انهار
انهار
مطالب خواندنی

شـكيات طـواف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: شخصي در شوط دوم طواف شك مي‎كند كه آيا طواف را به نيّت منوب عنه يا به نيّت خود آغاز كرده است، وظيفه او چيست؟

پاسخ: احتياط آن است كه طواف را به نيّت منوب عنه اتمام كند و پس از نماز، دو مرتبه آن را با نماز ديگر اعاده كند.

سؤال: شخصي در اثناء طواف به خاطر تقبيل و لمس بيت اللّه الحرام از مسير خود منحرف شده، و نمي‎داند در باز گشت، طواف را از همان نقطه كه رها كرده بود ادامه داده است يا نه، آيا طوافش صحيح است؟

پاسخ: اگر ملتفت بوده از همان محلي كه طواف را رها كرده شروع كند، و بعداً شك عارض شده، حكم به صحت نمايد، و در غير اين صورت اكتفا به طواف مزبور محل اشكال است.

سؤال: شخصي در حال طواف، كعبه را بوسيده است و احتمال مي‎دهد كه در آن حال چندقدم راه هم رفته باشد، فعلاً وظيفه او چيست؟ و البته اين شك بعد از عمل براي او حادث شده است.

پاسخ: طواف او صحيح است.

سؤال: كسي كه به حدود مطاف آگاهي ندارد، بعد از فراغ از طواف شك مي‎كند كه در مطاف بوده است يا نه، آيا طوافش صحيح است؟

پاسخ: اگر از اول در مطاف بوده و شك در خارج شدن دارد، طوافش صحيح است. و اگر از اول شك دارد، با جهل مذكور در سوالنمي‎تواند به طواف مزبور اكتفا كند.

سؤال: كسي كه در حال طواف شخصي را از روي زمين بلند مي‎كند، و ممكن است در اين حال گامي به طرف جلو بر دارد، و در اين حال توجه به طواف ندارد، در نتيجه نمي‎داند كه آيا مقداري از مسافت را بدون قصد طواف آمده است يا نه، تكليف او چيست؟

پاسخ: بايد آن مقدار را احتياطاً تدارك كند.

سؤال: مواردي كه بايد احتياطاً طواف را تمام كند و نماز طواف بخواند و طواف را با نمازش اعاده كند، آيا اگر يك طواف به قصد اعم از تمام و اتمام (يعني چنانچه آن مقدار انجام شده، باطل بوده تمام هفت شوط را قصد طواف داشته باشد، و چنانچه صحيح بوده به متمم آن قصد طواف داشته باشد) انجام دهد و دو ركعت نماز بخواند، كافي است يا خير؟

پاسخ: اين عمل صحيح نيست و ترديد در نيّت است.

سؤال: اگر كسي در آخر يكي از شوطهاي طواف شك كند بين تمام شدن شوط هفتم و شوط پنجم و يا ظن به هفت شوط پيدا كند، و در هر دو صورت بنا را بر اقل گذاشته، و بقيه را رجاءاً بجا آورده، و بعد از اتمام بدون نماز طواف يك دور لغواً دور زده تا نزديك حجرالاسود، وبعد تمام اشواطي را كه بجا آورده به خيال آنكه شايد آنها درست نشده همه آنها لغو حساب كرده مجدّداً هفت شوط ديگر به قصد وجوب، طواف كرده است آيا طواف او صحيح است يا نه؟

پاسخ: صحت آن بعيد نيست.

سؤال: مظنه در طواف، حكم شك را دارد يا يقين؟

پاسخ: ظن در طواف، حكم شك دارد.

سؤال: معيار در كثير الشك بودن در طواف چيست؟

پاسخ: عرفي است.

سؤال: گاهي انسان شك مي‎كند كه اين شوط طواف به هم خورد يا نه، آيا مي‎شود بعد از طواف يك شوط هم به عنوان احتياط، اضافه بر هفت شوط آورد، و بعد نماز بخواند يا خير؟

پاسخ: به وسوسه نبايد اعتنا كرد، و اگر قسمتي از طواف اشكال پيدا كند همان قسمت بايد تصحيح شود، و ادامه بعد از آن به قصد طواف، بدون تصحيح آن قسمت، موجب اشكال در طواف مي‎شود، و با آوردن يك شوط بعد از طواف احتياطاً، اشكال رفع نمي‎شود.

سؤال: اگر در حال طواف يا سعي يا در نماز شك كند كه شوط چندم و يا ركعت چند است، و با همين حال طواف و سعي و نماز را ادامه دهد، بعد به يك طرف شك يقين كند، و اعمال را تمام نمايد، آيا عملش به نحوي كه ذكر شد صحيح است؟

پاسخ: اگر طواف يا سعي را در حال شك ادامه داد، و بعد يقين به صحت پيدا كرد اشكال ندارد، و طواف و سعي صحيح است، ولي در نماز بدون تروّي محل اشكال است، و احوط اعاده آن است.

سؤال: اگر در اثناء طواف شك در صحت شوط سابق يا جزئي از شوطي كه مشغول است و محل آن گذشته است بكند چه حكمي دارد؟ مثلاً نمي‎داند كه از مقابل حجر كه عبور كرده از حدّ مطاف خارج بوده است يا نه؟

پاسخ: اگر مسأله را مي‎دانسته و مي‎خواسته است عمل صحيح را انجام دهد، يعني غافل نبوده، طواف صحيح است.

سؤال: اگر كسي در عدد اشواط طواف و سعي و عدد سنگهاي رمي به ديگري اعتماد كند كافي است؟

پاسخ: اگر اطمينان به عدد پيدا كند مانع ندارد.

سؤال: در مواردي كه شخص شك در اشواط كند حكم به بطلان طواف مي‎فرماييد، حال اگر كسي تجديد طواف نمود و در اين ميان كشف شد كه طواف اول شش شوط، و از طواف جديد نيز سه شوط انجام داده است، تكليف او چيست؟

پاسخ: بايد احتياط‎كند به‎اينكه طواف جديد را رها كند، وطواف قبلي را تكميل نمايد، و پس از نماز طواف قبلي، طواف و نماز را بطور كامل اعاده نمايد.

سؤال: كسي در وقت طواف شك در اشواط پيدا كرد، و چون گمانش به يك طرف بيشتر بود بنا را بر آن طرف گذاشت، و بعد از انجام اعمال يقين به صحت طواف خود پيدا كرد، آيا طواف او صحيح است؟

پاسخ: صحيح است.

سؤال: شخصي در پايان يكي از اشواط طواف، آن را رها كرده و لحظه‎اي استراحت مي‎كند و هنگامي كه براي تكميل آن بر مي‎گردد، شك مي‎كند كه شوط پنجم بوده يا ششم، تكليفش چيست؟

پاسخ: در فرض سوال، ظاهراً طواف مذكور باطل است بايد از آن طواف صرف نظر كند و طواف ديگر انجام دهد.

سؤال: شخصي دريكي از اشواط،گامهايي را دراثر فشارجمعيت بي‎اختيار پيموده و به همان نحو ادامه داده و طواف را پايان برده است، اكنون كه مسأله را فرا گرفته، نه جاي آن مقدار را مي‎داند و نه شوط را، تكليف او چيست؟

پاسخ: از طواف مذكور صرف نظر كند و طواف ديگر انجام دهد.

سؤال: اگر در بين طواف نداند چند شوط بجا آورده، وظيفه‎اش چيست؟

پاسخ: طواف باطل است.

سؤال: اگر در حين طواف شك كرد كه غسل حيض يا نفاس را انجام داده يا نه وظيفه چيست؟

پاسخ: بايد طواف را قطع كند و فوراً از مسجد خارج شود و بعد از غسل طواف را از سر بگيرد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -