انهار
انهار
مطالب خواندنی

دیه نفس

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1- کشتن باگمان مهاجم بودن مقتول

سؤال: اگر شخصى به خیال این که طرف مهاجم است، به سوى او تیراندازى کند و او را بکشد، آیا قصاص دارد؟

پاسخ: اگر قاتل به گمان این که طرف مهاجم است تیراندازى کرده است قصاص ندارد ولى باید دیه بدهد.

2- دیه صغیر در تصادف منجر به فوت

سؤال: روزى پدر و مادر و افراد خانواده ام به مسافرت رفتند و پسر خاله ام را نیز با رضایت پدر و مادرش به همراه خود بردند. در بین راه بر اثر تصادف همه سرنشینان ماشین از جمله پسر خاله ام از بین رفتند. مبلغى را که بیمه براى هرکدام ازافراد مشخص کرده، پرداخت خواهند کرد، آیا پدر و مادر پسر خاله ام مى توانند دیه از ورثه والدینم درخواست کنند؟

پاسخ: اگرپدر او اجازه داده باشد، مسئولیّتى متوجّه پدر و مادر شما نیست.

3- فوت در اثر خبر ناگواری که به شوخی گفته شده است.

سؤال: شخصى داراى ناراحتى قلبى بوده است، دوستش به قصد شوخى از طریق تلفن خبر دروغین مرگ فرزندش را به او مى دهد او هم سکته قلبى کرده و مى میرد، حکم مسأله چیست؟

پاسخ: اگر یقین داشته باشد که بر اثر خبر دادن او سکته کرده، باید دیه او را بپردازد و اگر مى دانسته که طرف بیمارى قلبى دارد و چنین خبرى براى بیمارى قلبى غالباً کشنده است، بعید نیست حکم قصاص درباره او جارى شود.

4- دیه راننده مقصر و سرنشین آن

سؤال: هرگاه اتوبوسى با یک پیکان بار تصادف کند و راننده پیکان بار و شخص کنار دست او کشته شوند و پلیس راننده پیکان بار را مقصّر بداند، تکلیف چیست؟

پاسخ: اگر راننده پیکان بار بطورى مقصّر بوده که تلف شدنش مستند به خود او باشد، خون او هدر است و باید دیه شخص دیگرى را که با او کشته شده از مال او بدهند و اگر تخلّف از امور رانندگى تا آن حد نبوده که قتل مستند به خودش باشد بلکه مستند به هر دو بوده، نصف دیه هر دو بر عهده راننده اتوبوس و نصف دیه مقتول دوّم بر مال راننده پیکان بار است. در این گونه موارد قول اهل اطّلاع در صورتى که موثّق باشند حجّت است.

5- دیه قتل در ماه حرام

سؤال: هرگاه قتل غیر عمدى اتفاق بیفتد، دیه چگونه بایستى پرداخت شود؟ و قتل عمد اگر در ماه محرّم اتّفاق بیفتد و ولىّ مقتول رضایت بدهد که قصاص انجام نگیرد و به جایش دیه بدهند، چگونه بایستى باشد؟

پاسخ: در قتل غیر عمد باید مقدار یک سوّم دیه درماههاى حرام برآن افزوده شود ولى در قتل عمد ملاک چیزى است که طرفین بر آن توافق کنند.

6- تمرد قاتل از دیه و اصرار بر قصاص

 سؤال:اگر ولی دم مقتول بگویند که ما از قصاص گذشت کرده و دیه می خواهیم ولی قاتل بگوید که من به هیچ وجه دیه نمی دهم از زندگی سیر شدم ومی خواهم که قصاص بشوم در اینجا قاتل را باید قصاص کرد یا اینکه به پرداخت دیه محکوم می شود دلیل فقهی ان چیست؟

 پاسخ: در قتل عمد بدون جلب رضایت قاتل نمی توان او را مجبور به دیه کرد هرچند اولیاء مقتول راضی به دیه شوند.

7- کشتن مدعی زنا با خواهر

 سؤال:على خواهرى 22 ساله دارد. حسن چندین نوبت به خواستگارى وى رفته، ولى با مخالفت خانواده دختر روبرو گشته است. تا این که چند ماه پیش به منزل خانواده دختر رفته، و مجدّداً از خواهر على خواستگارى مى کند، ولى باز هم پاسخ منفى مى شنود. سپس حسن مدّعى مى شود که به زور به خواهر على تجاوز کرده است! على با شنیدن این سخن، عصبانى شده، و به خاطر غیرت و تعصّب، و با اسلحه گرم حسن را به قتل مى رساند. این مطالب در مراحل مختلف تحقیق و دادرسى در مراجع انتظامى و دادگاه توسّط قاتل بیان گردیده، و خواهر او نیز همین مطلب را با اندکى اختلاف تأیید کرده، و بر اظهارات حسن صحّه گذارده است. حکم این مسأله چیست؟

پاسخ: در صورتى که قتل جنبه عمد داشته، در این جا حکم آن قصاص است. و در صورتى که بى اختیار شده و از حالت عادّى بیرون رفته، یا خیال مى کرده کشتن متجاوز شرعاً براى او جایز است، قصاص ندارد، امّا دیه دارد. و اگر مشکوک باشد نیز دیه تعلّق مى گیرد، و قصاص نمى شود.

8- کشته شدن لواط کننده به دست لواط شونده

 سؤال:دو نفر دست و پاى جوان 16 ساله اى را بسته، و سپس به او تجاوز کرده اند. متجاوزین پس از عمل زشت مذکور به خواب مى روند. آن جوان از غفلت آنها استفاده کرده و در حین خواب، یکى را با آهن مضروب و در نتیجه به قتل رسانده، و دیگرى را بعد از بیدارى با آلت تیزى (کارد) به قتل مى رساند. با توجّه به این که متّهم این اعمال را به عنوان دفاع از خود، و به تصوّر این که مقتولین مهدور الدّم بوده اند، انجام داده، آیا محکوم به قصاص است؟

 پاسخ:چنانچه ثابت شود قاتل این کار را به عنوان دفاع از خود، و از ترس این که مبادا مجدّداً مورد تجاوز واقع شود، انجام داده، نه قصاص دارد و نه دیه; ولى در صورتى که ثابت شود تصوّر او این بوده که آنها مهدور الدم هستند، و حکم خدا را در مورد آنها اجرا مى کند، قصاص ندارد ولى دیه دارد.

9- قتل فرزند نامشروع توسط پدر

 سؤال:اگر پدر فرزند نامشروع خود را به قتل برساند، آیا قصاص مى شود؟

 پاسخ:قصاص ندارد; ولى دیه دارد.

10- کمک به پرداخت فاضل دیه از وجوهات شرعیه و تبرعات

 سؤال:شخصى زنِ برادر خود را کشته، و از سوى قوّه قضائیّه محکوم به قصاص شده است. مدّتى از این حکم گذشته، و قاتل در زندان مى باشد. دادگاه به پدر مقتول اطّلاع داده که فاضل دیه را پرداخت کنید، تا حکم قصاص اجرا گردد. ولى چون پدر مقتوله شخص بى بضاعت و فقیر و عائله مندى است، قادر به پرداخت فاضل دیه نمى باشد. لذا از افراد خیّر و اقارب و عشیره کمک مالى مى طلبد. آیا از نظر شرع مطهر، آنها مى توانند به عنوان تبرّع و بلا عوض، یا به عنوان وجوهات شرعیّه به ایشان کمک کنند، تا او بتواند قاتل دختر خود را قصاص کند؟

پاسخ: هرگاه حاکم شرع تشخیص دهد که یک مصلحت مهمّ اجتماعى بر این مسأله مترتّب مى شود، مى تواند این کار را انجام دهد. ولى قصاص هایى که براى اهداف شخصى صورت مى گیرد، مشمول این حکم نیست. و چه بهتر که از قصاص صرف نظر شود، و به سراغ دیه بروند.

11- دیه عابران پیاده که در اتوبان تصادف نموده اند

سؤال: دو نفر عابر پیاده، بدون آشنایى با مقرّرات راهنمایى و رانندگى از اتوبان کرج ـ ساوه عبور مى کردند، که با ماشین خاور تصادف نموده، و هر دو جان مى سپارند. لطفاً بفرمایید دیه آنها بر عهده کیست؟

 پاسخ:در صورتى که آنجا جاى عبور و مرور نبوده، و رانندگان به طور معمول انتظار عابر پیاده اى را در آنجا ندارند، و آنها خودشان مرتکب بى احتیاطى شده اند، راننده مسؤول نیست.

12- دیه کودکانی که بر اثر نارنجک کشته شده اند

سؤال: نارنجکى که معلوم نیست از کجا و توسّط چه کسى آورده شده، در دست یکى از بچّه ها منفجر گردیده، و بر اثر انفجار آن دو پسربچّه کشته مى شوند. حال با توجّه به این که هر کدام از اولیاى دم، از طرف مقابل شاکى بوده، و مدّعى است که فرزند او نارنجک را آورده، تکلیف چیست؟ آیا عاقله، با توجّه به صغیر بودن مقتولین مسؤولیّتى دارد؟ بر فرض این که هیچ کس متّهم نباشد، تکلیف دیه چه مى شود؟

 پاسخ:این مسأله چند صورت دارد: نخست این که یقین داشته باشیم یکى از آن دو بچّه عامل قتل بوده، ولى شناخته نشود. در اینجا دیه یک انسان تقسیم بر عاقله طرفین مى شود، و از عاقله یکى گرفته به ولىّ دم دوّمى داده مى شود و بالعکس. دیگر این که احتمال داده شود این حادثه اتّفاقى رخ داده، و هیچ یک عامل آن نبوده اند. در این صورت دیه اى ندارد. سوّم این که یقین داشته باشیم شخص ثالثى عامل این کار بوده، و آن شخص مجهول باشد. در این صورت دیه در بیت المال است.

13- حکم دیه در صورت تردید مقتول بین دو نفر

 سؤال:در مواردى که قاتل معیّن، امّا مقتول مردّد بین دو نفر باشد، پرداخت دیه به اولیاى دم چگونه خواهد بود؟

پاسخ: در صورتى که به هیچ وجه نتوان مقتول را مشخّص کرد، باید دیه را میان وارثان آن دو تقسیم کرد.

14- اگر دو نفر مشترکاً دو نفر را به قتل برسانند

سؤال: در صورتى که دو مرد مسلمان به طور عمد و مشترکاً دو مرد مسلمان دیگر را به قتل برسانند، و اولیاى دم مقتولین خواهان قصاص هر دو نفر باشند; آیا در مقام استیفاى قصاص، اولیاى دم هر کدام از مقتولین بایستى فاضل دیه هر یک از قاتلین را پرداخت نمایند؟

پاسخ: در چنین فرضی فاضل دیه لازم نیست.

15- دیه مقتول پس از عدول شهود از شهادت

سؤال: چهار نفر در یک مجلس به زنا کردن مردى شهادت مى‏دهند. حاکم‏دستور رجم او را صادر مى‏کند، یکى از آن چهار نفر شاهد، در سنگسار زانى شرکت مى‏کند و سه نفر دیگر شرکت نمى‏کنند، پس از بازگشت از سنگسار کردن، آن مرد شاهد قبل از آن که زانى بمیرد از شهادت خود باز مى‏گردد و سه نفر دیگر بعد از مرگ زانى از شهادتشان بر مى‏گردند. دیه این مرد بر کیست؟

پاسخ: باید دیه کامله در میان چهار نفر تقسیم شود و به صاحبان خون داده شود.

16- دخالت چند عامل در فوت شخص

 سؤال:در یک نزاع بر اثر ضربه عمدى ضارب، مجنىٌ علیه دچار شکستگى جمجمه و خونریزى مغزى شده که پس از انتقال به بیمارستان تحت عمل جراحى قرار گرفته و پس از حدود دو هفته دچار خونریزى دستگاه گوارش مى گردد که مجدّداً تحت عمل جراحى (زخم خونریزى دهنده اثنا عشر) قرار مى گیرد و بعد از عمل على رغم عدم اجازه پزشک معالج، بیمار با رضایت همراهان مرخص و به بیمارستان دیگرى منتقل مى شود و پس از دو روز در بیمارستان اخیر فوت مى نماید. کمیسیون پزشکى علّت تامه مرگ را عفونت منتشر شده خون ناشى از آبسه چرکى در فضاى شکم تعیین نموده و اضافه نموده است در پیدایش عارضه یاد شده عوامل مختلفى از جمله: الف) ضربه وارده به ناحیه جمجمه که سبب خونریزى گردیده، هفتاد درصد ب) زمینه قبلى موجود در بیمار، پانزده درصد ج) انتقال بى مورد و مکرر بیمار از بیمارستان، پانزده درصد دخالت داشته است، نظر مبارک را در مورد عمل جانى در خصوص عمدى یا غیر عمدى بودن قتل یا پرداخت دیه نفس یا عضو بیان فرمایید؟

 پاسخ:اگر نظریه کارشناسان مورد اطمینان چنین باشد که اگر این شخص را جابجا نمی کردند نمی مرد بلکه نجات می یافت، کسی که ضربه مغزی وارد کرده تنها دیه شکستگی جمجمه را باید بدهد و دیه قتل خطا به عده کسانی است که جابجا کرده اند و اگر هر دو کار موثر در مرگ او بوده، هر کدام باید سهمی از دیه یک انسان را به نسبت مذکور بدهند مگر اینکه تفاوت میان آن دو زیاد نباشد که در این صورت می توانند مساوی بدهند.

17- یکسان بودن دیه برای تمامی افراد

 سؤال:چنانچه مرگ مقتول و نبودنش در خانه و جامعه، علاوه بر خانواده، به گروه یا در فرض مثال به یک جامعه لطمه و ثلمه اى که هم مادّى و هم معنوى باشد وارد آورد، آیا مقدار دیه قبلى که منحصراً جهت جبران خسارت مادّى عدم حضور وى در خانواده اش بوده را مى توان افزایش داد؟ زیرا غیر خانواده اش گروه و جامعه اى نیز از مرگ وى متضرّر شده اند؟

پاسخ: گر چه افراد با هم متفاوتند ولى شارع مقدّس براى همه، دیه یکسان قائل شده است (جز در مواردى مانند زن و مرد و امثال آن) و ممکن است فلسفه آن این باشد که قبول تفاوت با توجّه به این که معیار روشنى ندارد، سبب درگیریهاى فراوان اجتماعى و کشمکشهاى نامحدودى مى شود و ضرر و زیان آن از منافعش بیشتر خواهد بود.

18- گرفتن پول خون مقتول

سؤال: گرفتن پول خون مقتول چگونه است لطفاً توضیح دهید؟

پاسخ: دیه یک حقّ الهى است و گرفتن آن در مواردى که شرع اجازه داده است مانعى ندارد هر چند عفو کردن در بعضى از موارد بهتر است.

19- دیه فلج کردن گوش

 سؤال:طبق ماده 389 مجازات اسلامی فلج کردن گوش دو ثلث دیه و بریدن گوش فلج ثلث دیه دارد. آیا این حکم صحیح است؟

پاسخ: حکم فوق صحیح است.

20- دیه ولد الزنا

 سؤال:دیه فردیی که ولد الزنا است به چه کسی می رسد؟

پاسخ: دیه ولدالزنا به حاکم شرع می رسد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -