده* نزنند. و اگر همه جوش آمده باشد، باید کفگیر دیگی را که ثلثان نشده، در دیگی که ثلثان شده نزنند و این حکم بنابر قول به نجاست عصیر است به جوش آمدن، ولی [در مسأله 113] گذشت که نجس نمی شود.
زنجانی: مسأله ۲۰۸- اگر بخواهند در چند دیگ شیره بپزند چنانچه کفگیر را در دیگی که جوش آمده و دو سوم آن کم نشده زده اند نباید آن را در دیگی که جوش نیامده یا جوش آمده و دو سوم آن کم شده بزنند.
(مسأله ۲۰۴) چیزی که معلوم نیست غوره است یا انگور، اگر جوش بیاید حرام نمی شود1.
1- گلپایگانی، خوئی، تبریزی، سیستانی، صافی: اگر جوش بیاید خوردن آن حلال است.
مکارم: اگر با آتش بجوشد، حرام نمی شود.
زنجانی ، نوری: اگر جوش بیاید نجس نمی شود (زنجانی: و حرام هم نیست).
سبحانی، جوادی آملی:  اگر جوش بیاید نه حرام است و نه نجس .
بهجت: اگر جوش بیاید نجس نمی شود؛ و نیز اگر شک در جوشیدن آب انگور داشته باشیم، پاک و خوردن آن  حلال است. امّا اگر یقین به جوشیدن آب انگور پیدا شد، باید یقین به کم شدن دو سوم آن یا سرکه شدن آن پیدا کنیم تا پاک و حلال شود.
*****
سیستانی: مسأله - آب غوره حکم آب انگور را ندارد بنابراین اگر به جوش آید پاک و حلال است و چیزی هم که معلوم نیست غوره است یا انگور چنانچه جوش بیاید حلال است.
مسائل اختصاصی
بهجت: مسأله ۲۰۷- هرگاه انگور را در میان تیزاب بگذارند که سبزه شود، در صورتی که علم به جوشیدن حاصل نشود پاک است.
مکارم: مسأله ۲۲۲- شیره ای که از بازار می گیرند و می دانند فروشنده از این مسائل باخبر است، پاک و حلال است و تفحّص لازم نیست.
جوادی آملی: مسأله ۲۰۹ ـ شيره‌ای كه از مسلمان گرفته می‌شود و معلوم است كه وی احكام طهارت را رعايت میكند، پاک و حلال است و تفحّص لازم نيست.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -