انهار
انهار
مطالب خواندنی

وضو

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات وضو  ( آیت الله العظمی خامنه ای مدظله )
سؤال 100: به نیت طهارت براى نماز مغرب وضو گرفتم، آیا براى من با این وضو مسّ قرآن کریم و خواندن نماز عشا جایز است؟
پاسخ: بعد از آنکه وضو به طور صحیح محقّق شد، تا زمانى که باطل نشده است، انجام هر عمل مشروط به طهارت، با آن جایز است.
سؤال 101: کسى که در جلوى سرش موى مصنوعى گذاشته است و در صورت نگذاشتن آن به مشقت مى‏افتد، آیا مسح بر موى مصنوعى براى او جایز است؟
پاسخ: موى مصنوعى اگر به نحو کلاه گیس باشد، واجب است براى مسح آن را بردارد، ولى اگر موى مصنوعى بر پوست سرکاشته شده باشد و برداشتن آن از جلوى سر باعث عسر و حرجى شود که عادتا قابل تحمل نیست، مسح بر روى آن مجزى است.
سؤال102: شخصى گفته است که هنگام وضو فقط باید دو مشت آب بر صورت ریخته شود، و اگر بار سوم آب ریخته شود وضو باطل خواهد بود. آیا این سخن صحیح است؟
پاسخ: شستن اعضاء در وضو، بار اوّل واجب و بار دوّم جائز و بیش از آن مشروع نیست لکن ملاک براى تعیین هر بار، قصد انسان است، پس اگر به قصد بار اوّل چند مرتبه آب بریزد اشکال ندارد.
سؤال 103: آیا در وضوى ارتماسى جایز است که چند بار دست و صورت را داخل آب کنیم یا این که فقط دوبار جایز است؟
پاسخ: فقط دو بار مى‏توان دست و صورت را وضوى ارتماسى داد بار اوّل واجب، و بار دوّم جائز است و بیش از آن، مشروع نیست. ولى در وضوى ارتماسى در مورد دستها باید قصد شستن وضوئى آنها هنگام خارج کردن آنها از آب باشد، تا بتوان از این طریق مسح را با آب وضو انجام داد.
سؤال 104: آیا چربیهائى که به طور طبیعى در مو و صورت به وجود مى‏آیند، مانع محسوب مى‏شوند؟
پاسخ: مانع محسوب نمى‏شود، مگر آنکه به حدّى باشد که مانع از رسیدن آب به پوست و مو گردد.
سؤال 105: مدت زمانى مسح پاهایم را از سر انگشتان انجام نمى‏دادم، بلکه فقط روى پا و مقدارى از انگشتان را مسح مى‏کردم؛ آیا این مسح صحیح بوده است؟ و در صورت عدم صحت، نمازهائى را که خوانده‏ام باید قضا کنم؟
پاسخ: اگر مسح پا شامل سر انگشتان پا نباشد، وضو باطل و قضاى نمازهاى خوانده شده، واجب است. ولى اگر انسان شک داشته باشد که آیا هنگام مسح، از سر انگشتان پا مسح مى‏کرده است یا نه؟ در صورتى که مسئله را مى‌دانسته و احتمال مى‌دهد که از سر انگشتان مسح کرده باشد وضو و نمازهاى خوانده شده محکوم به صحت هستند.
سؤال 106: بر آمدگى روى پا که هنگام مسح، دست باید تا آنجا کشیده شود، کدام است؟
پاسخ: باید مسح پا را تا مفصل بکشند.
س 107: وضو در مساجد و مراکز و ادارات دولتى که دولت در سایر کشورهاى اسلامى بنا مى‏کند، چه حکمى دارد؟
پاسخ: جایز است و مانع شرعى ندارد.
سؤال 108: چشمه‏اى است که سرچشمه آن در زمین ملکى شخصى قرار دارد. اگر بخواهیم آب آن را به وسیله لوله به منطقه‏اى که چند کیلومتر با آن فاصله دارد، انتقال دهیم، باید لوله از زمین‏هاى ملکى این شخص و افراد دیگر عبور نماید، آیا در صورت عدم رضایت مالکین زمین‏ها، استفاده از آب چشمه براى وضو و غسل و سایر تطهیرات جایز است؟
پاسخ: اگر چشمه، در کنار و خارج از ملک غیر، خود به خود جوشیده و قبل از جریان آن بر زمین، وارد لوله شده و به منطقه منظور هدایت شود در صورتى که استفاده از آب عرفا تصرّف در ملک غیر محسوب نشود، اشکال ندارد.
سؤال 109: سازمان آب، نصب پمپ فشار و استفاده از آن را ممنوع اعلام کرده است، ولى در برخى از محلّه‏ها فشار آب ضعیف است و ساکنان آن مجبورند که براى استفاده از آب در طبقات بالاى ساختمانها از پمپ فشار استفاده کنند، با توجه به این مسأله به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید؟
الف: آیا نصب پمپ فشار آب جهت استفاده از آب بیشتر از نظر شرعى جایز است؟
ب: در صورت عدم جواز استفاده از پمپ فشار آب، وضو و غسل با آبى که بوسیله پمپ جذب مى‏شود چه حکمى دارد؟
پاسخ: در فرض سؤال، نصب و استفاده از پمپ فشار جایز نیست، و وضو و غسل با آبى که بوسیله پمپ به دست مى‏آید، محل اشکال است.
سؤال110: نظر جنابعالى درباره وضو گرفتن قبل از داخل شد وقت نماز چیست؟ در پاسخ به یکى از استفتائات فرموده‏اید که با وضوئى که نزدیک اول وقت نماز گرفته مى‏شود، مى‏توان نماز خواند. منظور شما از نزدیک اول وقت نماز، چه مقدار است؟
پاسخ: ملاک صدق عرفى نزدیکى وقت نماز است، و اگر در آن وقت براى نماز وضو گرفته شود، اشکال ندارد.
سؤال 111: آیا شخصى که وضو مى‏گیرد، مستحب است هنگام مسح قسمت پائین انگشتان پا یعنى جائى را که موقع راه رفتن با زمین تماس پیدا مى‏کند، مسح نماید؟
پاسخ: محل مسح پا عبارت است از روى پا از سر یکى از انگشتان تا مفصل ساق، و استحباب مسح پائین انگشتان پا ثابت نشده است.
سؤال 112: اگر شخص وضو گیرنده، هنگام شستن دستها و صورت به قصد وضو اقدام به باز و بسته کردن شیر آب نماید، این کار او چه حکمى دارد؟
پاسخ: اشکال ندارد و به صحت وضو لطمه‏اى نمى‏زند. ولى اگر بعد از فراغت از شستن دست چپ و قبل از مسح با آن، دستش را روى شیرى که خیس است بگذارد و آب وضوى دست با آب خارج از وضو مخلوط شود، صحت مسح با رطوبتى که مختلط از آب وضو و آب خارج است، محل اشکال مى‏باشد.
سؤال 113: آیا براى مسح مى‏توان از غیر آب وضو استفاده کرد؟ و همچنین آیا مسح سر حتما باید با دست راست و از بالا به پایین باشد؟
پاسخ: مسح سر و پاها باید با رطوبتى که از آب وضو در دستها مانده، کشیده شود و اگر رطوبتى باقى نمانده باید از ریش یا ابرو رطوبت گرفته و مسح نماید و احتیاط آن است که مسح سر با دست راست باشد، ولى کشیدن مسح از بالا به پایین لازم نیست.
سؤال 114: بعضى از زنها ادعا مى‏کنند که وجود رنگ روى ناخن مانع وضو نیست و مسح روى جوراب نازک هم جایز است. نظر شریف جنابعالى در این باره چیست؟
پاسخ: در صورتى که رنگ داراى جرم باشد، مانع از رسیدن آب به ناخن مى‏باشد و وضو باطل است و مسح بر جوراب هر قدر هم نازک باشد، صحیح نیست.
سؤال 115: آیا مجروحان جنگى که قطع نخاع شده‏اند و قدرت نگهدارى بول را ندارند، جایز است در نماز جمعه شرکت کرده و به خطبه‏ها گوش دهند و با عمل به وظیفه شخص مسلوس، نماز جمعه و عصر را بخوانند؟
پاسخ: شرکت آنان در نماز جمعه اشکال ندارد، ولى با توجه به اینکه بر آنان واجب است که بعد از وضو گرفتن بدون فاصله زمانى، شروع به خواندن نماز کنند، بنابراین وضوى قبل از خطبه‏هاى نماز جمعه در صورتى براى خواندن نماز جمعه کافى است که بعد از وضو حدثى از آنان سر نزند.
سؤال 116: شخصى که قادر بر وضو گرفتن نیست، فرد دیگرى را براى انجام وضو به نیابت مى گیرد و خودش نیت نموده و با دست خود مسح مى‏کند و اگر قادر بر مسح نباشد نایب دست او را گرفته و با آن مسح مى نماید. اگر از این کار هم عاجز باشد، نائب از دست او رطوبت گرفته و مسح مى‏کند. حال، اگر این شخص دست نداشته باشد، چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر این شخص کف دست نداشته باشد، براى مسح، رطوبت از ساعد او گرفته مى شود، و اگر ساعد هم نداشته باشد، رطوبت از صورت او گرفته شده و سر و پا با آن مسح مى‏شوند.
سؤال 117: در نزدیکى محل برگزارى نماز جمعه مکانى براى وضو گرفتن وجود دارد که تابع مسجد جامع است و پول آب آن از غیر بودجه مسجد پرداخت مى شود. آیا شرکت کنندگان در نماز جمعه جایز است که از آن آب استفاده کنند؟
پاسخ: چون آب آن براى وضو گرفتنِ همه نمازگزاران بطور مطلق قرارداده شده است، استفاده از آن اشکال ندارد.
سؤال 118: آیا وضوئى که قبل از نماز ظهر و عصر گرفته شده، براى خواندن نماز مغرب و عشا هم با علم به این که در این مدت هیچیک از مبطلات وضو از وى سرنزده است، کافى است؟ یا آنکه هر نمازى نیت و وضوى جداگانه‏اى دارد؟
پاسخ: براى هر نمازى وضوى جداگانه لازم نیست. با یک وضو تا زمانى که باطل نشده، مى تواند هر مقدار نماز که مى‏خواهد بخواند.
سؤال 119: آیا وضو گرفتن به نیت نماز واجب قبل از داخل شدن به وقت آن جایز است؟
پاسخ: وضو گرفتن براى خواندن نماز واجب، اگر نزدیک داخل شدن به وقت آن باشد. اشکال ندارد.
سؤال120: به علت فلج شدن هر دو پایم به کمک کفش طبى و عصاى چوبى راه مى روم، و چون به هیچ وجه بیرون آوردن کفش هنگام وضو برایم امکان ندارد، امیدوارم وظیفه شرعى مرا در رابطه با مسح هر دو پا بیان فرمائید.
پاسخ: اگر بیرون آوردن کفش براى مسح پاها براى شما خیلى سخت و دشوار است ، مسح بر روى کفش کافى و مجزى است.
سؤال121: اگر بعد از رسیدن به مکانى تا چند فرسخى آن به جستجوى آب بپردازیم و آب آلوده و کثیفى را بیابیم، در این حالت تیمم براى ما واجب است یا وضو گرفتن با آن آب؟
پاسخ: اگر آن آب پاک و مطلق باشد و استعمال آن ضررى نداشته باشد و خوف ضرر هم در بین نباشد، وضو واجب است و نوبت به تیمم نمى‏رسد.
سؤال 122: آیا وضو به خودى خود مستحب است؟ و آیا مى توان قبل از داخل شدن به وقت نماز به قصد قربت وضو گرفت و با همان وضو نماز خواند؟
پاسخ: وضو به قصد طهارت از نظر شرعى مستحب و مطلوب است و خواندن نماز با وضوى مستحب جایز است
سؤال 123: کسى که همیشه در وضویش شک مى‏کند، چگونه مى‏تواند به مسجد برود و نماز بخواند و به قرائت قرآن کریم و زیارت معصومین (علیهم‌السلام) بپردازد؟
پاسخ: شک در بقاى طهارت بعد از وضو اعتبار ندارد، و تا یقین به نقض وضو پیدا نکرده است مى‏تواند با آن نماز بخواند و قرآن قرائت کند و به زیارت برود.
سؤال124: آیا در صحت وضو شرط است که آب بر همه قسمت‏هاى دست جریان پیدا کند یا آنکه کشیدن دست تر بر آن کافى است؟
پاسخ: صدق شستن منوط به رساندن آب به تمام عضو است هر چند بوسیله دست کشیدن باشد. ولى مسح اعضاء با دست مرطوب به تنهائى کافى نیست.
سؤال 125: آیا در مسح سر، مرطوب شدن مو کافى است یا این که رطوبت باید به پوست سر هم برسد؟
پاسخ: مسح سر را مى‌تواند بر روى پوست و یا موى قسمت جلوى سر بکشد، ولى اگر موى جاهاى دیگر سر در قسمت جلو جمع شده باشد یا موى ‏جلوى سر به قدرى بلند باشد که بر روى صورت یا شانه‌ها ریخته شده است، مسح بر آن کافى نیست و باید فرق سر را باز کرده پوست یا بن ‏موها را مسح کند.‏
سؤال126: کسى که از موى مصنوعى استفاده مى‏کند مسح سر را چگونه انجام دهد؟ و وظیفه او راجع به غسل چیست؟
پاسخ: اگر موى کاشته شده، قابل برداشتن نبوده و یا ازاله آن مستلزم ضرر و مشقت باشد و با وجود موها قدرت بر رساندن رطوبت به پوست سر نباشد، مسح بر روى همین موها کافى است، و غسل نیز همین حکم را دارد.
سؤال 127: ایجاد فاصله زمانى در شستن اعضاء هنگام وضو یا غسل، چه حکمى دارد؟
پاسخ: فاصله زمانى (عدم موالات) در غسل اشکال ندارد. ولى در وضو اگر فاصله به مقدارى باشد که اعضاى قبلى خشک شوند، وضو باطل است.
سؤال 128: وضو و نماز کسى که پى در پى از او باد به مقدار کم خارج مى‏شود، چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر نتواند وضوى خود را تا آخر نماز حفظ کند و تجدید وضو در اثناء نماز هم براى او خیلى دشوار باشد، مى تواند با هر وضوئى یک نماز بخواند، یعنى براى هر نماز به یک وضو اکتفا کند، هر چند وضوى او در بین نماز باطل شود.
سؤال 129: بعضى از افرادى که در مجتمع هاى مسکونى زندگى مى‏کنند، از پرداخت هزینه خدماتى که از آنها استفاده مى کنند از قبیل هزینه آب سرد و گرم، تهویه، نگهبانى و مانند آنها، خوددارى مى کنند. آیا روزه و نماز و سایر عبادات این افراد که بار مالى این خدمات را بدون رضایت همسایگان به دوش آنان مى‏اندازند، از نظر شرعى باطل است؟
پاسخ: هر یک از مشترکین از نظر شرعى به مقدارى که از امکانات مشترک استفاده مى‏کند، نسبت به هزینه خدمات مدیون است، و اگر از پرداختِ پول آب، امتناع کند، وضو و غسل او محل اشکال و بلکه باطل است.
سؤال130: شخصى غسل جنابت نموده و بعد از گذشت سه تا چهار ساعت مى خواهد نماز بخواند، ولى نمى داند غسلش باطل شده است یا خیر؟ اگر احتیاطا وضو بگیرد، اشکال دارد یا خیر؟
پاسخ: در فرض مذکور وضو واجب نیست، ولى احتیاط هم مانعى ندارد.
سؤال131: آیا کودک نا بالغ، محدث به حدث اصغر مى شود ؟ آیا مى توان قرآن را در دسترس او قرارداد تا آن را مسّ کند؟
پاسخ: بله، با عارض شدن مبطلات وضو، کودک نابالغ هم محدث مى شود، ولى مس کتابت قرآن بر او حرام نیست و بر مکلّف واجب نیست او را از دست زدن به نوشته قرآن باز دارد.
سؤال 132: اگر عضوى از اعضاى وضو بعد از شستن آن و قبل از اتمام وضو ، نجس شود، چه حکمى دارد؟
پاسخ: نجس شدن آن عضو، به صحت وضو ضرر نمى‏رساند، ولى تطهیر آن عضو براى پاک شدن از نجاست بخاطر نماز واجب است.
سؤال133: آیا بودن چند قطره آب بر روى پا هنگام مسح، براى وضو ضرر دارد؟
پاسخ: واجب است که محل مسح از آن قطرات خشک شود تا هنگام مسح، رطوبت دست بر پا تأثیر بگذارد نه بر عکس.
سؤال134: کسى که دست راست او از بالاى مرفق قطع شده، آیا مسح پاى راست از او ساقط است؟
پاسخ: مسح پاى راست از او ساقط نمى شود، بلکه باید با دست چپ بر آن مسح کند.
سؤال 135: کسى که در اعضاى وضوى او زخم یا شکستگى باشد، چه وظیفه اى دارد؟
پاسخ: اگر در اعضاى وضو زخم یا شکستگى است و روى آن باز باشد و آب براى آن ضرر ندارد، باید آن را بشوید و اگر شستن آن مضر است باید اطراف آن را بشوید، و احتیاط آن است که اگر کشیدن دست تر بر آن ضرر ندارد، دست تر بر آن بکشد.
سؤال 136: کسى که محل مسح او زخم است، چه وظیفه‏اى دارد؟
پاسخ: اگر نمى تواند روى زخم محل مسح دستِ تر بکشد باید به جاى وضو تیمم کند. ولى در صورتى که مى تواند
پارچه‏اى روى زخم قرار دهد و بر آن دست بکشد، احتیاط آن است که علاوه بر تیمم، وضو نیز با چنین مسحى بگیرد.
سؤال 137: کسى که جاهل به بطلان وضویش است و بعد از وضو متوجه آن مى شود، چه حکمى دارد؟
پاسخ: اعاده وضو براى اعمال مشروط به طهارت، واجب است، و اگر با وضوى باطل نماز خوانده باشد، اعاده آن نیز واجب مى‏باشد.
سؤال 138: کسى که در یکى از اعضاى وضویش زخمى وجود دارد که حتى اگر جبیره هم بر روى آن قرار دهد دائما از آن خون مى آید، چگونه باید وضو بگیرد؟
پاسخ: واجب است جبیره‏اى را بر روى زخم بگذارد که خون از آن بیرون نمى آید، مثل نایلون.
سؤال 139: آیا خشک کردن رطوبت بعد از وضو مکروه است؟ در مقابل، آیا خشک نکردن آن مستحب است؟
پاسخ: اگر دستمال یا پارچه معینى را مخصوص این کار قرار دهد، اشکال ندارد.
سؤال140: آیا رنگ مصنوعى که زنها از آن براى رنگ کردن موى سر و ابروى شان استفاده مى‏کنند، مانع از صحت وضو و غسل است؟
پاسخ: اگر صرفا رنگ باشد و داراى جرمى نباشد که مانع از رسیدن آب به مو شود، وضو و غسل صحیح است.
سؤال 141: آیا جوهر از موانعى است که وجود آن بر روى دست باعث بطلان وضو مى‏شود؟
پاسخ: اگر جوهر داراى جرم بوده و مانع از رسیدن آب به پوست شود، وضو باطل است، و تشخیص این موضوع بر عهده مکلّف مى‏باشد.
سؤال142: اگر رطوبت مسح سر به رطوبت صورت متصل شود، آیا وضو باطل مى شود؟
پاسخ: از آنجائى که مسح پاها باید با رطوبتى که از آب وضو در کف دو دست باقى مانده صورت بگیرد، لذا باید هنگام مسح سر، دست به قسمت بالاى پیشانى نرسد و با رطوبت صورت برخورد نکند تا این که رطوبت دست که هنگام مسح پا به آن نیاز دارد با رطوبت صورت مخلوط نشود.
سؤال 143: شخصى که وضویش نسبت به وضوى متعارف بین مردم وقت بیشترى مى گیرد، براى یقین پیدا کردن به شستن اعضاى وضو چه کارى باید انجام دهد؟
پاسخ: باید از وسوسه اجتناب نماید، و براى این که شیطان از او ناامید شود، باید به وسوسه‏ها اعتناء نکند و کوشش کند که همانند سایر اشخاص به مقدارى که از نظر شرعى واجب است، اکتفا نماید.
سؤال144: بعضى از قسمت‏هاى بدنم خالکوبى شده است، گفته مى شود که غسل و وضو و نمازم باطل هستند و نمازى از من پذیرفته نمى شود. امیدوارم مرا در این‏باره راهنمائى فرمائید.
پاسخ: اگر خالکوبى مجرد رنگ باشد و یا در زیر پوست بوده و بر ظاهر پوست چیزى که مانع از رسیدن آب بر آن شود، وجود نداشته باشد، وضو و غسل و نماز صحیح است.
سؤال 145: اگر بعد از خروج بول، انسان استبراء کرد و وضو گرفت و سپس رطوبتى که مردد بین بول و منى است از او خارج شد، چه حکمى دارد؟
پاسخ: در فرض سؤال، براى تحصیل یقین به طهارت از حدث، واجب است که هم غسل کند و هم وضو بگیرد.
سؤال146: لطفا تفاوت وضوى زن و مرد را بیان فرمائید.
پاسخ: بین زن و مرد در افعال و کیفیت وضو فرقى نیست، جز این که براى مردها مستحب است که هنگام شستن آرنج از قسمت بیرونى آن شروع کنند و زنها از قسمت داخلى آن.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -