انهار
انهار
مطالب خواندنی

اعتکاف در قرآن

بزرگ نمایی کوچک نمایی
کدام آیات قرآن درباره اعتکاف است؟
پاسخ مرکز ملی پاسخگویی سوالات دینی
سؤال:
چه آیاتی در قرآن کریم، درباره مراسم اعتکاف و آداب آن ذکر شده است؟
پاسخ:
آیاتی که درباره اعتکاف نازل شده، عبارت است از:
1. «...وَ عَهِدْنَآ إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّآئِفِینَ وَ الْعَکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ؛ (1) و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکیزه کنید.»
این آیه شریفه اشاره دارد به پیمانی که خداوند متعال از حضرت ابراهیم(ع) و فرزند بزرگوارش گرفته است تا خانه خدا را برای طواف کنندگان و کسانی که در آن جا می‌خواهند معتکف شوند پاکیزه کنند.
2. «... وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَجِدِ...؛ (2)... و در حالی که در مساجد مشغول اعتکاف هستید...» در این آیه شریفه چهار دستور الهی بیان شده است؛ از جمله آن چهار حکم، انجام دادن واجبات و مستحبات و ترک کردن برخی مباحات در حال اعتکاف در مساجد است.
چنان که مشخص است، آیه اول، مسئله اعتکاف را در مسجدالحرام و اطراف خانه خدا و آیه دوم، اجرای این عمل الهی را در کلیه مساجد بیان کرده است.
آنچه در قرآن کریم درباره اعتکاف مشاهده می‌شود، کلی است. جزئیات مراسم اعتکاف و آداب آن در روایات و کتب فقهی بیان شده است.
ضمناً آیه 90 سوره طه؛ 138 سوره اعراف؛ 51 تا 53 سوره انبیاء و 69 تا 74 سوره شعراء؛ مسئله اعتکاف را درباره بت‌پرستان که حاکی از جمع شدن به دور بتان و انجام دادن مراسم بت پرستی است، بیان می‌کند.
اعتکاف، از نظر معنای لغوی، به معنای "محبوس ماندن" و "مدت طولانی در کنار چیزی بودن" است، ولی وقتی به عنوان یک عبادت از آن یاد می‌شود، مقصود، "ماندن در مسجد برای عبادت" می‌باشد که دارای احکام و آداب مخصوصی است، از جمله آن که این مدت دست کم باید سه روز باشد و در آن سه روز، روزه گرفته شود و یک سری رفتارها و عادات نیز باید ترک گردد.(3)
اسلام با رهبانیت و کناره‌گیری از اجتماع، سخت مخالف است و حدیث مشهور: "لا رهبانیة فی الاسلام؛ در اسلام رهبانیت نداریم."(4) شاهد این مطلب است، ولی با توجه به نیاز انسان، به خلوت کردن با خدای خود، آن را به گونه‌ای صحیح و پسندیده، مورد توجه قرار داده است و برنامه‌هایی برای او در این زمینه ترتیب داده است که از خلوت بسیار ساده و مختصر نماز، شروع می‌شود و با خلوت شبانه که برای نماز شب و مناجات شبانه پیشنهاد شده و کمی از خلوت‌های اوقات نماز، طولانی‌تر و دارای آداب بیشتری است، ادامه می‌یابد: "وَ مِنَ الَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَی أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحْمُودًا؛ (5) و پاسی از شب را از خواب برخیز و قرآن و نماز بخوان. این یک وظیفه اضافی برای توست؛ امید است که پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد." این سیر تکاملی در برنامه خلوت، پس از تهجد شبانه، با خلوت اعتکاف که دست کم سه روز ادامه می‌یابد، کامل می‌شود که پیامبر(ص) نیز بر همین اساس، دهه‌هایی را از برخی ماه‌ها، مانند ماه رمضان در مسجد اعتکاف می‌کردند.(6) با بیان این مطالب، فلسفه برنامه اعتکاف روشن می‌شود و با توجه به این مطلب است که انسان می‌تواند برنامه اعتکاف را هر چه پربارتر نماید، زیرا می‌فهمد غرض از این‌گونه خلوت گزینی‌ها، توسعه و تعمیق توجهات خود به خداوند متعال است؛ به همین جهت است که اگر هر چه از چیزهایی که بین او و توجه به خدا فاصله می‌اندازد، بکاهد، از اعتکاف، بهره بیشتری می‌برد؛ مانند: کم خوردن و آشامیدن، توجه بیشتر به عبادات در حال اعتکاف. در عین حال چون خداوند متعال نخواسته است، شخص مسلمان، ارتباطش از جامعه قطع شود؛ به همین منظور، به او اجازه داده است در ایام اعتکاف، برای انجام وظایف ضروری و عاطفی از مسجد خارج شود؛ اموری مانند: عیادت مریض، تشییع جنازه، تهیّه غذا و لباس مورد نیاز و....(7) خلاصه آن که انسان باید به گونه‌ای اعتکاف کند که خدا از او می‌خواهد و احکامش در رساله‌ها و کتاب‌ها موجود است، نه آن گونه‌ای که سلیقه و یا احساسات او ایجاب می‌کند.»
پی‌نوشت‌ها:
1.سوره بقره، آیه 125.
2. سوره بقره، آیه 187.
3. تفسیر نمونه، آیت‌اللّه مکارم‌شیرازی و دیگران، ج 1، ص 649، نشر دارالکتب السلامیة.
4. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 65، ص 319، نشر وفاء بیروت.
5. سوره اسراء، آیه 79.
6. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 408، نشر مؤسسه انتشارات عصر ظهور.
7. عروة الوثقی، سید یزدی، ج 2، ص 255، نشر مؤسسه علمی.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -