انهار
انهار
مطالب خواندنی

جنایت بر میت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1- سوزاندن کامل بدن میت

سؤال: در خصوص جنایت بر میّت بفرمایید:

الف) آیا سوزاندن کامل بدن میّت دیه دارد؟

ب) در صورت مثبت بودن پاسخ، میزان آن چقدر است؟

ج) در فرض فوق، آیا جانى علاوه بر دیه، تعزیر نیز مى شود؟

د) در موارد وجوب دیه، آیا بین عمدى و غیر عمدى بودن جنایت تفاوتى هست؟

هـ) آیا در مقدار دیه، بین میّت زن و مرد تفاوتى وجود دارد؟

پاسخ: ارش دارد; ولى ارش آن کمتر از دیه کامله جنایت بر میّت (یک صد دینار) نیست. و فرقى بین زن و مرد نمى باشد; ولى در صورت عمد، تعزیر نیز دارد.

2- حال بودن پرداخت دیه جنایت بر میت

سؤال: آیا پرداخت دیه جنایت بر میّت به صورت حالّ است، یا مؤجّل؟

 پاسخ:دیه آن به صورت حالّ است.

3- جراحت کردن وارد کردن بر میت غیر مسلمان

 سؤال:دیه جراحات یا صدماتى که بر میّت غیر مسلمان وارد مى شود، چه مقدار است؟

پاسخ: احتیاط آن است که مانند دیه مسلمان عمل شود، یا مصالحه کنند.

4- دیه جدا کردن عضو میت در صورت نیاز

 سؤال:اگر نیاز به عضوى از اعضاى مرده باشد، و آن را از بدن او جدا کنند، آیا دیه دارد؟ دیه آن چه مقدار است؟ چه کسى باید بدهد؟ به چه کسى تعلّق مى گیرد؟ در صورت ثبوت دیه، آیا بین مسلمان و کافر از یک طرف، و کافر ذمّى و غیر ذمّى از سوى دیگر، فرقى هست؟

 پاسخ:در چنین صورتى احتیاط پرداخت دیه است. و باید دیه در راه خیرات براى آن میّت صرف شود، و حربى دیه ندارد.

5- دیه اعضاء در صورت سوزاندن جسد مقتول

 سؤال:فردى را پس از قتل مى سوزانند، به گونه اى که تمامى بدنش به جز چند قطعه استخوان، تبدیل به خاکستر مى شود! با توجّه به این که تمامى بدنش از بین رفته، آیا باید براى تک تک اعضا و جوارح ظاهر و داخل ارش تعیین گردد؟ در صورتى که جواب مثبت باشد، ارش معیّنه چه میزان بیشتر از ارش دیه کامل جنایت بر مرده است؟

پاسخ: در صورتى که جسد را یکجا سوزانده باشند دیه آن تنها یک صد دینار است; ولى اگر آن را در چند مرحله سوزانده باشند، دیه اعضا اضافه مى شود. و اگر عضوى دیه نداشته باشد، ارش به آن تعلّق مى گیرد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -