انهار
انهار
مطالب خواندنی

وضو

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات وضو آیت الله العظمی نوری مدظله
سؤال1: وضو گرفتن قبل از وقت نماز به نیت نماز چه حکمی دارد؟
پاسخ: در این فرض به قصد با طهارت بودن وضوء بگیرد و اگر به این قصد وضوء گرفت می تواند تمام اعمال مشروط به طهارت چه نماز ادا و چه قضا و چه دست زدن به کلمات قرآن و غیره را انجام دهد.
سؤال2: آیا وضو به خودی خود استحباب نفسی دارد یا خیر؟ و اکر شخصی در موقع وضو گرفتن همین قدر که بگوید وضو می گیرم قربه الی الله کافی است یا باید یکی از غایات را که مطلوب است در نظر بگیرد و نیت کند؟ و اگر غایت لازم است نفس طاهر بودن غایتی محسوب می شود یا خیر؟
پاسخ: لازم است یکی از غایات را قصد کند و اگر وقت نماز داخل نشده است به قصد این که با طهارت باشد وضو بگیرد.
سوال3: شخصی که وضو می گیرد چه در وقت چه قبل از وقت، و هیچ غایتی نیز در نظر ندارد فقط می خواهد با وضو باد، آیا با این مضو می تواند نماز بخواند؟
پاسخ: لازم است یکی از غایت (اهداف) را در نظر بگیرد اگر وقت نماز است به قصد نماز وضو بگیرد و اگر وقت داخل نشده است به قصد این که با طهارت باشد وضو بگیرد و اگر مقارن دخول وقت است به قصد این که مهیا باشد برای نماز خواندن نیز می تواند وضو بگیرد.
سؤال4: شخصی که هر دو دست او فاقد حس و حرکت است طوری که نمی تواند هنگام وضو دستها و صورت را آب بکشد و همچنین قادر به مسح سر و پاها نیست برای وضو چگونه باسد عمل کند؟
پاسخ: واجب است از اشخاص ولو با اجرت در صورت امکان برای شستن و مسح کشیدن کمک بگیرد.
سؤال5: شخصی قبل از این که مسح سر و پا را بکشد با تر بودن دست چپ باز دست چپ را روی دست راست می کشد و دستها را به هم می مالد آیا این عمل موجب بطلان وضو است؟
پاسخ: لازم است قبل از مسح به اعضای وضو دست نزند تا مسح با رطوبتی که در دست باقی مانده است انجام بگیرد.
سؤال6: شخصی که یک یا دو پایش قطع شده آیا نیاز به مسح دارد؟ در صورتی که جواب مثبت باشد چگونه باید مسح نماید؟
پاسخ: در فرض مذکور مسح ساقط است.
سؤال7: آیا کسی که پای مصنوعی دارد لازم است به هنگام وضو همان را مسح کند؟
پاسخ: لازم نیست.
سؤال8: آیا با دست مصنوعی در فردی که دستش از مچ قطع شده است می توان مسح کشید؟
پاسخ: بلی می تواند و لازم است.
سؤال9: شخصی که زخم یا دمل یا شکستگی در سر یا پاها دارد و روی آن باز است و آب ریختن نیز روی آن ضرر دارد آیا باید تیمم کند؟ در غیر این صورت چه باید بکند؟
پاسخ:در فرض مذکور لازم است پارچه پاکی روی زخم یا دمل یا شکستگی بگذارد و روی پارچه را با تری آب وضو مسح کند و اگر گذاشتن پارچه ممکن نباشد باید به جای وضو تیمم کند این نوع مسح و همچنین موضوع شستن اعضای وضو با این عذر را وضوی جبیره ای می گویند و در توضیح المسائل از مسأله 325-345 احکام ان ذکر شده است.
سؤال 10: با دست شکسته که گچ گرفته شده پس از وضوی جبیره تیمم لازم است یا خیر؟
پاسخ: در فرض مذکور تیمم لازم نیست.
سؤال11: پارچه ای که برای جبیره در محل وضو می گذارند علاوه بر طهارت و اباحه آیا شرط دیگری هم دارد مثلا از ابریشم و از اجزاء حیوان حرام گوشت نباشد یا خیر؟ منظور نماز خواندن با آن است که چه حکمی دارد؟
پاسخ: نماز با آن صحیح نیست.
سؤال12: بقیه آب ظرفی که از مستراح بر می گردد با آن آب وضو گرفتن کراهت دارد یا خیر؟
پاسخ: کراهت آن ثابت نیست.
سؤال13: آیا در کلماتی مانند بسمه تعالی یا هو یا کلمات فارسی مانند خدا و غیره اجتناب از دست زدن بدون وضو به ان لازم است و حکم اسماء جلاله را دارد؟
پاسخ: ضمیر در بسمه تعالی و غیره حکم اسم جلاله را ندارد ولی نام خدای سبحان در هر لغتی حکم اسم جلاله را دارد.
سؤال14: آیا افرادی که اسمشان عبدالله ، حبیب الله، و ... هست اگر بدون وضو آنرا بنویسند و یا مسح کنند چه حکمی دارد؟
پاسخ: نوشتن لفظ جلاله (کلمه الله) بدون وضو اشکال ندارد ولی دست زدن بدون وضو حرام است هر چند جز اسم کسی شده باشد.
سؤال15: آیا وضوء اثرات منفی با جنابت شیردادن را از بین می برد؟
پاسخ: نمی برد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -