اعتكاف
اعتكاف آن است كه انسان حداقل سه روز و دو شب ميانه، در مسجد به قصد عبادت بسر ببرد، و بهتر آن است كه علاوه بر ماندن در مسجد، انجام عبادت ديگرى مانند خواندن نماز و قرآن را نيز نيت كند، و فردى كه چنين عملى را انجام مى دهد «معتَكِف» مى باشد.
(مسأله 1401) اعتكاف در همه اوقات جايز است ولى بهترين زمان آن، ماه مبارك رمضان وبالاخص دهه آخر آن است.
(مسأله 1402) خود اعتكاف بالذات عمل مستحبى است، واگر نذر كند كه اعتكافى انجام دهد، به خاطر وفاى به نذر، واجب مى شود.
(مسأله 1403) انسان مى تواند اعتكاف را از جانب خود و يا از جانب افراد از دنيا رفته انجام دهد، ولى از طرف فرد زنده جايز نيست.
{شرایط اعتکاف}
(مسأله 1404) شرايط صحت اعتكاف عبارتند از امور زير:
1. اسلام
2. عقل
3. قصد قربت
4. روزه.
بنابراين فرد مسافر نمى تواند اعتكاف به جا بياورد، (مگر در مواردى كه روزه براى او جايز باشد) و همچنين زن حائض، و نفساء(تازه زا) و نيز اعتكاف در عيد فطر و قربان كه روزه در آنها حرام است صحيح نمى باشد.
(مسأله 1405) كمترين مدت اعتكاف، سه روز است، هرگاه كمتر از آن را نيت كند،
اعتكاف او صحيح نيست، ولى فزون تر از سه، مانعى ندارد، ولو يك روز يا يك شب، يا بخشى از آنها. و اگر پنج روز معتكف شود، اعتكاف روز ششم براى او واجب مى گردد و همچنين اگر هشت روز معتكف شد، روز نهم براى او واجب مى گردد. و مقصود از روز، طلوع فجر تا غروب آفتاب است، بنابراين، شب نخست، و شب چهارم، جزء اعتكاف نيست، در اين صورت اقل اعتكاف، سه روز و دو شب مى باشد.
(مسأله 1406) محل اعتكاف، بايد مسجد جامع باشد، و مراد از مسجد جامع اين است كه در آنجا نماز جماعت برگزار شده و به عنوان مسجد شهر يا بخش يا روستا حساب شود. بنابراين در بيشتر شهرها فقط يك مسجد مى تواند محل اعتكاف باشد، مگر اين كه به خاطر بزرگى شهر دو مسجد يا بيشتر همزمان، مسجد شهر به حساب آيند، بنابراين، مسجد محلّه و امثال آن، براى اعتكاف، كافى نيست.
(مسأله 1407) اجازه شوهر براى همسرش، آن گاه كه زن بخواهد معتكف شود لازم است.
(مسأله 1408) اجازه پدر و مادر براى اعتكاف فرزندان شرط نيست، مگر اين كه عمل آنان مايه رنجش آنان و برخلاف خوشرفتارى با پدر و مادر باشد كه اسلام بر آن تأكيد فراوان دارد.
(مسأله 1409) معتكف بايد مدّت سه روز يا بيشتر در مسجد به سر برد، و هرگاه بدون عذر شرعى ـكه بعداً گفته خواهد شدـ، مسجد را ترك كند، اعتكاف او باطل مى شود، خواه حكم شرعى مسأله را بداند يا نداند، ولى اگر فراموش كند كه معتكف است و مسجد را ترك كند و يا به زور او را از مسجد بيرون كنند، اعتكاف او باطل نمى شود، و به محض يادآورى يا برطرف شدن مانع، بايد به مسجد برگردد، و اعتكاف را ادامه دهد، مگر اينكه ترك مسجد طولانى باشد.
(مسأله 1410) اگر براى خود، در مسجد معتكف شود، در نيمه عمل نمى تواند عدول كند، و آن را به نيّت فرد ديگر ادامه دهد، و همچنين اگر از طرف فردى معتكف شده، در نيمه عمل نمى تواند عدول كند و به نيت خودش ادامه دهد.
(مسأله 1411) اعتكاف عمل واحدى است ، و بايد از طرف يك نفر انجام بگيرد، بنابراين نمى توان يك اعتكاف را از طرف چند نفر انجام داد، فقط مى توان ثواب عمل اعتكاف را براى گروهى اهدا نمود، خواه زنده باشند، يا نه.
(مسأله 1412) آنچه كه لازم است اين است كه فرد معتكف بايد روزه دار باشد، خواه روزه را براى خود بگيرد يا به طور نيابت از ديگرى.
(مسأله 1413) اعتكاف عبادت مستحب است و مى توان آن را در اثنا قطع كرد ولى هنگامى كه به روز سوم وارد شد، قطع آن حرام مى باشد.
(مسأله 1414) اگر نذر كند كه در روزهاى معينى معتكف شود، در اين صورت قطع آن جايز نيست.
(مسأله 1415) هرگاه نذر كند كه در روزهاى معينى معتكف شود، مى تواند با گرفتن روزه به نيت قضا و غير آن، اين عمل را انجام دهد.
(مسأله 1416) هرگاه سه روز معينى را نذر كند كه معتكف باشد، ولى روز سوم، مصادف با عيد گردد، اعتكاف او باطل و قضا براى او واجب نيست.
(مسأله 1417) هرگاه نذر كند كه سه روز معتكف شود، نخستين شب از سه روز، جزء اعتكاف نيست، و همچنين اگر يك ماه را نذر كند، نخستين شب از يك ماه، جزء اعتكاف نيست، مگر اين كه، به هنگام نذر نخستين شب را هم جزء اعتكاف قراردهد.
(مسأله 1418) هرگاه نذر كند كه يك ماه در مسجد معتكف شود، و اتفاقاً ماه، بيست و نه روز باشد، بايد، يك روز به آن بيفزايد، مگر اين كه به هنگام نذر مقصودش از ماه، بين دو رؤيت ماه باشد (مابين الهلالين) در اين صورت، بيست و نه روز كافى است.
(مسأله 1419) هرگاه نذر كند كه پنج روز در مسجد معتكف شود بايد يك روز بر آن بيفزايد.
(مسأله 1420) هرگاه نذر كند كه در ايام بيض (سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم) ماه رجب معتكف شود، ولى نذر خود را فراموش كند يا در اعتكاف مسامحه نمايد، احتياطاً بايد بعداً قضا كند.
(مسأله 1421) هرگاه نذر كند كه سه روز در ماه معينى و مشخصى معتكف شود، ولى بعداً فراموش كند كه كدام يك از ماه ها را نيّت كرده بود، اگر حرجى پيش نيايد، بايد احتياط كند، مثلاً اگر ماه مردّد بين دو ماه يا سه ماه باشد، سه روز از هر سه ماه معتكف گردد.
(مسأله 1422) هرگاه در مسجد مشخصى معتكف شد و بخواهد به مسجد ديگر منتقل شود، اعتكاف او باطل مى شود، مگر اين كه اين دو مسجد به هم پيوسته باشند به گونه اى كه مسجد واحدى به شمار آيند.
(مسأله 1423) هرگاه در مسجدى معتكف شود ولى ادامه اعتكاف، ممكن نباشد، مشهور اين است كه اعتكاف او باطل مى شود. و نمى تواند بقيه را در مسجد ديگر به پايان برساند، ولى احوط اين است كه در صورت واجب بودن به مسجد ديگر منتقل شود و اعتكاف را به آخر برساند.
(مسأله 1424) پشت بام مسجد و محراب آن، و شبستان ها، جزء مسجد محسوب مى شود مگر اين كه در شهرى كه در آن معتكف مى شود، برخى از آنها را اهالى محل جزء مسجد ندانند.
(مسأله 1425) هرگاه نقطه خاصى از مسجد را براى اعتكاف در نظر بگيرد، اعتكاف در آن نقطه واجب نمى شود. مگر اين كه آن نقطه از مسجد از فضيلت خاصى برخوردار باشد، در اين صورت بايد به نيّت خود، جامه عمل بپوشاند.
(مسأله 1426) هرگاه شك كند كه نقطه اى از نقاط مربوط به مسجد، جزء مسجد هست يا نه اعتكاف در آن جايز نيست.
(مسأله 1427) هرگاه بر اثر شياع يا شهادت دو عادل يا يك عادل، ثابت شود كه نقطه مورد نظر مسجد است، اعتكاف در آن جايز است.
(مسأله 1428) اعتكاف بايد در مسجد صورت بگيرد، و در اين قسمت بين زن و مرد، فرقى نيست، بنابراين، هرگاه زنى در خانه خود نقطه اى را براى نماز اختصاص دهد، اعتكاف در آن كافى نيست، و همچنين در مساجد كوچك كه مسجد جامع شمرده نمى شود.
(مسأله 1429) نوجوان نابالغ كه خوب و بد را تشخيص مى دهد، اگر اعتكاف كند، اعتكاف او صحيح است.
{مواردی که معتکف میتواند مسجد را موقتاً ترک کند}
(مسأله 1430) در موارد خاصى معتكف مى تواند مسجد را به طور موقت ترك كند مانند:
1. اداى شهادت در دادگاه.
2. تشييع جنازه مؤمن.
3. ضروريات عرفى و شرعى، مانند تهيه غذا يا غسل و وضو در بيرون مسجد.
براين اساس تا ضرورتى ايجاب نكند، مسجد را به خاطر امر مستحب، ترك ننمايد.
(مسأله 1431) هرگاه در مسجد در حال اعتكاف، جنب شود، فوراً بايد مسجد را ترك كند و غسل نمايد، و اگر مسامحه كند و در مسجد بماند هر چند بعداً براى غسل اقدام كند اعتكاف او باطل مى شود.
(مسأله 1432) هرگاه فرد معتكف فرد ديگري را كه در نقطه اى از مسجد اعتكاف كرده، به زور از جايش بلند كند و خود به جاى أو بنشيند اعتكاف او باطل مى شود، و همچنين اگر با جانماز غصبى اعتكاف كند، ولى اگر لباس او غصبى باشد، كار او حرام ولى اعتكافش صحيح مى باشد.
(مسأله 1433) براى پرداخت بدهى واجب، بايد مسجد را ترك كند و بدهى را بپردازد و سپس بر گردد ولى اگر اين كار را نكرد، اعتكاف او باطل نمى شود.
(مسأله 1434) هرگاه ضرورت ايجاب كند كه از مسجد بيرون برود و كارى را انجام دهد، بايد نزديك ترين راه به مقصد را انتخاب كند. و اگر در نيمه راه يا هنگام برگشتن، بدون ضرورت مكث كند، و سپس به مسجد باز گردد اعتكاف باطل مى شود.
(مسأله 1435) هرگاه براى انجام كار لازمى مسجد را ترك گفت، و ناخواسته آن قدر طول كشيد كه صورت اعتكاف به هم خورد، اعتكاف او باطل مى شود.
(مسأله 1436) در اعتكاف، آنچه معتبر است، مكث در مسجد است، و حالت خاصّى در آن معتبر نيست، مى تواند بنشيند يا دراز بكشد با بخوابد و يا راه برود.
(مسأله 1437) مستحب است انسان، به هنگام شروع در اعتكاف، با خدا شرط كند كه هر موقع كه خواست مخيّر باشد كه، اعتكاف را به هم بزند، خواه براى بر هم زدن، عذرى باشد يا نباشد.
(مسأله 1438) همان طور كه در حال شروع مى تواند اين شرط را با خدا بكند، به هنگام نذر نيز مى تواند اين شرط را منظور بدارد، مثلاً بگويد: «للّه علىّ كه معتكف شوم به شرط آن كه هر موقع خواستم اعتكاف را به هم بزنم».
احكام اعتكاف
(مسأله 1439) فرد معتكف بايد از امورى اجتناب كند:
1. تماس جنسى با زن، حتى بوسيدن و لمس كردن و در اين قسمت بين زن و مرد، فرقى نيست، و احتياط مستحب آنست از نگاه كردن شهوت آميز نيز، خوددارى كند.
2. استمنا: كارى صورت دهد كه از او منى بيرون بيايد هر چند سبب آن نگاه شهوت آميز به همسرش باشد.
3. استفاده از بوى خوش به منظور لذت بردن، ولى كسانى كه فاقد حس شامه هستند، براى آنان مانعى نيست.
4. خريد و فروش ، بلكه هر نوع داد و ستد غير ضرورى ولى اشتغال به كارهاى دنيوى، مانند خياطى و بافندگى مانعى ندارد، ولى در صورتى كه فردى ديگر حاضر شود كه خريدهاى ضرورى او را براى ادامه اعتكاف انجام دهد، بايد او را به اين كار بگمارد.
5. بايد در اعتكاف از هر نوع جرّ و بحث براى اظهار برترى ، خوددارى شود، ولى مذاكره علمى براى بيان حق، و ابطال باطل، مانعى ندارد، بلكه مستحب است و پوشيدن لباس دوخته براى معتكف مانعى ندارد، و احكام اعتكاف با احكام احرام، تفاوت دارد.
(مسأله 1440) آنچه كه در مسأله پيش گفته شد، براى معتكف مطلقاً حرام است، خواه در روز، خواه در شب، ولى برخى از محرّمات مخصوص روز است، مانند خوردن و نوشيدن كه به خاطر روزه حرام مى شود و همچنين سر زير آب كردن.
(مسأله 1441) فرد معتكف مى تواند كارهاى مباح را در مسجد انجام دهد، مثلاً به حساب زندگى خود برسد، و دفاتر خود را تنظيم كند.
(مسأله 1442) هر چيزى كه روزه را باطل مى كند، مايه بطلان اعتكاف مى شود، به شرط اين كه در روز انجام بگيرد، زيرا روزه يكى از اركان اعتكاف است. و بطلان روزه، مايه باطل شدن اعتكاف مى شود، ولى برخى از چيزها مطلقاً مايه بطلان اعتكاف است، مانند جماع و معاشرت هاى جنسى با زن و بوسيدن و دست دادن. و احتياط آن است كه اگر در اعتكاف خريد و فروش غير ضرورى انجام داد و يا بوى خوش به كاربرد اعتكاف خود را به پايان برساند و اگر واجب بود، قضا كند.
هرگاه يكى از محرمات ، از فرد معتكف از روى سهو سر زد، اعتكاف او صحيح است، ولى اگر سهواً با همسر خود نزديكى كرد، اعتكاف او باطل مى شود، و اگر اعتكاف واجب بوده، بايد قضا كند، و اگر مستحب بود، آن را به پايان برساند.
(مسأله 1443) اگر اعتكاف به يكى از چيزها باطل شود، اگر واجب بوده بايد قضا كند، مگر اين كه در صيغه نذر يا به هنگام شروع، با خدا شرط كند كه هر موقع بخواهد، اعتكاف را بر هم بزند.
(مسأله 1444) هرگاه اعتكاف او مستحب باشد، اگر در اثناى دو روز آن را باطل كند، چيزى بر او واجب نيست واگر پس از گذشت دو روز آن را باطل كند، بايد آن را قضا كند.
(مسأله 1445) هرگاه در نيمه اعتكاف واجب بميرد قضا بر ولىّ او واجب نيست.
(مسأله 1446) هرگاه در حال اعتكاف به خريد و فروش بپردازد، معامله او درست و اعتكاف او باطل است.
(مسأله 1447) هرگاه اعتكاف واجب را با نزديكى با همسر خود هر چند در شب باطل كند، بايد كفاره بدهد. و كفاره آن كفاره ماه رمضان است، يعنى بايد يكى از سه چيز را انجام دهد: غلامى را آزاد كند، يا شصت روز پشت سر هم روزه بگيرد، و يا شصت فقير را سير كند.