سؤال: شخصي تمام اختيارات اموال پدرش را دارد، و پدر نميتواند بالمباشره حج را بجا آورد، پسر بدون تذكر دادن به پدر، شخصي را اجير براي حج پدر نموده، و خودش هم براي حج خود مشرف شده، در اين فرض آيا حج اجير براي حج پدر مجزي است يا خير؟ و هر گاه در مدينه تصميم بگيرد كه آنچه را از مال پدر به اجير داده است با پدر حساب نكند و از مال خودش باشد، رفع اشكال ميشود يا نه؟
پاسخ: اجير گرفتن براي پدر از مال او بدون اطلاع پدر صحيح نيست، بلي در صورتي كه مبلغ اجاره را از مال خود تبرّعاً بپردازد، در فرض سوالكه پدر عاجز از انجام حج است مانعي ندارد، و مجزي از حَجّةالاسلام پدر ميباشد.
سؤال: شخصي چند سال قبل مستطيع بوده، و حج نرفته، و نزد چند نفر ظاهر الصلاح اقرار نموده: قدرت بدني ندارم كه به حج مشرف شوم و نااميد هستم كه بعداً بتوانم حج نمايم، لذا شخصي را اجير مينمايد كه از طرف او حج كند، و مبلغي تعيين ميكند و صيغه اجاره بين آنها جاري ميشود، و اجير تمام مبلغ را در تصرف ميگيرد و مخارجي كه مقدمه گذرنامه و غيره است مينمايد، بعد از چند روز زيدي به منوب عنه ميگويد: برو ادعا كن كه خودم حج ميروم، در صورتي كه از نقاهت بدني كه داشته در سال گذشته نتوانسته به حج مشرف شود، آيا اين صيغه فسخ ميشود يا خير؟ و تكليف نايب درباره مخارجي كه نموده چيست؟
پاسخ: در فرض سوال، اگر براي حَجّةالاسلام اجير شده، و بعد معلوم شود كه منوب عنه متمكّن از انجام حج شده، اجاره باطل است، و مقداري كه اجير به امر مستأجر خرج كرده، اجير ضامن نيست، و اگر براي مطلق حج اجير شده ـ اعمّ از حَجّةالاسلام و غيره ـ، و اختيار فسخ براي مستأجر قرار نداده باشند، اجاره لازم است، و منوب عنه نميتواند فسخ كند، و اجير بايد عمل را انجام دهد و همچنين اگر عجز و ناتواني، او از انجام حج باقي باشد نميتواند اجاره را بهم بزند.
سؤال: شخصي پس از حصول استطاعت كارهاي سفر حج را انجام داده، ولي در جده و يا قبل از احرام مبتلي به جنون شده است، و چون از صحّت او نااميد شدهاند او را به ايران اعزام كردهاند، اگر جنون او طولاني شود وظيفه چيست؟ آيا ميتوانند براي او نايب بگيرند، يا خير؟
پاسخ: در مورد سوال، چنانچه سال اول استطاعت او بوده، فعلاً چيزي بر او نيست، پس اگر افاقه حاصل شد، و استطاعت مالي باقي بود، بايد حج را انجام دهد، و الاّ لازم نيست. و اگر حج قبلاً بر او مستقّر بوده، در صورت بهبودي خود او بجاي آورد، و چنانچه با همان حال از دنيا برود، بايد جهت او حج استيجار شود.
سؤال: شخصِ مريضي كه قبلاً مستطيع بوده و حج نرفته و فعلاً قادر به حركت نيست آيا به نيابت از وي ميتوان حج نمود؟
پاسخ: در فرض سوال، شخص مذكور اگر مأيوس از حصول بهبودي و تمكن تشرف به حج باشد واجب است نايب بگيرد.
سؤال: خانمي است از شهر اراك مستطيع شده وامسال نام او را اعلام نمودهاند، نامبرده بدليل اينكه نابينا شده، فرزند خود را نايب نموده است. سوالاين است كه آيا صرف نابينا شدن، موجب اسقاط استطاعت است يا خير؟ ضمنا نامبرده همراه ندارد و توان مالي براي پرداخت هزينه همراه ندارد.
ج در فرض سوال، كه مخدّره مذكوره، نابينا است و توان مالي براي بردن همراه ندارد و بدون همراه عاجز از انجام مناسك است استنابه صحيح است ولي اگر پيش از نابينا شدن حج بر او مستقر نشده و متمكن از اداء حج نبوده فعلاً گرفتن نائب بر او واجب نيست.
سؤال: آيا كساني كه در معاينات پزشكي رد ميشوند، ميتوانند در زمان حيات خود فرد ديگري را بعنوان نايب اعزام كنند يا نه؟
پاسخ: متواند.
سؤال: زني هستم كه توانايي انجام اعمال حج را، به علت كهولت سن ندارم، با اينكه مستطيعه هستم بفرمائيد آيا ميتوانم در حال حيات كسي را به نيابت خود به حج بفرستم و حال آنكه اميد بهبودي در آينده را نيز ندارم؟
پاسخ: مانع ندارد. پس اگر حج در ذمّه شما مستقر بوده گرفتن نائب مسلّماً واجب است و اگر مستقر نبوده و در حال حصول استطاعت ماليّه راه باز باشد، نائب گرفتن مطابق احتياط است.