انهار
انهار
مطالب خواندنی

مواردی که می شود نماز واجب را شکست

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله 1159- شكستن نماز واجب از روي اختيار حرام است1 ولي براي حفظ مال2 و جلوگيري از ضرر مالي يا بدني مانعي ندارد3.
1- خوئي، تبريزي: بنابراحتياط واجب حرام است...
سيستاني: بنابراحتياط واجب جايز نيست...
مظاهری: ولی برای جلوگیری از ضرر مالی یا بدنی یا عرضی مانعی ندارد بلکه واجب است ولی شکستن نماز برای مالی که اهمیت ندارد واجب نیست بلکه مکروه است .
2- فاضل: حفظ جان و مال...
3- بهجت: و همچنين شكستن نماز مستحبّي از روي اختيار، مانعي ندارد.
سيستاني: بلكه برای هر غرضي – ديني يا دنيوي – كه مورد اهتمام نمازگزار است مانعي ندارد.
زنجانی: و شکستن نماز مستحب در حال اختیار هم جایز است.
*****
مكارم: مسأله- شكستن نماز واجب عمداً ، بنابراحتياط جايز نيست ولي براي جلوگيري كردن از ضرر قابل توجه مالي يا بدني مانعي ندارد.
مسأله 1160- اگر حفظ جان خود انسان يا كسي كه حفظ جان او واج است يا حفظ مالي كه نگهداري آن واجب مي باشد، بدون شكستن نماز ممكن نباشد بايد نماز را بشكند1 ولي شكستن نماز براي مالي كه اهميت ندارد مكروه است.
1- خوئي، تبريزي، سيستاني، بهجت، صافي، زنجاني، وحید: [پایان مسأله]
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1159.
مسأله 1161- اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار طلب خود را1 از او مطالبه كند، چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد، بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شكستن نماز، دادن طلب او ممكن نيست بايد نماز را بشكند 2و طلب او را بدهد، بعد نماز را بخواند.
اين مسأله در رساله آيات عظام: بهجت و مظاهری نيست
1- زنجاني: كه زمانش رسيده...
2- سبحانی: طلبکار باید صبر کند تا نماز تمام شود مگر صبر کردن برای او مایه زحمت باشد.
*****
مكارم: مسأله- هرگاه مشغول نماز باشد و طلبكاري طلب خود را مطالبه كند چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد و صورت نماز به هم نخورد ، بهتر است در همان حال بپردازد، ولي اگر بدون شكستن نماز ممكن نيست، صبر كند تا نماز تمام شود و اين مقدار تأخير، منافات با فوريت اداي دين ندارد مگر اين كه ضرورت خاصي داشته باشد، مثل اين كه همراهان و همسفران طلبكار مي روند و او به زحمت مي افتد.
مسأله 1162- اگر در بين نماز بفهمند كه مسجد نجس است1، چنانچه وقت تنگ باشد2، بايد نماز را تمام كند3 و اگر وقت4 وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را به هم نمي زند، بايد در بین نماز، تطهیر کند بعد بقیه نماز را بخواند و اگر نماز را به هم می زند 5 باید نماز را بشكند و مسجد را تطهير نمايد بعد نماز را بخواند.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست.
1- اراكي: بايد نماز را تمام كند و بعد از آن مسجد را تطهير نمايد و نبايد نماز را قطع كند مگر آن كه وقت وسعت داشته باشد و طوري است كه بعد از نماز قدرت بر تطهير آن ندارد كه واجب است نماز را قطع كند و مسجد را تطهير نمايد و بعد از آن نماز را اعاده نمايد.
مكارم: و تطهير مسجد نماز را به هم نزند باید، آن را تطهير كند، در غير اينصورت بعد از نماز اقدام به تطهير مسجد نمايد و احتياط اين است كه نماز خود را طولاني نكند.
2- زنجاني: به گونه اي كه نمي تواند با به هم زدن نماز و تطهير مسجد، يا با تطهير آن در بين نماز، حتّي يك ركعت از نماز را هم در وقت بجا آورد...
3- مظاهری: و اگر وقت وسعت دارد می تواند نماز را بشکند و مسجد را تطهیر کند [و] اگر قبل از نماز بفهمد که مسجد نجس است ، اگر وقت وسعت دارد باید مسجد را تطهیر کند و بعد نماز بخواند ولی اگر اول وقت نماز بخواند نماز او صحیح است گرچه معصیت کرده است.
4-  زنجاني: اگر وقت به اين مقدار...
5- گلپايگاني، صافي: در صورتي كه بعد از نماز تطهير مسجد ممكن باشد شكستن نماز جايز نيست و اگر بعد از نماز تطهير مسجد ممكن نباشد يا تأخير تا بعد از نماز هتك مسجد باشد...
خوئي، سيستاني، تبريزي: در صورتي كه بعد از نماز تطهير مسجد ممكن باشد، شكستن نماز براي تطهير جايز است و اگر بعد از نماز تطهير مسجد ممكن نباشد...
وحید: در صورتی که بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن باشد شکستن نماز جایز نیست ، مگر آنکه نجس بودن مسجد موجب هتک مسجد باشد که در این صورت باید نماز را بشکند و مسجد را تطهیر نماید و بعد نماز بخواند، و همچنین اگر بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن نباشد.
زنجانی: باید نماز را به هم بزند و مسجد را تطهیر کند. و نماز را دوباره بخواند و اگر در بین نماز مستحب متوجّه شود که مسجد نجس است باید بدون تأخیر مسجد را تطهیر کند اگر تطهیر مسجد در حال نماز، ممکن نیست باید برای تطهیر نماز را رها کند .
سبحانی: باید نماز را به سرعت بخواند و مسجد را تطهیر نماید.
مسأله 1163-كسي كه بايد نماز را بشكند، اگر نماز را تمام كند معصيت كرده، ولي نماز او صحيح است1 اگر چه احتياط مستحبّ آن است كه دوباره بخواند.
1- مظاهری: [پایان مسأله]
بهجت: صحيح بودن نمازش خالي از وجه نيست. [پايان مسأله]
مكارم، سبحانی: نماز او نيز اشكال دارد. [پايان مسأله]
مسأله 1164-اگر پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود1 يادش بيايد كه اذان يا اقامه2 را فراموش كرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحبّ است براي گفتن آنها نماز را بشكند3.
1- سيستاني: اگر پيش از قرائت يا پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود...
2- خوئي، گلپايگاني، فاضل، تبريزي،صافي: اذان و اقامه...
سيستاني: اذان و اقامه يا تنها اقامه...
3- گلپايگاني: و امّا اگر فقط اذان را فراموش كرده جايز نيست نماز را بشكند.
خوئي، تبريزي، صافي، وحید: و همچنين است اگر پيش از قرائت يادش بيايد كه اقامه را فراموش كرده است.
سيستاني: بلكه اگر پيش از تمام شدن نماز يادش بيايد كه آنها را فراموش كرده مستحبّ است براي گفتن آنها نماز را بكشند.
اراكي: مي تواند براي گفتن آنها نماز را بشكند.
سبحانی: بهتر است برای گفتن آنها نماز را بشکّند
بهجت: رجوع كنيد به مسأله اختصاصي 770 بعد از مسأله 935 متن اصلی.
*****
زنجاني: مسأله- اگر اذان و اقامه را فراموش كرده باشد و قبل از ركوع يادش بيايد مستحبّ است نماز را بشكند، و اذان و اقامه بگويد و نماز را دوباره بخواند، و اگر بعد از ركوع يادش بيايد بنابراحتياط نمي تواند نمازش را بشكند ، و اگر تنها اذان را فراموش كرده باشد، در هيچ جاي نماز نمي تواند نمازش را بكشند، و اگر تنها اقامه را فراموش كرده باشد، در هر جاي نماز باشد مي تواند نمازش را بشكند و اقامه گفته، نمازش را دوباره بخواند اين مسأله اختصاص به مردان دارد و براي زنان جايز نيست كه بخاطر فراموشي اذان يا اقامه نماز خود را قطع كنند.
مكارم: مسأله- اگر پيش از ركوع متوجّه شود اذان و اقامه را فراموش كرده چنانچه وقت وسعت داشته باشد، بهتر است نماز را بشكند و اذان و اقامه را بگويد و دوباره شروع كند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -