انهار
انهار
مطالب خواندنی

دیه شکستگی ها

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1- دیه شکستگی گردن

 سؤال:از نظر پزشکى ستون فقرات از 26 قطعه استخوان تشکیل شده، و شامل بخشهاى دنبالچه، کمر، پشت و گردن مى باشد. گردن شامل هفت عدد مهره و توده ماهیچه اى است، که شکستن گردن ناظر بر شکستن مهره هاى گردن است، والاّ ماهیچه قابل شکستن نیست. شارع مقدّس و قانونگذار، در خصوص شکستن و نقص گردن، اقدام به تعیین دیه خاص و ارش نموده، و بدین طریق آن را از عنوان دیه احتسابى براى ستون فقرات خارج کرده است. لکن پزشکان محترم به اعتبار اطلاق عنوان کلّى «ستون فقرات» بر مهره هاى گردن در اصطلاح پزشکى، و بدون توجّه به تعیین دیه به صورت مستقل و جداگانه براى شکستگى گردن (مهره هاى گردنى) در متون فقهى و قوانین موضوعه، دیه شکستگى ستون فقرات را مبناى تعیین دیه شکستگى مهره هاى گردن قرار مى دهند. با توجّه به مقدّمه فوق بفرمایید:

1ـ آیا شکستگى گردن ناظر به شکستن مهره هاى گردن است؟

2ـ در احتساب دیه شکستگى مهره هاى گردن یا ارش، دیه گردن مبنا و ملاک محاسبه قرار مى گیرد، یا دیه ستون فقرات؟

پاسخ: 1- با توجّه به این که براى گردن دیه جداگانه اى تعیین شده، و شکستگى مربوط به مهره است، حساب آن را باید از حساب ستون فقرات جدا کرد.

پاسخ:2- مبنا دیه گردن است.

2- دیه شکستگی استخوان های کف و پشت دست

سؤال: پزشکى قانونى در شکستگى استخوان کف دست و پشت دست دیه، یا ارش به نسبت تعداد استخوانها، در نظر مى گیرد. مثلا در پنج استخوان موجود در کف دست، براى شکستگى هر استخوان بیست دینار ارش تعیین مى نماید، که در مجموع به اندازه یک پنجم دیه دست مى شود. آیا این تقسیم بندى صحیح است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا در سایر اعضا نیز یک پنجم دیه شکستگى استخوان، به تعداد استخوانهاى همان عضو تقسیم خواهد شد، یا براى شکستگى هر استخوان آن عضو همین یک پنجم ملاک عمل قرار خواهد گرفت؟ ضمناً دیه جراحت وارده بر کف دست و پشت دست با چه معیارى محاسبه خواهد شد؟ و در مورد تغییر رنگِ پوست سر هم اظهار نظر فرمایید.

 پاسخ:دیه تقسیم بر تعداد استخوانها مى شود، و در سایر اعضا نیز تقسیم خواهد شد. مگر این که نقش یک استخوان با دیگر استخوان ها تفاوت کلّى داشته باشد، و جراحت وارده بر کف دست یا پشت دست به نسبت همان عضو، یعنى دست، سنجیده مى شود. و در مورد تغییر رنگ پوست ارش لازم است.

3- دیه شکستگی یکی از استخوان های پشت دست یا پا

سؤال: شکستگى یکى از استخوانهاى پنجگانه پشت دست یا پا، دیه دارد یاارش؟ چنانچه دیه معیّن داشته باشد، دیه آن بر اساس 54 از 51 از 101 دیه کامله محاسبه مى شود، یا بر اساس 54 از 51 از 21 دیه کامله (در فرض بهبودى عضو بدون عیب) اندازه گیرى مى شود؟

 پاسخ:دیه آن عضو تقسیم بر تعداد استخوانها مى شود، سپس احکام شکستن استخوان بر هر کدام جارى خواهد شد. مثلا اگر در دست ده استخوان ریز باشد، پانصد دینار تقسیم به ده قسمت مى شود، و دیه هر استخوان پنجاه دینار است. حال اگر آن استخوان بشکند و به حال اوّل برنگردد، باید یک پنجم آن را که ده دینار است بپردازد، و اگر مثل اوّل شود باید هشت دینار بپردازد.

4- دیه شکستگی دو استخوان ساق پا

سؤال: در پاسخ سؤالى در مورد شکستگى دو استخوان ساق یک پا، مرقوم فرمودید: «هر کدام از استخوانها دیه مستقلّى دارد.» آیا هر کدام از استخوانهاى فوق الاشعار یک پنجم دیه پا را (در صورت معیوب بودن) دارد، یا کمتر از یک پنجم؟ لطفاً مقدار دیه را مرقوم فرمایید.

پاسخ: دیه مزبور تقسیم به دو استخوان مى شود; یعنى هر کدام نصف دیه شکستن استخوان پا را دارد.

5- دیه جراحات و شکستگی های مقتول

سؤال: هرگاه مقتول قبل از فوت داراى جراحاتى از قبیل شکستگى دست و بینى و سایر اعضاى باشد، آیا این شکستگى ها یا جراحات، دیه جداگانه اى دارد؟

پاسخ: هرگاه آن جراحات منجر به فوت شده، دیه اضافى ندارد. و اگر عامل فوت ضربه خاصّى بوده، جراحات اضافى دیه دارد.

6- دیه دنده های پهلوی راست

 سؤال:دیه هر یک از دنده هایى که در پهلوى چپ واقع شده، و محیط بر قلب مى باشد، 25 دینار است. آیا دیه دنده هاى پهلوى راست که محیط بر قلب مى باشد، نیز 25 دینار است، یا 10 دینار؟

پاسخ: در صورتى که محیط به قلب باشد، دیه آن 25 دینار است.

7- ترک خوردن استخوان

 سؤال:آیا دیه ترک خوردن قسمتى از استخوان عضوى که دیه مقدّر دارد، با دیه شکستگى (قلم شدن) آن یکى است؟ اگر مساوى نیست، دیه آن چگونه محاسبه مى شود؟

پاسخ: ترک خوردن ارش دارد، و باید به نسبت دیه عضو محاسبه شود.

8- استخوان کتف دست

سؤال: آیا استخوان کتف دست (غیر از استخوان ترقوه که دیه مشخّص دارد) دیه معیّن دارد، یا ارش؟

پاسخ: ارش دارد.

9- نقص عضو بر اثر شکستگی

سؤال: چنانچه در شکستگى استخوان پا، یا دست، پزشکىِ قانونى اعلام نماید: «شکستگى توأم با نقص عضو بهبود یافته است.» و در توضیح بیشتر بگوید: «استخوان درست جوش خورده، ولى بر اثر شکستگى صدماتى به عصب، یا سایر عضلات دست یا پا وارد گردیده، که موجب نقص عضو (محدودیّت در حرکت) شده است.» دادگاه باید چه میزان دیه تعیین نماید؟ آیا علاوه بر دیه، ارش نیز تعلّق مى گیرد؟

پاسخ: اگر نقص عضو بیّن و روشن باشد، ارش دارد.

10- دیه شکستن لگن

سؤال:دیه شکستن لگن، که با نقص عضو بهبود یافته، یا بدون نقص عضو درمان شده، چه میزان است؟ آیا دیه استخوان لگن ارتباطى با استخوان پا دارد، یا مرتبط نمى شود؟

 پاسخ:ارش دارد.

11- دیه شکستگی در صورت عدم بهبودی کامل

سؤال: دیه شکستگى استخوان در صورت عدم بهبودى 51 دیه آن عضو، و در صورت بهبودى، 54 از این 51 است. حال اگر به صورت کامل بهبود پیدا نکند، بلکه چند درصد بهبود پیدا کند (مثلا 50% یا 90% که نوعاً هم به این شکل است،) آیا در این موارد، به همان نسبتى که بهبود پیدا کرده محاسبه مى شود، یا این که تا بهبود کامل پیدا نکرده، حتّى اگر 1% هم ناقص باشد، باید دیه عدم بهبود را بپردازد؟

پاسخ: معیار بهبودى کامل عرفى است. اگر حاصل نشود، دیه مزبور ثابت است.

12- دیه استخوان کف دست و پا

 سؤال:استخوان کف دست و کف پا دیه معیّن دارد، یا باید ارش تعیین نمود؟

پاسخ: استخوان کف دست 40 دینار، و استخوان کف پا ارش دارد. و چنانچه بعضى از استخوانهاى کف دست بشکند، دیه مزبور تقسیم بر آنها مى شود.

13- منظور از شکستن ستون فقرات

سؤال: منظور از شکستن ستون فقرات چیست؟ آیا منظور شکسته شدن یکى از مهره هاست؟ یا منظور جدا شدن اتّصال مهره ها از یکدیگر است؟ آیا شکسته شدن یک مهره از ستون فقرات سبب پرداخت دیه مى شود، یا ارش؟ چنانچه پاسخ دیه باشد، نحوه محاسبه آن را مرقوم فرمایید.

پاسخ: منظور از شکسته شدن ستون فقرات، شکسته شدن یک مهره یا بیشتر است. و اگر مهره ها از هم جدا شود، آن نیز نوعى شکستگى است و دیه دارد.

14- کوتاه شدن عضو به علت شکستگی

 سؤال:آیا معیوب بودن در شکستگى استخوان، شامل کوتاه شدن عضو،و کاستن از قدرت و حرکت آن نیز مى شود؟ یا تنها نحوه جوش خوردگى استخوان و کج بودن محلّ شکستگى منظور مى باشد؟ و در نتیجه دیه نقص عضو، جدا از معیوب بودن در نحوه جوش خوردگى استخوان، تعیین و محاسبه مى شود؟

پاسخ: معیوب بودن (عثم) شامل کوتاه شدن مى شود; ولى نسبت به ناقص شدن کارآیى باید به سراغ ارش رفت.

15- شکستگی جمجمه که موجب خونریزی شود

سؤال: چنانچه در اثر ضربه اى، یک مورد شکستگى حادث گردد، ولى به خاطر خون ریزى شدید، جمجمه مورد عمل جرّاحى قرار گیرد، آیا شکستگى ایجاد شده در استخوان جمجمه توسّط طبیب، علاوه بر شکستگى ناشى از ضربه وارده، دیه جداگانه دارد؟

پاسخ: شکستگى به وسیله طبیب دیه جداگانه اى ندارد، ولى خونریزى مغزى ارش دارد. و اگر هزینه درمان آن بیشتر شود، مى تواند مقدار اضافى را نیز بگیرد.

16- دیه شکستگی یکی از استخوان های کف دست یا پا

سؤال: کف دست تا مچ، و همچنین کف پا، از پنج استخوان تشکیل شده که هر کدام متّصل به یکى از انگشتان است. آیا شکستگى یکى از آن استخوانها شکستگى دست، یا پا محسوب مى شود؟

پاسخ: این موضوع حکم شکستگى دست و پا را دارد.

17- دیه شکستگی دنده ها

سؤال: دیه شکستگى هر یک از دنده ها در صورت جوش خوردن به صورت سالم یا معیوب چقدر است؟ در صورتى که دنده کلاّ از بین برود، دیه آن چه مقدار خواهد بود؟

 پاسخ:دیه شکستگى هر یک از دنده هایى که در اطراف قلب است بیست و پنج دینار و غیر آن ده دینار مى باشد.

18- شکستگی کشکک زانو و قوزک پا

 سؤال:آیا استخوان های کف دست و پا و قوزک زانو دیه دارد و جزء پا محسوب می شود، یا ارش تعلق می گیرد؟

 پاسخ:استخوانهاى کف پا و کف دست دیه دارند; یعنى دیه پا و دست تقسیم بر آنها مى شود. و دیه شکستن کشکک زانو یکصد دینار است، و قوزک پا ارش دارد.

19- دیه شکستگی که منجر به نقص عضو شده است

سؤال: چنانچه جنایتى بر شخصى وارد شود و علاوه بر جراحات وارده و شکستگى استخوان، در همان عضو درصدى هم نقص عضو ایجاد گردد ـ البتّه این نقص عضو مربوط به شکستگى استخوان و... مى تواند باشد ـ آیا در این گونه مسائل فقط دیه جراحات وارده و شکستگى استخوان را باید گرفت یا براى آن نقص عضو هم باید دیه دیگرى در نظر گرفت؟

پاسخ: در هر حال یک دیه گرفته مى شود و آن، دیه شکستگى استخوان و جراحت است ولى میان دیه کسر عضو توأم با نقص عضو و دیه کسر بدون نقص تفاوت است.

20- دیه شکستن استخوان معیوب

سؤال: دیه شکستگى استخوان در صورت معیوب بودن یک پنجم دیه همین عضو مى باشد و از طرفى دیه شکستگى بعضى از اعضا مانند دیه شکستگى بینى را بالخصوص قید نموده اند، آیا در این مورد، دیه مذکور با قاعده کلیه تطبیق و محسوب مى شود و یا دیه قید شده در مورد همین عضو ملاک عمل مى باشد؟

پاسخ: قاعده مزبور همه جا را شامل نمى شود، زیرا در بعضى از موارد خلاف آن منصوص یا اجماعى است، بنابراین در موارد نص و اجماع باید به همان حکم مورد خاص عمل کرد.

21- دیه شکستگی های متعدد در پا

 سؤال:اگر در اثر ضرب و جرح مثلا یک موضع از استخوان پاى راست مضروب شکسته شود، دیه آن نسبت به کلّ یک پا چقدر است؟ اگر با همان یک ضربه چهار جاى پا شکسته شود، دیه آن چه مقدار است؟ حال اگر بر اثر ضربه هاى متعدد چهار جاى پا شکسته، در صد دیه از چه قرار است؟

پاسخ: دیه شکستگى استخوان پا یک دهم دیه کامل انسان است (یک پنجم دیه یک پا) این در صورتى است که به حال اوّل برنگردد ولى اگر به حال اوّل برگردد چهار پنجم این مقدار خواهد بود و اگر بیش از یک جا بشکند دیه آن همین مقدار براى هرکدام است ـ خواه در یک ضربه شکستگیهاى متعدّد وارد شود یا در ضربات متعدّد.

22- دیه شکستگی متعدد و جدا از هم در یک عضو

سؤال: دیه شکستگى متعدّد و جدا از هم در یک عضو چه مقدار است؟ مثلا شخصى از چند ناحیه یک پایش شکستگى دارد مانند شکستگى استخوان لگن در طرف پاى چپ و شکستگى دیگر در کاسه استخوان لگن و استخوان نازک نى چپ و استخوان کشکک زانوى چپ و شکستگى استخوان عانه در طرف چپ، که جدا از هم محسوب و جمعاً 5 عدد مى باشد. آیا در فرض مذکور و امثال آن در سایر اعضاى بدن بر هر شکستگى دیه جداگانه تعلّق خواهد گرفت یا براى همه، دیه یک شکستگى استخوان تعلّق مى گیرد؟

پاسخ: هریک از شکستگیها دیه مستقلى دارد.

23- دخالت چند عامل در فوت شخص

سؤال: در یک نزاع بر اثر ضربه عمدى ضارب، مجنىٌ علیه دچار شکستگى جمجمه و خونریزى مغزى شده که پس از انتقال به بیمارستان تحت عمل جراحى قرار گرفته و پس از حدود دو هفته دچار خونریزى دستگاه گوارش مى گردد که مجدّداً تحت عمل جراحى (زخم خونریزى دهنده اثنا عشر) قرار مى گیرد و بعد از عمل على رغم عدم اجازه پزشک معالج، بیمار با رضایت همراهان مرخص و به بیمارستان دیگرى منتقل مى شود و پس از دو روز در بیمارستان اخیر فوت مى نماید. کمیسیون پزشکى علّت تامه مرگ را عفونت منتشر شده خون ناشى از آبسه چرکى در فضاى شکم تعیین نموده و اضافه نموده است در پیدایش عارضه یاد شده عوامل مختلفى از جمله: الف) ضربه وارده به ناحیه جمجمه که سبب خونریزى گردیده، هفتاد درصد ب) زمینه قبلى موجود در بیمار، پانزده درصد ج) انتقال بى مورد و مکرر بیمار از بیمارستان، پانزده درصد دخالت داشته است، نظر مبارک را در مورد عمل جانى در خصوص عمدى یا غیر عمدى بودن قتل یا پرداخت دیه نفس یا عضو بیان فرمایید؟

 پاسخ:اگر نظریه کارشناسان مورد اطمینان چنین باشد که اگر این شخص را جابجا نمی کردند نمی مرد بلکه نجات می یافت، کسی که ضربه مغزی وارد کرده تنها دیه شکستگی جمجمه را باید بدهد و دیه قتل خطا به عده کسانی است که جابجا کرده اند و اگر هر دو کار موثر در مرگ او بوده، هر کدام باید سهمی از دیه یک انسان را به نسبت مذکور بدهند مگر اینکه تفاوت میان آن دو زیاد نباشد که در این صورت می توانند مساوی بدهند.

24- دیه شکستگی لگن و عدم کنترل مدفوع

 سؤال:شخص راننده اى با فرد دیگرى تصادف کرده است و لگن خاصره او شکسته و بعد از معالجه، محلّ شکستگى بهبود یافته ولى منجر به کوتاهى پاى چپ به مقدار 3 سانتى متر شده است و همچنین بر اثر این تصادف کنترل مدفوع نیز از دست رفته است، دیه این عوارض طبق احکام مقدّس اسلام چقدر مى باشد؟

 پاسخ:اگر کنترل مدفوع بطور کامل از بین رفته است باید دیه کامل به خاطر آن بپردازد و نسبت به لگن خاصره باید با مراجعه به اهل خبره درصد ناقصى آن مشخص و روشن شود و به همان نسبت از کلّ دیه بپردازد (و اگر درصدى از آن از بین رفته باید به همان نسبت بپردازد).


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -